eitaa logo
هدایه و صمدیه موضوعی (وافی)
341 دنبال‌کننده
2 عکس
1 ویدیو
0 فایل
ارتباط با ادمین: @ahmadyaservafiyazdi دروس کتاب الهدایه فی النحو سال ۹۹-۱۳۹۸ مدرسه ائمه اطهار علیهم السلام به تدریس جناب استاد وافی داخل این کانال بصورت صوت و متن ارائه میگردد.
مشاهده در ایتا
دانلود
چون اعراب اسم مبنی محلی است گاهی ممکن است در آوردن صفت برای آن دچار اشتباه بشویم مثلاً اگر هولاء اسم اِنَّ بود، باید صفتش منصوب باشد مثل: اِنَّ هولاء المُسلمین . . .
در مفرد و مثنی و جمع بودن هم خبر باید با مخبر عنه مطابقت کند مثل: اِنَّهُم اَبناءُ عِبادک
در فارسی، صفتِ مضاف را بعد از آن و قبل از مضاف الیه می آوریم مثلاً می گوییم: خانه زیبای زید اما در عربی، صفتِ مضاف را بعد از مضاف الیه می آوریم و می گوییم: دارُ زید الجمیله بنابر این عبارت: دُوَلُ الخلیجِ العربیه، اینگونه ترجمه می شود: دولت های عربیِ خلیج نه دولت های خلیج عربی
معروف است که کتاب هدایه نوشته یک بانوست
صمدیه کوتاه و گویا احمدیاسر وافی یزدی @ahmadyaservafiyazdi https://eitaa.com/samadie
در مواردی که بعد از مبتدا یا اسم ناسخ، ظرف یا جار و مجروری دیدیم، فوراً قضاوت نکنیم که خبر است. به ما بعد آن نگاه کنیم. شاید خبر کمی بعدتر باشد و این ظرف و جار و مجرور متعلّق به آن است و مقدم شده است مثلاً در جمله: زید فی الدار قائم، قائم خبر است و فی الدار متعلقِ به قائم که در اصل بوده: زید قائم فی الدار بنابراین در عبارت: اللهم کُن لولیّک، لولیّک خبرِ کان نیست. بلکه خبر کان وَلیّاً است که حدود بیست کلمه بعد از کُن به چشم می خورَد
اگر گفته شود: زید فی الدار نقطه، فی الدار خبر است ولی اگر گفته شود: زید فی الدار، جالس نقطه، جالس خبر و فی الدار متعلق به آن است در مثالِ: اللهم کُن لولیّک هم اگر بعد از ولیّک نقطه بگذاریم و اینگونه ترجمه کنیم: خدایا برای ولیّت باش، نظیر روایت: من کان لله کان الله له. در این صورت لولیک خبر است ولی اگر بعد از ولیک نقطه نباشد، باید دنبالِ خبری باشیم که لولیّک متعلقِ به آن است چنانکه در آن حدیث هم اگر اینگونه بود: من کان لله کان الله له حافظاً، حافظاً خبر بود نه له
در میان افعال، فقط دو فعلِ یک حرفی داریم: امر حاضر معلوم از فعل یَری که می شود: رَ یعنی ببین و امر حاضر معلوم از لفیفِ مفروقی که بر وزن یَفعِلُ باشد. مثل یَفی و یَقی و یئی که می شود: فِ وفا کن قِ حفظ کن اِ وعده بده مانند قِ نا عذابَ النّار حفظ کن ما را از عذاب دوزخ
در مثال: قَتَلتُ ضارِبَکَ فی الشارع اگر فی متعلق به قتلت باشه یا به ضارب، چه فرقی در معنا دارد؟
در مثال: زید عسی ان یقوم دو ترکیب مُحتَمَل است: عسی فعل ناقص، هو مستتر اسم آن و ان یقوم خبر آن عسی فعل تام و ان یقوم به تاویل مصدر فاعلِ آن برخی هم در صورت دوم چنین تعبیر کرده اند: عسی فعل ناقص ان یقوم به تاویل مصدر اسم آن که عسی را از خبر بی نیاز کرده است اگر مبتدا مونث بود، طبق ترکیب اول می گوییم: هند عَسَت ان تقوم و طبق ترکیب دوم می گوییم: هند عسی ان تقوم
استعمال «عسی» در قرآن: در 28 آیه 30 بار 216 بقره: عسی أن تکرهوا ... و عسی أن تحبّوا 246 بقره: هل عسیتم ... أن لا تقاتلوا 19 نساء: فعسی أن تکرهوا شیئاً 84 نساء: عسی اللهُ أن یَکُفَّ 99 نساء: فأولئک عسی اللهُ أن یَعفُوَ عنهم 52 مائده: فعسی اللهُ أن یأتی بالفتح 129 اعراف: عسی ربُّکم أن یُهلِکَ عدوَّکم 185 اعراف: و أن عسی أن یکونَ قد اقتربَ اجلُهم 18 توبه: فعسی اولئکَ أن یکونوا مِن المُهتدین 102 توبه: عسی اللهُ أن یتوبَ علیهم 21 یوسف: عسی أن یَنفعَنا 83 یوسف: عسی اللهُ أن یأتینی بهم جمیعا 8 اسرا: عسی ربُّکم أن یرحمَکم 51 اسرا: قل عسی أن یکونَ قریباً 79 اسرا: عسی أن یَیعَثَک ربُّک مقاماً محموداً 24 کهف: قل عسی أن یهدینِ ربّی 40 کهف: فعسی ربّی أن یأتینِ خیراً 48 مریم: عسی أن لا أکونَ بدعاءِ ربّی شقیّا 72 نمل: قل عسی أن یکونَ ردفَ لکم 9 قصص: عسی أن یَنفعَنا 22 قصص: قال عسی ربّی أن یهدیَنی 67 قصص: فعسی أن یکونَ من المفلحین 22 محمد: فهل عسیتم ... أن تُفسِدوا فی الارض 11 حجرات: عسی أن یکونوا خیراً منهم ... عسی أن یکُنَّ خیراً منهنّ 7 ممتحنه: عسی اللهُ أن یجعلَ بینکم 5 تحریم: عسی ربُّه ... أن یُبدِلَه 8 تحریم: عسی ربُّکم أن یُکفِّرَ عنکم 32 قلم: عسی ربُّنا أن یُبدِلَنا خیراً منها
عسی سه استعمال دارد 1.فعل ماضی جامد که اسناد به اسم ظاهر یا ضمیر داده شده باشد( در این صورت ناقصه است) 2.فعل ماضی جامد که اسناد به ان و فعل داده شود( در این صورت تام است ) 3.حرف شبیه لعل که داخل بر ضمیر میشود و مثل لعل اسم و خبر میگیرد و اسم انرا منصوب میکند معانی النحو ج 1 ص 272