هدایت شده از [کشتیِکاپیتانآگاتا]
_We all live in stories and every day is the beginning of a new chapter of our story...
siouxxie - masquerade (320).mp3
2.8M
ℐ 𝒻ℯℯℓ 𝒾𝓉 𝒹ℯℯ℘ 𝓌𝒾𝓉ℎ𝒾𝓃
ℐ𝓉'𝓈 𝒿𝓊𝓈𝓉 𝒷ℯ𝓃ℯ𝒶𝓉ℎ 𝓉ℎℯ 𝓈𝓀𝒾𝓃
ℐ 𝓂𝓊𝓈𝓉 𝒸ℴ𝓃𝒻ℯ𝓈𝓈 𝓉ℎ𝒶𝓉 ℐ 𝒻ℯℯℓ ℓ𝒾𝓀ℯ 𝒶 𝓂ℴ𝓃𝓈𝓉ℯ𝓇
ℐ 𝒻ℯℯℓ 𝒾𝓉 𝒹ℯℯ℘ 𝓌𝒾𝓉ℎ𝒾𝓃
ℐ𝓉'𝓈 𝒿𝓊𝓈𝓉 𝒷ℯ𝓃ℯ𝒶𝓉ℎ 𝓉ℎℯ 𝓈𝓀𝒾𝓃
ℐ 𝓂𝓊𝓈𝓉 𝒸ℴ𝓃𝒻ℯ𝓈𝓈 𝓉ℎ𝒶𝓉 ℐ 𝒻ℯℯℓ ℓ𝒾𝓀ℯ 𝒶 𝓂ℴ𝓃𝓈𝓉ℯ𝓇...
00:48
#Music
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_𝐀 𝐦𝐚𝐧 𝐰𝐡𝐨 𝐝𝐨𝐞𝐬𝐧'𝐭 𝐜𝐫𝐲 𝐦𝐚𝐤𝐞𝐬 𝐦𝐚𝐧𝐲 𝐩𝐞𝐨𝐩𝐥𝐞 𝐜𝐫𝐲...
#Video
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
میدونی یه باگ بزرگ ماها چیه؟
منظورم اشخاصیه که به عنوان مافیا تایید صلاحیت میشن!!
اینکه به خونوادمونم رحم نمیکنیم !
همیشه یه رنگیم و با همه یه رفتار مشخص داریم .
خلق و خوی مرگبار و عطش کشتن !
بی رحم ! قاتل ! خونخوار!
اینو از خودت یاد گرفتم انجل...
•هیوا کاتریتا رایدر•
#Dialog_role
#Text
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
𝐃𝐨 𝐲𝐨𝐮 𝐬𝐭𝐢𝐥𝐥 𝐭𝐡𝐢𝐧𝐤 𝐢𝐭 𝐢𝐬 𝐢𝐦𝐩𝐨𝐬𝐬𝐢𝐛𝐥𝐞?
#Video
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
هدایت شده از -ایــهـام ؛
صدای ترانه ملایمی از داخل یکی از اتاق های راهرو می آمد.ترانه پیانو برایش اشنا بود.اگر چه برایش یاد اور دوران تلخی از زندگی اش بود،یاداور روزی بود که محبوبش را از دست داد. با قدم های کوتاه و اهسته به سمت اتاق ته راهرو راه افتاد.هر چه به ان اتاق نزدیک تر میشد صدای اهنگ پیانو نیز بیشتر میشد.به اتاق ته راهرو رسید،ارام در اتاق را باز کرد.ناگهان بوی عطر گل های رز تمام راهرو را پر کردند . با قدم های اهسته جلو تر رفت دختری در حال پیانو زدن بود. دختر انقدر غرق ترانه پیانو شده بود که نمیتوانست حس کند کسی پشت سرش ایستاده و به اهنگ ملایمش گوش میدهد. کمی جلو تر رفت حس اشنایی به او دست داد. اهسته زمزمه کرد:«شارلوت...»
دختر اهسته سرش را برگرداند و رو به او کرد.اشک در چشمان دختر حلقه بسته بود و با صدای ارام گفت:«ویلیام...»
اشک از چشمانش جاری شده بود ارام جلو امد و شارلوت را در اغوش گرفت...
Calm whispers"