میدونستی وقتی جلویِ موهاتُ دو گوشی میبندی چقدر با دیدنت ذوق میکنم ، برایِ همین هم بدو بدو جلویِ موهایِ منُ هم مثلِ خودت دو گوشی چهلگیس میبستی ؛ من شبیهِ گُلکَلم میشدم و تو خودِ خودِ قرصِ ماه 🙃 .
- کاش الان همون گردنبندی که واست گرفته بودمُ انداخته باشی .. چقدر قلبم درد گرفت از اینکه دیگه نیستی تا وقتی رویِ گردنت میبینمِش چشمهایِ تو رو هم به همون لبخندِ همیشگیم مهمون کنم ❤️🩹 .
خب تو اگر میگفتی من همین الان ماهُ میخوام ، مصباح آسمونُ به زمین میرسوند تا بیارتِش واست 🌖 .
ولی من هنوز هم قصههامون رو پشتِ بومِ خونه مادربزرگتُ یادمه ، بخصوص اینکه همیشه یک نفر یکدفعهای میومد و انگار برق مارو میگرفت .. و تو قش میکردی از خنده.
- 𝘁𝗿𝗮𝘂𝗺𝗮 .
ولی من هنوز هم قصههامون رو پشتِ بومِ خونه مادربزرگتُ یادمه ، بخصوص اینکه همیشه یک نفر یکدفعهای می
آره خب .. صورتت خیلی قشنگ میشد اونطوری که میخندیدی :) ✨ .
عزیزِ ندیده یِ تروما .. وقتی از مصباح ناراحتی حس میکنه دوست نداشتنیترین پسرِ کره یِ زمینِ ، حس میکنه همه یِ غمهایِ عالم آوار میشه سرشُ دلش لبریز از غصه میشه.
- 𝘁𝗿𝗮𝘂𝗺𝗮 .
عزیزِ ندیده یِ تروما .. وقتی از مصباح ناراحتی حس میکنه دوست نداشتنیترین پسرِ کره یِ زمینِ ، حس میکن
• ببین چرا اصلا از سوم شخصِ مفرد استفاده کنم ؟! رو راست بگم .. وقتی ازم ناراحتی انگار من ضعیفترینُ بهدردنخورترین آدمِ دنیام 🙂 .
- 𝘁𝗿𝗮𝘂𝗺𝗮 .
• ببین چرا اصلا از سوم شخصِ مفرد استفاده کنم ؟! رو راست بگم .. وقتی ازم ناراحتی انگار من ضعیفترینُ
اینطور مواقع تا زمانی که دوباره بهم لبخند نزنی رنگِ آرامشُ نمیبینم ، حواست هست اصلا ؟! 💔 .