#گزارش_تصویری
🔸همایش مربیان مدارس پسرانه آسمانی
🔻با حضور تولیت و موسس مدارس: حجه الاسلام دکتر مهدی منصوری
🔹پنجشنبه ۱۳ دی ماه ۱۴۰۳ از نماز ظهر تا نماز مغرب
📒چون انسان محدود است هم از نظر زمان و هم از نظر مکان و هم از نظر عمل
لذا باید خودش را در دستگاه ارتباطی بیندازد و به وسعت برسد.دستگیری متربی ها و داشتن روحیه ی تربیتی بهترین روش برای رسیدن به وسعت است.
🔸دبستان راه آسمان شعبه ی شهر ابریشم
🔸دبیرستان آسمان معنا شعبه ی اصفهان
🔸دبستان راه آسمان شعبه اصفهان
🔸دبستان راه آسمان شعبه ی زرین شهر
#همایش
#دانش_افزایی
#مدارس_آسمانی
💠 #حدیث روز 💠
💎 حکمت تلخیهای دنیا از نگاه امام هادی (ع)
🔻امام هادى عليهالسلام:
اِنَّ اللّه َجَعَلَ الدُّنيا دارَ بَلْوى وَالاْخِرَةَ دارَ عُقْبى وَجَـعَلَ بَـلوَى الدُّنيا لِثَـوابِ الاْخِـرَةِ سَبَبَا وَثَوابَ الاْخِرَةِ مِنْ بَلوَى الدُّنيا عِوَضا
❇️ خداوند، دنيا را جاى گرفتارى قرار داده و آخــرت را سـراى پـاداش، گرفتارى دنيا را سبب ثواب آخرت قرار داده و ثـواب آخـرت را عـوض گرفتـارى دنـيا.
📚 تحف العقول، ص ۴۸۳
•┈┈••✾••┈┈•
https://eitaa.com/mtabeen_ir
هدایت شده از مهدی منصوری
13.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻خاطره استاد #رحیم_پور از سر زدن به مهد کودکی در ژاپن...
⬅️ بعضیا خیال میکنن هرچی رفاه بچه بیشتر باشه بهتر بار میان❗️
✳ او مرا نمیشناسد، من که جگرگوشهام را میشناسم!
🔻 «تحنّن» از مصدر «حَنَّ» است. یکی از معانی آن (بازگشتن) است، اما نه بازگشت عادی؛ بازگشتن به سوی کسی، به جهت نگران بودن برایش از سر مهربانی. حنّان نیز که یکی از أسمای حسنای الهی است، طبق فرمایش مولی علی علیه السلام به همین معناست؛ حنان کسی است که روی میآورد به سوی کسی که از او دوری میگزیند.
🔹 با این توضیحات شاید بشود بهتر به معنای تحنّن در دعای ماه رجب نزدیک شد. یعنی ای خدایی که حتی به بندگانی که از تو درخواست نمیکنند و یا تو را نمیشناسند و حتی از سر جهل و غفلت از تو دوری میکنند، از سر محبت و دلسوزی بسیار مهربانی میکنی، به ایشان عطا میکنی و نظر رحمت به سویشان میافکنی.
🔺 پ.ن: عزیزی میگفت: من معنی این بخش از دعا رو خوب درک نمیکردم که میگوییم: «يَا مَنْ يُعْطِي مَنْ لَمْ يَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً.» این عطای از سر محبتِ خدا به کسی که او را نمیشناسد را درست متوجه نمیشدم. تا اینکه کودکی را میبیند که به جهت مشکل مغزی و ذهنی، مادرش را اصلا نمیشناخت و بسیار هم نگهداری دستتنها از او مشکل بود. آن عزیز میگوید: به مادرش گفتم: خوب او را بستری کن یا برایش پرستار بگیر، او که تو را نمیشناسد، برایش فرقی ندارد. مادرش گفت: او مرا نمیشناسد، من که جگرگوشهام را میشناسم.
https://eitaa.com/mtabeen_ir