❥🦋❥ ❥🦋❥
10.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا تو دادرسی ،فریاد رسی ، تو گواهی بر همه چیز ،تو از درون همه بندگانت باخبری، خدایا آرامشی از جنس خودت به همه عطا کن... ❤️
الهی آمین 🤲
❥🦋❥❥🦋❥
#خدا
◍⃟♥️
از چه دلگیری؟
خوشبختی لَم داده برروی منحنیِ کوچک لبخندت 😌🍂
#حال_خوب
🌿
🌺
🌼 باید عشق ورزید، زیاد...
که در جهان، هیچ چیز به قدر عشق ورزیدن و مهربانیِ بیچشمداشت،
حال انسان را خوب نمیکند
🍀 و آدمی را از ورطهی تاریکی و
اندوه، بیرون نمیکشد.
🌼 باید مهربان بود و آدمها را دوست داشت و مهر ورزید و عبور کرد...
🍀 باران میبارد و ابر نمیایستد
تا نتیجه را ببیند...
🌼 سبکتر میشود و با قلبی آرامتر،
به مسیر بخشندگیاش ادامه میدهد...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#دلنوشته
🍁
#بریده_کتاب
برای من ماجرای مردی را نقل کردند
که دوستش به زندان افتاده بود
و او شب ها بر کف اتاق میخوابید
تا از آسایشی لذت نبرد که دوستش
از آن محروم شده بود.
چه کسی؟! چه کسی برای ما
بر زمین خواهد خوابید؟!
🔻 از رمان "سقوط"
✍ آلبر کامو
گاهی دستت را بگذار
در دست کودک درونت
بگذار ببرد تو را هر جا
که دلش خواست
که یادت باشد زندگی یک شوخی
به اشتباه جدی گرفته شده ماست!
#حس_خوب
✨
.
📚 ضرب المثل "بشنو و باور نکن"
🔰 معنی و کاربرد:
💢 یعنی به سخنان کسی که برای فریب دادن دیگران حرف میزند، ظاهرا گوش کن اما هیچ اهمیتی نده.
💢 این ضرب المثل را درباره کسانی می گویند که مدام حرف های بی ربط و بی محتوا می زنند و پر از ادعا هستند.
🔰 داستان ضرب المثل
مرد خسیسی چندتا شیشه زیبا و قیمتی به شیشه بُر سفارش داده بود. پس از تحویل سفارشاتش گفت که شیشهها را در صندوقچهی محکمی بگذارند که مبادا در راه طولانیای که تا رسیدن به منزلش در پیش داشت، آسیبی به شیشه ها وارد شود.
صندوقچه سنگین شیشه ها را برداشت و راه افتاد. در ابتدای مسیر پسر جوانی را دید که از آنجا می گذشت. با مظلومیت از او درخواست کمک کرد که جعبه را تا منزلش حمل کند.
پسر گفت: در ازای این کار چه پاداشی به من میدهی؟
مرد گفت: سه نصیحت به تو یاد میدهم که بهترین فایده ها را برایت خواهد داشت.
جوان که تصور میکرد این مرد قرار است سخنان حکمت آمیزی به او بگوید، قبول کرد و صندوقچه را گرفت.
موقع ظهر بود و مرد خسیس بسیار گرسنه شد. اما تا احساس گرسنگی کرد، به پسر گفت: اولین نصیحت را به تو بگویم! و آن هم این است که سیری بهتر از گرسنگی است؛ اگر از کسی شنیدی که گرسنگی بهتر از سیری است، بشنو و باور نکن!
پسر از این حرف ساده و پیش پا افتاده خوشش نیامد اما به روی خودش نیاورد. به راه خود ادامه دادند. مرد خسیس که حسابی از راه رفتن خسته شده بود با خود میگفت کاش یک الاغی بود که ما را به منزل می رساند.
در همین حین پسر پرسید: خب نصیحت دوم چیست؟
مرد هم گفت: اگر شنیدی کسی می گوید پیاده رفتن بهتر از سواره رفتن است، بشنو و باور نکن!
پسر دیگر از حرف های بی محتوای مرد خسته شده بود و به سختی خودش را کنترل می کرد که چیزی نگوید.
پس از طی مسیری طولانی، آن هم با پای پیاده و شکم گرسنه و دهان تشنه، به منزل مرد رسیدند.
پسر در حالیکه آشفته بود، به مرد گفت: پس نصیحت سومت چه شد؟
مرد سنگدل هم که خرش از پل گذشته بود با طعنه گفت: اگر کسی به تو گفت که باربری بهتر از تو وجود ندارد، بشنو و باور نکن!
پسر که دیگر خونش به جوش آمده بود و فهمید که مرد او را فریب داده، با عصبانیت صندوقچه را به زمین کوبید.
صدای شکسته شدن شیشه ها بلند شد. پسر گفت: اگر کسی به تو گفت که همه شیشه های این صندوقچه سالم است، بشنو و باور نکن!
از آن پس برای کسی که با حرف هایش دیگران را گول می زند، این ضرب المثل را به کار می برند.
#ضرب_المثل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
از خدا بخواه ...🌱
دستان خدا پر از معجزه ست...♥️
🌿
🌺