دم پایانی | چه مهلت که پیراهن تو ببویم... شب اول #فاطمیه اول ۱۴۴۴ #کلیپ_تصویری بامداحی: #کربلایی_رضا_خدابنده_لو چهارشنبه ۱۶ آذر ماه ۱۴۰۱ هیئــت‌ انصــار ولایــت رهــروان امام و شهــدا @mqm_ir

🔆 #پندانه ✍ به خدا که بسپاری، حل می‌شود 🔹خودم دیدم؛ وقتی که از همه بریده بودم، بی‌هیچ چشم‌‌داشتی هوایم را داشت. در سکوت و آرامش، کار خودش را می‌کرد و نتیجه را نشانم می‌داد، که یعنی ببین! تو تنها نیستی. 🔸خودم دیدم؛ وقتی همه می‌گفتند این آخر خط است، با اشاره حالی‌ام می‌کرد که به دلت بد راه نده، تا من نخواهم هیچ‌ آخری، آخر نیست و هیچ آغازی بدون اذن من سر نمی‌گیرد! 🔹خودم دیدم؛ وقتی همه سعی بر زمین‌زدنم داشتند، دستان مرا محکم می‌گرفت و مرا بالاتر می‌کشید تا از گزندشان در امان باشم. 🔸هرکجا آدم‌ها دوستم نداشتند، او دوستم داشت و خلأ احساس مرا یک‌تنه پر می‌کرد. 🔹اوست از پدر، پناه‌دهنده‌تر و از مادر، مهربان‌تر. اوست از هرکسی تواناتر. 🔸من کارم را به خدا سپرده‌ام و او هرگز بنده‌اش را ناامید نمی‌کند. 🔰 أَلَیْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ؟! چرا، کافی‌ست، خدا همه‌‌جوره برای بنده‌اش کافی‌ست. 🆔 @mqm_ir

زمینه | باشین اوسته گلمیشم... شب دوم #فاطمیه اول ۱۴۴۴ بامداحی: #کربلایی_رضا_خدابنده_لو چهارشنبه ۱۷ آذر ماه ۱۴۰۱ هیئــت‌ انصــار ولایــت رهــروان امام و شهــدا @mqm_ir

واحد | خانه ی زهرایه باخ... شب دوم #فاطمیه اول ۱۴۴۴ بامداحی: #کربلایی_رضا_خدابنده_لو چهارشنبه ۱۷ آذر ماه ۱۴۰۱ هیئــت‌ انصــار ولایــت رهــروان امام و شهــدا @mqm_ir

تک | وزیر شه خوبان... شب دوم #فاطمیه اول ۱۴۴۴ بامداحی: #کربلایی_رضا_خدابنده_لو چهارشنبه ۱۷ آذر ماه ۱۴۰۱ هیئــت‌ انصــار ولایــت رهــروان امام و شهــدا @mqm_ir

شور | ای علمدار حسین بن علی... شب دوم #فاطمیه اول ۱۴۴۴ بامداحی: #کربلایی_رضا_خدابنده_لو چهارشنبه ۱۷ آذر ماه ۱۴۰۱ هیئــت‌ انصــار ولایــت رهــروان امام و شهــدا @mqm_ir

سخنرانی | شب اول #فاطمیه اول ۱۴۴۴ حجت الاسلام والمسلمین حاج محمد میرزازاده چهارشنبه ۱۶ آذر ماه ۱۴۰۱ هیئــت‌ انصــار ولایــت رهــروان امام و شهــدا @mqm_ir

سخنرانی | شب دوم #فاطمیه اول ۱۴۴۴ حجت الاسلام والمسلمین حاج محمدباقر حسن زاده چهارشنبه ۱۷ آذر ماه ۱۴۰۱ هیئــت‌ انصــار ولایــت رهــروان امام و شهــدا @mqm_ir

🔆 #پندانه ✍ برای یک زندگی زاهدانه، تعلقات دنیا را از قلبت پاک کن، نه از زندگی‌ات روزی مرد فقیری به دیدن درویشی رفت و دید که او بر روی تشکی مخملین و در میان چادری زیبا که طناب‌هایش به گل میخ‌های طلایی گره خورده‌اند، نشسته است. فقیر وقتی این تجملات را دید، فریاد کشید: ای مرد خدا، این چه وضعیتی‌ست؟ من تعریف‌های زیادی از زهد و وارستگی شما شنیده‌ام، اما با دیدن این همه تجملات در اطراف شما کاملا سرخورده شدم. درویش خنده‌ای کرد و گفت: من آماده‌ام تا تمامی این چیزهایی که تو را به حیرت انداخته است، ترک کنم و با تو هر کجا که بگویی همراه شوم. با گفتن این حرف، درویش بلند شد و جلوتر از مرد فقیر راه افتاد. او حتی درنگ نکرد تا دمپایی‌هایش را به پا کند. بعد از مدت کوتاهی، فقیر اظهار ناراحتی کرد و گفت: من کاسه گدایی‌ام را در چادر تو جا گذاشته‌ام. من بدون کاسه گدایی چه کنم؟ لطفا کمی صبر کن تا بروم و آن را بیاورم. درویش خندید و گفت: دوست من، گل میخ‌های طلای خیمه من در زمین فرورفته‌اند، نه در دل من. اما کاسه گدایی تو، هنوز تو را تعقیب می‌کند!؟ وارستگی، تارک دنیاشدن و بریدن از اشیا و اموال و اشخاص نیست، بلکه بریدن از تعلقات و وابستگی به آن‌هاست. وارستگی، به امور بیرونی تعلق نمی‌گیرد، بلکه مربوط به امور درونی‌ست. در دنیابودن و از آن لذت‌بردن وابستگی نیست، بلکه وابستگی، حضور دنیا در ذهن و قلب انسان است. 🆔 @mqm_ir

🔅 #پندانه ✍ تکبر و خودشیفتگی، نفس را فربه می‌کند 🔹یک شب عارفی در عالم رويا نفس خود را بی‌نهايت فربه دید! 🔸به نفس گفت: ای نفس! من تو را اين همه رياضت دادم و سختی چشاندم، پس چگونه تو همچنان چاق و فربه مانده‌ای!؟ 🔹نفس گفت: آری! تو بسيار بر من سخت گرفتی اما آنچه را كه ديگران از تو تمجيد می‌كردند و تعريف، بر خود حمل نمودی و حق دانستی. 🔸اين فربگی حاصل همان تكبر و خودشيفتگی و باور تمجيد ديگران است. 🔹و عارف ديگر هيچ‌گاه آنجا كه از وی تعريف و تمجيد می‌كردند، حاضر نشد! 🆔 @mqm_ir

🔺همشهریان محترم به اطلاع می رساند🔺 که در نظر داریم با مشارکت مومنانه شما سروران گرامی. ۱_برای ۱۴ خانواده بی بضاعت‌سبد کالا و میوه شب یلدا تهیه شود. ۲_از ۳۰ دانش آموز خانواده بی بضاعت تجلیل شود. ۳_سقف مسکن یک خانواده نیازمند تعمیرات گردد. نیازمند مساعدت و مشارکت شما انسان های خیراندیش هستیم. ۶۲۸۰۲۳۱۳۵۰۹۸۷۶۹۸ معاونت اجتماعی مهد قرآن وعترت شهرستان میاندوآب @mqm_ir