eitaa logo
خانواده ماه من🌙| آموزش مدیریت روابط و توسعه فرهنگ‌ خانواده
1.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
540 ویدیو
13 فایل
مرکز فرهنگی ✨️ارائه جامع‌ خدمات از خواستگاری تا نوه‌داری به زودی در سایت✨️ . 🛍محصول 🤰🏻بسته قدم‌قدم‌بافرشته 🖼بازی خونه‌برچسبی . 💠وبسایت http://zil.ink/mymoon.family 💠ادمین @Tmymoon_family 💠مدیر @mymoonfamily با شما برای آگاهی و آرامش❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
شروط ضمن عقد💍 در مورد شرط هایی که در عقدنامتون میتونید بنویسید، آگاهیتون رو بالا ببرید📝👆 🌙 @mymoon_family
در صورتی که سوال حقوقی دارید از مشاوره حقوقی ماه من استفاده کنید👇 🔹خانم حدادی مقدم کارشناس ارشد حقوق خانواده @Mm1014 🌙 @mymoon_family
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر کدام فرعونی شده ایم و آشکار و پنهان دعواها داریم... به همین خاطر است که آگاهی یک عمر را به دوش گرفته ایم ولی حرکت یک لحظه را هم نداشته ایم. 🌙 @mymoon_family
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زن و شوهر بودن یعنی حواست باشد تو دیگر تنها نیستی و نمی توانی با خود بگویی: کارهام به خودم مربوطه! ❤️هر رفتار مثبت تو باعث حال خوب و رشد هر دویتان می شود، 💔و هر رفتار منفی و آسیب زننده حال بد را به هر دو منتقل میکند. 👈و بعدها نیز این رفتارها بر روی فرزندانتان هم اثرگذار خواهد بود. 🌱در روابط با همسرتان حال خوب را بهم هدیه دهید تا با رشد مثبت و استحکام رابطه شما، فرزندانی با سلامت روحی و اخلاقی و جسمی در خانواده تان پرورش یابند. فرزندان میوه های ارتباط میان شما هستند.🍓 🌙 @mymoon_family
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدمات پزشکی و مشاوره و آموزش های علمی و هنری و...👇 http://zil.ink/mymoon.family بنا به درخواست های شما پزشک عمومی هم به خدمات اضافه شد🧑‍⚕
قلم رو که برداشتم بی اختیار ذهنم پر از کلماتی شد که می‌تونست تنها یک گوشه از زندگیم رو روایت کنه و من تمام تلاشم رو میکنم که کامل ترین روایت رو از زندگیم در اختیارتون قرار بدم. انگار همین دیروز بود که توی اتاقم دو رکعت نماز هدیه به حضرت زهرا خوندم و توی قنوت بی اختیار بر زبانم جاری شد(اللهم اجعل عواقبا امورنا خیرا) وچند ساعت بعدش توی ۲۲سالگی به آقایی بله گفتم که فقط داشت با ماهی ۲۵۰هزار تومن زندگی رو سر میکرد.شاید باورش برام سخت بود که زندگی مشترک بیشتر از آنچه که من انتظارش رو دارم پر پیچ وخم هستش. حدود سه ماه بعد بدون انجام خیلی از تشریفات اضافی رفتیم سر خونه زندگیمون.ومن از پشت میز و نیمکت دانشگاه اومدم پشت گاز آشپز خونه و این در شرایطی بود که کیلومترها از خانوادم دور شده بودم و حتی یه آشنا هم نبود که اگر دلم گرفت بتونم ببینمش.به این شرایط وضع اقتصادی موجود رو هم اضافه کنید که من از اواسط ماه روم نمیشد از همسرم حتی تقاضای نون خریدن داشته باشم چون میترسیدم پول نداشته باشه و شرمنده بشه تحمل همه ی این شرایط برای منی که تک دختر خونه ی بابام بودم فقط با عنایت خدا ومهربونی های همسرم امکان پذیر بود. یادمه با اون وضع مالی هر ماه یه چیز خیلی کوچیک مث ساق دست یا آینه جیبی و...برام می‌خرید. خلاصه بعد از حدود یک سال از ازدواجمون تصمیم گرفتیم که یه عضو جدید به خونواده مون اضافه کنیم یادمه وقتی جواب آزمایش رو بردم پیش دکتر چنان منو ترسوند که حواست باشه باردار نشی و اوضاعت خیلی خرابه و... اصلا نفهمیدم چطور برگشتم خونه،هنوزم وقتی بهش فک میکنم قلبم درد میگیره و نمی‌فهمم اون دکتر چرا اون کارو باهام کرد چون وقتی حدود دو هفته بعد به یه ماما مراجعه کردم گفت شما هیچ مشکلی نداری و فقط برای اینکه خیالم راحت شه چند تا آزمایش نوشت. خلاصه خدای مهربونم به من نالایق لیاقت مادری داد.البته نگم از اون روزای سخت بارداری که روزی چند بار میمردم و زنده میشدم حالم به شدت خراب بود و هیچ رمقی برام نمونده بود واین شرایط تا حدود ۶ماهگی طول کشید ولی راستش می ارزید 😍. من مدام منتظر بودم که به برکت وجود این رحمتی که خدا در وجودم قرار داده اوضاع مالی مون بهتر بشه اما شرایط هر روز بدتر میشد تا جایی که چند روز قبل زایمانم مجبور شدیم برای رفتن به بیمارستان پول قرض بگیریم .وقتی که دخترم به دنیا اومد رنگ زندگی برام عوض شد تمام تلاشم رو میکردم که آدم مفیدی باشم دوباره شروع به درس خوندن کردم،هروز برنامه ریزی انجام میدادم،خوندن قرآن روزانه ام به برکت وجودش قطع نمیشد،حتی یکی دو دوره تجوید شرکت کردم. حس و حال خونه مون خیلیییی تغییر کرد (البته نمیگم از شب بیداری هاش که تا چهار صبح نمیخوابید😁)ولی خوب هنوز فشار مالی بود تا اینکه همسرم گفت بیا بریم سر مزار آ شیخ محمد بهاری یه توسل کنیم.وقتی بعد سیصد کیلومتر رسیدیم سرمزار شیخ نمیدونم همسرم چی گفت که چند روز بعد یه کار پاره وقت واسه همسرم پیدا شد هرچند حقوقش خیلی زیاد نبود ولی مارو خیلی جلو انداخت... از اون روزا حدود ۴سال میگذره وما الان منتظریم نی نی دوممون پا به این دنیا بزاره. خلاصه... رشته ای برگردنم افکنده دوست میکشد هرجا که خاطر خواه اوست. نویسنده: گمنام 🌙 @mymoon_family
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانی که چرا راز نهان با تو نگویم!؟ طوطی صفتی! طاقت اسرار نداری... 🌙 @mymoon_family
🔪 💠 چشمتان را ببندید و تصور کنید که فرزند دلبندتان در دست دارد و هنگام دویدن زمین می‌خورد و چاقو وارد چشم یا دهان او می‌شود...💠 اگر حادثه را با توجه و تمرکز، تصور کنید ، حال شما را خراب می‌کند و اگر ادامه دهید حتی ممکن است فشارتان بیفتد.😔 🧠 و ما رابطه مستقیم در خوشی یا ناخوشی حال ما دارد. 👈اگر به بدی‌های همسرتان یا دیگران در ذهن خود متمرکز شوید و یا به خوبی های او فکر کنید حالتان را بد یا خوب می‌کند. 💠 بوده و به یکدیگر حُسن ظن داشته باشید تا کینه‌ها و کدورت‌ها در قلبتان رنگ ببازند و با حال خوب در کنار همسر و فرزندانتان از زندگی لذت ببرید. 🌙 @mymoon_family
⭕️ زندگی پر از پیچ و خمه... این سختیای زندگیه که رسیدن به هدف ها رو شیرین میکنه. ساده ترین چیزی که تو این چندسال یاد گرفتم اینه که هیچ چیز رو سخت نگیرم. چون اینجوری راحت تر میگذره. یادگرفتم خود واقعیم باشمو حرفای دلمو با حرفای زبونم یکی کنم. یاد گرفتم فقط خوبیه که می مونه، رعایت یسری حد و مرزها با بقیه آدما، جزو مهم ترین قانون های صمیمیته و اونی که بعد خدا در اکثر موارد کنارته، خانوادست. یاد گرفتم خوشی های به ظاهر کوچیکِ من، آرزوی خیلیاست و زندگی با تموم سختیاش، هنوزم قشنگیای خودشو داره. در آخر دلم میخواد یاد بگیرم دلیل حال خوب بقیه باشم،شده حتی با یک لبخند و یا حتی یک تحسین کوچک..! 👌
خلاصه بگم درسته هیچوقت دیر نیس برای شروع ولی درست تره که هرکاری رو سر وقت خودش انجام بدی تلاش برای یه رشته دانشگاهی خوب، تلاش برای یه کار خوب،تلاش برای یه اندام خوب، دعا برای داشتن یه همسر خوب، آدم بهتری بودن، سالم زندگی کردن، نماز سروقت خوندن، هوای مامان بابا رو داشتن، محبت به خواهر برادرا، بازی با بچه هاشون نذارید وقتش بگذره. لطف خدا همیشه شامل حال من بوده من از خودم گله دارم که گذاشتم وقت یسری کار ها بگذره. ؟ ؟
💫زندگیِ متاهلی بهم صبر یاد داد وقتی ازدواج کردم ۲۱ ساله بودم و از خونه ی پدری باهمه ی امکانات رفتم شهر دیگه و بدون امکانات یکی از ویژگی های شخصیتی من ؛ بدون صبر و تحمل بودنم بود و خدا پازل زندگیمو جوری طراحی کرد که من صبرو یاد بگیرم. خودم و همسرم دانشجو بودیم و به سختی از پس مخارج برمیومدیم مشکلات مالی؛ مشکلات دوری از خانواده ها ؛ مشکلات درک کامل نداشتن از همدیگه؛ و مشکل از دست دادن فرزند باعث شد ما بزرگ تر فکر کنیم و تو هرچیزی صبرمون رو بالا ببریم الان چهارسال از زندگی ِ مشترک ما میگذره و همه ی مشکلات ما حل شده خواستم به زوج جوونی که تازه زندگیشونو شروع کردن بگم اگه اولشه و مشکلات زیاده ؛نگران نباش به چشم آزمایش ببینش و مطمئن باش خدا حلش میکنه شاید نکته ی طلایی این باشه که : خدا میدونه چجور پازل زندگیتو طراحی کنه که به خیر تو و همسرت باشه 💕