یک ون شبهه - سعداء.pdf
حجم:
4.58M
📣 فایل کتاب #یک_ون_شبهه
❌ خواندن این کتاب برای تمامی مجاهدان #جهاد_تبیین واجب است!
♨️ پاسخ به تمامی شبهات فتنه اخیر...
⁉️ چرا در ایران مانند کشورهای غربی متمدن #آزادی وجود ندارد؟
⁉️چرا باید #حجاب_اجباری باشد؟
‼️ظلم جمهوری اسلامی به زنان!
❌ اینکه شعار آزادی زنان را فوری به خارج نسبت میدهید نشانه خالی بودن دست شماست!
⭕️ چرا نظام خود را به #رفراندوم نمیگذارد؟
⁉️چرا رهبری به هیچ ارگانی پاسخگو نیست؟!
⁉️ چرا اختیارات رهبری هیچ حد و مرزی ندارد!
🔻جمهوری اسلامی در این ۴۳ سال چه خدمتی به مردم کرده؟
♦️پیشرفتهای #جمهوری_اسلامی طبیعی است، اگر #شاه هم بود همینقدر پیشرفت صورت میگرفت!
🔴 طبق تجربه ۹۰ درصد شبهات در بین مدارس و معترضین از مباحث مطرح شده در کتاب خارج نیست...
@mqm_ir
🔷 قیام مردم قم (استعاره از ایران)
🔹عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ:
« رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یدْعُو النَّاسَ إِلَی الْحَقِّ یجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یجْبُنُونَ وَ عَلَی اللَّهِ یتَوَکلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ »
🔹امام کاظم(ع) فرمود:
«مردی از اهل قم، مردم را به حق فرا میخواند و بر گِرد او مردمانی فراهم میآیند که چونان پارههای آهناند، طوفانها آنها را به لرزه نمیاندازد و از جنگ خسته نمیشوند و بزدلی نمیکنند، به خدا توکل دارند و فرجام از آنِ پرهیزکاران است.»
✍توضیح: بسیاری از عالمان مصداق این حدیث را امام خمینی(ره) میدانند و باتوجه به اینکه شروع قیام مردم ایران(انقلاب اسلامی ایران) از قم بوده و باتوجه به نص روایت که بیان میکند «مردی از اهل قم» که میتواند اشاره به امام خمینی(ره) داشته باشد و از آنجا که ایشان سالیان سال در قم ساکن و مشغول کسب علم بوده و بارها در سخرانیهایشان خود را از اهالی قم قلمداد کردهاند میتوان این انقلاب را مصداق حدیث دانست.
⚠️گاها در بعضی کانالها و سایتها دیدم که بیان میکنند که هیچ روایت و حدیث و نشانهای در مورد اتصال #انقلاب_ایران به حکومت حضرت حجت (عج) وجود ندارد!
در اینجا به چندتا از این نشانه ها اشاره میکنیم.
🔰از عللی که انقلاب ایران را میتوان متصل به ظهور منجی دانست، روایت مذکور است. که به بطور خلاصه عرض میکنم:
1⃣در انتهای روایت بیان شده «العاقبه للمتقین» طبیعتاً امام و پیشوای متقین در آخرالزمان امام مهدی (عج) است.
ائمه (ع) آیهی «والعاقبه للمتقین» که در قرآن سه مرتبه ذکر شده است تفسیر به #عصر_ظهور نمودهاند. پس با توجه به انتهای روایت مذکور که با «و العاقبه للمتقین» به پایان رسیده میتوان نتیجه گرفت که عاقبت «قیام اهالی قم» به حکومت حضرت متصل خواهد شد.
2⃣بنابر حدیث مشابه پیامبر و امام محمدباقر(ع) مبنی بر «قیام مردمی از مشرق زمین» و حدیث امام صادق در رابطه با «گسترش علم از قم»
از روایتهایی هستند که تاکید دارند که ایرانیان از نقش مهم و موثری در زمینهسازی ظهور دارند. (حدیثهای ذکر شده در این بند بزودی در کانال قرار میگیرد.)
روایت ۱۴
🌐منبع حدیث: مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 57، ص 215، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 هـ ش.
☝️ این روایت یک از دلایل اشکال به روایت ۱۳ میباشد.
⭕️دوستان توجه داشته باشند که به هیچ وجه علاقهای به مصداق سازی نداریم اما در بعضی روایات برای توضیح و تفسیر و رفع شبهه و سوال در ذهن عزیزان چارهای جز بیان بیشتر نداریم.
توجه داشته باشید وقوع هیچ نشانهی عمومی در آخرالزمان قطعی نیست(چه بسا نشانهای عمومی در احادیث ببینید که مصداق خارجی برای آن نمیشناسید) وقوع هیچ امری غیر از ۵ #نشانه_اصلی در امر ظهور قطعی نیست.
(نتیجه گیری نهایی به مطالعات و آگاهی شما از روایات و اتفاقات در حال وقوع و تحلیل شما بستگی دارد)
#شبهه
#رفع_شبهه
#قیام_اهالی_قم
#مشرق_زمین
❇️ @mqm_ir
🔆 #پندانه
✍ به آنچه میدانی، عمل کن
🔹روزی دوستی قدیمی، عارف بزرگی را در نماز عید فطر دید.
🔸پس از احوالپرسی و خوشوبش از عارف پرسید:
ای شیخ، ما همکلاس و هممکتب بودیم؛ هر آنچه تو خواندی، من هم خواندم. استادمان نیز یکی بود، حال تو چگونه به این مقام رسیدی و من چرا مثل تو نشدم؟
🔹عارف گفت:
تو هرچه شنیدی؛ اندوختی و من هرچه خواندم؛ عمل کردم.
🆔 @mqm_ir
هدایت شده از واحد خواهران موسسه مهد قرآن و عترت میاندوآب
🔰جلسه اولیا و مربیان
✅ویژه پدران و مادران با حضور:
🔰آقای دکتر غلامرضا احمدی 🔰
🌸پژوهشگر و محقق در حوزه خانواده از استان گلستان 🌸
🔖زمان : چهارشنبه ۱۱ آبان
⏰ساعت:۱۸ الی ۲۰
🏢مکان: حسينيه مهد قرآن و عترت
🔰🔰🔰🔰🔰
🖇در ضمن اولیا گرامی جهت دریافت مشاوره خصوصی می توانند با ای دی
@pardismqm
در پیام رسان ایتا و سروش هماهنگ نمایند.
🔆 #پندانه
✍️ دنیایی پر از قضاوت
🔹در دنیای قضاوتها، تنها به این نکته توجه میشود: دیگران بر اساس نظر ما چگونهاند؟!
🔸فردی در ترافیک جلوی ما بپیچد: «احمق»
ما که جلوی دیگران بپیچیم: «زرنگ»
🔹کسی جواب تلفن ما را ندهد: «بیمعرفت»
ما که جواب ندهیم: «گرفتار»
🔸فرد بلندتر از ما: «دراز»
فرد کوتاهتر از ما: «کوتوله»
🔹همکار جزئینگر: «ایرادگیر و وسواسی»
ما جزءنگرتر باشیم، او میشود: «شلخته و بینظم»
🔸فردی لیوان آب ما را ریخت: «کور»
پای ما به لیوان دیگری خورد: «شعور» ندارند که لیوان را سر راه قرار دادهاند.
🔹و مواردی از این دست که بسیارند.
🔸دنیای قضاوتها یعنی تحلیل رفتار و گفتار دیگران بر اساس نیازها و ارزشهای خودمان.
🆔 @mqm_ir
پسرت تاج سرماست
تو هم تاج سری
در کدامین سر دنیاست
شما با خبری
شب میلاد تو آقاست
چه خوش بود اگر
بدهد عیدی میلاد پدر را پسری♥️
@mqm_ir
🔆 #پندانه
گاهی یک حرکت کوچک میتواند دنیای بزرگ یک نفر را عوض کند
جنایتکاری که یک آدم را کشته بود، در حال فرار و آوارگی با لباس ژنده و پر گردوخاک و دستوصورت کثیف و خسته و کوفته به یک دهکده رسید.
چند روزی چیزی نخورده و بسیار گرسنه بود. جلوی یک مغازه میوهفروشی ایستاد و به پرتقالهای بزرگ و تازه خیره شد، اما بیپول بود.
بهخاطر همین دودل بود که پرتقال را بهزور از میوهفروش بگیرد یا آن را گدایی کند.
دستش توی جیبش تیغه چاقو را لمس میکرد که به یکباره پرتقالی را جلوی چمشش دید.
بیاختیار چاقو را در جیب خود رها کرد و پرتقال را از دست مرد میوهفروش گرفت.
میوهفروش گفت:
بخور نوش جانت، پول نمیخواهم.
سه روز بعد آدمکش فراری باز در جلوی دکه میوهفروش ظاهر شد. این دفعه بیآنکه کلمهای ادا کند، صاحب دکه فوراً چند پرتقال را در دست او گذاشت.
فراری دهان خود را باز کرد. گویی میخواست چیزی بگوید. ولی نهایتاً در سکوت پرتقالها را خورد و با شتاب رفت.
آخر شب صاحب دکه وقتی که بساط خود را جمع میکرد، صفحه اول یک روزنامه به چشمش خورد.
میوهفروش وقتی که عکس توی روزنامه را شناخت، مات و متحیر شد.
عکس همان مردی بود که با لباسهای ژنده از او پرتقال مجانی میگرفت. زیر عکس او با حروف درشت نوشته بودند قاتل فراری و برای کسی که او را معرفی کند نیز مبلغی بهعنوان جایزه تعیین کرده بودند.
میوهفروش بلافاصله شماره پلیس را گرفت. پلیسها چند روز متوالی در اطراف دکه در کمین بودند.
سهچهار روز بعد مرد جنایتکار دوباره در دکه میوهفروشی ظاهر شد. با همان لباسی که در عکس روزنامه پوشیده بود.
او به اطراف نگاه کرد. گویی متوجه وضعیت غیرعادی شده بود. دکهدار و پلیسها با کمال دقت جنایتکار فراری را زیرنظر داشتند.
او ناگهان ایستاد و چاقویش را از جیب بیرون آورده و به زمین انداخت و با بالا نگهداشتن دو دست خود، بهراحتی وارد حلقه محاصره پلیس شده و بدون هیچ مقاومتی دستگیر شد.
موقعی که داشتند او را میبردند زیر گوش میوهفروش گفت:
آن روزنامه را من پیش تو گذاشتم، برو پشتش را بخوان.
سپس لبخندزنان و با قیافه کاملاً راضی سوار ماشین پلیس شد.
میوهفروش با شتاب آن روزنامه را بیرون آورد. در صفحه پشتش چند سطر دستنویس را دید که نوشته بود:
من دیگر از فرار خسته شدم. از پرتقالت متشکرم. هنگامی که داشتم برای پایاندادن به زندگیام تصمیم میگرفتم، نیکدلی تو بود که بر من تاثیر گذاشت. بگذار جایزه پیداکردن من، جبران زحمات تو باشد.
🆔 @mqm_ir
هدایت شده از واحد خواهران موسسه مهد قرآن و عترت میاندوآب
🌱 شهید مهدی باکری:
عزیزانم!
اگر شبانهروز شکرگزار خدا باشیم که #نعمت_اسلام و #امام را به ما عنایت فرموده، باز هم کم است...
🖇 وعده ما یوم الله ۱۳ آبان، ساعت ۹:۳۰
🔹 موسسه مهد قرآن و عترت شهرستان میاندوآب
𝕀ʝoɨŋ↷
➺http://splus.ir/pardis_mqm
➺http://eitaa.com/pardis_mqm