✍#توبه_ی_شعوانه!
شعوانه، زنی بود که آواز خوش و طرب انگیزی داشت و در بصره مجلس فسق و فجوری برپا نمی شد مگر آن که وی در آن حضور داشت. به تدریج از این راه ثروتی بر هم زد و کنیزکانی خرید که از آنان نیز برای همین منظور استفاده میکرد. روزی با جمعی از کنیزانش از کوچه ای میگذشت. در آن حال از خانه ای صدای خروش شنید، یکی از کنیزان را به درون آن خانه فرستاد تا خبری بیاورد. کنیز وارد آن خانه شد؛ ولی بازنگشت. کنیز دیگری را فرستاد؛ ولی کنیز دوم نیز بازنگشت. سومی را فرستاد، کنیز باز آمد و گفت: این، خروش گناهکاران و عاصیان است. شعوانه با شنیدن این سخن وارد خانه شد، واعظی را دید بر منبری نشسته که جمعی گرد او حلقه زده اند. واعظ، آنان را موعظه میکرد و از عذاب خدا و آتش دوزخ بیم میداد و آنان همه به حال خویشتن گریه میکردند، هنگامی که شعوانه به آن مجلس وارد شد، واعظ در حال خواندن این آیات - که در باره ی تکذیب کنندگان روز قیامت است - بود: (بل کذبوا بالساعة و أعتدنا لمن کذب بالساعة شعیرأ إذا رأتهم من مکان بعید شمعوا لها تغیظأ وفیرأ و إذا ألقوا منها مکان ضیق قنین دعوا هنالک ثورأ لاتدعوا الیوم ثورة واحدة وأدعوا ورأ کثیرا) [1] وقتی شعوانه این آیات را شنید، دگرگون شد و به واعظ گفت: اگر من توبه کنم خدا مرا میآمرزد؟ واعظ گفت: آری! اگر توبه کنی خدا تو را میآمرزد؛ اگرچه گناهت همانند گناه شعوانه باشد. شعوانه گفت: ای شیخ! من شعوانه هستم و دیگر گناه نخواهم کرد. شده این قدر گناهم که به محشر از خجالت نتوانم ایستادن به صف گناهکاران واعظ بار دیگر او را به توبه تشویق کرد و به کرم و عفو خدا امیدوار ساخت. شعوانه از آن مجلس بیرون رفت، بندگان و کنیزانش را آزاد کرد و سخت مشغول عبادت شد تا آن حد که جسمش لاغر و ضعیف شد و کارش به جایی رسید که زاهدان و عابدان در مجلس وعظ او حاضر میشدند. وی در حال موعظه بسیار میگریست و حاضران نیز همراه او میگریستند. روزی به او گفتند: میترسیم از شدت و کثرت گریه نابینا شوی. شعوانه گفت: کور شدن در دنیا بهتر است از کوری در روز قیامت. نیامد بدین در کسی عذر خواه که سیل ندامت نشستن گناه
[1]: فرقان /11 - 14. ترجمه: بلکه آنان قیامت را تکذیب کرده اند و ما برای کسی که قیامت را تکذیب کند آتشی شعله ور و سوزان فراهم کرده ایم. هنگامی که این آتش آنان را از مکانی دور ببیند صدای وحشتناک و خشم آلودش را که با نفس زدن شدید همراه است میشنوند و هنگامی که در جای تنگ و محدودی از آن افکنده شوند در حالی که در غل و زنجیرند فریاد و او بلای آنان بلند میشود. به آنان گفته میشود: امروز یک بار واویلا نگویید بلکه بسیار واویلا بگویید.
📙داستانها و حکایتها / 112: به نقل از: از معراج السعاده / 614-615
#یا_علی_علیه_السلام
ﺧﺎﻧﻤﯽ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﭘﯿﺎﻡ ﻣﯿﺪه:
ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺳﺮ ﺭﺍﻫﺖ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯼ میای
ﯾﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻣﯿﻮﻩ ﻫﻢ
ﺑﺨﺮ
ﺩﺭ ﺿﻤﻦ
ﻓﺘﺎﻧﻪ ﻫﻢ ﺳﻼﻡ ﻣﯽﺭﺳﻮﻧﻪ.!؟😋
ﺷﻮﻫﺮ میگه :
ﻓﺘﺎﻧﻪ ﮐﯿﻪ ؟🙄
ﺧﺎﻧﻢ
ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻣﯿﮕﻪ
ﻫﯿﭽﯽ
ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ
ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺸﻢ
ﮐﻪ ﭘﯿﺎﻣﻢ ﺭﻭ ﺧﻮﻧﺪﯼ !؟😠
ﺷﻮﻫﺮ ﻣﯿﮕﻪ :
ﺁﺧﻪ ﻣﻦ ﺍﻻﻥ ﺑﺎ ﻓﺘﺎﻧﻪ ﻫﺴﺘﻢ😋😛
ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺪﻭﻧﻢ
ﺗﻮ ﻓﺘﺎﻧﻪ رو از کجا میشناسی؟🤨🤪😙
ﺧﺎﻧﻢ ﻣﯿﮕﻪ
ﺗﻮ ﺍﻻﻥ ﮐﺠﺎﯾﯽ؟
ﺷﻮﻫﺮ ﻣﯿﮕﻪ
ﺑﺎ ﻓﺘﺎﻧﻪ
ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯿﻮﻩ ﻓﺮﻭﺷﯽ؟!😊😇🙂
ﺧﺎﻧﻢ ﻣﯿﮕﻪ
ﻫﻤﻮﻧﺠﺎ ﻭﺍﯾﺴﺎ
ﻣﻦ ﺍﻻﻥ ﻣﯿﺎم😨😠😱😳😬
ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ
ﺧﺎﻧﻢ ﭘﯿﺎﻡ ﻣﯿﺪﻩ
ﮐﺠﺎﯾﯽ😯🙄
ﻣﻦ ﺍﻻﻥ ﺟﻠﻮﯼ ﻣﯿﻮﻩ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﻫﺴﺘﻢ...
ﺷﻮﻫﺮﻩ میخنده😉
ﻭ
ﻣﯿﮕﻪ
ﻣﻦ ﺗﻮ ﺩﻓﺘﺮ ﮐﺎﺭﻡ ﻫﺴﺘﻢ😌
ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎﯾﯽ
ﻣﯿﻮﻩ ﺑﺨﺮ ﻭ ﺑﺮﻭ ﺧﻮﻧﻪ عزیزم....☺️😊
موجودات زرنگی هستن مردا
بسلامتی
مردان آنجلس
که توافق کردند
همراه خود زن نبرند
تا 300 سال در آرامش بخوابند
👌👌👍👍👏👏
بزن اون کف قشنگه رو به افتخار مردا 🤣🤣🤣🤣😜😜😜
#یا_علی_علیه_السلام
زن ها همیشه دست گل به آب می دهند؛
گاهی به نیل، گاهی به فرات و علقمه
و گاهی به اروند و کارون...
#یا_علی_علیه_السلام
15.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عاشقانه هايی براي ايران از سرزمين هاي دور و نزديك.
ايران عشق من است.
ايران از نگاه ٤٨ نوجوان ايراني و خارجي.
#پرچم_افتخار
#یا_علی_علیه_السلام
پيامبر صلي الله عليه و آله :
مَن بَكى عَلى مُصابِ هذِهِ البِنتِ (زَينَبَ بَنتِ عَلِيٍ عليها السلام ) كانَ كَمَن بَكى عَلى أخَوَيهَا الحَسَنِ و الحُسَينِ عليهماالسلام (📚وفيات الأئمه ،ص۴۳۱)
هر كس بر مصيبت هاى اين دختر (زينب عليها السلام ) بگريد ، همانند كسى است كه بر برادرانش ، حسن و حسين عليهماالسلام ، گريسته باشد.
🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
#یازینب
#یا_علی_علیه_السلام