eitaa logo
موسوی‌زاده|طلبه‌‌‌ی‌تحلیل‌گر
3.4هزار دنبال‌کننده
789 عکس
863 ویدیو
3 فایل
موسوی‌زاده فعال اینستاگرام [ پیج اینستاگرام: musavi_zade ] کارشناسی ارشد روانشناسی مدرس فن خطابه؛ روایتگری؛ تربیت مربی کودک و نوجوان اینجا بدون تعصب ، روشنگری می‌کنیم باشد که مقبول خدای متعال واقع شود
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 شهید ابراهیم هادی: این را هرگز فراموش نکنید که تا خود را نسازیم و تغییر ندهیم؛ جامعه ساخته نمی‌شود. 🇮🇷 کانال : @m_zade
به شهید هادی گفتند: آقا ابراهیم! چرا جبهه رو ول نمیکنی بیای دیدار امام خمینی؟ گفت: ما امام رو برای اطاعت میخوایم، نه برای تماشا! من اگه نتونستم رهبرم رو ببینم، مهم نیست. مهم اینه که مطیع فرمانش باشم و ایشون ازم راضی باشه. 🇮🇷 کانال : @m_zade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حاج‌حسین خرازی که بود؟ این فرمانده‌ی شهید را بیشتر بشناسیم 🌸 سالروز شهادت حاج‌حسین‌خرازی گرامی‌باد 🇮🇷 کانال : @m_zade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شخصیت شهید خرازی را بهتر بشناسیم؛ با توصیف‌ زیبای شهید آوینی سالگرد شهادتت مبارک؛ مرد بزرگ 🇮🇷 کانال : @m_zade
💢 شهید امیر حاج امینی: اگر‌ به واسطه خونم، حقی بر گردن دیگران داشته باشم به خدای کعبه، از مردان بی‌غیرت و زنان بی‌حیا نمی‌گذرم. 🌸 سالگرد شهادت شهید امیر حاج‌امینی گرامی‌باد 🇮🇷 کانال : @m_zade
947.4K
🎙تفسیر کوتاه پیرامون یک جمله‌ی بسیار زیبا از شهید مدافع‌حرم علی منیعات حتماً بشنوید و به گوشِ عاشقانِ شهادت برسونید 🇮🇷 کانال : @m_zade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آقای‌خامنه‌ای! به مداح‌ها بگویید روضه حضرت قاسم نخوانند... نوجوانی که با این جمله راهی جبهه و شهید شد 🇮🇷 کانال : @m_zade
💢احترام به همسر به روش شهید عباس کریمی همیشه عادت داشت وقتی من وارد اتاق می‌شدم، بلند می‌شد و به قامت می‌ایستاد؛ یک روز وقتی وارد شدم، به جای تمام قد ایستادن، روی زانویش ایستاد؛ ترسیدم... می‌دانستم اگر سالم بود، بلند می‌شد و می‌ایستاد؛ اصرار کردم که بگوید چه ناراحتی‌ای دارد... ایشون هم در جوابم گفت: «چند روزی بود که به جز برای نماز، پاهایم را از پوتین در نیاورده بودم؛ انگشتان پاهایم پوسیده است و نمی‌توانم روی پا بایستم». جالب اینجاست که صبح روز بعد، با همان حال به منطقه جنگی رفت. ✍ به روایت همسر شهید 🇮🇷 کانال : @m_zade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 |زینب همیشه می‌گفت: دوست دارم مثل حضرت زهرا (س) قبل از هجده‌سالگی شهید بشم گزیده‌ای از مستند من‌ میترا نیستم" داستان زندگی شهیده زینب کمایی" 🔰دانلود کنید: دریافت نسخه کامل مستند من میترا نیستم 🇮🇷 کانال : @m_zade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 |اتفاقی که باعث شهادتِ شهید علی خلیلی شد؛ از زبان خودش من بخاطر لبخند آقا رفتم و از ناموس دفاع کردم😭 🔰دانلود کنید:دریافت کلیپ کاملتر [۴ دقیقه] 🇮🇷 کانال : @m_zade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 |هادی بورسیه‌ی استرالیا شد؛ اما خدا تقدیر کرده بود در سالروز تولدش؛ شهید بشه... روایت کوتاه و عاشقانه‌‌ی همسر شهید هادی جعفری از زندگی‌اش... 🇮🇷 کانال : @m_zade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 |حسین توی ۱۵ سالگی می‌گفت: مامان! تاریخ داره تکرار میشه؛ باید خطمون مشخص بشه که اینوری هستیم یا اونوری... روایت زیبای زندگیِ شهید حسین معزغلامی از زبانِ مادر... 🇮🇷 کانال : @m_zade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 |از فلوریدا تا موگر .... شهیدی که به "چمرانِ کهکیلویه"معروف بود... ببینید وصیت کوتاه یک شهید، چگونه بعد از چهل سال به داد مردم روستا رسید... 🇮🇷 کانال : @musavi_zade
🔸|خواب عجیب عروس خانوم؛ وقتی می‌خواست به حشمت‌الله جواب منفی بده... |به علت دوری راه و غربت؛ تصميم گرفتم به حشمت‌اله جواب منفی بدهم. اما همان شب خوابی ديدم که مرا منصرف کرد؛ در خواب جمعيت عظيمی را ديدم که با پرچم‌های سبز و قرمز؛ در حالی که فرياد يا محمد و يا حسين سر می‌دادند، در حرکت بودند. سوال کردم اينان کيستند ؟ جواب دادند: اين ها کاروان محمد (ص) هستند. خيلی خوشحال شدم، چرا که با شروع جنگ هميشه غبطه می‌خوردم که چرا نمی‌تونم به جبهه بروم. اما ناگهان يکی از بين جمعيت فرياد زد: تو که سرباز ما را قبول نداری از ما نيستی... روز بعد؛ قبل از جواب دادن به خانواده حشمت‌اله؛ برای يکی ازدوستانم خوابم را تعريف کردم و او پيشنهاد استخاره داد. متوسل به قرآن شدم و اين آيه آمد : ازدواج و تقوا را پيشه کنيد تا رستگارشوید. جواب مثبت دادم و با مهريه ای شامل يک جلد کلام اللّه مجيد و يک جلد نهج البلاغه به عقد ايشان در آمدم. روز عقد بعد از صرف ناهار، حشمت ميهمانان را که از آمل آمده بودند، به ملاقات امام خمينی (ره) برد. آيت اللّه جوادی آملی در سخنرانی روز نيمه شعبانِ همان سال، درباره ازدواج ما چنين گفت : بعضی می گويند نمی شود زندگی علی (ع) را پياده کرد؛ ولی من امروز به عينه ديدم که بخشی از زندگی علی (ع) پياده شده است.راوی: خانم طیبه خزایی؛ همسر شهید _______________ 🇮🇷 کانال : @musavi_zade
🔸|امام حسین علیه‌السلام در عالم رؤیا به حشمت‌اله کفن داد... |يک ماه بعد از مجروحيت حشمت‌اله [چند ساعت مانده به تحویل سال] ایشان در حال استراحت بود، که ناگهان از خواب برخاست و مدتی با حيرت به نقطه‌ای خيره شد... حشمت‌الله بعد از اینکه سال تحویل شد، خوابی که دیده بود رو اینجوری برامون تعریف کرد: «خواب ديدم توی میدان کربلا هستم و امام حسين (ع) در حالیکه کفن‌های تميزی در دست داشتند، با رويی گشاده و لبی خندان تک تک آنها را به يارانشان دادند. من داشتم این صحنه رو نگاه می‌کردم که دیدم امام حسین علیه‌السلام در حالیکه يک کفن در دستشان باقی مانده بود، به سمتم آمده، آن را به من دادند و فرمودند: اين هم برای تو... ✍ راوی: خانم طیبه خزایی؛ همسر شهید _______ 🇮🇷 کانال : @musavi_zade
🔸|حشمت‌اله لحظه شهادت گفت: این کاخ‌ها مال کیه؟ |شب ۲۳ ماه مبارک رمضان حال حشمت‌اله بسيار بد بود و روی تخت بيمارستان شاهد آخرين نفسهايش بودم. با همون حال سفارش‌هايی درباره بچه‌ها کرد و وصيت نمود. لحظاتی بعد از اذان صبح در حالیکه حالش بسيار وخيم بود، یهو ديدم بصورت نيمه نشسته روی تخت، با احترامی خاص تعظيم کرد. انگار شخص يا اشخاص بزرگواری به ديدارش اومده بودند... حشمت‌اله شروع به تلاوت قرآن کرد و سپس پرسيد : «اين کاخها برا کيه؟» آخر سر در حالیکه دستاش رو با احترام روی سينه گذاشته بود، گفت: «چشم می‌آيم، می‌آيم.» بعد آروم سرش رو روی تخت گذاشت و در حالیکه به من نگاه می‌کرد، شهادتين رو گفت و شهید شد. ✍ راوی: خانم طیبه خزایی؛ همسر شهید _______ 🇮🇷 کانال : @musavi_zade
39.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مستند مرد پولادین " شهید سیداسدالله لاجوردی" اونقدر این مستند زیبا بود که دلم نیومد کوتاه‌ترش کنم... حتماً ببینید ⛔️تماشای لحظاتی از این کلیپ برای بچه‌ها مناسب نیست 🇮🇷 کانال : @musavi_zade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید مفقودالاثری که امام‌خامنه‌ای به او لقب قهرمان داد... روایتی کوتاه و زیبا از شهید حسین املاکی( ۱:۴۷َ) _______________________ 🇮🇷 کانال : @musavi_zade
|شهید شیخ ابوالحسن کریمی: قرار نیست ما بمانیم و ارزشها محو شوند؛ قرار است ما محو شویم تا ارزشها بمانند... 🔰دانلود کنید:دانلود پوستر با کیفیت اصلی ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_irواژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 |قسمِ جلاله می‌خورم که شهید کریمی مصداق بارزِ خطبه متقین بود پیرزنه باورش نشد که فرمانداره؛ گفت: برو بچه شوخی نکن! ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 کانال : @musavi_zade
💢 |امام‌حسن(ع) رو دوست داشت؛ و امام حسنی رفتار می‌کرد... |روی صفحه گوشی‌اش حک کرده بود: غیبت ممنوع... ارادت ویژه‌ای به امام حسن مجتبی(ع) داشت؛ در دوره‌‌ای که با او زندگی کردم، بارها با الگوگیری از امام حسن مجتبی(ع) بسته‌های غذایی و... برا نیازمندان تهیه می‌کرد؛ و حتی من که همسرش بودم هم از این جریان مطلع نمی‌شدم؛ بس که مراقب بود توی کارهاش اخلاص رعایت بشه... ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
💢 |قرار جالب و زیبای شهیدابراهیم‌خانی با معلمش در نوجوانی |از کودکی مکبّر مسجد بود و انگار از همان بچگی برای شهادت انتخاب شده بود. دوران ابتدايی رو توی مدرسه میثم تمار [نزدیکی محل زندگیش] درس می‌خواند. معلم ابتدایی‌اش می‌گفت: وقت نماز ظهر از من اجازه می‌خواست که بره مسجد. می‌گفت: حاضرم در عوض چند دقیقه‌ای که میرم مسجد؛ برام کلاس جبرانی بذارید... ‌‌‌‌___________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
💢 |گفت: زندگی من با این گل‌های بامبو شروع شده؛ و با این گل‌ها تمام میشه... | علاقه‌ی ویژه‌ای به گل بامبو داشت، وقتی از سفر حج برگشتیم؛ اولین هدیه‌ی ما سه شاخه گلِ بامبو بود، حیدر خیلی خوشحال شد و گفت: این برای من شانس میاره... اما من نمی‌دونستم منظورش چیه! حیدر از گل‌ها به خوبی مراقبت می‌کرد، باهاشون حرف می‌زد. گلها هم زیبا و با طراوت شده بودند. حیدر می‌گفت: زندگی من با این گل‌ها شروع شده و با این گل‌ها تمام میشه... ۵ سال بود زندگی مشترکمان آغاز شده بود، که حیدر رفت سوریه و شهید شد... همان ساعتی که شهید شد، بعد از نماز صبح اومد به خوابم و خودش خبر شهادتش رو بهم داد. اون موقع خونه پدرم بودم؛ وقتی از خواب بیدار شدم، نمی‌خواستم باور کنم‌ خوابم رو... منتظر تماسش بودم، ولی از تماس خبری نبود. بی قرار بودم و رفتم خونه خودمون. نگاهی به گل‌های بامبو کردم و دیدم همه‌ی گل‌ها پژمرده و زرد شدند؛ چیزی در دلم می‌گفت که حیدر شهید شده... و این اتفاق افتاده بود و همونطور که حیدر گفته بود؛ زندگی‌اش با گلهای بامبو تمام شد... ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_irواژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 |این دو دقیقه رو ببینید؛ تا بفهمید نمیشه عاشق شهید حسناوی نشد... چقدر حالِ آدم خوب میشه با دیدنِ صورتش... 🌿۱۴ فروردین سالگرد شهادت شهید جوادعلی حسناوی مبارک ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 |زینب همیشه می‌گفت: دوست دارم مثل حضرت زهرا (س) قبل از هجده‌سالگی شهید بشم گزیده‌ای از مستند من‌ میترا نیستم" داستان زندگی شهیده زینب کمایی" 🔰دانلود کنید: دریافت نسخه کامل مستند من میترا نیستم ______________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب: