هدایت شده از موزیک تایم mz_time
Houtan Javadi - Shahre Khis.mp3
9.08M
هدایت شده از موزیک تایم mz_time
Sharo - Tafre Naro.mp3
7.51M
هدایت شده از موزیک تایم mz_time
Mohammad Eghtedar_Na Az Pile Natars(musicsfarsi.com) [320].mp3
9.36M
هدایت شده از موزیک تایم mz_time
Haamim - Sia Sefid (320).mp3
8.55M
هدایت شده از موزیک تایم mz_time
peyman_parhan_mesle_baroon.mp3
7.65M
1_1986428804.pdf
4.65M
📚 رمان
نام رمان: #جنگل_چشمهایش
♥️ ژانر: #عاشقانه #تراژدی #اجتماعی
🖋 نویسنده: ه. نورا
📄 488صفحه
📜 خلاصه:
سامان با صدایی که
سعی میکرد هنوز هم سرشار از احترام باشد گفت:
خانم نوریان من واقعا متوجه
نمیشم شما ادعا میکنید مادر زادی نابینا هستید اما من با معاینه چشم شما متوجه شدم که قرنیه چشم شما بر اثر عواملی مثل تصادف، ضربه به چشم و پاره شدن قرنیه به وجود میاد
سامان بی توجه به حال بد دخترِک
بیچاره با حرفهایش هر لحظه او را نابودتر میکرد
دل لرزان و خورد شده دخترک را نمیدید؛ لرزش
دستهایش را که میدید! رنگ پریده اش را که میدید!
ثریا: مگه نمیبینید انقدر حالش بده آقای دکتر این چه برخوردیه؟
سامان انگار تازه به خود آمد و چشمهایش با بهت به روی دخترک ثابت ماند ثریا با آشفتگی گفت:
-لیلی جانم چی شدی؟
لیلی تند و تند پلک میزد تا اشکهایش نریزد و بیش از این جلوی
این آدم نه چندان آشنا خورد نشود و در دل سعی میکرد حرفهای دکتر را حلاجی کند. حرفهای دکتر را باور میکرد یا حرفهای
پدر و مادرش را؟ نابینایی مادرزادی را باور میکرد و یا ضربه بر چشم بر اثر یکی از دلایلی که دکتر گفته بود را؟
حس میکرد دستی با نیرویی بسیار قوی قلب بیچاره اش را در دست گرفته و مدام میفشارد قلبش تقلا میکرد و به شدت میسوخت! اما
او لیلی بود ظریف بود اتفاقا ضعیف هم بود اما نه نزد هر کسی.
سرش را از روی پاهایش برداشت و با صدایی گرفته و بی جان
زمزمه کرد: ......
#کانال_موزیک_تایم
#موسیقی #آهنگ #موزیک #عشق #عاشقانه #شاد #غمگین #ترانه #کلیپ #اینستا #استوری #نوستالژی #گیف #استیکر #عکس #ویدیو #داستان #رمان
@mz_time 🎧
Radin Raad - Fargh Darama - 128 - musicsweb.ir.mp3
3.44M
Evan Band - Banoye Man - 128 - musicsweb.ir.mp3
3.78M
Evan Band - Ey Jan - 128 - musicsweb.ir.mp3
8.34M
Majid Yalan - Parandeh - 128 - musicsweb.ir.mp3
2.3M