⭕️قال رسول الله (صلی الله علیه و آله):
🍃«المهدی منا اهل البیت، یصلحه الله فی لیلة ».
🍃«مهدی از ما اهل بیت است خداوند امر او را در یک شب اصلاح خواهد فرمود»
👉 @mtnsr2
⭕️قابل توجه اونهایی که هرز چندگاهی فکر میکنن خدا ازشون دور شده وحال عبادت ندارن
☘ مرحوم دولابی (ره) :
🌷🍃 همان طور ڪه در ظاهر، خداوند راه ڪربلا را چند وقت باز می ڪند تا مؤمنین بهره مند شوند و چند وقت می بندد تا قدر بدانند و شاڪر شوند، در دل هم خداوند همین ڪار را می ڪند؛
.
🌷🍃 چند روز بسط و گشایش و چند روز قبض و گرفتگی ایجاد می ڪند. چند روز حال عبادت دارید و چند روز از عبادت و نماز خودتان خوشتان نمی آید.
🌷🍃 اگر دیدید حال عبادت ندارید، خیلی شلوغ نڪنید و صابر باشید چون خدا ڪه صانع و پروَرَنده ماست، براۍ رشد دادن ما این ڪار را ڪرده است. وقتی هم راه باز شد و ڪار روۍ دور افتاد، شڪر ڪنید و بهره ببرید.
📚مصباح الهدی 201
👉 @mtnsr2
⭕️خداوند را به اندازه حالت گوشی روی آیفون ، به حساب بیاوریم
☘🌷خدای متعال می فرماید:
وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
و خدا نسبت به آنچه انجام مي دهيد، بيناست»
🌿 #حدید_4
🍃آیا شما حاضر هستید:
وقتی موبایل طرف مقابل شما در جمع
بر روی آیفون باشد، هر حرفی را بزنید؟
☘دنیای ما بر روی آیفون است. هم صوتی و هم تصویری
☘🌷یعنی:الله متعال هم صدای ما را می شنود
و هم ما را می بیند، الله به بندگان
خود آگاه و بیناست، پس با احتیاط
و با ملاحظه رفتار کنیم.
☘🌷إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ
به راستى كه او به (حال) بندگانش
آگاهِ بيناست
#شوری_27
👉 @mtnsr2
☘عاقلان را اشاره ای کافیست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️مکاشفه آیت الله نائینی در مورد ایران و جواب امام زمان(ع) به ایشان..
🔶 #عنایت_امام_زمان_به_ایران
👉 @mtnsr2
مهدویت تا نابودی اسرائیل
⭕️مکاشفه آیت الله نائینی در مورد ایران و جواب امام زمان(ع) به ایشان.. 🔶 #عنایت_امام_زمان_به_ایران
✍این کلیپ رو به دقت ببینید
تحولات ایران از روز پیروزی انقلاب تا به الان را در ذهن خودتان مرور کنید ...
منصف اگر باشید به این نتیجه خواهید رسید یک قدرتی ماورای قدرت مادی وزمینی این کشور را مدیریت میکند
کشور های ابر قدرت جهان با توطئه های اینها (غربیها)از هم پاشیدند . خنده دار است با رنگ پارچه دولتها را عوض میکنند( انقلابهای رنگی)
🍃مگر میشود در کشوری مسئولین بلند پایه مثل رییس جمهور و فرمانده کل قوا(بنی صدر)ودبیر شورای امنیت ملی وغیره جاسوس باشند در همین حین ۷۲ نفر از بهترین مسئولین کشور را در جایی جمع کنند وشهید کنند در همین حین با کل دنیا در جنگ باشی وتحریم و حتی سیم خار دار به شما ندهند در همین حین ۱۸۰۰۰ترور انجام شود و......
در نهایت نقشه به نابودی ات بکشند تا ضربه آخر را وارد کنند اما خدای شنها🌪(ماجرای طبس) اینجا به داد شما برسد
بنده هم فکر میکنم دوران انداختن عصا وتبدیل به اژدها🐉 شدن گذشته
✨بی انصافیست که گذر از این همه دسیسه وسالم ماندن و اسراییل را تهدید کردن و عنقریب در مسجد الاقصی نماز خواندن را معجزه الهی ندانیم.....
🎃شاید برخی از مردم به سادگی از این قضایا بگذرند اما هر کدام از این دسیسه ها برای نابودی کشور ابر قدرتی کافی بود
🍃هم اکنون هم نقشه ها وحرفها وتصمیم گیری های غربی ها وقیهانه از زبان مسئولین ما شنیده میشود😏
وما همچنان در منطقه یکه تازی میکنیم و دولتهای ابرقدرت غربی در حسرت مستعمره کردن ایران مانده اند 🤔
👉 @mtnsr2
مهدویت تا نابودی اسرائیل
⭕️دوست شهیدت کیه؟ 🌷شهید #باکری 🌷شهید #همت 🌷شهید #بروجردی 🌷شهید #امینی 👈یا اینکه ...... 🌷شهید #ابراه
در ادامه طرح رفاقت با شهدا ....
ودر ادامه معرفی شهید
🌷 #عباس_بابایی
👉 @mtnsr2
💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝
ادامه...
🌷 #ماجرای_عاشق_شدن_شهید_بابایی
حتي يک بار يک دختر آمريکايي آنجا او را مي بيند و خوشش مي آيد و مي آيد به انگليسي به عباس چيزهايي مي گويد. او هم عکس مرا در مي آورد و نشانش مي دهد، مي گويد من زن دارم.فرداي آن شب صحبت کردن عباس با خانواده ام، با پدر و مادرش آمد و از من خواستگاري رسمي کردند. صبح همان روز هم خودش تنها آمد که ببيند نظر من راجع به ازدواجمان چيست. از صداي زنگش فهميدم که خود اوست، دو تا زنگ پشت سرهم. کسي خانه نبود، يعني پدربزرگ و مادربزرگ بودند و من بايد مي رفتم در را باز مي کردم. در را بازکردم و او را ديدم، سرم را انداختم پايين.
سلامش را جواب داده و نداده، پشتم را کردم طرفش و دويدم طرف اتاق.😁 رويم نمي شد. رفتم توي اتاق و در را بستم.
بعدها هميشه اين صحنه يادمان مي آمد و مي خنديديم😂. از خواستگاري تا عروسي زياد طول نکشيد. خانواده ها با هم صحبت مي کردند و ما به رسم قديم خبر نداشتيم. عباس نگران بود نکند نشود. نکند مادر من يک چيزي بگويد آنها قبول نکنند، آن ها يک چيزي بگويند اينها قبول نکنند. مهريه ام آن موقع صد هزار تومان بود. مراسمي هم که گرفتند خيلي سنگين بود. شايد رسم آن وقت ها بود. از اين عروسي هاي هفت شبانه روزي شد. کوچه را گل🌷 و چراغ زدند. آدم ها سرشان سيني گذاشته بودند و وسايل حنا بندان را از اين خانه به آن يکي مي بردند. يک روز حنا بندان، يک روز عقد، يک روز عروسي و….
چند روز طول کشيد. ديگر به همديگر محرم💝 شده بوديم. داشت از او خوشم مي آمد. ديگر نه مي توانستم و نه مي خواستم به چشم برادر بزرگ تر به او نگاه کنم.
عروسي که تمام شد، مهماني که داده شد، براي ماه عسل رفتيم مشهد. عباس آن موقع يک پيکان جوانان آن موقع گل ماشين هاي توي ايران بود. سه روز آن جا مانديم. ماه عسلم سه روز شد. عباس نظامي بود و وقتي تقسيمشان کرده بودند افتاده بود دزفول. بايد زودتر برمي گشتيم که برويم آنجا. برگشتيم قزوين و بعد راه افتاديم طرف دزفول. اولين مسافرت دور و دراز دو نفره مان بود.
دزفول شهر قديمي و قشنگي بود. پايگاه شکاري هم پايگاه خيلي زيبايي بود. فضاي سبز زيادي داشت. درخت ها و درخت چه هاي را که در آن آب و هواي شرجي در آمده بودند قبلاً هيچ جانديده بودم. کنار خيابان هايش خانه هاي ويلايي خلبان ها بود. پيچک هاي سبز دور خانه ها پيچيده بودند. بوي بهارنارنج توي هوا پيچيده بود. دم در خانه مان که رسيديم و ماشين توي پارکينگ گذاشتيم، عباس گفت: چشم هايت را ببند مي خواهم يک قصر نشانت دهم.توي خانه که رفتيم بي شباهت به قصر هم نبود. مادر من و عباس قبلاً آمده بودند و وسايل و جهيزيه ام را چيده بودند. احساس غرور کردم. پرده هاي هرکدام از اتاقهايمان يک رنگ متناسب با دکوراسيون همان اتاق بود. اتاق پذيرايي ام رنگش گلبهي بود، ناهار خوري يک قرمز خوش رنگ. اتاق خوابمان هم بنفش و سفيد بود. مبل و صندلي ها شيک بودند. ظرف هاي چيني و کريستال را توي کمد و روي ميز ها چيده بودند. پدر و مادرم در حد توانشان زندگي خوبي براي ما تدارک ديده بودند.
چند روز اول دلم گرفته بود . دختر کم سن وسالي بودم که تازه از پدر و مادرش جدا شده بود. گريه مي کردم. طبيعي بود. در آن شهر غريب عباس همه کس و کارم شده بود. در مدرسه اي بيرون پايگاه استخدام شده بودم . صبح ها من مي رفتم سرکار و عباس مي رفت اداره. ظهر که برمي گشتم، او بعضي وقت ها همان موقع برمي گشت، بعضي وقت ها هم که کار اداري يا پرواز آمادگي داشت ديرتر مي آمد. از معدود خانواده هايي که با آن ها رفت و آمد داشتيم خانواده آقاي بختياري، خانواده عروس فعلي مان بود. ما زن ها در خانه منتظر مي مانديم و غذا درست مي کرديم تا عباس و آقاي بختياري بعد از اين که از سرکارشان رفتند باشگاه، برگردند خانه. باشگاه پرورش اندام مي رفتند. به عباس مي گفتم: کم خوش تيپي، زيبايي اندام هم مي روي؟ حداقل برو يک ورزش ديگر مي گفت: سر به سرم نگذار مليحه، شکايتت را به مامانت مي کنم ها.از آنجا مي آمدند و با هم مي رفتيم بيرون هوا خوري و تفريح. بعضي وقت ها هم مي رفتيم توي شهر و آب ميوه مي خورديم. آب هويج توي ليوان هاي که اندازه پارچ بودند. خوش بوديم.
آن موقع وضع زندگي خلبان ها جور ديگري بود. خلبان ها ارج و قرب خاصي داشتند. حقوقشان هم خوب بود، ولي عباس اصرار داشت که من حتماً سرکار بروم . مي خواست با آدم ها سر و کار داشته باشم تا بفهم دورو برم چه خبر است. يک روز زنگ تفريح مدير مدرسه اي که آنجا درس مي دادم گفت که از اداره بازرس آمده و مي خواهد شما را ببيند.
🌷 ادامه دارد.....
👉 @mtnsr2
💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝
⭕️وصیت نامه دوم شهید عباس بابایی
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
خدايا ، خدايا ، تو را به جان مهدي (عج) تا انقلاب مهدي (عج) خميني را نگهدار . به خدا قسم من از شهدا و خانواده شهدا خجالت مي کشم وصيت نامه بنويسم . حال سخنانم را براي خدا در چند جمله انشاالله خلاصه مي کنم .
خدايا مرگ مرا و فرزندان و همسرم را شهادت قرار بده .
خدايا ، همسر و فرزندانم را به تو مي سپارم .
خدايا ، در اين دنيا چيزي ندارم ، هرچه هست از آن توست .
پدر و مادر عزيزم ، ما خيلي به اين انقلاب بدهکاريم .
عباس بابايي
22/4/61
21 ماه مبارک رمضان
👉 @mtnsr2
1_6853480.mp3
1.49M
⭕️ #نوای_شهدایی
🌷ما امت حذب الله در مکتب قرآنیم
🌷عشاق خمینی وهمرزم شهیدانیم
🌷در سنگر دین هستیم آماده آماده
🌷ما فدایی ات هستیم ای رهبر آزاده
👉 @mtnsr2
☘🌷🌿🍃☘🌷🌿🍃☘🌷🌿🍃
⭕️دلنوشته_شهدایی
🍃🌷 #با_این_ستارگان_میشود_راه_را_پیدا_کرد
🍃🌷 #شهدا_با_معرفتند..!
❗️نشان به آن نشان....
🍃هنگامی که پایمان در جاده گناه لغزید آنها بودند که نور هدایت شدند ونجاتمان دادند....
🍃🌷 #شهدا_با_معرفتند.....
❗️نشان به آن نشان...
🍃 که پا در مقتل شان بگذاری وقسمشان بدهی به رفاقتشان یقین داشته باش حاظرند تا پای جانبروند تا توجان بگیری...
🌷🍃 #شهدا_با_معرفتند...
❗️نشان به آن نشان.....
🍃 که خونشان جاری شد تا رشد کنیم، آماده شویم ،سرباز شویم وجاری
🍃🌷 #شهدا_با_معرفتند
❗️نشان به آن نشان.....
🍃 که قتلگاهشان محل نزول فرشتگان آسمان است ومحل استجابت دعا
🍃🌷یقین کنیم ...
🍃اگر بودند، (که هستند) بازهم میرفتند .... می ایستادند....میجنگیدند(که میجنگند)....خون می دادند تا ما...
بایستیم وبجنگیم وپای امام زمان ونائب برحقش باشیم
😔برای خودم میگم:
🌷☘میدان خالیست و او در پی سرباز است
🌷☘چون ما همه سربازیم وسردار نمی آید
👉 @mtnsr2
☘🌷🌿🍃☘🌷🌿🍃☘🌷🌿🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
⭕️ #سلام_علی_ابراهیم۲
🔶 ادامه قسمت سی وسوم
🔶 #فاتح_قله
او زودتر از من به قله رسیده وکار پاکسازی سنگرها را انجام داده بود !اما هیچ حرفی نزد وبعد از پاکسازی آنجا به سجده رفته واز خدا بابت این پیروزی تشکر می کرد.بعد هم بلند شد من را در آغوش کشید وبه من تبریک گفت.بعد هم به سمت نیروهای خودش از سمت دیگر قله پایین رفت. صحبت سرگرد که به اینجا رسید با تعجب نگاهش 😳کردم. خیلی برایم جالب بود ما همه سرگرد را فاتح قله میدانستیم حالا او از کس دیگری به عنوان اولین فاتح قله حرف میزد.
با تعجب گفتم:از کی حرف میزنید ؟این دلاور کی بود ؟سرگرد همینطور که در چشمان من نگاه میکرد گفت:فاتح قله شیاکو ، یل بازی دراز #ابراهیم هادی بود.😳
بعد از آن سرگرد هر زمان می خواست نام #ابراهیم را ببرد می گفت: یل بازی دراز. میگفت کسی این جوان را نمیشناسد و.....
یادم هست سرهنگ علیاری هم میگفت:فتح شیاکو مدیون آن جوان است که با تحکم گفت:اگر شما نمیتوانید ما اقدام کنیم.
خلاصه رفاقت من از آن روز با #ابراهیم بیشتر شد . او دیگر یک اسطوره در ذهن من ودوستان ارتشی بود حالا دیگر بچه های ارتش هم به او ارادت داشتند 😊. #ابراهیم با این همه دلاوری ،هیچگاه از خودش حرفی نمیزد گذشت تا اینکه یک ماه بعد ، یکی از سربازها من را صدا زد وگفت :یه جوان آمده وبا شما کار دارد گفتم: من کسی را اینجا ندارم اما رفتم جلو درب قرار گاه . خیلی خوشحال شدم . #ابراهیم بود . بعد از سلام وحال واحوال گفت : آمده ام برای خدا حافظی، ما قرار است به جنوب برویم
خیلی ناراحت شدم وبا او خدا حافظی کردم . با اینکه اهل تهران نبودم، اما آدرس گرفتم وگفتم :خیلی دوست دارم باز هم شما را ببینم
عملیات فتح المبین در روزهای نخست سال ۱۳۶۱ آغاز شد .برای همین #ابراهیم ودوستانش به جنوب رفتند .چند گردان ما هم در عملیات شرکت کرد.در روزهای پایانی عملیات،من هم به جنوب آمدم .یک شب را در کنار سرگرد تخمه چی فرمانده گردان سوم بودم.
ایشان به من گفت:راستی از #ابراهیم هادی خبر داری؟ گفتم: نه
سرگرد ادامه داد: چند روز قبل توی فرودگاه اهواز دیدمش.مجروح شده وترکش به پهلوی #ابراهیم خورده بود . میخواستند او را به تهران منتقل کنند ولی او میخواست برگردد.
دکتر ها زخمش را پانسمان کردند وباهم برگشتیم.
اواخر سال ۶۱دوباره سرگرد را دیدم به خاطر دلاوری وشجاعتها حالا سرهنگ شده بود . دوباره حرف از شیاکو و #ابراهیم هادی شد . ایشان پرسید :از یل بازی دراز خبر داری ؟میدونی کجاست؟
من که از ماجرای کمیل خبر داشتم، سرهنگ از قیافه من همه چیز را فهمید .دوباره با نگرانی پرسید : #ابراهیم کجاست؟
ماجرای محاصره وکانال کمیل را در والفجر مقدماتی تعریف کردم. بعد هم گفتم : #ابراهیم همراه آنها ماند. کسی از او خبر ندارد.
👉 @mtnsr2
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
⭕️ در ادامه نمادهای شیطان پرستی
برخی از شیطانگرایان محدوده جغرافیایی « تحت سلطه » این نماد و در واقع منطقه نفوذ شیطانگرایی را در نقشه بالا توصیف مینمایند . (محدوده در ایسلند و اروپا)
👉 @mtnsr2
666:یك سمبل با عنوان « شماره تلفن شیطان » توسط گروههای هوی متال وارد ایران اسلامی شده اما در حقیقت علامت انسان و نشانه جانور در میان شیطانپرستان تلقی میشود و براساس مكاشافات 13:18
👉 @mtnsr2
... پس هر كس حكمت دارد عدد وحش را بشمارد ،زیرا كه عدد انسان است و عددش 666 است . » از سالها پیش تاكنون این عدد با اشكال مختلف بر روی دیوارهای شهرهای بزرگ كشور مشاهده میشد .
👉 @mtnsr2
صلیب وارونه این نماد و حكایت از وارونه شدن مسیحیت دارد عمدتا استهزا و سخره گرفتن این دین است.صلیب وارونه در گردن بندهای بسیاری مشاهده شده وخوانندههای راك انواع مختلف آن رابه همراه دارند
👉 @mtnsr2
مهدویت تا نابودی اسرائیل
⭕️ #عالم_پس_از_مرگ 🔶قسمت دوازدهم 1⃣ #سکرات_موت جان دادن انسانها ۴نوع است 1⃣بعضی ها انسانهای خوبی
⭕️ #عالم_پس_از_مرگ
🔶قسمت سیزدهم
1⃣ #سکرات_موت
❓چرا سکرات موت؟
سکرات جمع سکره یعنی بیهوشی ناشی از مستی، بیخبری وگیج بودن
از این جهت سکرات گفته میشود که در آن لحظه به یک باره دنیایی را میبیند که تا به حال ندیده وبه حالت سر در گمی و مانند انسان های مست همه چیز را وارونه میبیند و گیج وهمه چیز را تمام شده میبیند بسیار صحنه سنگینی را بسر میکند بر این حالت اضافه کنید احیاناً سختی جان دادن
🍃امیر المومنین علی علیه السلام در خطبه ۱۰۹ نهج البلاغه سکرات موت را خوب توصیف می کند
🍃میفرماید:
آنچه از بلا به سرشان آمد وصف شدنى نيست: سكرات مرگ و اندوه بر آنچه از دستشان رفته يك جا آنان را در بر گرفت، اعضاء بدنشان در برابر آن سختيها به سستى گراييد، و رنگشان تغيير كرد. سپس مرگ بيشتر در وجودشان نفوذ نمود، و بين آنان و سخن گفتنشان مانع شد، و آن محتضر در ميان اهل بيتش با ديدهاش میبيند، و با گوشش میشنود، در حالى كه عقلش بجاست و فكرش باقى است، انديشه میكند كه عمرش را در چه راهى به باد داده، و روزگارش را كجا برده، به ياد می آورد ثروتى را كه جمع كرده، و در به دست آوردنش توجه به حلال و حرام ننموده، و از جايى كه حلال و حرامش برخى روشن و برخى مشتبه بوده به چنگ زده، و فعلا پايبند گناه جمع آورى آن ثروت است، و مشرف بر جدا شدن از آن شده، ثروتى كه براى وارثان می ماند و در آن خوش میگذرانند و از آن بهرهمند میشوند، راحتى آن نعمت براى وارث و بار مسئوليت آن بر دوش اوست، و او در گرو اين ثروت است. در پى آنچه وقت مردن برايش ظاهر میشود از حسرت دست به دندان میگزد، و به آنچه در ايّام عمرش به آن رغبت داشته بی ميل میشود، و آرزو میكند اى كاش آن كسى كه قبل از اين به ثروت او غبطه میخورد و به خاطر آن به او حسد می ورزيد آن ثروت را به جاى او گرد آورده بود. آن گاه مرگ در غلبه بر بدنش چندان پيش می رود كه ديگر كوشش مانند زبانش از كار می ايستد، در حالى كه ميان خانوادهاش می ماند كه قدرت سخن گفتن و قدرت شنيدن ندارد، ديده به چهره اهل و عيالش می گرداند، حركات زبانش را میبيند ولى صداى كلام آنان را نمیشنود. سپس پنجه مرگ با او گلاويز میشود، چشم او نيز مانند گوشش از كار می افتد، و روح از بدنش بيرون می رود، و لاشهاى شده بين خانوادهاش می افتد، به طورى كه از نشستن نزد او وحشت می كنند، و از نزديك شدن به او دورى می جويند، گريه كنندهاش را همراهى نمیكند، و قدرت پاسخ دادن به آن كه صدايش میكند ندارد. آن گاه او را با دوش برداشته به خانه قبر میبرند،
👉 @mtnsr2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️۱۹ثانیه با آیت الله مجتهدی
🍃تلنگری در رابطه با مرگ
👉 @mtnsr2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️کلیپ تاثیر گذار
🌿🌷دلم نیومد اواخر پست های امروز دلها رو سمت امام زمان سوق ندهم
🌿🌷☘یا صاحب الزمان😭
🔶« العجل »
🔸استاد رائفی پور
👉 @mtnsr2
مهدویت تا نابودی اسرائیل
⭕️کلیپ تاثیر گذار 🌿🌷دلم نیومد اواخر پست های امروز دلها رو سمت امام زمان سوق ندهم 🌿🌷☘یا صاحب الزم
⭕️ #دلنوشته_مهدوی
🌿🌷یا صاحب الزمان ....
🍃همه چی داشته باشی ولی امام زمان رو نداشته باشی انگار هیچ چی نداری
🍃 بس که امام زمان رو صدا میزنم ترسم از اینه یه بار بیاد نگام کنه وبگه ما شیعه مثل تو نمیخوایم 😢
🍃آقا جان خودت میدونی هرچه میکنم حریف نفس وشیطون نمیشم خودمم از خودم خسته شدم
🍃اگر صد بار هم اگر منو نخوای باز هم تو رو صدا میزنم یعنی کسی رو ندارم ...
نمیدونم شکایت نداشتن تو رو به کی باید کرد ای کاش خاطر خواهت نمی شدم
به گمانم اونقدر خاطر خواه داشته باشه که وقتی اومده نوبت به ما نرسه.....
🌿یه روایتی شنیدم که امام زمان در کوفه وقتی سخنرانی میکنه هیچ کس حرفش رو گوش نمیکنه آخه همه امام رو میبینن وگریه میکنن 😭.....
🍃سالها فراغ چه میکنه😭
🍃خدایا شکایت نداشتن امام زمان رو به تو میکنم . خدایا دنیا با تمام زیبایی هاشو به ما بدی ما جز امام زمان چیزی نمیخوایم
🌷الهم عجل لولیک الفرج🌷
💬ارسالی از اعضای کانال
👉 @mtnsr2
مهدویت تا نابودی اسرائیل
⭕️ #دلنوشته_مهدوی 🌿🌷یا صاحب الزمان .... 🍃همه چی داشته باشی ولی امام زمان رو نداشته باشی انگار هیچ
🌷☘آقا قسم به جان شما خوب میشوم
🌷☘باور کن آخرش به خدا خوب میشوم
🌷☘حتی اگر گناه خلایق کشم به دوش
🌷☘با یک نگاه لطف شما خوب میشوم
🌷☘این روزها ز دست دل خویش شاکیم
🌷☘قدری تحملم بنما خوب میشوم
🌷☘من ننگ و عار حضرتتان تا به کِی شوم
🌷☘کِی از دعای اهل بکا خوب میشوم
🌷☘جمعی کبوتر حرم فاطمی شدند
🌷☘من هم شبیه آن شهدا خوب میشوم
🌷☘گر چه دلم ز دوری تان پر جراحت است
🌷☘در چشمه سار ذکر و دعا خوب میشوم
🌷☘من بدترین غلام حقیر ولایتم
🌷☘ای بهترین امام، بیا، خوب میشوم
🌷☘با این همه بدی به ظهور شما قسم
🌷☘با یک نسیم کرب و بلا خوب میشوم
👉 @mtnsr2
723464_383.mp3
30.01M
🎵 " دعای دلنشین کمیـــــل
#دعای_کمیل ⤴️
❣اللهم عـــجل لوليڪ الفــــرج❣
آقای من هر کجا امشب دعای کمیل بنا کردید برای همه اعضا دعا فرمایید😔
🍃☀️تعجیل درظهو آقا امام زمان
👉 @mtnsr2
هدایت شده از مهدویت تا نابودی اسرائیل
⭕️ #قرارشبانه
🔷 #شهدارایادکنیدباذکرصلوات
🌷 #شهیدابراهیم_هادی
🌷 #شهیدعبدالصالح_زارع
🌷الهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌷
👉 @mtnsr2
☘التماس دعای #فرج
☘شب شما #مهدوی
🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘
⭕️ #حدیث_مهدوی
🌷 عَنْ الإمامُ المهدى عليه السلام: إنَّ اللّه َ تَعالى لَمْ يَخْلُقِ الْخَلْقَ عَبَثاً ولا أهْمَلَهُمْ سُدىً، بَلْ خَلَقَهُمْ بِقُدْرَتِهِ وَ جَعَلَ لَهُمْ أسْماعاً وَ أبْصاراً وَ قُلُوباً وَ ألْباباً، ثُمَّ بَعَثَ اِلَيْهِمُ النَبيّينَ عليهم السلاممُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرينَ ،يأمُرُونَهُمْ بِطاعَتِهِ، وَ يَنهُونَهُمْ عَنْ مَعْصيَتِهِ، وَ يُعَرِّفُونَهُمْ ما جَهِلُوهُ مِنْ أمْرِ خالِقِهِمْ وَ دِينِهِمْ. 
🌷حضرت امام مهدى عليه السلام فرمود: خداوند بزرگ مخلوقات را بيهوده نيافريده و آنان را پوچ و بيهوده رها نكرده، بلكه آنان را با قدرت خود آفريد و براى آنان چشم و گوش و قلب و عقل قرار داد و سپس انبيائى كه بشارت دهنده و هشدار دهنده هستند به سوى آنان فرستاد كه آنان را به اطاعت از او فرمان مى دهند و از معصيت او نهى مى كنند و چيزهايى را كه در مورد پروردگارشان و دينشان نمى دانستند به آنان شناساندند
👉 @mtnsr2
🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘
☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿
⭕️ #حدیث_مهدوی
🌷وَ عَنهُ عليه السلام: ثُمَّ بَعَثَ مُحَمَّداً صلي الله عليه و آله رَحْمَةً لِلْعالَمينَ، وَ تَمَّمَ بِهِ نِعْمَتَهُ وَ خَتَمَ بِهِ أنْبياءَهُ وَ أرْسَلَهُ إلىَ النّاسِ كافَّةً... . 
از امام زمان عليه السلام آمده است كه فرمود: سپس خداوند حضرت محمد صلي الله عليه و آله را بعنوان رحمت براى جهانيان بر انگيخت و نعمتش را به وسيله او تمام كرد و پيامبرانش را با او خاتمه بخشيد و او را به سوى تمام مردم فرستاد
👉 @mtnsr2
🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️باز هم صبح جمعه و بیقرار است دل منتظران
🍃دلهایی که صبح جمعه بیقرار مولا هستند ببینند
🍃درد ودل احساسی با خدا ، شکوایه از نبودن امام زمان
👉 @mtnsr2
⭕️ #دلنوشته_مهدوی
🌷☘صبح جمعه بود بعد نماز صبح با کلیپی از امام زمان با اشک از دوری او به خواب رفته بود
🍃صبح دیر وقت چشم باز کرد نگاهی به ساعت انداخت ......
نزدیک ظهر بود سریع سر گوشی اش رفت پیامهای روز رو چک میکرد
به خبرگذاری های روز دنیا سر زد اما انگار دنبال خبری بود ....
هرچه گشت چیزی پیدا نکرد نا امیدانه گوشی از دستش آرام به زمین افتاد اشک از گوشه چشمانش قطره قطره روی گوشی اش می چکید کم کم سوز ناله اش بلند شد و به سجده افتاد دیگر نمیتوانست بغضش را در سکوت صدایش مخفی کند
🍃ناگهان بغضش ترکید😭 وامام زمان را صدا میزد ....
🍃چه شد این هفته ام که نیامدی آخر کی می آیی قرار دلم جمعه ها بود دلخوش به جمعه ها هستم... اینجا دیگر گریه امان صحبت به او را نداد .😭😭
با کمی گریه آرام شد اما اینبار لب به شکوایه باز کرد شکایتش را به خدا میکرد .
باشروع شکوایه اش به خدا اشکای من هم سرازیر شد😢
🍃خدایا اینکه امام زمان رو ندارم مقصر خودمم اما هرچه تونستم برای اینکه خوب باشم انجام میدم . وسع من همینه یعنی آخرش اینه
🍃اما خدا تو که بزرگی تو که خدایی .....
🍃جز به امام زمان به هیچ چیزی راضی نمیشم....
سرش رو از سجده بلند کرد چشماش قرمز شده بود از گریه آروم آروم شروع کرد به خوندن #دعای_ندبه.....
👉 @mtnsr2
15529_737.mp3
3.25M
🌷دعای دلنشین ندبه
🌷☘باصدای استاد فرهمند
🌷🌿التماس دعای فرج
👉 @mtnsr2