لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 چه ڪسی گفته بایـد بسوزی و بسـازی؟!
💡راهحل مشڪلات
#دعا
#نماهنگ
🆔 لینک آپارات:
https://aparat.com/v/XFPZH
🍀🍀🍀🍀🍀
@mousavidorcheh_ir
8.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 قوت پیدا ڪنید!
🔹راهڪاری برای مقابله با مشڪلات زندگی!
#دعا
#نماهنگ
🆔 لینک آپارات:
https://aparat.com/v/dZUip
🍀🍀🍀🍀🍀
@mousavidorcheh_ir
4.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 راه رهایی از حملههای شیطان
#دعا
#نماهنگ
🆔 لینک آپارات:
https://aparat.com/v/AQDG0
🍀🍀🍀🍀🍀
@mousavidorcheh_ir
📿ذڪـر مخصوص در مواقع خطر📿
📍روزی به دیدار یڪی از اسرای جنگ تحمیلی رفته بودم. یڪی از خاطراتی ڪه از زندانهای عـراق برایم تعریف ڪرد این بود :
👈 به بنده گفت به خاطر داری ڪه توصیه ڪردی در مواقع خطر این دعـا را مرتب زمزمه ڪن ˝اللّهُمَّ إجْعَلنِی فِی دِرعِڪَ الحَصِینَةِ الَّتِی تَجعَلُ فِیها مَن تُرِید.˝.
پاسخ دادم : بله.
✉️ ادامه داد : روزی از طرف رؤسای زندان دستور رسیـد ڪه همگی به حالت سجـده روی زمین قرار بگیرنـد. سپس شلاقها را آوردنـد و هر ڪس را تعداد معینی شلاق میزدند.
🔆 من هم از همان ابتــدا ڪه در صف بودم تا نوبتم برسـد، شــروع به خواندن این #دعا ڪردم. اما یڪی دو نفـر مانـده بود ڪه نوبت من بشـود، رئیسشان دستور داد برگردید.
#خاطره
🌿حاجآقا سید مجتبی موسوی درچهای
🍀🍀🍀🍀🍀
@mousavidorcheh_ir
19.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ڪار، تمام نشده!
💯خداوند متعال برای حل مشڪلات چه راه حلی به ما نشان داده است؟
#دعا
#نماهنگ
🆔 لینک آپارات:
https://aparat.com/v/srO5G
🍀🍀🍀🍀🍀
@mousavidorcheh_ir
🔰 راهگشایی دعا در لحظه اضطرار 🔰
💯 «اوائل #انقلاب، کمونیستها به صدا و سیمای تبریز حمله کردند و کنترل آن را بهدست گرفتند. اسرائيل برایشان پیغام داد که اگر بیست و چهار ساعت بتوانید آنجا را حفظ کنید، برایتان نیروی کمکی میفرستیم.
⚠️ شرایط خیلی حساس و خطرناک بود. اگر این اتفاق میافتاد، تبریز از ایران جدا میشد و یک اسرائيل دومی بیخ گوش ایران به وجود میآمد.
📻 ما با تعدادی از رفقا در حجره بودیم و صدای منافقین را از صدا و سیمای تبریز میشنیدیم که به مقدسات فحاشی و بیاحترامی میکردند.
👆یکی از رفقا، با حالت مضطرانهای شروع به #دعا و مناجات با خدا کرد؛ به طوری که ما هم صحبتهای او را میشنیدیم.
چه اشکالی دارد، انسان قسمتهایی از دعاهای مختلف را حفظ داشته باشد تا در مواقع حساس بخواند و از آنها کمک بگیرد؟!
💠 سرانجام، پس از یکی دو ساعت مردم تبریز قیام کردند و صدا و سیمای خود را از منافقین پس گرفتند و غائله ختم بخیر شد»
#خاطره
#دهه_فجر
🌿حاجآقا سید مجتبی موسوی درچهای
🍀🍀🍀🍀🍀
@mousavidorcheh_ir
🚦پلیسِ ابلیس🚦
🚨همان طور که وقتی مسأله یا مشکل امنیتی پیش میآید، برای حل آن سریع با پلیس تماس میگیریم و قضیه را به او اطلاع میدهیم تا برطرف کند؛ باید در مشکلات فردی و اجتماعی هم سریعاً از دعاها کمک بگیریم.
🤲 #دعا، ارتباط با خدا و کمک گرفتن از اوست. باید از دعا کمک بگیریم تا مبادا ابلیس ذرهای یأس و ناامیدی در دلمان ایجاد کند.
#نکته_های_ناب
🌿حاجآقا سید مجتبی موسوی درچهای
🍀🍀🍀🍀🍀
@mousavidorcheh_ir
👈 اینگونه به مهمانی برویم 👉
🔸وقتی کسی را به مهمانی دعوت میکنند، نمیشود هم چاقو به دست بگیرد و با میزبان و مهمانان دیگر شروع به جنگ و زد و خورد کند؛ هم از غذاها و پذیراییهای دیگر استفاده کند. در این صورت او را از مهمانی بیرون میکنند.
♦️انجام محرمات و تخلف کردن از دستورات الهی، همان چاقو به دست گرفتن است. تا زمانی که تخلف میکنیم، نمیتوانیم از سفره #دعا بهره ببریم. لذا در کنار سفارش به دعا، تأکید زیادی به #توبه شده است.
#نکته_های_ناب
🌿حاجآقا سید مجتبی موسوی درچهای
🍀🍀🍀🍀🍀
@mousavidorcheh_ir
🔰 نفسِ زندانی 🔰
📜 حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله، در اواخر #ماه_شعبان خطبهای ایراد فرمودهاند که به خطبه شعبانیه معروف است. سفارشات بسیار زیادی راجع به #ماه_رمضان فرمودهاند.
🔺 در قسمتی از این خطبه آمده است : یا أیُّهَا النّاسُ، إنَّ أنفُسَکُم مَرهونَةٌ بِأَعمالِکُم.
این نَفسهای شما در گروِ اعمالتان است. به عنوان مثال شما گاهی به بانک میروید و چیزی گرو میگذارید، تا مقداری پول بگیرید. تا وقتی که آن پول را برنگردانید، آن مورد رهن و گرو شما را نمیدهند.
⚠️ اعمالِ انسان اگر اعمال خلاف باشد، نفسِ او را اسیر و زندانی میکند. زندان این عالم که پیدا نیست، اما اهلش میفهمند. با استغفار در ماه رمضان، نفس آزاد میشود.
🌱 #اموات هم همینگونه هستند. تا وقتی که اسیر گناهانشان هستند، حالت زندانی دارند. وقتی کسی برایشان #استغفار کند، #دعا کند، قرآن بخواند، کار خیری انجام دهد، آن وقت اینها کم کم آزاد می شوند. بستگی دارد به اینکه گناهشان چقدر باشد و آن کار خیر چقدر باشد.
#نکته_های_ناب
🌿حاجآقا سید مجتبی موسوی درچهای
🍀🍀🍀🍀🍀
@mousavidorcheh_ir
35.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 اثر دعا در تغییر قضا و قدر الهی
♦️ خدایا قلم دست توست یا تو دست قلمی؟
#دعا
#شب_قدر
#نماهنگ
#پیشنهاد_دانلود
🆔 لینک آپارات:
https://aparat.com/v/NQm50
🌙 @mousavidorcheh_ir
🏵 بهترینها برای ما هم هست 🏵
🍃 ممکن است گاهی انسان وقتی مضامین عالی #دعا را میخواند، در ذهنش بیاید که : "خدا اینها را به من نمیدهد. اینها مال انسان های خیلی عالی است." نخیر، اين طور نیست.
🍖 یک انسان معمولی وقتی گوشت را به یک گربه نشان داد، هرگز این کار را میکند که وقتی آن گربه به سمت او آمد گوشت را از او دور کند و به او ندهد؟!
♦️خدایِ ارحم الراحمین میخواهد همه چیز را به همه بندگانش بدهد، اما خودِ آنها به خدا پشت میکنند.
#نکته_های_ناب
🌿 حاج آقا سید مجتبی موسوی درچه ای
☘☘☘☘☘
@mousavidorcheh_ir
🤲 جز دعا راهی نبود 🤲
📖 در یک نوبت که به مدینه مشرف شده بودم، در حرمِ پیامبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآله) مشغول زیارت بودم. مردِ عربی کنارم آمد و خود را یکی از شیعیانِ قطیفِ عربستان معرفی کرد. از بنده درخواست کرد که از کتابهای دعایی که در دست داشتم، تعدادی به او بدهم.
🏨به او گفتم : "در هتل تعدادی از آنها را دارم. همراهم بیا تا به تو بدهم." همان ابتدا در دلم شک افتاد که این شخص به شيعيان شباهت ندارد. اما در ذهنم آمد که او خودش را شیعه معرفی کرد.
📦قبل از حرکت به سمتِ هتل، به بنده گفت : " من از آن طرف خیابان میآیم و تو از این طرف خیابان بیا! با هم نباشیم که مورد شک قرار نگیریم" در مسیر هم با یک جعبهای که در دست داشت بازی میکرد. آن حرف و آن حرکاتش، دلهره مرا بیشتر کرد.
🔺وقتی به هتل رسیدیم، گفت : " من داخل نمیشوم. شما برو و کتابهایِ دعا را برایم بیاور." بازهم دلهرهام از حرف او و امتناعش از ورودِ به هتل بیشتر شد. چرا باید از ورود به جمعِ شیعیان ترس و واهمه داشته باشد؟!
📿واردِ اتاقم شدم. کتابهایِ دعا را برداشتم و به راهرو آمدم. اما قبل از اینکه به سمتِ دربِ هتل بیایم، با تسبیح استخاره کردم که آیا کتابها را برای او ببرم یا خیر؟ مرتبه اول بد آمد. یکبار دیگر استخاره کردم. باز هم جواب بد بود.
🚔 به اتاقم برگشتم. بنده در آن کاروان که همشهریهای خودم بودند، پنج شش روزی بود که مهمان بودم. روحانیِ کاروان سیدی بود که با بنده مشابهت فامیلی داشت. او درب اتاقم آمد. به بنده گفت : " پلیسِ عربستان به دنبالِ تو میگردد. هتل را تحت کنترل گرفته و میگوید: " یک سیدِ معممِ عینکی به نام سید مجتبی موسوی درچهای، روحانی این کاروان است. او را به ما تحویل دهید." بنده طبق عادتم، نامم را روی کتابِ دعا نوشته بودم.
💡روحانیِ کاروان به بنده گفت: " دربِ اتاق را از پشت قفل کن. چراغها را خاموش کن و تا به تو اطلاع ندادهایم از اتاق خارج نشو تا آنها را دست به سر کنیم."
دیدم راهی جز #دعا و #توسل برایم باقی نمانده است. متوسل به پیامبر خدا (صلّیاللهعلیهوآله) شدم و از ایشان خواستم از آن خطر نجاتم دهند.
👨✈️پلیس شروع به بازرسی اتاقها کرده بود و یکی یکی اتاقها را میگشت. صدای صحبتهایشان را میشنیدم که راجع به مشخصاتِ بنده با هم حرف میزدند.
به لطفِ خدا با وجود اینکه چندین مرتبه از جلویِ اتاقم رد شدند، ولی نتوانستند پیدایم کنند. پس از ناامید شدن از یافتنم، هتل را ترک کردند. ولی هنوز در اطراف هتل حضور داشتند.
🔹قرار بود، فردا به سمت ایران برگردیم. هنوز دو دلهره داشتم. یکی اینکه موقع سوار شدن به اتوبوسها مرا شناسایی نکنند و مشکلی پیش نیاید. دیگر اینکه به هنگام رسیدن به سیطره و خروج از مدینه که اتوبوسها را بازرسی میکنند، مشکلی رخ ندهد.
✍ فردا صبح، دیگر نتوانستم برای وداع به حرم بروم. از همان داخلِ هتل با پیامبر و ائمه بقیع (علیهمالسّلام) وداع کردم. لباسهای طلبگی را داخل ساک گذاشتم و عینکم را هم برداشتم تا شناخته نشوم. به محض وارد شدن در اتوبوس، هرچه دعای حفاظتِ از خطرات (مانند آیه الکرسی، چهار قل و..) بلد بودم را خواندم.
به لطف خدا نه در لحظه سوار شدن به اتوبوس و نه هنگام رسیدن به سیطره مشکلی پیش نیامد.
#خاطره
🌿 حاجآقا سید مجتبی موسوی درچهای
☘☘☘☘☘
@mousavidorcheh_ir