#ناشناس سلام آقای قاسمی یک چالش جالب دارم برای اعضای خوب و هنر دوست کانال خوبتون هر کدام از اعضای کانالتون که دوست دارند می‌تواند از اینترنت یک عکس دلخواه انتخاب و برای کالنتون بفرستند من بر اساس عکس ارسالیشان برایشان، یک داستان کوتاه جالب می نویسیم و بهشون رايگان هدیه،مکنم.🌺

۱-سارا برخورداري

#چالش_نویسنده اینجا که بن بسته..! -میدونم اما این کوچه بن بست معمولی نیست؛اینجا بن بست عاشقیه... +چی؟بن بست عاشقی؟یعنی چی؟! -میتونم بگم بهترین و بدترین روزای زندگیم اینجا سپری شد.خونه‌ی ما چندتا کوچه بالاتر بود؛درست۷۶سال پیش یروز رفته بودم نون بگیرم واسه خونه تو صف یه دختری رو دیدم.به خودم اومدم دیدم راه افتادم دنبالش تا اومد توی این کوچه و کلید در خونه ته بن بست انداخت رفت تو.. بعد از اون کار هر روزم شده بود اومدن به اینجا و دیدن اون دختر.با دوستام اینجا قرار میذاشتیم و فوتبال بازی میکردیم تا منم اون دختر رو ببینم..خلاصه که کل کودکی من توی این بن بست گذشت تا بزرگ شدیم و موقع سربازی رفتن شد و منم تصمیم داشتم وقتی برگشتم موضوع رو به خانوادم بگم تا بریم خواستگاری.. +خب بابابزرگ بعدش چیشد؟رفتین؟این خونه مامان‌بزرگه؟ -نه پسرم! من برگشتم اما اون رفته بود....از اون محل رفته بودن..از اون به بعد هر روز میام اینجا تا شاید اونم بالاخره یه روزی به یاد دوران کودکیش به اینجا سر بزنه و منم یبار دیگه بتونم ببینمش....!(:

زینب دهقانی

آتوسا حسنی

🟣 امام جمعه و نماینده خامنه ای در رامسر امروز با تبر و داس برای اسرائیل خط و نشان کشید و تهدید به نابودی کرد 😂😂😂

زلزله ۴.۵ ریشتری شرق بهاباد رخ داد ملک زاده مدیرکل مدیریت بحران استان یزد: ساعت 6:59 دقیقه صبح امروز زلزله با شدت بزرگی ۴.۵ ریشتر در عمق ۱۵ کیلومتری زمین در حوالی شهرستان بهاباد رخ داد. نقطه این زمین لرزه 54 كيلومتري بهاباد،96 كيلومتري كوهبنان کرمان و 107 كيلومتري ساغند ثبت شده است. لرزش خفیفی در شهر بهاباد حس شد لیکن تا کنون گزارشی از خسارت ثبت نشده است. دستور اعزام تیم های هلال احمر جهت ارزیابی منطقه صادر شد.

امروز هم مثل بقیه روزها دیدمت،در آغوشت کشیدم،بوییدمت،نوازشت کردم اما بی‌آنکه بدانی!دقیقا همون لحظه‌ای که تنهایی با پیراهن کبریتی قهوه ای رنگ و شلوار پارچه‌ای کِرِم در کوچه باغ پاییزی قدم میزدی......تو پاییزی تر از درخت‌ها و کوچه بودی کاش بادی می‌وزید و حرف‌ها و دلتنگی‌های دلم را مثل برگهای زرد و نارنجی درخت‌ها با خودش میبرد و به سمتت می‌آورد... کاش وسط همه‌ی این دوست‌داشتن ها و در آغوش کشیدن‌ها و بوییدن های خیالم در وسط این پاییز دلگیر خوب ترین اتفاق زندگیم می‌افتاد.. چه میشود در آبان ماه اتفاق خوب زندگی‌ام تو و در آغوش کشیدن تو باشد؟ نویسنده فاطمه رشیدی احمدآبادی