eitaa logo
هدایه و صمدیه موضوعی (وافی)
341 دنبال‌کننده
2 عکس
1 ویدیو
0 فایل
ارتباط با ادمین: @ahmadyaservafiyazdi دروس کتاب الهدایه فی النحو سال ۹۹-۱۳۹۸ مدرسه ائمه اطهار علیهم السلام به تدریس جناب استاد وافی داخل این کانال بصورت صوت و متن ارائه میگردد.
مشاهده در ایتا
دانلود
بخش دوم ارکان اصلی جمله جمله فعلیه راههای شناسایی فعل ۱- افعال ناقصه نه لازم و متعدی دارند نه معلوم و مجهول. فقط ناقصه و تامه دارند که دومی خیلی نادر است ۲- اگر به فعلی ضمیر منصوبی چسبیده بود، مثل دَخَلَها، اولاً معلوم است. پس دنبال نائب فاعل نباش ثانیاً آن ضمیر مفعولش است، پس فعلش متعدی است ۳- صیغه های هفت و سیزده و چهاردهِ مضارع، فاعلش ضمیر مستتر وجوبی است، پس دنبال فاعلِ ظاهر نگرد. در امثال اُسکُن انتَ هم انت تاکید فاعل مستتر است نه فاعل ۴- هر فعل ماضی که با ضمه شروع شده باشد، مجهول است. دنبال نائب فاعلش باش نه فاعل و مفعول ۵- فعل های امر حاضر، فعل های باب انفعال و ماضی ای که عین الفعلش مضموم باشد، به خودیِ خود نمی توانند مجهول باشند ۶- اسمی که بعد از امر حاضر است، مفعولِ آن است و نشان می دهد که فعل، معلوم و متعدی است شناسایی لازم و متعدی باب اِفعال و تفعیل و مفاعله ۹۹ درصدش متعدی است باب انفعال همیشه لازم است فعل های لازم نمی توانند به خودیِ خود مجهول باشند. مثلاً ما (ذُهِبَ) نداریم
بخش اول فورمول های ابتدایی متن خوانی یا گام های متن خوانی: ۱- دانستن تعداد جمله ها ۲- ارتباط جملات با هم خصوصاً ارتباط صغری با کبری ( خبر، حال، صفت و . . . ) ۳- نوع جمله ها ( اسمیه یا فعلیه ) * در تعریف جمله اسمیه باید بگوییم: جمله ای که مشتمل بر مبتدا و خبر باشد. نه: جمله ای که با اسم آغاز شده باشد و نیز فعلیه: جمله ای است که مشتمل بر فعل و فاعل یا نائب فاعل باشد نه: جمله ای که با فعل شروع شده باشد ۴- از هر کلمه ای بپرسیم: کی هستی؟ و چی می خوای؟ چی هستی؟ اسم، فعل، حرف، جمله اسمیه چی می خوای؟ اسم و خبر، مجرور، شرط و جواب، مبتدا و خبر و . . . ۵- جمله اسمیه یا با مبتدا آغاز می شود یا با حروف مشبهه، شبیه لیس و نفی جنس ۶- اگر جمله فعلیه بود، از فعل می پرسیم: معلوم هستی یا مجهول؟ اگر گفت: مجهول، دنبال نائب فاعلش می گردیم و اگر گفت معلوم، می پرسیم: لازم هستی یا متعدی؟ اگر گفت: لازم، دنبال فاعلش و اگر گفت: متعدی، دنبال فاعل و مفعولش می گردیم اگر گفت لازم هستم و در جمله اسم منصوبی دیدیم، ظرف یا مفعول مطلق یا له یا حال یا تمییز است نه مفعول به ۷- کان لیس یصیر و بقی و وقع اسم و خبر می خواهند نه فاعل و مفعول مگر آنکه تامه واقع شوند ۸- ادوات شرط، شرط و جواب می خواهند و جمله شرطیه ملحق به فعلیه است ۹- از حرف می پرسیم: عامل هستی یا غیر عامل؟ و اگر گفت: عامل، دنبال معمولش می گردیم ۱۰- عبارت را با لحنی بخوانیم که با معنا سازگار باشد: لا تقربوا الصلات و انتم سکاری ۱۱- اگر اسمی گفت: اسم اشاره هستم، دنبال مشار الیه آن باشیم که یا بعد از آن است یا قبلاً ذکر شده است و اگر گفت: ضمیر هستم، مرجعش را پیدا کنیم ۱۲- اگر جار و مجرور دیدیم، دنبال متعَلَّقِ آن بگردیم جار و مجرور مثل کودک گمشده ای است که باید دنبال پدر و مادرش بگردیم
باید می گفت: الفعلُ مفرد دائماً و لا یُثَنّی و لا یُجمَع و فاعله اِن کان ضمیراً، یَتَّصِلُ به او یَستَتِرُ فیه
در هدایه گفته است: اگر فاعل اسم ظاهر باشد، فعل همیشه مفرد می آید حتی اگر فاعل مثنی یا جمع باشد مثل ضرب زید، ضرب الزیدان، ضرب الزیدون ولی اگر فاعل ضمیر باشد، فعل برای فاعل مفرد، مفرد می آید و برای فاعل مثنی، مثنی و برای فاعلِ جمع، جمع می آید مثل: زید ضرب، الزیدان ضربا و الزیدون ضربوا بخش دوم کلام هدایه اشتباه است زیرا در دو مثال: الزیدان ضربا و الزیدون ضربوا، هم فعل مفرد است اصولاً فعل همیشه مفرد است و هیچ وقت تثنیه و جمع بسته نمی شود فرقی بین ضَرَبَ الزیدون با ضَرَبُوا نیست. در هر دو فعل ما ضَرَبَ است، با این فرق که در مثال اول فاعل از فعل جداست و در مثال دوم به آن چسبیده است به همین جهت در مواردی که ضمیر از فعل جداست، فعل در تمام چهارده صیغه یکسان است مانند: ذُهِبَ بِهِ ذُهِبَ بِهِما ذُهِبَ بِهِم . . .
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ ممتحنه ۱۲ علت مذکر آمدنِ جاء، فاصله افتادنِ کَ بین فعل و فاعل مونث است گر چه در برخی کتب گفته شده: جمع مونث سالم را حتی اگر بین آن و فعلش فاصله نیفتاده باشد، می توان مانند مونث مجازی حساب نمود و فعلش را مذکر آورد و گفت: جاء المومنات
تانیث فعل در دو مورد واجب است: ۱- فاعل ضمیرِ مونث باشد اگر چه مرجعِ ضمیر مونثِ مجازی باشد هند ذهبت و الشمسُ طلعت ۲- فاعل اسم ظاهرِ مونثِ حقیقی باشد و بین فعل و فاعل فاصله نباشد مانند: ذهبت هند ولی اگر فاصله بیفتد، می توان فعل را مذکر آورد: ذهبت یومَ الجمعه هند ضربت زینبَ هند ضربنی هند
بنابراین ترجمه آیه شریفه: اِنّما یوحی اِلَیَّ اَنّما الهُکم اله واحد عبارت است از: به من فقط این وحی شده که معبود شما فقط خدای واحد است
در اِلّا حصر یا همان (فقط) روی کلمه بعد از الا می آید ولی در اِنّما حصر و فقط روی آخرین کلمه ی جمله می آید بنابراین: انما ضرب زید بکراً با ما ضرب زید الا بکراً و انما ضرب بکراً زید با ما ضرب بکراً الا زید مرادف است
توضیحی درباره حصر به مثال: ضَرَبَ زید بَکراً توجه کنید زید بکر را زد در مثال فوق هیچ گونه حصری وجود ندارد نه از طرف فاعل نه از طرف مفعول زید ضارب است و بکر مضروب اما اینکه زید تنها ضاربِ بکر است یا اینکه بکر، ضاربِ دیگری هم داشته است یا اینکه بکر تنها مضروبِ زید است یا اینکه زید مضروب های دیگری هم داشته است، ساکت است ممکن است زید غیر بکر، شخص دیگری را هم زده باشد یا بکر از غیر از زید هم کتک خورده باشد اما وقتی بخواهیم بگوییم: فقط زید بکر را زد یا زید فقط بکر را زد باید از ادات حصر استفاده کنیم ادات حصر دو تاست: نفی و اِلا اِنَّما در اولی، آنچه را که بخواهیم محصور فیه قرار دهیم، بعد از اِلا می آوریم اگر بخواهیم بگوییم: زدن زید منحصر در بکر است و زید کسی جز بکر را نزده است یا به عبارت دیگر: زید فقط بکر را زده است، می گوییم: ما ضَرَبَ زید اِلا بکراً یعنی: نزد زید مگر بکر را یعنی: زید فقط بکر را زد یعنی: تنها مضروبِ زید بکر است البته ممکن است بکر را شخص دیگری غیر از زید هم زده باشد ولی اگر بخواهیم بگوییم: زده شدنِ بکر منحصر در زید است و بکر را کسی جز زید نزده است یا به عبارت دیگر: فقط زید بکر را زده است، می گوییم: ما ضَرَبَ بَکراً اِلا زید یعنی: نزد بکر را مگر زید یعنی: بکر را فقط زید زد یعنی: تنها ضاربِ بکر، زید بود البته ممکن است زید شخصی دیگر غیر از بکر را هم زده باشد پس بینِ دو جمله: ما ضرب زید الا بکرا و ما ضرب بکرا الا زید تفاوت از زمین تا زیرزمین است! درباره اِنّما بعداً صحبت خواهم کرد 🆔http://eitaa.com/joinchat/996933661Ce797826174
هدایت شده از احمدیاسر وافی یزدی
برخی از کلمات ممکن است با جمع مذکر سالم اشتباه شود، در حالی که جمع مکسر هستند و اعرابشان به حرکات است نه حروف مانند مَساکین و مَیادین و شَیاطین ابتداءً ممکن است تصوّر شود این کلمات جمع مذکر سالم در حالت نصبی و جرّی است و نون آنها مفتوح است در حالی که نون آنها لام الفعل است و اعراب آنها به ضمه و فتحه و کسره روی نون است جاءَ المساکینُ رایتُ المساکینَ مررتُ بالمساکینِ
جلسه سوم را می شود اینگونه هم تقسیم بندی کرد: ضمه فتحه کسره واو الف یاء ضمه فقط علامت رفع است فتحه غالباً علامت نصب ولی در غیر منصرفِ مجرور، علامت جر است کسره غالباً علامت جر ولی در جمع مونثِ سالمِ منصوب، علامت نصب است واو در جمع مذکر سالم و اسماء سته، علامت رفع است الف در مثنی، علامت رفع است یاء در مثنی و جمع مذکر سالم، علامت نصب و جر و در اسماء سته، علامت جر است. 🆔http://eitaa.com/joinchat/996933661Ce797826174