#حکایت_تاریخی
#رسم_رفاقت!
در راه مشهد شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند!
به شیخ بهایی که اسبش جلو میرفت گفت: این میرداماد چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب می ماند.
شیخ بهائی گفت: کوهی از علم و دانش برآن اسب سوار است، حیوان کشش این همه عظمت را ندارد.
ساعتی بعد عقب ماند، به میر داماد گفت: این شیخ بهائی رعایت نمیکند، دائم جلو می تازد.
میرداماد گفت: اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمیشناسد و میخواهد از شوق بال در آورد.
در غیاب یکدیگر حافظ آبروی هم باشیم...
12.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎨 در دورههای مدرسه هنر متاِ منتظرتون هستیم...
🔸موسسه فرهنگی هنری اُفق کویر در کنار مدرسه رسانه، مهارت و خانواده؛ دورههای جذّاب هنری رو برای شما علاقهمندان برگزار میکنه
📍با تدریس اساتید مجرّب و کارآزموده و کمترین هزینه
جهت ثبت نام به لینک زیر مراجعه کنید.
https://ofoghkca.ir/meta
♾با مِــتــا
🔅فراتر از هر تابستان🔅
کتابخانه نیمه شب رومان
وروایتگر داستان زندگی نورا در بین مرگ و زندگی است جایی که او می تواند زندگی های نزیسته ای که آرزو داشته و حسرتهای خود را زندگی کند. نورایی که در پس تمام اتفاقات زندگی با خود فکر می کرده اگر این تصمیم را میگرفتم یا اگر آن تصمیم را نمیگرفتم زندگی بهتری داشتم. او میتواند در این کتابخانه داستان زندگیهای مختلف را زندگی کند و این فرصت را دارد یأسها، تصمیمات، شادیها، ترسها و غمهای زندگیهای دیگر را درک کند تا حسرتهای زندگی خودش یکی یکی برایش کمرنگتر شود.
در این داستان که در یک فضای فانتزی اتفاق میافتد نویسنده به خوبی توانسته است مرز تخیل و واقعیت را مشخص کند فضای فانتزی داستان شما را از واقعیت دور نمیکند. نویسنده پیوندهای خوبی در داستان به کار برده است و داستان از یک انسجام خوبی برخوردار است که ذهن خواننده را متمرکز نگه میدارد و با راوی داستان همراه می شود. چینش شخصیتها و موقعیتها به درستی انجام شده است به طوری که خواننده م یتوانند آن حسرتها و فرصتها و راههای غلبه بر آن را در ذهن بازآفرینی کند.
┅═ঊঈ 📗📒📕ঊঈ═─