eitaa logo
دلنوشته های ناب
85 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
13 فایل
حال خوب با کلی مطالب انگیزشی بندانه داستان کوتاه مهدوی نوستالژی تأسیس کانال. یکم دی 1402./10/1
مشاهده در ایتا
دانلود
بارون کربلا.mp3
5.58M
【🦋✨】 شب جمعه است روبه قبله بشین... چشماتوببند خودتو وسط بین الحرمین ببین دستتو بذار رو قلبت و زمزمه کن: صلی الله علیک یااباعبدلله💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 💡آیا میدانید؟ تحقیقات دانشمندان ثابت کرده که دلیل اصلی خمیازه کشیدن داغ کردن مغز است که خمیازه جهت خنک کردن آن انجام میشود. ......................................................
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب که لامپ اتاقتو خاموش میکنی و میخوای بخوابی ، به این فکر کن اونایی که بهترین خبر زندگیشون رو امروز شنیدن و زندگیشون عوض شده ، هیچ خبری از امروز نداشتن. خدای امروز اون آدما ، خدای فردای ما هم هست، شاید فردا اون آدم تو باشی✨
🏴🚩 یک‌لحظه واکند گره از کار عالمی دستِ گره‌گشایِ تو یا باقرالعلوم هرجا سفرکنم دل‌من در بقیع توست دارم بسر هوای تو یا باقرالعلوم 🏴🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
* 💫چه شب زيبایی ✨خواهـد بود 💫وقتی ✨برای دوستان و عزیزانمان 💫آرامش موفقيت و سلامتی ✨بخواهيـم ... 💫با آرزوی شبی آرام برای شما ✨شبتون بخیر 💫    
زمان، رایگان است ولی بسیارقیمتی نمیتوانیدصاحبش باشید، اما میتوانید ازآن استفاده کنید نمیتوانید نگه اش دارید، امامیتوانید صرفش کنید و وقتی که ازدست دادید، دیگرهرگزنمیتوانید به دستش بیاورید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‹الهم الرزقنا هر آنچه که خیر است و مانمیدانیم...›
پا به پای پدر سفر کردم در میان خرابه سر کردم پدرم بینِ ریسمان بود و، با رقیه پدر پدر کردم عمه‌ام تا به رویِ خاک افتاد دیده‌ام را ز اشک، تر کردم از همان روزِ تلخ، تا امروز گریه هر روز تا سحر کردم دست در دست عمه‌ام آن روز از دلِ نیزه‌ها گذر کردم تا سه ساله میان راه افتاد پدرم را خودم خبر کردم آنقدَر داغ دارم از آن دم که از این زهر، خون، جگر کردم