eitaa logo
منتظران ظهور
1.6هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
836 فایل
لینک کانال http://eitaa.com/joinchat/3626500098Cc8859ed4b4 ادمین ♻️تاسیس : سال 1397 پایان : ظهور امام زمان عج♻ امام زمان(عج) خانه ی تک تک تان را زده ام ولی اثر از یاری ما در دلتان نیست که نیست😔
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴با توجه به اینکه شهید سپهبد قاسم سلیمانی و شهید پورجعفری سحرگاه امروز دفن شدند، و همینطور شهید ابومهدی مهندس نیز امروز دفن شده، امشب شب اول دفن ایشان است. 🔸به روایتی نماز لیلة الدفن ۱ ثوابش برای میت و ۹ ثوابش برای اقامه کننده می باشد... 1.شهید قاسم سلیمانی فرزندِ حسن 2.شهید جمال‌ ابن جعفر (ابومهدی المهندس) 3.شهید حسین پورجعفری فرزندِ محمد 🔸یادآوری می شود نماز لیله الدفن از نماز های مستحب موکد است که در اولین شب خاکسپاری مومنان قرائت می شود. این نماز دو رکعت است که در رکعت اول سوره مبارکه حمد و آیت الکرسی و در رکعت دوم، سوره مبارکه حمد و ۱۰مرتبه سوره مبارکه قدر خوانده می شود. در پایان بعد از سلام نماز می گوییم: اللهم صل على محمد و آل محمد و ابعث ثوابها الى قبر .... ( نام شهدا و نام پدر )
🏴 شهادت حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها تسلیت باد عمریست رهین منت زهرائیم مشهور شده به عزت زهرائیم مُردیم اگر به قبر ما بنویسید ما پیر غلام حضرت زهرائیم @mzohor
در واقع نماز شب مستحبات فراوانی دارد اما آن.چه که به آن تاکید شده خواندن سه رکعت آخر است حتی اگر ساده و بدون گفتن اذکار مستحبی خوانده شود، بنابراین سعی کنید هر شب نماز شب را بخوانید حتی اگر شده ساده بخوانید اما شب هایی که حال معنوی بهتری دارید با مستحبات بیشتر و مناجات طولانی به جا آورد طولانی کردن قنوت وتر و اشک ریختن در قنوت حتی اگر به اندازه ی یک قطره باشد بسیار با فضیلت و باعث ریزش گناهان است. اينايي که می گم همش مستحبات هست و هر مقدارشو که می تونید به جا بیارید موارد زیر در قنوت وتر سفارش شده اند: 🔶هفتاد مرتبه استغفرالله ربی و اتوب الیه 🔶سیصد مرتبه العفو العفو 🔶طلب آمرزش برای چهل نفر 🔶طلب آمرزش برای خودتان و ریختن حتی یک قطره اشک و یاد قیامت و قبر و تنهایی قبر کردن و حالت گریه به خود گرفتن @mzohor
📖دعایی که در زمان غیبت بایدهر روز خوانده شود🙏 📿 اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ، 💍 فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ، 📿 اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ، 💍 فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ، 📿 اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم 💍 تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ . ♻️ دعای غریق ♻️ ♡🌸 دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان 🌸♡ یا اَللَّهُ یا رَحْمن 💠یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک 🌦 إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً 🌦 🌷 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🌷 @mzohor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مهدےجانم❤️ تویے امام زمانم،تویے تمام جهانم تویے بِہ از همہ خوبان،بیا گل نرگس تویے تمام امیدم،تویے نوا و نویدم تویے ڪہ جلوه احسان،بیا گل نرگس #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ سلام مولاے مهربانم ☀️صبحت بخیر☀️ @mzohor
🌸 #سلام_امام_زمانم 🌸 🌹🍃نمیدانم چرا چشمانم گاهے بی اختیار خیس میشوند می‌گویند حساسیت فصلیست...!! 🌹🍃"آرے، من به فصل فصل این دنیا بی تو،حساسم" 🔸اللّٰھـُــم؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَج🔸 ┄┅┅✵❁•••🖤•••❁✵┅┅┄ @mzohor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#حضرت_زهرا سلام الله علیها : آگاه باشید! هرکس با محبّت آل محمّد ازدنیا برود شهید از دنیا رفته است. 📚عوالم العلوم، ج ٢١ ایام شهادت جانگداز بی‌بی دو عالم حضرت زهرا (س) تسلیت■ @mzohor
༻﷽༺ هستے از آنچہ نوشتند فراتر بانو یڪ نخِ چادر تو شافع محشر بانو همگے سینہ زنیم و همہ فرزند توایم با تو معنا بشود واژه #مادر بانو #مابچہ‌هاےمادرپهلوشڪستہ‌ایم #یازهرا_س_نفسےفداها ◾أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج◾      ═══✼🖤✼═══ @mzohor
همسایه ابدی حاج قاسم سلیمانی کیست؟ شهید «محمّد حسین یوسف‌الهی» عارفی است که در در واحد اطلاعات عملیات لشکر ۴۱ ثارالله، مراتب کمال الی الله را طی کرد و کمتر رزمنده ای است که روزگاری چند با محمد حسین زیسته باشد اما خاطره ای از سلوک معنوی و کرامات او نداشته باشد. محمد حسین، مصداق سالکان و عارفانی است که به فرموده حضرت روح الله رحمت الله علیه، یک شبه ره صد ساله را پیمودند و چشم تمام پیران و کهنسالان طریق عرفان را حسرت زده قطره ای از دریای بی انتهای خود کردند. در کتاب نسل سوخته رازهایی از این شهید و همسایه ابدی حاج قاسم سلیمانی نوشته شده است که مروری بر آنها می کنیم * به من گفته بود در کنار اروند بمان و جذر و مدّ آب را که روی میله ثبت می شود بنویس. بعد هم خودش برای مأموریّت دیگری حرکت کرد. نیمه های شب خوابم برد. آن هم فقط ۲۵ دقیقه. بعدا برای این فاصله زمانی، از پیش خودم عددهایی را نوشتم. وقتی حسین و دوستش برگشتند، بی مقدمه به من خیره شد و گفت: تو شهید نمی شوی. با تعجّب به او نگاه کردم! مکثی کرد و گفت: چرا آن ۲۵ دقیقه را از پیش خودت نوشتی؟ اگر می نوشتی که خوابم برد، بهتر از دروغ نوشتن بود.در آن شب و در آن جا هیچ کس جز خدا همراه من نبود! * با مجروح شدن پسرم محمدحسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم نمی دانستم در کدام اتاق هست. در حال عبور از سالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا. وارد اتاق شدم. خودش بود؛ محمد حسین من! امّا به خاطر مجروح شدن هر دو چشمش بسته بود! بعد از کمی صحبت گفتم: مادر! چه طور مرا دیدی؟! مگر چشمانت ... اما هر چه اصرار کردم، بحث را عوض کرد ... * پنجمین بار که مجروح و شیمیایی شد سال ۶۲ بود. او را به بیمارستان شهید لبّافی نژاد تهران آوردند. من و برادر دیگرم با اتوبوس راهی تهران شدیم. ساعت ۱۰ شب به بیمارستان رسیدیم. با اصرار وارد ساختمان بیمارستان شدیم. نمی‌دانستیم کجا برویم. جوانی جلو آمد و گفت: شما برادران محمد حسین یوسف‌الهی هستید؟ با تعجب گفتیم: بله! جوان ادامه داد: حسین گفت: برادران من الان وارد بیمارستان شدند. برو آنها را بیاور اینجا!. وارد اتاق که شدیم، دیدیم بدن حسین سوخته ولی می تواند صحبت کند. اوّلین سؤال ما این بود: از کجا دانستی که ما آمدیم؟ لبخندی زد و گفت: چیزی نپرسید؛ من از همان لحظه که از کرمان راه افتادید، شما را می دیدم! محمّد حسین حتی رنگ ماشین و ساعت حرکت و ... را گفت! * دو تا از بچّه های واحد شناسایی از ما جدا شدند. آنها با لباس غواصی در آب‌ها جلو رفتند. هر چه معطل شدیم باز نگشتند. به ناچار قبل از روشن شدن هوا به مقر بر گشتیم. محمد حسین که مسوول اطّلاعات لشکر ثارالله بود، موضوع را با برادر حاج قاسم سلیمانی ـ فرمانده لشکر در میان گذاشت. حاج قاسم گفت: باید به قرارگاه خبر بدهم. اگر اسیر شده باشند، حتماً دشمن از عملیات ما با خبر می شود. اما حسین گفت: تا فردا صبر کنید. من امشب تکلیف این دو نفر را مشخص می کنم. صبح روز بعد حسین را دیدم. خوشحال بود. گفتم: چه شد؟ به قرارگاه خبر دادید؟ گفت: نه. پرسیدم: چرا؟! مکثی کرد و گفت: دیشب هر دوی آنها را دیدم. هم اکبر موسایی پور هم حسین صادقی را. با خوش حالی گفتم: الان کجا هستند؟ گفت: در خواب آنها را دیدم. اکبر جلو بود و حسین پشت سرش. چهره اکبر نور بود! خیلی نورانی بود. می دانی چرا؟ اکبر اگر درون آب هم بود، نماز شبش ترک نمی شد. در ثانی اکبر نامزد داشت. او تکلیفش را که نصف دینش بود انجام داده بود، اما صادقی مجرد بود. اکبر در خواب گفت که ناراحت نباشید؛ عراقی ها ما را نگرفته اند، ما بر می گردیم.» پرسیدم: چه طور؟! گفت: شهید شده اند. جنازه های شان را امشب آب می آورد لب ساحل. من به حرف حسین مطمئن بودم. شب نزدیک ساحل ماندم. آخر شب نگهبان ساحل از کمی جلوتر تماس گرفت و گفت: یک چیزی روی آب پیداست. وقتی رفتم، دیدم پیکر شهید صادقی به کنار ساحل آمده! بعد هم پیکر اکبر پیدا شد! *** زمستان ۶۴ بود. با بچه های واحد اطّلاعات در سنگر بودیم. حسین وارد شد و بعد از کلی خنده و شوخی گفت: در این عملیات یک راکت شیمیایی به سنگر شما اصابت می کند. بعد با دست اشاره کرد و گفت: شما چند نفر شهید می شوید. من هم شیمیایی می شوم. حسین به همه اشاره کرد به جز من! چند روز بعد تمام شهودهای حسین، در عملیات والفجر ۸ محقّق شد! @mzohor