مهدویت تا نابودی اسرائیل
🌷خاطره ای از شهید امیر حاج امینی اوایل انقلاب مجله خانوادگی چاپ میشد بنام " زن روز" که خیلی در بین
🌷ادامه خاطره ای از شهید امیر حاج امینی
چند روزیست که دختر خاله ام به من پیشنهادهایی میدهد و از من میخواهد که با هم گناه کنیم. راستش را بخواهید من دلم نمی خواهد گناه کنم اما حس میکنم قدرت شیطان خیلی بیشتر از ایمان من است و من میترسم که به گناه بیفتم و از شما راه چاره میخواهم....
مسیولان مجله جوابی به این نامه نمیدهند و فقط عین نامه را چاپ میکنند...
بعد از دو ماه دوباره همان جوان نامه دیگری به دفتر مجله می فرستد که مضمونش اینطور بوده :
سلام، من همان جوانی هستم که دو ماه پیش براتون از خودم گفتم و نامه نوشتم . خیلی منتظر جواب نامه ام شدم اما انگار انتظار من فایده ای نداشت. من تو این مدت خیلی با خودم کلنجار رفتم و هر روز که پدر و مادرم به محل کارشون میرفتند من از ترس گناه تا غروب سعی میکردم خودم را بخواب بزنم و از اتاقم بیرون نروم ، دختر خاله ام به محض بیدار شدن می آمد سروقت من و دایما مثل شیطان در هیبت یک مار دور من می پیچید ومن هم از ترس گناه تو رختخوابم به خودم می پیچیدم و می لرزیدم، چند باری هم با خجالت موضوع را با پدر و مادرم مطرح کردم اما آنها بی تفاوت بودن و مثل همیشه به من میخندیدند.
الان که این نامه را براتون مینویسم اوایل شهریور ماهه و یک ماه دیگر مدرسه ها باز میشوند ، من می توانم این یک ماه رو تحمل کنم اما دختر خاله ام میخواهد کاری انجام دهد که دیگر تحملش برای من خیلی خیلی سخت و غیر ممکن است. او از مادرم خواسته که با خاله ام صحبت کند و اجازه بگیرد برای درس خواندن به تهران بیایید و با ما زندگی کند و من میدانم که اگر به تهران بیایید در یکی از همین روزها من را مجبور به گناه میکند برای همین من تصمیم گرفتم خودم را از شر این شیطان آدم نما راحت کنم.
من بدون اینکه خانوادهام بفهمند برای رفتن به جبهه نام نویسی کرده ام و میخواهم برای همیشه از تهران بروم. شنیدم تو جبهه گناه وجود ندارد، شنیدم آنجا همه رزمندگان پاک هستند و دایما شبانه روز حرف از خدا و امام حسین(ع) است، تصمیم جدی گرفتم که به جبهه بروم...
دو سال بعد از این ماجرا ، دختر خاله پسر عکسی به مجله میفرسته و ایشون کسی نبوده جز "شهید امیر حاج امینی"
روحش شاد و راهش پر رهرو
👉 @mtnsr2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷وصیت نامه تصویری شهید امیر حاج امینی
🌷تاثیر گذار
👉 @mtnsr2
1_3595120.mp3
801.8K
⭕️ #نوای_شهدایی
🌷آی شهیدایه عمره دل من تنگ براتون
🌷هنوزم توی گوشم می پیچه سوزصداتون
🌷دلهای شما با صفا بود مسافر خدا بود کبوتر کرب بلا بود😢
🌷باشمادلم پر می گیره عاشقی رواز سر میگیره😭
👉 @mtnsr2
1⃣کابالا... قسمت اول
علوم غریبه و جادوگری در یهودیت
از آنجا که برای شناخت علوم غریبه و جادوگری نیاز داریم به باطن کابالا و تاریخ آموزه هایی که به کابالا و فراماسون ها ارث رسیده است نگاهی بندازیم "اجمالا تمام آموزه های کابالا از مصر رسیده فلذا ابتدا جادوگری در مصر باستان را مورد بررسی قرار خواهیم داد ابتدا از کانال سلطان نصیر شروع کنیم 👇😊
"مصر باستان متعلق به دوران فراعنه از قدیمی ترین تمدن های بشری و از غم انگیز ترین آنها است بناهای باشکوهی که از مصر باستان به جای مانده اند -اهرام مجسمه ی ابوالهول و ستون های هرمی شکل-توسط صد ها هزار برده ساخته شده اند که زیر فشار شلاق و تهدید به مرگ تا پای جان کار کردند فراعنه حاکمان مطلق مصر خود را خدا و نماینده تجلی خدا در زمین می دانستند و از مردم میخواستند که او را عبادت کنند ابتدا بهتر است که در مورد فر عون بحث شودنام فرعون لقبی است برای پادشاهان مصر چنانچه قیصر لقبی برای پادشاهان روم می باشد .
نام فرعون در دوره متاخر برای پادشاهان مصری بکار رفته است .
واژه فرعون در زبان قبطی پرآ. یا پرع peraa می باشد
اکثر محققین معتقدند که نام پرع یا پرآ به معنای خانه بزرگ است .
اما عده ای از محققین معتقدند که پرع پ به منزله الف لام (ال) معرفه است .و رع به معنای آفتاب یا خدای آفتاب است .
در مصر باستان فراعنه خود را پسران رع می دانستند و معتقد بودند که قدرت خویش را از حورس (حوروس چون خورشید با خدای حوروس پسر اوزیریس اشتباه نشود ) به ارث برده اند .
بدین سان فرمانروایان مصر باستان خود را از اعقاب خورشید خدا می دانستند .
فرعون واسطه بین رع و مردم بود .
و اعتقاد بر این بود که سرشت فرعون سرشتی خدایی است . در این مسیر نخست فرعون را نماینده خدا بر روی زمین و با گذشت زمان او را از تبار خدایان و تنها کسی می دانستند که می توانست چون کاهنان با خدایان ارتباط برقرار نمایند .
👉 @mtnsr2
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
⭕️ #سلام_علی_ابراهیم۲
🔸قسمت بیست وپنجم
🔸 #اذان
به محض ورود دستمال سرخ ها به سر پل ذهاب با چهره زیبا ونورانی #ابراهیم روبه رو شدیم اصغر وصالی رفت جلو و #ابراهیم را آغوش گرفت وپرسید چه خبر ؟ کی اومدی؟ #ابراهیم گفت با چند تا رفقا از تهران آمدیم اینجا وبعد در مورد شهر صحبت کرد . کار فرماندهی نیروهای موجود در شهر که تعدادشان اندک بود به اصغر واگذار شد اصغر نیز همراه خودش،به جز نیروهای دستمال سرخ ها ،حدود ۵۰نفر از پیشمرگان کرد آورده بود
هنوز کار سازماندهی نیروها به پایان نرسیده بود که خبر رسید یک تیپ زرهی وچندین گردان پیاده ارتش عراق تا ساعاتی دیگر به سر پل ذهاب رسید. 😒 سقوط سر پل ذهاب یعنی سقوط پادگان ابوذر وکرمانشاه لذا حفظ این منطقه بسیار حیاتی بود . اصغر بلا فاصله نیرو ها را در مناطق حساس مستقر کرد وبا تجربه ای که در کردستان به دست آورده بود اجازه داد تانکها خوب به شهر نزدیک شوند بعد به دستور اصغر با سلاح های اندک که داشتیم حمله کردیم فراموش نمیکنم #ابراهیم در یکی از سنگرها مستقر شد ومرتب نارنجک تفنگی شلیک می کرد
با حماسه رزمندگان دشمن عقب نشینی کرد اما توپخانه آنها مرتب شهر و مواضع ما را شلیک میکردند ☄در حالی که بسیاری از رزمندگان نیامده بودند #ابراهیم به نیروها روحیه می داد . ظهر که شد #ابراهیم به من گفت من میروم پشت بام، او روی بام یکی از خانه ها در ورودی شهر که فاصله زیادی با دشمن نداشت با بلندگو دستی شروع کرد به اذان گفتن 😳
صدای رسای #ابراهیم در منطقه پیچید بیشترین تاثیر اذان #ابراهیم بر نیروهای خودی بود هر بار که صدای اذان #ابراهیم می آمد اصغر وصالی میگفت آفرین این بهترین روحیه برای نیرو ها است . آن روز بعد اذان #ابراهیم شلیک توپخانه دشمن شدت گرفت بعضی ها میگفتند . #ابراهیم الان وقت این کارها نیست اما او با صلابت به اذان خود پایان داد. یادم هست هنگامی که در کردستان در محاصره ضد انقلابها قرار داشتیم یادم افتاد #ابراهیم آنجا هم همین کار را کرد . درست وقتی که از همه طرف به ما شلیک می شد ونوجوانی چون من مثل بید می لرزید #ابراهیم از دیوار بالای بام رفت وبا بلند گوی دستی اذان گفت . نمیدانید این اذان چه آرامشی در نیروها ایجاد کرد حتی ضد انقلابها جا خوردند آنها فکر میکردند ما در موضع ضعف قرار داریم لذا با شنیدن صدای اذان شدت حملاتشان کمتر شد
اما در سر پل ذهاب دشمن با استفاده از ارتفاعات بیرون شهر شهر را بمباران میکردند با چنین شرایطی #ابراهیم هر سه وعده روی بام میرفت و با بلندگو اذان میگفت با شنیدن صدای اذان #ابراهیم گلوله باران☄ دشمن شدت می گرفت نمیدانم از چه چیزی وحشت داشتند ؟🤔
یادم هست یک بار که #ابراهیم واصغر وصالی با هم بودند شخصی اعتراض کرد که چرا در چنین موقعیتی آنهم با صدای بلند وبا بلندگو اذان میگوید؟ این سوال در ذهن بسیاری از ما بود اما شاید کسی جرات نمیکرد سوال کند ،همه منتظر جواب شدند . #ابراهیم کمی فکر کرد وچند جمله بیشتر نگفت وتمام افراد جوابشان را گرفتند
🌷 #ابراهیم گفت مگر تو کربلا ، امام حسین علیه السلام محاصره نشده بود ؟ چرا اذان گفت و درست در جلوی دشمن نماز خواند؟
....بعد مکثی کرد وگفت ما برای همین اذان ونماز با دشمن میجنگیم .
👉 @mtnsr2
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
⭕️ امام خمینی :
پنجاه سال عبادت کردید خدا قبول کند یک روز هم یکی از #وصیتنامه_شهدا را مطالعه کنید وتفکر کنید
🔶وَ لا تَحسَبَنَّ اَلَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللهِ اَمواتاً بَل اَحیاءٌ عِندَ رَبِهِم یُرزَقُونَ
🔹وصیت نامه شهید: #نجف_علی_ملائیان
🌷با سلام و درود به محضر مقدس منجي عالم بشريت، آقا امام زمان مهدي موعود –عجل الله تعالي فرجه- كه جهان با وجودش پا برجا ميباشد و درود و سلام بر امام امت كه حكومت اسلامي را در ايران به پا كرد و درود و سلام به تمام خانوادههاي شهدا و اسرا و مفقودين و به تمامي رزمندگان اسلام. خدايا! بارالها! معبودا! چگونه تو را شكر كنم؟! همين قدر كه مرا به جبهه روانه كردي و مرا به سوي خود خواندي كه در راه تو جهاد كنم تا اسلام عزيز به وسيله اين خونها رشد كند تا يك مقدار كمي، دينِ خود را به اسلام عزيز ادا كنم. خدايا! معبودا! عاشقا! من بنده گنهكار تو بيش نيستم؛ گناهانم را پوشاندي. اگر پردهام را كنار ميزدي، مردم از من فرار ميكردند [ولي تو] تمام گناهانم را آمرزيدي. الهي گـر كـني چاك لباس من پيدا شود رخ حيوان نماي من الهي هر چه هستم، بنده هستم اگر بد بنده هستم از تو هستم خدايا! پيامبر ميفرمايد: «الهي لا تكلني الي نفسي طرفه عينٍ ابدا» ميفرمايد: خدايا! حتي يك چشم به هم زدن مرا به خودم وامگذار. خدايا! من چه بگويم؛ من كه غرقِ در گناه هستم و در بيشتر اوقات غافل از تو هستم. بارالها! مرا به [حال] خودم رها مكن. حمد و سپاس ايزد منان را كه مرگم را شهادت در راه خودش قرار دهد. همانا در روايت آمده، افضل مرگ، شهادت در راه خدا ميباشد. خدايا! چگونه و چطور و با چه زباني كه زبان به بند ميآيد شكر كنم تو را كه مرا به راهي هدايت كردي كه به راه ائمه چهارده معصوم -عليهم السلام- و 124 هزار پيامبر –صلوات الله عليهم اجمعين- هدايت كردي. خدايا! مرا به ائمه معصومين ملحق كن.
پروردگارا! من كه به جبهه آمدم به خاطر پست و مقام و براي نشان دادن مردم نبود بلكه براي اين كه از اسلام عزيز دفاع كنم كه تمام جهان همه به اسلام از يك طريقي (مستقيم و غير مستقيم) ضربه ميزنند. اي مردم شريف! امام عزيز را تنها نگذاريد؛ تحت فرمانش باشيد. برادرانم! جبههها را پر كنيد و نگذاريد تا خون اينشهداي عزيز پايمال شود. در مراسم دعاي كميل، ندبه، توسل و نماز جمعه و جماعات شركت كنيد. ميدانيد چقدر امام زمان خوشحال ميشود [وقتي] ميبيند كه براي تعجيل در فرجش دعا ميكنيد. خدايا! شرمنده هستم از اسلام كه هيچ كاري براي او نكردم. خدايا! اين عبادتهاي ناقابل اين گنه كار را قبول كن. پدر گرامي ام! در صورت شهادتم شما مثل كوه مقاوم باش؛ ميدانم برايم زحمت و رنج كشيدي تا از من بهرهاي ببري، اما براي اسلام بايد تمام چيز خود را انفاق كرد. پدرم! مرا قرباني از بين فرزندانت قرار ده.مادرم، مادر مهربانم، با تو چه سخني بگويم؟! نميدانم از كدام زحمت هائي كه براي من كشيدي صحبت كنم؟! مادرم! بعد از شهادتم مقاوم باش؛ هيچ ناراحت نباش كه اين راهي بود كه خودم انتخاب كرده بودم. به مردم بگو كه علي اكبر-عليه السلام- به ياري حق شتافت و به نداي «هل من ناصر» حسين -عليه السلام- لبيك گفت.
بعد از پيروزي اگر كربلا رفتيد سلام مرا به حسين -عليه السلام- برسان و از آقا امام حسين - عليه السلام- معذرت بخواه كه نتوانستم بيايم. اي برادرانم! اتحاد و وحدت را حفظ كنيد؛ تابع جمهوري اسلامي باشيد؛ به ياد خدا باشيد. خواهرانم! شما مثل زينب -سلام الله عليها- شيرزن كربلا استوار باشيد. براي خواهران تبليغ كنيد كه حجابهاي خود را رعايت كنند. شما خواهران هم به وسيله حجابتان ميتوانيد راه شهداي عزيز را ادامه دهيد.
شب اول قبر برايم نماز وحشت بخوانيد تا با قبر انس بگيرم. برادران خواهران و دوستان و آن كساني كه مرا ميشناسيد! اگر از من بدي ديديد، مرا عفو كنيد. بر مسلمان لازم است وصي و ناظر خود را معلوم كند؛ وصيّم پدرم و ناظرم مادرم. اگر جنازهام آمد، دوستانم بعد از دفنم زود از من جدا نشوند🌷
《والسلام علیکم ورحمت الله》
👉 @mtnsr2
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
هدایت شده از مهدویت تا نابودی اسرائیل
⭕️ #قرارشبانه
🔷 #شهدارایادکنیدباذکرصلوات
🌷 #شهیدابراهیم_هادی
🌷 #شهیدعبدالصالح_زارع
🌷الهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌷
👉 @mtnsr2
☘التماس دعای #فرج
☘شب شما #مهدوی
به علت ترافیک بالا در ایتا تا اطلاع ثانوی از فرستادن پیام معذوریم
با تشکر از صبر شما...............................................
4_5864229014587049397.mp3
2.5M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️دو اقدام مهم #امام_مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بعد از #ظهور
☘ #استاد_توحیدی
#کلیپ_کوتاه
👉 @mtnsr2
مهدویت تا نابودی اسرائیل
1⃣کابالا... قسمت اول علوم غریبه و جادوگری در یهودیت از آنجا که برای شناخت علوم غریبه و جادوگری نی
⭕️علوم غریبه و جادوگری در یهودیت
2⃣کابالا قسمت دوم
در ادامه حال نگاهی مجدد به نام پرع : یکی از نام های خدای رع در مصر فرع یا پرع بوده .
و جالب است که همین نام لقب پادشاهان مصر می باشد .
فرعون پسر رع و نماینده و واسط رع خدای خورشید با مردمان می باشد .
و رع خود به معنای خورشید است . بسیار محتمل است که پرع به معنای تجلی رع خدای خورشید بر روی زمین باشد . اما به هر حال به نظر فقیر پرع یا پرآ (فرعون ) احتمالا به معنای تجلی خورشید است .
اما فرعون در تورات به صورت پرعوه פרעה
آمده است .
برای تبدیل کلمه پرعوه به فرعون دو نظر می توان ارایه داد :
اول اینکه : واک ه مبدل به واک ن شده باشد
و از آنجایی که در ادبیات عرب حرف پ نداریم
و در زبان عبری حرف ف פ به صورت پ نیز خوانده می شود و به جای یکدیگر به کار می روند . واک زبانی پ به ف تبدیل شده و کلمه فرعون بدست آمده است .
نظر دوم این است که واو و نون را (ون) علامت جمع در نظر بگیریم و این احتمال را بدهیم که واژه پرع نام پادشاهان مصر در زبان آرامی به صورت پرعون جمع بسته شده است . و پرعون در عربی به فرعون تغییر شکل داده باشد .
هر چند که واژه فرعون در قرآن دلالت بر یک شخص می نماید . و شاید بدین دلیل احتمال درست بودن نظریه اول بیشتر باشد . 😊
👉 @mtnsr2
هدایت شده از مهدویت تا نابودی اسرائیل
4_6039829100376359687.mp3
2.38M
⭕️دوست شهیدت کیه؟
🌷شهید #باکری
🌷شهید #همت
🌷شهید #بروجردی
🌷شهید #امینی
👈یا اینکه ......
🌷شهید #ابراهیم_هادی
🌷شهید مدافع حرم #عبدالصالح_زارع
♻️چطوری دوست شهید پیدا کنیم؟
👉 @mtnsr2
مهدویت تا نابودی اسرائیل
⭕️دوست شهیدت کیه؟ 🌷شهید #باکری 🌷شهید #همت 🌷شهید #بروجردی 🌷شهید #امینی 👈یا اینکه ...... 🌷شهید #ابراه
بعد از شهید امیر حاج امینی
در قرعه طرح رفاقت با شهدا اینبار آشنامی شویم با شهید
🌷 #عبدالمطلب_اکبری
شهیدی که زندگی عجیبی داشت
👉 @mtnsr2
🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘
⭕️ #وصیت_نامه شهید عبد المطلب اکبری
بسم الله الرحمن الرحیم
یک عمر هرچی گفتم به من میخندیدند، یک عمر هرچی میخواستم به مردم محبت کنم فکر کردند من آدم نیستم و مسخرهام کردند، یک عمر هرچی جدی گفتم شوخی گرفتند، یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم. اما مَردم! حالا که ما رفتیم بدونید، هر روز با آقام حرف میزدم و آقا بهم گفت: “تو شهید میشی. جای قبرم رو هم بهم نشون داد. این را هم گفتم اما باور نکردید! ”
👉 @mtnsr2
☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿
🌷خاطرهاي كه خواهيد خواند به شهيدي مربوط ميشود كه از توانايي گفتن و شنيدن بيبهره بود.
🌷شهيد #عبدالمطلب_اكبري كسي بود كه قبل از شهادتش قبرش را نشان همرزمانش ميدهد. اين شهيد بزرگوار چندين وصيتنامه نوشته است كه يكي از آنها را ما در ذيل اين مطلب قرار دادهايم. شهيد عبدالمطلب اكبري سرانجام در تاريخ 65/12/4 به شهادت رسيد:
☘راوی حجت الاسلام انجوی نژاد
« پنچ دقيقه قبل از اينكه برم يك نفر اومد كنارم نشست و گفت: آقا يه خاطره برات تعريف كنم؟ گفتم: بفرمائيد! عكسي به من نشون داد، يه پسر نوزده - بيست سالهاي بود، گفت: اسمش «عبدالمطلب اكبري» ست، اين بنده خدا زمان جنگ مكانيك بود و در ضمن ناشنوا هم بود. عبدالمطلب يك پسرعمويي هم به نام «غلامرضا اكبري» داشت كه شهيد شده. غلامرضا كه شهيد شد، عبدالمطلب سر قبرش نشست و بعد با زبون كر و لالي خودش با ما حرف ميزد، ما هم گفتيم: چي ميگي بابا؟! محلش نذاشتيم، هرچي سر و صدا كرد هيچ كس محلش نذاشت. وقتي ديد ما نميفهميم، بغل دست قبر اين شهيد با انگشتش يه دونه چارچوب قبر كشيد و رويش نوشت: شهيد عبدالمطلب اكبري. بعد به ما نگاه كرد و گفت: نگاه كنيد! خنديد، ما هم خنديديم. گفتيم حتما شوخيش گرفته، ديد همه ما داريم ميخنديم، طفلك هيچي نگفت؛ يه نگاهي به سنگ قبر كرد و با دست، نوشتهاش را پاك كرد. سپس سرش را پائين انداخت و آروم رفت . . . . فردايش هم رفت جبهه. 10 روز بعد جنازه عبدالمطلب رو آوردند و دقيقاً توي همين جايي كه با انگشت كشيده بود خاكش كردند»
👉 @mtnsr2
عکس نوشته به همراه قسمتی از وصیت نامه شهید
عبد المطلب اکبری....
👉 @mtnsr2
1_3930702.mp3
1.6M
⭕️ #نوای_شهدایی
🌷کی از یادم میره اون اخلاص و وفا
🌷زنده موندم فقط با یاد جبهه ها
🌷دریادل باصفا عاشق بی ادعا
🌷یک به یک تابه خدا پرمیکشیدن
🌷غرق شور نوا محو نور خدا
🌷تا عرش کربلاپرمیکشیدن
👉 @mtnsr2
هدایت شده از مهدویت تا نابودی اسرائیل
به علت ترافیک بالا در ایتا تا اطلاع ثانوی از فرستادن پیام معذوریم
با تشکر از صبر شما...............................................
⭕️دلنوشته ای بعد قطع تلگرام
✍امروز ۹۶/۲/۹صبح متوجه شدم تلگرام قطع شده برای همین سراغ پیامرسان ایرانی رفتم
گفتم یه گشتی تو گروه ها بزنم ببینم کار برها چی میگن 😊 بعد از کمی گشت گذار تو فضای مجازی یه چیزی مثل خوره افتاد تو ذهنم 😒
تو گروه ها فقط از فیلتر تلگرام و اینکه وصل بشه یا اینکه کی وصل میشه یا اینکه اصلا فیلتر شده یا مشکل از سرور تلگرامه صحبت بود ...
☘تو مملکت امام زمان تو گروه های مذهبی ..........
تمام صحبت یا دغ دغه شون شده تلگرام.....
اصلا قطع شه یا اینکه دیگه نباشه
اصلا کل فضای مجازی واینترنت از آسمون شیعه خانه امام زمان رخت ببنده
آخه چی شده چی به سر ما آوردن
صاحب الزمان تو کوچه هامون حتی روی فرش هامون پا میزارن به حال ما اشک می ریزند حالا دغ دغه ما شده...
اصلا طبق روایات قرار بو غیبتش ۷۰ سال طول بکشه چکار می کنیم که ۱۲۰۰ساله امام زمان منتظر ماست
توی همین فکر ها بودم که یه خبر کذبی شنیدم که تلگرام وصل شده سریع رفتم تلگرامم رو چک کردم دیدم....
نه ، خبرش کذب بوده
یکدفعه بغضم ترکید برای خودمم هم مهم بود .....
آهی کشیدم و گفتم:
ای کاش میشد فقط بجای این همه انتظار برای وصل تلگرام
منتظر وصل یار وهمراه همیشگی بود ...
🌷یا صاحب الزمان ادرکنی
🌷الهم عجل لولیک الفرج🌷
💬ارسالی ازAM
👉 @mtnsr2