🔻 اجبار کردن زنان ایلیاتی به شیر دادن به توله سگها؛ جنایت عجیب عمال رضا شاه در برابر ایل قشقایی
قابل توجه حامیان زن زندگی آزادی و سلطنت طلبا...
✍️ ویلیام داگلاس» قاضی مشهور دیوان عالی امریکا که از مناطق عشایری ایران بازدید کرده است در خاطرات خویش از ایل قشقایی می نویسد:
« در دوران سلطنت رضا شاه سروانی (عباس خان نیکبخت) بود که در این منطقه خدمت می کرد. او تعدادی توله سگ اصیل داشت که بر حسب تصادف مادر آنها مرده بود. سروان هر روز صبح سربازانی را به ده می فرستاد تا به زور مقدار دو لیتر شیر مادر برای توله سگهای او جمع کنند و گفتنی است جناب سروان شیرگاو یا بز را برای تغذیه توله سگ های خود قبول نمی کرد و دستور داده بود که سربازان فقط شیر مادر جمع آوری کنند. سربازان هم نظارت کامل می کردند که فریب زنهای قشقایی را نخورند". به این ترتیب بود که سگهای سروان ماههای متوالی شیر مادران بچه ها را می خوردند... این همان چیزی است که ما هیچوقت آنرا فراموش نمی کنیم و هرگز آنرا نمی بخشیم
منبع: سرزمینهای شگفت ؛ ویلیام داگلاس
کانال مرورتاریخ رابه دیگران نیزمعرفی نمایید
مرورتاریخ 💖 👇
eitaa.com/mtareekh 🇮🇷 🌹🕊
📸 روز کوروش و صهیونیستها
🔹 بیلبوردهای رژیم صهیونیستی که در آن نوشته روز کوروش، روز پایان جمهوری اسلامی ایران است.
🔸 ارتباط ۷ آبان (کوروش) و صهونیستها چیه؟ چرا اینقدر برای صهیونیستها مهمه؟
#صهیونیست #کوروش
کانال مرورتاریخ رابه دیگران نیزمعرفی نمایید
مرورتاریخ 💖 👇
eitaa.com/mtareekh 🇮🇷 🌹🕊
📰 حقارت جنسی روسای جمهور آمریکا
جفری اپستین سرمایه دار آمریکایی است که مشغول تجارت جنسی دختران و پسران زیر ۱۸ سال بود! وی پس از دستگیری در زندان خودکشی کرد. اما شریک وی وقتی در زندان پاریس بود اسامی افرادی که جفری اپستین به آنها خدمات میداد را ارائه کرد.
برخی از مشتریهای وی عبارت بودند از جو بایدن، باراک اوباما، میشل اوباما، بیل کلینتون، هیلاری کلینتون، مدنا، لیدی گاگا، بیل گیتس، تام هنکس، استیون اسپیلبرگ، شاهزاده چارلز، آنجلینا جولی، رابرت دنیرو و خیلی از هنرپیشهها و کارگردانها و خوانندهها و دیپلماتهای معروف دیگر.
و درد اینجاست که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ایران باید رو در روی این افراد شیطانی قرار بگیرد. یاد این جمله دردناک امیرالمومنین (ع) در ذهن زنده میشود: «الدهر انزلنى ثم انزلنى ثم انزلنى حتى قیل معاویة و على!؟»؛ روزگار، مرتبه مرا پایین آورد، پایین آورد، پایین آورد به حدى که مرا با معاویه برابر گردانید.
👈 لینک اصلی خبر در مجله تایم آمریکا:
https://time.com/6552063/jeffrey-epsteins-unsealed-court-documents/
#غرب_وحشی #غربزدگی #صیانت_از_خانواده #حقوق_زنان
کانال مرورتاریخ رابه دیگران نیزمعرفی نمایید
مرورتاریخ 💖 👇
eitaa.com/mtareekh 🇮🇷 🌹🕊
نگاهی به زندگی اشرف پهلوی:قسمت پنجم
در این میان در هنگام اقامت اشرف و دیگر اعضای خاندان سلطنتی در ترکیه، روزنامه «اکسپرس» چاپ استانبول ضمن چاپ عکسی از اشرف که او را در حال رقص مکزیکی نشان میداد، نوشت:
«هفته گذشته ملکه تاجالملوک و والاحضرت اشرف پهلوی مادر و خواهر شاه ایران با کشتی نیوآمستردام هلندی عازم نیویورک شدند تا پس از توقف مختصری در این شهر به طرف کالیفرنیا عزیمت نمایند، در موقع حرکت کشتی جمع کثیری از خبرنگاران جراید و خبرگزاریها برای کسب اطلاع از اوضاع ایران و مصاحبه با تبعید شدگان دربار ایران اجتماع کرده بودند. ولی خواهر و مادر شاه ایران مهر سکوت را از لب بر نداشتند و با زحمت از چنگ مخبرین سمج نجات یافتند.
فقط مخبر یکی از جراید بلژیک موفق شد در عرصه کشتی چند کلمه با خواهر شاه صحبت کند، والاحضرت اشرف در جواب سوالات این مخبر گفت: من با دکتر مصدق، نخست وزیر ایران هیچ گونه اختلافی ندارم و افسانه تبعید من از ایران دروغ محض است، ولی موقعی که خبرنگار بلژیکی پرسید چه وقت به ایران بر میگردید، اشرف گفت تا اوایل سال 1953(سه ماه بعد) یا ما به ایران مراجعت میکنیم و یا شاه نزد ما به آمریکا میآید.»[ روزنامه«اکسپرس»، چاپ ترکیه، مورخ 31 / 6 / 1331، برابر با 22 آگوست سال 1952، به نقل از هفته نامه جوان، شماره31، صفحه28]
مشکلات اشرف در خارج از ایران به دلیل عدم موافقت مصدق جهت ارسال ارز مورد درخواست شاهدخت که در قمار گشادهدست هم بود به وجود آمد و این تنگنای اقتصادی و ولخرجی بیش از حد سبب شد که اشرف مقداری از اشیاء و مبلمان کاخ خود را در ایران بفروشد و مبلغ سی میلیون فرانک لباس و جواهر و عتیقهجات خود را در فرانسه به دو نفر کلاهبردار فرانسوی و یک تبعه اروپای شرقی(یوگسلاویایی) برای فروش عرضه کند. اشرف در یکی از نامههایش خطاب به سپهبد فضلالله زاهدی به این موضوع اشاره میکند و مینویسد: «غرض از این کاغذ این است که متاسفانه به واسطه نداشتن پول و احتیاج مبرم مقداری از جواهرات و قالیهای خود را به دو نفر دادم که بفروشند. متاسفانه این اشخاص دزد از آب درآمدند و من مجبور شدم که به محاکم رسمی رجوع کنم. البته در این موقع صلاح نیست که این موضوع به روزنامهها، خصوصاً روزنامههای تهران برود. گو این که در پاریس اغلب روزنامهها نوشتند. معهذا خواستم مواظب باشید که در روزنامههای تهران راجع به این موضوع چیزی درج نشود. هر چه فریاد زدم که من در اروپا در مضیقه هستم و ناچارم که قروضم را بدهم، کسی اهمیت نداد تا این که کار به این جاها کشید....» [زنان دربار به روایت اسناد ساواک، جلد اول، اشرف پهلوی، صفحه28، مرکز بررسی اسناد تاریخی.]
کانال مرورتاریخ رابه دیگران نیزمعرفی نمایید
مرورتاریخ 💖 👇
eitaa.com/mtareekh 🇮🇷 🌹🕊
✍️فرح دیبا همسر شاه در اخرین سال حکومت پهلوی به دیدار صدام حسین، دیکتاتور عراق رفت. اعلام مخالفت صدام با نهضت اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) و حمایت از سلسله پهلوی از جمله مطالب رد و بدل شده در این دیدار بود
کانال مرورتاریخ رابه دیگران نیزمعرفی نمایید
مرورتاریخ 💖 👇
eitaa.com/mtareekh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید حسن باقری: برادرا عقب بایستیم، ترسو بار میایم...
کانال مرورتاریخ رابه دیگران نیزمعرفی نمایید
مرورتاریخ 💖 👇
eitaa.com/mtareekh
لسان الغیب حافظ قسمت اول:
به لطف خداوند ازامروزدرکانال مرورتاریخ سری به اشعار شعرای قرون گذشته می زنیم وبه شرح اشعارشان می پردازیم درابتدادیوان لسان الغیب حافظ شیرازی راورق می زنیم ومشهورترین شعرش رابه صورت خلاصه شرح می کنیم .
توضیح این که مطالبی که ارائه می شودمحصول مدت ها شرح این اشعاربرای دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی است که توسط خود دانشجویان علاقه منددرآن سالها خلاصه ودسته بندی ودرسایت قرارداده شده است .
ابتداچندجمله ای درباره حافظ شیرازی:
خواجه شمسالدين محمد حافظ شيرازى فرزند بهاءالدين معروفترين شاعر عارف قرن هشتم و يكى از چهار شاعر بزرگ ايرانى است كه درجهان معروف شدهاند. اززمان تولد اواطلاع دقيقى دردست نيست ولى محققان آن را بين سالهاى 700 تا 726 ق ذكر كردهاند
از مجموع كتابهائى كه درباره حافظ نوشته شده چنين فهميده مىشود كه بهاءالدين محمد پدر حافظ در عصر اتابكان فارس از اصفهان به شيراز مهاجرت كرده و در آنجا از طريق بازرگانى ثروتى اندوخته است؛ ولى ديرى نگذشته كه زندگى را بدرود گفته و كارهاى تجارتى اوآشفته ونابسامان گرديده است. وارثان اوبه بينوايى وتنگدستى افتادند. پسراومحمد بعدها ناگزيرشده كه روزى خود را ازعرق
جبين و كد يمين حاصل نمايد بنابراين در مغازه نانوايى براى خمير كردن آرد مشغول شد. دركنارآن نانوايى مكتبخانهاى بود كه هر وقت فرصت و مجالى مىيافت به تحصيل علم مشغول مىشد. قرآن مجيد را حفظ كرد و از همينرو بعدها تخلص خود را«حافظ» قرار داد. لقب حافظ بهطورعموم به كسانى اطلاق مىشود كه مىتوانستند قرآن را تمام از بربدون غلط بخوانند
eitaa.com/mtareekh
♻️ رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار خانوادههای شهدای امنیت: شرارت دو شب پیش رژیم صهیونیستی نه باید بزرگنمایی شود و نه کوچکانگاری. باید خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی به هم بخورد. باید قدرت و اراده و ابتکار ملت ایران و جوانان کشور را به آنان فهماند.
کانال مرورتاریخ رابه دیگران نیزمعرفی نمایید
مرورتاریخ 💖 👇
eitaa.com/mtareekh 🇮🇷 🌹🕊
🔻ماجرای عجیب خواستگاری فتحعلی شاه از پسر میرزای قمی
روزی شاه قاجار به قم آمد و بر میرزای قمی وارد شد، وی ارادت زیادی به آن مرجع بزرگ داشت و هر وقت به قم میآمد به زیارتش میرفت، میرزا همواره او را نصیحت میکرد، روزی به ریش بلند فتحعلی شاه دست کشید و فرمود: ای پادشاه! کاری نکن این ریش فردای قیامت به آتش جهنم بسوزد. آن روز با هم در اتاقی نشسته بودند، فتحعلی شاه دید جوانی بسیار با ادب و با جمال چای میآورد و از آنها پذیرایی میکند، از میرزا پرسید: این جوان چه نسبتی با شما دارد؟! میرزا گفت: پسر من است، فتحعلی شاه که شیفته جمال و کمال جوان شده بود، به میرزا گفت: دختری دارم، دوست دارم همسر پسر شما شود! میرزا فرمود: ارتباط من با شما درست نیست، از این تقاضا بگذر،
فتحعلی شاه اصرار کرد و گفت: باید حتماً این کار عملی شود، میرزا ناچار فرمود: پس یک شب به من مهلت بده تا فکر کنیم، فتحعلی شاه یک شب مهلت داد، نیمههای آن شب، میرزا برای نماز شب برخاست، در آغاز نماز عرض کرد: خدایا! من میدانم که این وصلت باعث میشود که محبت من به تو کم شود، اگر این وصلت ضرر دارد، مرگ فرزندم را برسان. مشغول رکعت دوم نماز شب بود که همسرش آمد و گفت: پسرت دل درد گرفته است، در رکعت چهارم بود که همسرش آمد و گفت: حال پسرت خیلی خراب است، سرانجام در قنوت رکعت یازدهم (نماز وتر) به او خبر دادند که پسرت از دنیا رفت، میرزای قمی پس از نماز به سجده رفت و شکر خدا را به جای آورد که از این بنبست خلاص شده و نجات یافته است و در نتیجه مشکل وصلت و ارتباط با شاه به میان نیامد.
جالبتر اینکه میرزای قمی نامه به شاه نوشت و گفت: من مختصر محبت و ارتباطی هم که با تو داشتم آن را هم بریدم، من از تو متنفرم و پنجشنبه از دنیا خواهم رفت، نامه را مهر کرد و برای پادشاه فرستاد، از قضا نامه زودتر از پنجشنبه به دست فتحعلی شاه رسید، فوراً دستور داد، کالسکه او را آوردند و سوار بر آن شد تا از تهران زودتر خود را به قم برساند، بلکه با میرزا دیدار کند، به علی آباد قم که رسید خبر رحلت میرزای قمی را شنید، دستور داد جنازه را دفن نکنند تا به قم برسد، خود رادر کنار جنازه میرزای قمی در قم رساند و گریهزاری کرد و گفت: ای میرزا! تو مرا رد کردی، ولی من تو را دوست دارم
📚منبع: سیمای فرزانگان؛ مختاری ج 3
- دیدار با ابرار، شماره 16
کانال مرورتاریخ رابه دیگران نیزمعرفی نمایید
مرورتاریخ 💖 👇
eitaa.com/mtareekh 🇮🇷 🌹🕊