معلمی بی دین به شاگرد دیندارش گفت:من رامی بینی؟شاگرد:بله.
کتابم را چطور؟شاگرد:بله.
خداراچی؟شاگرد:نه.
پس خدانیست!
شاگردگفت:استادشما من وکفشم را می بینی؟معلم:بله.
عقلت را چی؟معلم:نه.
پس باید عقل نداشته باشی چون
نمی بینیش.
پس(ندیدن دلیل برنبودن نیست)
گروهی شناخت خود را محصور ومحدود کرده اند وفقط ادراک حسی رابرای شناخت معرفی میکنندوهرچه حس وادارک نشود رامنکر میشوند.ازخدا بگیر تا عالم دیگر وروح. مامی آییم آنها رانجات دهیم .