هدایت شده از ماترکناک یابن الحسین🇵🇸
44.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دلگویه های جانسوز فرزند شهید حسن رجایی فر😭
#دخترانه
#یک_استان_ایستاده_به_استقبال
#شهداي_خان_طومان
#شجره_صالحه_روایتگری_شهدا
✨﷽✨
⚜حکایتهای پندآموز⚜
« کریم تهی دست»
✍درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشارهای به او کرد .کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند . کریم خان گفت : این اشاره های تو برای چه بود ؟ درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم . آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟
کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه میخواهی؟ درویش گفت : همین قلیان ، مرا بس است ! چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت .خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد ! روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت .
ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشارهای به کریم خان زند کرد و گفت : نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست . . .
یاعلی (ع)
🌼پنج وصیت بسیار زیبا!
✍امام محمد باقر (علیه السلام) خطاب به جابر بن یزید جُعفی میفرمایند: ای جابر! تو را به پنج چیز وصیت میکنم..
💥اگر مورد ستم قرار گرفتی،
تو ستم نکن
💥اگر به تو خیانت کردند،
تو خیانت نکن
💥اگر تو را تکذیب کردند،
تو خشم نگیر
💥اگر تو را ستایش کردند،
تو دلخوش نشو
💥 و اگر تو را سرزنش کردند،
تو دلگیر مشو
بلکه درباره آنچه گفتند فکر کن! اگر دیدی آنچه میگویند راست است، خود را اصلاح کن.
و اگر دیدی درست نیست، پس بدان که خود را مدیون تو کردند و برای جبران این دِین، از ثوابهای او به تو میدهند.از گناهان تو کم کرده، در نامه اعمال او قرار میدهند»
📚بحارالأنوار، جلد۷۵، صفحه۱۶۲
یاعلی (ع)
🔴سه بلا در سه هنگام
✅پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) میفرمایند:
1️⃣ هنگامی که مردم دسته جمعی گناه کنند خداوند بلایی فراگیر و همگانی بر ایشان نازل فرماید تا متنبه شوند و توبه کنند
2️⃣ هنگامی که امربه معروف و همچنین نهی از منکر فراموش و ترک شود خداوند آن قوم را خانه نشین میکند
3️⃣ و هنگامی که یاد خدا از دلهای بندگان بیرون رود، خداوند ترس از مرگ را بین آنها زیاد کند تا دیگر روی خوشی دنیا را نبینند
📚 منبع: اصول کافی؛ جلد۴،
یاعلی (ع)
✧✦•﷽ ⚫️
حلم و بردباری و گذشت امام_حسن_مجتبی_علیه السلام در برابر توهین مرد شامی❗️
✳️مردی از اهالی شام میگوید: روزی در مدینه شخصی را دیدم با چهرهای آرام و بسیار #نیکو و دارای حسن جمال که تا به حال چنین مردی ندیده بودم و به طرز زیبایی هم لباس پوشیده و سوار بر مرکبی بود دل من به طرف او مایل شد و درباره او پرسیدم، گفتند: حسن بن علی بن ابیطالب هست با شنیدن نام او خشمی سوزان سرتاپای وجودم را فراگرفت و بر علی بن ابیطالب حسد بردم که چگونه او چنین پسری دارد. پیش او رفته و پرسیدم، آیا واقعاً تو فرزند علی هستی؟(گویا مرد شامی همان طور که گفته شد علی را سزاوار داشتن چنین فرزندی نمیدید و این هم در اثر تبلیغات سوء معاویه در شام بوده است).
✳️وقتی تأیید کرد، من او و پدرش را ناسزا گفتم، پس از آنکه به ناسزاگویی پایان دادم، به من سلام کرده و خندید و پرسید: آیا غریب هستی؟ گفتم: آری! فرمود: با من بیا گویا امر بر تو مشتبه شده است، اگر چیزی بخواهی به تو عطا میکنم، اگر طلب ارشاد کنی، تو را هدایت میکنم و اگر در حمل بار کمک بخواهی کمکت میکنم و اگر گرسنه باشی تو را سیر میکنم و اگر برهنه باشی تو را میپوشانم و اگر محتاج باشی بینیازت میکنم و اگر رانده شدهای ترا پناه میدهم و اگر مهمان ما باشی تا وقت رفتن از تو پذیرایی میکنم، زیرا که خانه ما روی هر نیازمندی باز است.
✳️مرد شامی چون این سخنان را که از روی حلم و بردباری امام بیان میشد، شنید شروع به گریستن کرد و گفت: شهادت میدهم که شما خلیفه خدا در روی زمین هستید و خدا بهتر میداند که رسالت و خلافت را در کجا قرار دهد و پیش از آنکه تو را ملاقات کنم، تو و پدرت دشمنترین خلق در نزد من بودید و حالا که تو و پدرت را شناختم، محبوبترین خلق خدایید نزد من، گویا پس از این برخورد، امام مرد شامی را به خانه خود میبرند و تا مدتی که در مدینه بود میهمان حضرت بود و از محبّان و مریدان امام مجتبی شد و دیدگاهش نسبت به خاندان پیامبر دگرگون و در زمره شیعیان اهل بیت داخل شد.
📗علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج 2، ترجمه حسین زوارئی، تهران
یاعلی (ع)
#حکایت_آموزنده
پادشاهی را وزیری عاقل بود از وزارت دست برداشت
پادشاه از دگر وزیران پرسید وزیر عاقل کجاست؟
گفتند :
از وزات دست برداشته و به عبادت خدامشغول شده است
پادشاه نزد وزیر رفت و از او پرسید :
از من چه خطا دیده ای که وزارت را ترک کرده ای؟
گفت از پنج سبب:
اول: آنکه تو نشسته میبودی و من به حضور تو ایستاده میماندم اکنون بندگی خدایی میکنم که مرا دروقت نماز هم ، حکم به نشستن میکند
دوم: آنکه طعام میخوردی و من نگاه میکردم اکنون رزاقی پیدا کردهام که اونمی خورد و مرا میخوراند
سوم: آنکه توخواب میکردی و من پاسبانی میکردم اکنون خدای چنان است که هرگز نمیخوابد و مرا پاسبانی میکند
چهارم: آنکه میترسیدم اگر تو بمیری مرا از دشمنان آسیب برسد اکنون خدای من چنان است که هرگز نخواهد مرد و مرا از دشمنان آسیب نخواهد رسید
پنجم: آنکه میترسیدم اگر گناهی از من سرزند عفو نکنی، اکنون خدای من چنان رحیم است که هر روز صد گناه میکنم و اومی بخشاید .
خدایا مارا یک لحظه به حال خود وامگذار..
یاعلی (ع)