هدایت شده از نشریه عبرتهای عاشورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴اتفاقی فجیع در بازداشتگاههای آمریکا: برداشتن رحم زنان بازداشتی توسط پزشک زندان!
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
🔴عامل بدبختی دولت ها چهار چیزست
♦️قال الامام علي (علیه السلام): يستَدَلَّ عَلَي ادبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ: تَضييعِ الاُصولِ وَ التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ وَ َتقديمِ الاَراذِلِ وَ تَاخيرِ الاَفاضِلِ.
♦️امام علي (علیه السلام) فرمودند: چهار چيز باعث شکست دولت ها مي شود: ضايع کردن اصول (مسائل مهم) و سرگرم شدن به فروع (امور کم اهميت) و و به کار گماردن آدم هاي پست و کنار گذاردن انسان هاي فاضل.
📚غرر الحکم، صفحه 342
🔴فرمایشات حضرت آقا در اولین نماز جمعه پس از آغاز دفاع مقدس:
♦️شنیدم دستگاه تبلیغاتی مزدور عراق پیغام داده است و سخن پراکنده است که چرا آنها که میگویند خودشان به میدان نمیآیند و شنیدم اسم مرا آورده است.
♦️ما میدان آمدنمان مانند میدان آمدن خائن و کافری چون صدام نیست؛ ما به سوی میدان جنگ پرواز میکنیم. آن روزی که امام اشاره کند و اجازه دهد من اول کسی خواهم بود که به میدان خواهم رفت. ما میدان جنگ را سالهاست آزمودهایم. آن هم با کسی از صدام قویتر و شقی تر و بر او پیروز شدهایم.
♦️در میدان رفتن ما شکست نیست. ما به میدان خواهیم رفت و اگر منِ شخصی، از میدان برنگردد و در آنجا شهید بشود یقیناً جمعِ به میدان رفتهها از میدان برنمیگردد مگر آن وقت که پیروز شده باشد. خدا راه شکست را به روی ما بسته است.
♦️«قل هل تربصون بنا ایها الکفار، ایها الصدام، قل هل تربصون بنا الا احدی الحُسنِیین» شما مگر دو راه در مقابل ما بیشتر میبینید؟ این هر دو راه برای ما افتخارآمیز است. یکی راه شهادت که افتخارش همیشگی و ثابت و لایزال است و دیگری راه پیروزی، پیروزی ظاهری. و هر دو برای ما پیروزی است.
♦️مشروح خطبههای نماز جمعه تهران
۱۳۵۹/۰۷/۰۴
🔹 جناب روحانی هم گره زدن مشکلات کشور به آمریکا اشتباه بود هم آدرس دادن امروزتان اشتباه است
✍ توئیت دکتر نادری درباره اظهار نظر رئیس جمهور راجع به لعن و نفرین آمریکا
🔹جناب روحانی
هم آن روز که تنها راه علاج مشکلات کشور و حتی آب خوردن مردم را منوط به بستن با کدخدا می دانستید اشتباه می کردید؛ و هم امروز که می فرمایید لعن و نفرین را نثار کدخدا کنید.
مشکل از پارادایم #نئولیبرال و نحوه کنشگری شماست که غرب و آمریکا را اول و آخر هر چیز می دانید.
هدایت شده از رادار انقلاب
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماجرای فروش اف ۱۴ های ایرانی به کانادا چه بود؟
🔹مرحوم ابراهیم یزدی و دولت موقت به دنبال فروش تامکتهای ایرانی بودند و حتی نماینده کانادا برای بازدید از آنها به ایران آمده بود.
🔹در این بین یک ارتشی مانع فروش هواپیماها شد، فردی که اسمش عباس بابایی بود.
✅ به رادار انقلاب بپیوندید:
@Radar_enghelab
7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیشاپیش ۹مهر #روزجهانیناشنوایان را خدمت برخی از مسئولین تبریک عرض می کنم
❇️ صُمٌ بُکمٌ عُمیٌ فَهُم لایَعقلون
✍ ابوالفضل نبوی
هدایت شده از روشنگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نظر رهبر معظم انقلاب درمورد سخنان اخیر روحانی در رابطه با آدرس مشکلات کشور!
#واشنگتن_دی_سی
#آدرس_غلط
#جریان_تحریف
🏴 @Roshangari_ir
معرفت پشهها
برای دیدن یکی از دوست های جانبازم،
رفته بودم آسایشگاه امام خمینی (ره) که در شمالی ترین نقطه تهران است.
فکر می کردم از مجهزترین آسایشگاه های کشور باشد، که نبود. بیشتر به خانه ای بزرگ شبیه بود. دوستم نبود، فرصتی شد به اتاق های دیگر سری بزنم.
اکثر جانبازها آنجا قطع نخاع بودند، برخی قطع نخاع گردنی، یعنی از گردن به پایین حرکت نداشتند، بسیاری از کمر، بعضی نابینا بودند، بعضی جانباز از هر دو دست.
و من چه می دانستم جانبازی چیست، و چه دنیایی دارند آن ها...
جانبازی که ۳۵ سال بود از تخت بلند نشده بود پرسید؛ "کاندیدا شده ای! آمده ای با ما عکس بگیری؟" گفتم نه!
ولی چقدر خجالت کشیدم. حتی با دوربین موبایلم هم تا آخر نتوانستم عکسی بگیرم.
می گفت اینجا گاه مسئولی هم می آید، البته خیلی دیر به دیر، و معمولا نزدیک انتخابات!
همه اینها را با لبخند و شوخی می گفت. هم صحبتی گیر آورده بود، من هم از خدا خواسته!
نگاه مهربان و آرام اش به من تسلی می داد.
وقتی فهمید در همان عملیاتی که او ترکش خورده من هم بوده ام، خیلی زود با من رفیق شد.
پرسیدم خانه هم می روی؟ گفت هفته ای دو هفته ای یک روز، نمی خواست باعث مزاحمت خانواده اش باشد!
توضیح می داد خانواده های همه جانبازهای قطع نخاع خودشان بیمار شده اند، هیچکدام نیست دیسک کمر نگرفته باشند. پرسیدم اینجا چطور است؟
شکر خدا را می کرد، بخصوص از پرسنلی که با حقوق ناچیز کارهای سختی دارند. یک جور خودش را بدهکار پرسنل می دانست.
گفتم: بی حرکتی دست و پا خیلی سخت است، نه؟
با خنده می گفت نه! نکته تکاندهنده و جالبی برایم تعریف کرد، او که نمی توانست پشه ها را نیمه شب از خودش دور کند، می گفت با پشه های آنجا دیگر دوست شده است...
می گفت "نیمه شب ها که می نشینند روی صورتم، و شروع می کنند خون مکیدن، بهشان می گویم کافیست است دیگر!" می گفت خودشان رعایت می کنند و بلند می شوند، نگاهم را که می بینند، می روند. شانس آوردم اشک هایم را ندید که سرازیر شده بودند.
نوجوان بوده، ۱۶ ساله که ترکش به پشت سرش خورده و الان نزدیک ۵۰ سالش شده بود.
و سال ها بود که فقط سقف بی رنگ و روی آسایشگاه را می دید. آخر من چه می دانستم جانبازی چیست! صدای رعد و برق و باران از بیرون آمد، کمک کردم تختش را تا بیرون سالن بیاوریم، تا باران نرمی که باریدن گرفته بود را ببیند.
چقدر پله داشت مسیر! پرسیدم آسایشگاه جانبازهای قطع نخاع که نباید پله داشته باشد. خندید و گفت اینجا ساختمانش مصادره ای است و اصلا برای جانبازها درست نشده است.
خیلی خجالت کشیدم. دیوارهای رنگ و رو رفته آسایشگاه، تخت های کهنه، بوی نم و خفگی داخل اتاق ها... هر دقیقه اش مثل چند ساعت برایم می گذشت.
به حیاط که رسیدیم ساختمان های بسیار شیک روبرو را نشانم داد. ساختمان هایی که انگار اروپایی بودند. می گفت اینها دیگر مصادره ای نیستند، بسیاری از این ساختمان ها بعد از جنگ ساخته شده، و امکاناتش خیلی بیشتر از آسایشگاه های جانبازهاست.
نمی دانستم چه جوابش را بدهم. تنها سکوت کردم.
می گفت فکر می کنی چند سال دیگر ما جانبازها زنده باشیم؟ یکه خوردم. چه سئوالی بود! گفتم چه حرفی می زنی عزیزم، شما سرورِ مایید، شما افتخار مایید، شما برکت ایرانید، همه دوستتان دارند، همه قدر شما را می دانند، فقط اوضاع کشور این سال ها خاص است، مشکلات کم شوند حتما به شما بهتر می رسند.
خودم هم می دانستم دروغ می گویم. کِی اوضاع استثنایی و ویژه نبوده؟ کِی گرفتاری نبوده. کِی برهه خاص نبوده اوضاع کشور... چند دقیقه می گذشت که ساکت شده بود، و آن شوخ طبعی سابقش را نداشت. بعد از اینکه حرف مرگ را زد.
انگار یاد دوستانش افتاده باشد. نگاهش قفل شده بود به قطره های ریز باران و به فکر فرو رفته بود.
کاش حرف تندی می زد!
کاش شکایتی می کرد!
کاش فریادی می کشید و سبک می شد!
و مرا هم سبک می کرد!
یک ساعت بعد بیرون آسایشگاه بی هدف قدم می زدم. دیگر از خودم بدم می آمد. از تظاهر بدم می آمد. از فراموش کاری ها بدم می آمد. از جانباز جانباز گفتن های عده ای و تبریک های بی معنای پشتِ سر هم. از کسانی که می گویند ترسی از جنگ نداریم
همان ها که موقع جنگ در هزار سوراخ پنهان بودند. و این روزها هم، نه جانبازها را می بینند
نه پدران و مادران پیر شهدا را...
بدم می آمد از کسانی که نمی دانند ستون های خانه های پر زرق و برقشان چطور بالا رفته!
از کسانی که جانبازها را هم پله ترقی خودشان می خواهند!
کاش بعضی به اندازه پشه ها معرفت داشتند
وقتی که می خوردند، می گفتند کافیست!
و بس می کردند،
و می رفتند،
ما چه می دانیم جانبازی چیست...
"هفته دفاع مقدس گرامی باد"
🔹 مردم تشخیص بدهند کدام مسئولین طبق قاعده الهی عمل میکنند
🔺سردار علی فدوی: در جمهوری اسلامی همه یک جور نیستند، برخی از مسئولان هستند که طبق قواعد الهی عمل میکنند و خدا هم بهترین نتیجه را رقم میزند، مردم باید بصیرت داشته باشند و اینها را تشخیص بدهند.
🔴تختی برای بیماران کرونایی باقی نمانده
♦️مردانی، عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا:آمار بستریشدگان، مبتلایان و جانباختگان کرونایی در کشور بویژه کلانشهر تهران بهشدت رو به افزایش است.
♦️به طوری که بیمارستانها به سختی مبتلایان بدحال را پذیرش میکنند؛ چرا که تختی برای بیماران کرونایی در مراکز درمانی باقی نمانده است.
♦️برای قطع شدن زنجیره کرونا در کشور باید دولت بار دیگر فعالیت در شهرها و ترددهای بینشهری را محدود کند.
امام: ضد انقلاب کسی است که در کاری که مشغول هست سستی کند
امام خمینی ره:
🔻امروز ضدانقلاب کسی است که آن کاری که مشغول هست، در آن کار سستی کند، در آن کار بیکاری کند یا وادار کند اشخاصی را که آنها کم کاری کنند، از زیر بار، شانه خالی کنند که این ضربهای است به کشور خودشان.
📗12 دى 1358
#ضد_انقلاب
#کم_کاری