تا ماه شب افروزم پشت این پرده ها نهان است باران دیده ام،همدم شبم یار آنچنان است جان می لرزد ای وای اگر دلم دیگر برنگردد ماهم به زیر خاک و دلم در این ظلمت زمان است - | شـــعر ♥️

چکار کنیم که چرخ ماشین دچار سرقت نشه ؟

۲۹ بهمن اقتصادومقاومتی وکارآفرینی، ۲۹بهمن طاهره نوری

#پیام_مخاطب #درد_دل حضرت علی(ع) در نامه خود به فرزندش امام حسن(ع) می‌فرماید: «غم و اندوه خود را در پیشگاه خداوند مطرح کن تا غم‌های تو را برطرف کند و در مشکلات تو را یاری رساند».

#زن_امروزی✍ تانود دقیقه بعد از ورود شوهرتون به خونه هیچ حرف ناخوشایندی نزنید. حتمابه این قانون نود دقیقه عمل کنید و بدونید عمل کردن به این قانون زمین و آسمون را زیر و رو میکنه.

🔻دانشسرای میبد🔻 💎شروع ترم فتوشاپ کاربردی ویژه بازار کار 💎 ( خواهران و برادران ) 🟣 با تخفیف ۵۰ درصد برای عموم🟣 👈ویژه : 🔸 دانش آموزان 🔹دانشجویان 🔸متقاضیان کار 🔹علاقمندان 🔵 شروع دوره : اسفندماه 🟢شیفت : عصر 🔴 آموزش :از مقدماتی تا تکمیلی 🟡 با پشتیبانی و حمایت مالی ویژه از فراگیران دوره ❇️ فراگیران پس از پایان دوره : 🔸از توانایی و تسلط خوب و عالی نسبت به نرم افزار فتوشاپ برخوردار میگردند. 🔹 می توانند به عنوان نیروی فتوشاپ کار و یا طراح در موسسات مشغول به کار شوند. 🔸 می توانند درآمد زایی در کسب و کار خود داشته باشند 🔹 می توانند بدون نیاز به موسسات طراحی ،بسیاری از طراحی ها را بدون هزینه و به راحتی برای کارهای شخصی و کاری خود انجام دهند ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ 💠 دانشسرای میبد 💠 🔰 مرکز برگزاری دوره های مهارت افزایی بر اساس آموزش های کاربردی مهارتی ✅ با سابقه ای بیش از ۱۵ سال در پرورش نیروی با مهارت و متخصص جهت بازارکار ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ جهت عضویت👇 @daneshsarayemeybod پاسخگویی 👇 @Modirdaneshsara 🏣 : میبد - بین میدان کوزه و میدان امام حسین - کوچه نسیم ۷ پاسخگویی : تماس یا پیام در ایتا 📲 ۰۹۱۶۲۵۳۸۸۴۵ 📲 ۰۹۲۱۰۶۷۷۸۳۹

🍃 #ترفند #تخممرغ 🐣 #نیمرو 🍳 يه تخم مرغ بزار فريزر ١٠ تا نيمرو تحويل بگير😎🍳😂 هيچي ديگه پول كه جلو آينه هيچوقت دوبرابر نشد ولي تخم مرغ شد😅💪🏽😁 بفرست واسه نیمرو دوستاااااا🥰

تقویم تاریخ برنامه قدیمی رادیو .. سال ۷۱ چقدر خاطره داریم با این برنامه 🌹

❗️❓داستان یک مثل 🔻میخش را بکوب سرِ زبان بنده! به مزاح: از سخنی که گفته‌ام، یا کاری که کرده‌ام، سخت پشیمانم. ملانصرالدین، پیاده از دِه به شهر می‌رفت. چون نیمی از روز گذشت، گرسنه شد. زیر درختی کنار گندمزار نشست و شکم‌گیره‌ای را که زنش در خورجین نهاده بود، بیرون آورد و گشود. هنوز لقمه‌ای به دهان ننهاده، سواری ناشناس در رسید. او چنان که رسم مردم ماست، بفرمایی گفت و سوار می‌بایست نوش جان یا گوارای وجودی گفته، بگذرد؛ که آن مختصر، یک تن را نیز کفاف نمی‌داد؛ اما به جای آن، بی‌درنگ عنان کشید و گفت: ردّ احسان، گناه است. از استر پیاده شد؛ به این سو و آن سو، نگاهی کرد و چون نقطه‌ای ناکاشته نیافت که حیوان را از چریدن محصول، دور نگه دارد، پرسید: میخ طویله‌ی قاطرم را کجا بکوبم؟ ملانصرالدین که از آن تعارف نامعقول خویش، سخت پشیمان شده بود، گفت: بکوبش سرِ زبان بنده! کتاب کوچه، تالیف احمد شاملو، حرف ب، دفتر دوم، ص ۱۴۰۵. #داستان_مثل

یه مردی بود که هر شب جمعه میرفت بهشت زهرا و بالای یه قبری مینشست و زار زار گریه میکرد و میگفت: چرا رفتی و منو بدبخت کردی… بهش گفتن این کیه که هر شب جمعه سر مزارش گریه میکنی؟! برادرته؟ پدرته؟ بچته؟ کیته؟ میگه: هیچکدوم! این شوهره اول زنمه…!!😳😂🤣