8.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #پویش_سرود_ایقرآن
🖇 شماره ۳: جناب آقای امیرعباس امانی پایه سوم به همراه همکلاسی «مدرسه علمالهدی»
🔻همایش بزرگ رویشهای قرآنی انقلاب اسلامی🔻
🔸 ۱۵ بهمن ساعت ۱۰ صبح
🔹 مصلای امام خمینی«ره»
🆔 @mqm_ir
موسسه مهد قرآن و عترت میاندوآب
بسم الله الرحمن الرحیم #کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت 🔷#قسمت_یازدهم 💠نیت «و کتاب اعمال آنان در آنجا گ
بسم الله الرحمن الرحیم
#کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت
🔷#قسمت_دوازدهم
💠همينطور كه با ناراحتي، كتاب اعمالم را ورق ميزدم و با اعمال نابود شده مواجه ميشدم، يكباره ديدم بالاي صفحه با خط درشت نوشته شده: «نجات يك انسان» خوب به ياد داشتم كه ماجرا چيست.
🔻اين كار خالصانه براي خدا بود. به خودم افتخار كردم و گفتم: خدا را شكر. اين كار را واقعاً خالصانه براي خدا انجام دادم.
✨ماجرا از اين قرار بود كه يك روز در دوران جواني با دوستانم براي تفريح و شنا كردن، به اطراف سد زايندهرود رفتيم. رودخانه در آن دوران پر از آب بود و ما هم مشغول تفريح. يكباره صداي جيغ يك زن و فريادهاي يك مرد همه را ميخكوب كرد!
🌀يك پسر بچه داخل آب افتاده بود و دست و پا ميزد، هيچكس هم جرئت نميكرد داخل آب بپرد و بچه را نجات دهد. من شنا و غريق نجات بلد بودم. آماده شدم كه به داخل آب بروم اما رفقايم مانع شدند!
🍃آنها ميگفتند: اينجا نزديك سد است و ممكن است آب تو را به زير بكشد و با خودش ببرد. خطرناك است و...
🔅اما يك لحظه با خودم گفتم: فقط براي خدا و پريدم داخل آب. خدا را شكر كه توانستم اين بچه را نجات بدهم. هر طور بود او را به ساحل آوردم و با كمك رفقا بيرون آمديم. پدر و مادرش حسابي از من تشكر كردند.
⭕️خودم را خشك كردم و لباسم را عوض کردم. آماده رفتن شديم. خانواده اين بچه شماره آدرس مرا گرفتند. اين عمل خالصانه خيلي خوب در پيشگاه خدا ثبت شده بود. من هم خوشحال بودم. لااقل يك كار خوب با نيت الهي پيدا كردم.
💫ميدانستم كه گاهي وقتها، يك عمل خوب با نيت خالص، يك انسان را در آن اوضاع نجات ميدهد. از اينكه اين عمل، خيلي بزرگ در نامه عملم نوشته شده بود فهميدم كار مهمي كردهام. اما يكباره مشاهده كردم كه اين عمل خالصانه هم در حال پاك شدن است!
🌱با ناراحتي گفتم: مگر نگفتيد فقط كارهايي كه خالصانه براي خدا باشد حفظ ميشود، خب من اين كار را فقط براي خدا انجام دادم. پس چرا پاك شد؟!
❄️جوان پشت ميز لبخندي زد و گفت: درست است، اما شما در مسير برگشت به خانه با خودت چه گفتي؟ يكباره فيلم آن لحظات را ديدم. انگار نيت دروني من مشغول صحبت بود.
⭐️من با خودم گفتم: خيلي كار مهمي كردم. اگر جاي پدر مادر اين بچه بودم، به همه خبر ميدادم كه يك جوان به خاطر فرزند ما خودش را به خطر انداخت. اگه من جاي مسئولين استان بودم، يك هديه حسابي و مراسم ويژه ميگرفتم. اصلاً بايد روزنامهها و خبرگزاريها با من مصاحبه كنند. من خيلي كار مهمي كردم.
🌾فرداي آن روز تمام اين اتفاقات افتاد. خبرگزاريها و روزنامهها با من مصاحبه كردند. استاندار همراه با خانواده آن بچه به ديدنم آمد و يك هديه حسابي براي من آوردند و...
⭕️جوان پشت ميز گفت: تو ابتدا براي رضاي خدا اين كار را كردي، اما بعد، خرابش كردي... آرزوي اجر دنيايي كردي و مزدت را هم گرفتي. درسته؟ گفتم: همه اينها درسته. بعد باحسرت گفتم: چه كنم؟! دستم خالي است.
🔸جوان پشت ميز گفت: خيليها كارهايشان را براي خدا انجام ميدهند، اما بايد تلاش كنند تا آخر اين اخلاص را حفظ كنند. بعضيها كارهاي خالصانه را در دنيا نابود ميكنند!
🖋ادامه دارد...
@mqm_ir
37.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #پویش_سرود_ایقرآن
🖇 شماره ۴: سرکار خانم حدیث قلیزاده
🔻همایش بزرگ رویشهای قرآنی انقلاب اسلامی🔻
🔸 ۱۵ بهمن ساعت ۱۰ صبح
🔹 مصلای امام خمینی«ره»
🆔 @mqm_ir
هدایت شده از موسسه مهد قرآن و عترت میاندوآب
📢 شروع ثبت نام دوره تدبر موضوعی با موضوع همیاری(ولایت اجتماعی) در پرتو قرآن و سیره - ویژه برادران
🔸 مدرس دوره: استاد مهدی عباس نژاد
🔹 شروع دوره: دوشنبه ۳ بهمن ماه 1401
♦️ زمان: هر هفته دوشنبه ها ساعت 19
♦️ مکان: مهد قرآن، طبقه اول
🔰 شرایط سنی: 18 سال به بالا
🔰 نحوه ثبت نام: ارسال نام و نام خانوادگی و عنوان دوره به شماره 30001379
🆔 @mqm_ir
37.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔴 ای شیعیان جهان...
🔹️ امروزه هر سکوتی در برابر دشمن، یعنی ضربه به اسلام و حق وارد کردن، از این رو جهاد تبیین بر همه ما واجب عینی و فوری است.
🔹️ بخشی از سخنرانی
سید هاشم الحیدری در همایش "دمکم حیاة امة"
@mqm_ir
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موسسه مهد قرآن و عترت میاندوآب
بسم الله الرحمن الرحیم #کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت 🔷#قسمت_دوازدهم 💠همينطور كه با ناراحتي، كتاب اعما
بسم الله الرحمن الرحیم
#کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت
🔷#قسمت_سیزدهم
💠سفر کربلا
حسابي به مشكل خورده بودم. اعمال خوبم به خاطر شوخيهاي بيش از حد و صحبتهاي پشت سر مردم و غيبتها و... نابود ميشد و اعمال زشت من باقي ميماند.
🔻البته وقتي يك كار خالصانه انجام داده بودم، همان عمل باعث پاك شدن كارهاي زشت ميشد. چرا كه در قرآن آمده بود: «إنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ»
🔶زيارتهاي اهلبيت: بسيار در نامه اعمال من تأثير مثبت داشت. البته زيارتهاي بامعرفتي که با گناه آلوده نشده بود. اما خيلي سخت بود.
🌀هر روز ما، دقيق بررسي و حسابرسي ميشد. كوچكترين اعمال مورد بررسي قرار ميگرفت.
🍃همينطور كه اعمال روزانهام بررسي ميشد، به يكي از روزهاي دوران جواني رسيديم. اواسط دهه هشتاد.
✨يكباره جوان پشت ميز گفت: به دستور آقا اباعبدالله(ع) پنج سال از اعمال شما را بخشيديم. اين پنج سال بدون حساب طي ميشود.
✅باتعجب گفتم: يعني چي!؟ گفت: يعني پنج سال گناهان شما بخشيده شده و اعمال خوبتان باقي ميماند. نميدانيد چهقدر خوشحال شدم. اگر در آن شرايط بوديد، لذتي كه من از شنيدن اين خبر پيدا كردم را حس ميكرديد. پنج سال بدون حساب و كتاب؟!
⭕️گفتم: اين دستور آقا به چه علت بود؟ همان لحظه به من ماجرا را نشان دادند. در دهه هشتاد و بعد از نابودي صدّام، بنده چندين بار توفيق يافتم كه به سفر كربلا بروم.
🔹در يكي از اين سفرها، يك پيرمرد كر ولال در كاروان ما بود. مدير كاروان به من گفت: ميتواني اين پيرمرد را مراقبت كني و همراه او باشي؟ من هم مثل خيليهاي ديگر دوست داشتم تنها به حرم بروم و با موالي خودم خلوت داشته باشم، اما با اكراه قبول كردم.
🔅كار از آنچه فكر ميكردم سختتر بود. اين پيرمرد هوش و حواس درست و حسابي نداشت. او را بايد كاملاً مراقبت ميكردم. اگر لحظهاي او را رها ميكردم گم ميشد. خلاصه تمام سفر كربلاي من تحتالشعاع حضور اين پيرمرد شد. اين پيرمرد هر روز با من به حرم ميآمد و برميگشت.
🌱حضور قلب من كم شده بود. چون بايد مراقب اين پيرمرد ميبودم. روز آخر قصد خريد يك لباس داشت. فروشنده وقتي فهميد كه او متوجه نميشود، قيمت را چند برابر گفت. من جلو آمدم و گفتم: چي داري ميگي؟ اين آقا زائر مولاست. چرا اينطوري قيمت ميدي؟ اين لباس قيمتش خيلي كمتره. خلاصه اينكه من لباس را خيلي ارزانتر براي اين پيرمرد خريدم. با هم از مغازه بيرون آمديم. من عصباني و پيرمرد خوشحال بود.
💫با خودم گفتم: عجب دردسري براي ما درست شد. اينفعه كربلا اصلاً به ما حال نداد. يكباره ديدم پيرمرد ايستاد. رو به حرم كرد و با انگشت دست، مرا به آقا نشان داد و با همان زبان بيزباني براي من دعا كرد.
❎جوان پشت ميز گفت: به دعاي اين پيرمرد، آقا امام حسين(ع) شفاعت كردند و گناهان پنج سال تو را بخشيدند. بايد در آن شرايط قرار ميگرفتيد تا بفهميد چهقدر از اين اتفاق خوشحال شدم. صدها برگه در كتاب اعمال من جلو رفت. اعمال خوب اين سالها همگي ثبت شد و گناهانش محو شده بود.
🖋ادامه دارد...
@mqm_ir
🏴 محفل روضه هفتگی
📜سخنران :
حجت الاسلام زمانی
🎤 همراه با قرائت دعای پرفیض کمیل
⏰ پنجشنبه ۲۹ دی ماه از ساعت ۱۹
🕌 حسینیه مهدقرآن و عترت شهرستان میاندوآب
#هیئت_انصار_ولایت
@mqm_ir
11.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #پویش_سرود_ایقرآن
🖇 شماره ۵: سرکار خانم اسماء حبیب وند _ کلاس هشتم _ مدرسه سیزده آبان ۱
مربی: سرکارخانم لطیفه نوید
🔻همایش بزرگ رویشهای قرآنی انقلاب اسلامی🔻
🔸 ۱۵ بهمن ساعت ۱۰ صبح
🔹 مصلای امام خمینی«ره»
🆔 @mqm_ir
16.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #پویش_سرود_ایقرآن
🖇 شماره ۶: نونهالان مهد شکوفه پیامبر اعظم«ص»
🔻همایش بزرگ رویشهای قرآنی انقلاب اسلامی🔻
🔸 ۱۵ بهمن ساعت ۱۰ صبح
🔹 مصلای امام خمینی«ره»
🆔 @mqm_ir
🔰 هم اکنون ضبط سرود در استودیو
🔶 گروه سرود مدرسه علم الهدی
🆔 @mqm_ir