رسید انتقال پول مبلغ : ۱۰,۰۰۰,۰۰۰ ریال حساب مبدا : ۰۱۰۶۷xxxx۷۰۰۷ روش انتقال : بین بانکی - پایا شماره شبا مقصد : IR۶۰۰۱۲۰۰۲۰۰۰۰۰۰۳۳××××۴۷۶۰ بابت : برنده درقرعه کشی متعلق به : رقیه حمزه قصابسراٸی زمان انتقال پول : ۱۴۰۲/۰۵/۱۲ ۱۷:۲۰ زمان انجام تراکنش : ۱۴۰۲/۰۵/۱۲ ۱۸:۴۵ شماره پیگیری : ۱۴۰۲۰۵۱۲۰۱۷۲۶۹۳۳۵۰

جایزه حضور در کانال بصیرتی اخلاقی کاشانی ها به قید قرعه کشی

جای همچین کاری توکشور خالی است ببینید چه استقبالی شده حدود دو هزار نفر بازدید کننده داشته وهمه برای همدیگر فرستاده اند ومعلوم است مردم تشنه این کارها توسط مسوولین هستند.👆

😭حکایت جوانی که به امام حسین علیه السلام توهین کرد ومادر ویلچری او 👈میرزا ابوالقاسم دهقان وخاطرات تبلیغ 🌹ببین ضررنمی کنی واگر میلت بود منتشر کن❤️ 🖤به رسانه بصیرتی اخلاقی کاشانی ها بپیوندید ودرجهاد تبیین مشارکت کنید: @msfkashan آیدی مدیر کانال: @sml1345

😭عزادار حسین علیه السلام 👈نوحه ای جالب وجدید 🖤دوست داشتید ببینید وبرای دوستان بفرستید. ❤️به رسانه بصیرتی اخلاقی کاشانی ها بپیوندید ودرجهاد تبیین مشارکت کنید: @msfkashan آیدی مدیر کانال: @sml1345

🌺چرامضطربی‌،چرا افسرده ای،چرا ناراحتی، چرا غصه می خوری،چرا .......؟ 👈چندلحظه گوش کن ازهمه اینها رهااااااااا شو/دوستان خودت رو هم با فرستادن این چند لحظه صوت پر محتوا(سخنرانی)ازاینها رهاکن💐 🖤به رسانه بصیرتی اخلاقی کاشانی ها بپیوندید ودرجهاد تبیین مشارکت کنید: @msfkashan آیدی مدیر کانال: @sml1345

مستند کوتاه سفره برکت - برزک کاشان .سفره برآورده شدن حاجات کاری از دکتر وحید مدرس برزکی #سفره_برکت #برزک #کاشان #مستند #وحید_مدرس 🖤به رسانه بصیرتی اخلاقی کاشانی ها بپیوندید ودرجهاد تبیین مشارکت کنید: @msfkashan آیدی مدیر کانال: @sml1345

😭بخوان اگردلت نشکست تعجب دارد . "خاطره 👇 روز عاشورا بود و قرار بود در مراسمی به همین مناسبت در حضور جمعیتی که هم افراد عادی در آن حضور داشتند و هم افراد تحصیل‌کرده و به‌اصطلاح روشنفکر، سخنرانی کنم. آرام وارد مسجد شده و در گوشه‌ای نشستم. نمی‌خواستم فعلاً کسی متوجه حضورم شود. در خلوت خودم،‌ دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی می‌گشتم، موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند. اما هرچه بیشتر فکر می‌کردم کمتر به نتیجه می‌رسیدم. در همین لحظه،‌ پیرمردی که کنار دستم نشسته‌بود با پرسشی رشته افکارم را پاره کرد: «ببخشید،‌ شما استاد زرین‌کوب هستید؟» گفتم: «استاد که چه عرض کنم، ولی زرین‌کوب هستم». خیلی خوشحال شد و از این گفت که چقدر دوست داشته بنده را از نزدیک ببیند. در میان صحبت‌هایش با خودم می‌گفتم: «این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن مرا داشته باشد؟» پیرمرد روستایی با آن چهره آفتاب‌سوخته، متین، سنگین و باوقارش می‌گفت مکتب رفته و... حالا هم در اوقات بیکاری یا قرآن می‌خواند یا غزل حافظ. چند بیت جسته‌وگریخته هم از غزلیات خواجه خواند؛ چه زیبا هم غزل حافظ را می‌خواند. پرسیدم: «حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید؟» گفت: «سؤالی داشتم.» گفتم: «بفرمایید». پرسید: «شما به فال حافظ اعتقاد دارید؟» گفتم: «خب بله، صد درصد». گفت: «ولی من اعتقاد ندارم.» پرسیدم: «من چه کاری می‌توانم انجام بدهم؟ از من چه خدمتی برمی‌آید؟» گفت: «خیلی دوست دارم معتقد شوم. یک زحمتی برای من می‌کشید؟ یک فال برایم می‌گیرید؟» گفتم: «ولی من الان دیوان حافظ ندارم». بلافاصله یک دیوان جیبی از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت: «بفرما». مات و مبهوت نگاهش کردم. دیوان حافظ را از دستش گرفتم و گفتم: «نیت کنید». فاتحه‌ای زیر لب خواند و گفت: «برای خودم نمی‌خواهم. می‌خواهم ببینم حافظ درباره امروز (روز عاشورا) چه می‌گوید؟» شوکه شدم و مردد در گرفتن فال. حافظ و عاشورا؟ اگر جواب نداد، چه؟ عشق و علاقه این مرد به حافظ چه می‌شود؟ با اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه‌به‌کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آن‌ها اندیشیده بودم غزلی به ذهنم نرسید که به‌طور ویژه به این موضوع پرداخته‌باشد. اما چشمانم را بستم، فاتحه‌ای قرائت کردم و حافظ را به شاخه نباتش قسم دادم و صفحه‌ای را باز کردم و این شعر آمد: زان یار دلنوازم شکری است با شکایت گر نکته‌دان عشقی خوش بشنو این حکایت ... رندان تشنه‌لب را آبی نمی‌دهد کس گویی ولی‌شناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بی‌جرم و بی‌جنایت ... از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت ... عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت خدایا! این غزل اگر موضوعش امام حسین (ع) و وقایع روز عاشورا و شب یازدهم نباشد، پس چه می‌تواند باشد؟... این غزل، باید به‌طور ویژه برای همین مناسبت سروده شده‌باشد. بیت اولش را که خواندم، پیرمرد از بیت دوم شروع به زمزمه‌کردن با من کرد. شعر را از حفظ می‌خواند و گریه می‌کرد، طوری که چهار ستون بدنش می‌لرزید؛ انگار داشتم برایش روضه می‌خواندم. گفت: «معتقد شدم استاد. معتقد بودم، ایمان پیدا کردم.» و گریه امانش نداد... حالا دیگر می‌دانستم سخنرانی‌ام را چگونه شروع کنم. آن روز من، روضه‌خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه من گریه کردند که به‌قول خودشان پای هیچ روضه‌ای گریه نکرده‌ بودند. "استاد عبدالحسین زرین کوب " 🖤به رسانه بصیرتی اخلاقی کاشانی ها بپیوندید ودرجهاد تبیین مشارکت کنید: @msfkashan آیدی مدیر کانال: @sml1345

🔴 قدرت امام زمان عج کلیپ بسیار شنیدنی وکوتاه . 👈خواستی نشر بده سخنران حجت‌الاسلام هاشمی نژاد اللهم عجل لولیک الفرج🌹 🖤به رسانه بصیرتی اخلاقی کاشانی ها بپیوندید ودرجهاد تبیین مشارکت کنید: @msfkashan آیدی مدیر کانال: @sml1345

🔴حجت الاسلام #عالی 🔻" علائم نفوذ شیطان " اولین علامت #نفوذ شیطان بی اشتهایی معنوی است... #کسالت_روحی 🖤به رسانه بصیرتی اخلاقی کاشانی ها بپیوندید ودرجهاد تبیین مشارکت کنید: 🆔@msfkashan آیدی مدیر کانال: 🆔@sml1345