۴۰۰ فرصت ۳ ماهه درباره نگهداری دادههای دوربینهای نظارتی نصبشده در تاسیسات هستهای ایران به پایان میرسد. شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر تداوم توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی از سوی ایران بر اساس قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» درباره نحوه ادامه کار پس از انقضای زمان توافق قبلی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، تصمیم گرفت «با توجه به در جریان بودن مذاکرات فنی پیرامون حلوفصل موضوعات پادمانی بین ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی که به موازات مذاکرات وین در جریان است، حفظ دادههای دوربینهای نظارتی را به مدت یک ماه از تاریخ سوم خردادماه ۱۴۰۰ ادامه دهد تا از این طریق فرصت لازم برای پیشرفت و به نتیجه رسیدن مذاکرات فراهم شود».
.
بادکنک ترکید
♦️اگر یک فلش بک بزنیم به سه ماه قبل ، به نظر می رسد بخت با برخی سیاسیون همسو با ائتلاف صلاحات و اعتدال یار بود که به دلایل مختلف، جزو نامزد هایی نهایی انتخابات نبودند.
🔹مشخصا باید از ظریف، جهانگیری، سید حسن خمینی و لاریجانی نام برد. البته آنها با صراحت یا تلویحا، در کنار خاتمی و 16 گروه اصلاح طلب، از همتی حمایت کردند، اما توانستندفقط ۲.۴۴۳.۳۸۷ رأی (حدود 8 درصد کل آراء ماخوذه) از مردم بگیرند .
♦️بخت ظریف و سید حسن بلند بود که طعمه فضا سازی های موهوم نشدند. البته با هماهنگی سران جبهه اصلاحات، اعلام شد "ظریف، معاون اولی همتی را پذیرفته"، تا شوکی برای جهش رای اصلاح طلبان باشد. اما نشد.
🔹قاطبه مردم حاضر نشدند بعد از یک تجربه تلخ هشت ساله، دولت ائتلافی را تمدید کنند. این پایان قدیس سازی موهوم از برخی چهره ها هم بود.
♦️اصلاح طلبان درباره مقبولیت خود، سال ها در بادکنک تبلیغات دمیده و آن را که تهی از معنا بودند فربه کرده بودند. آن بادکنک 28 خرداد ترکید.
کجای مدیریت اقتصادی دولت حاکی از «دوران طلایی» است؟!
آقای روحانی در حالی از کارنامه درخشان دولت در زمینه اقتصادی سخن میگوید که قیمت اغلب کالاهای خوراک در یک سال گذشته 50 تا 100 درصد افزایش داشته است.
وطن امروز با ارزیابی سخنان اخیر روحانی در این زمینه نوشت: این نخستینبار نیست که روحانی در گیر و دار فشار اقتصادی بیسابقه بر مردم، اظهاراتی را بیان کرده که هیچ نفعی برای مردم ندارد و صرفا نمکی بر زخمهای آنهاست.
روحانی در چند ماه اخیر که روزهای پایانی دولتش سپری میشود به جای بیان کارنامه دولت در زمینههای مختلف صرفا به بیان جملات تکراری و غیرواقع اکتفا کرده است. وی در همین ایام یک بار دوران دولت خود را دوران طلایی اقتصاد مینامد و روز دیگر میگوید کار عظیمی در حوزه اقتصاد انجام دادیم.
صاحب رکورد تورم کالاهای مصرفی نقدینگی، افزایش بدهی دولت به بانکها و بانک مرکزی و دهها شاخص منفی دیگر ابایی از آن ندارد که بگوید هیچ دولتی پس از انقلاب نمیتواند ادعا کند مانند دولت یازدهم و دوازدهم حامی اقشار کمدرآمد بوده است.
بررسیها حاکی از آن است که بخش عمده گرانیهای رخ داده در دولت روحانی ناشی ازاشتباهات مدیریتی و اقتصادی است.
برای مثال در موضوع مرغ؛ با وجود کاهش درآمدهای ارزی که موضوعی عیان است، تامین ارز ۴۲۰۰ تومانی نهادههای دامی مرغ دستخوش تغییر نشده است. این یعنی شاید بتوان گرانی برخی کالاها را که ارز تخصیصی آنها متوقف شده، به موضوع تحریمها متصل کرد اما در موضوع نهادههای دامی این استدلال قابل پذیرش نیست کما اینکه طبق آمار بانک مرکزی به ترتیب میزان تخصیص ارز کنجاله سویا، جو و ذرت از ابتدای سال گذشته تا اواسط پاییز ۹۹ نسبت به مدت مشابه سال قبل به ترتیب ۱۹ درصد افزایش، ۶۶ درصد کاهش و ۹ درصد افزایش داشته است. در زمینه نهادههای دامی صرفا در موضوع جو کاهش تخصیص ارز رخ داده و در دیگر موارد حتی شاهد افزایش میزان تخصیص ارز بودهایم. اصل واردات نهاده دامی هم بدون تغییر محسوسی رخ داده است. این یعنی در واردات هم مانعی وجود نداشته است.
دولت چندین بار مدعی شده بود با ایجاد سامانه جامع تجارت توانسته مانع از احتکار یک کالا در انبارها شود، سؤال اینجاست این سامانهها امروز کجا هستند که به کمک مردم بیایند؟
این نکته هم گفتنی است که بخشی از نهادههای دامی واردشده به کشور با وجود تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی به سامانه بازارگاه نرفته و در بازار آزاد فروخته شده است. این موضوع مورد تایید مهرداد جمالارونقی، معاون فنی گمرک هم قرار گرفته است.
این تورمی که روحانی بهسادگی از آن نام میبرد باعث کوچک شدن شدید سفره های مردم شده است.
تورم ۵۰ تا ۱۰۰ درصدی کالاها تنها در یک سال اخیر باعث شده مردم دیگر توانایی تهیه آنها را نداشته باشند.
اصلاحطلبان در مقابل رئیسی رقیب قدرتمندی نبودند
محمد هاشمی عضو سابق کارگزاران گفت: پزشکیان و جهانگیری هم نمیتوانستند رقیبی جدی برای رئیسی در انتخابات باشند و مهمترین دشمن همتی در انتخابات، دولت روحانی بود.
وی در گفتوگو با مشرق اظهار داشت: من معتقدم اصلاحطلبانی چون پزشکیان و جهانگیری اگر تأیید صلاحیت میشدند نمیتوانستند رقیبی قدرتمند در برابر رئیسی باشند.
وی اضافه کرد: نتیجه نیامدن اصلاح طلبان پشت همتی چه بود؟
اصلاحطلبان کاری که باید از اول انجام میدادند، روز آخر انجام دادند؛ هر کاری باید بهموقع خود انجام شود؛ این اتفاق باعث شد همتی بدون پشتوانه حزبی وارد انتخابات شود. با دو هفته کار انتخاباتی که نمیتوان رئیسجمهور شد.
وی گفت: هدف برخی جریانها این بود که با زیر سؤال بردن شورای نگهبان میزان مشارکت را پایین آورند. این جریان و خط تحریمی در خارج و داخل هر سه یک هدف مشترک در سه زمین مختلف را دنبال میکردند.
نکته جالب آنکه حالا برخی از آنهایی که رأی ندادهاند؛ آنهایی که رأی دادهاند را سرزنش میکنند، همه بدانند که اصلاحطلبانی که رأی دادهاند با نیت افزایش مشارکت در جبهه نظام قرار دارند و آنهایی که رأی نداده و تحریم کردهاند خواسته یا ناخواسته حرف آمریکاییها، سعودی و رژیم صهیونیستی را میزنند.
محمد هاشمی خاطرنشان کرد: من به آقای خاتمی پیشنهاد میکنم راه جبهه اصلاحات را از برخی تندروها جدا کند. البته او چنین نظری ندارد و معتقد است باید جذب حداکثری کرد؛ تجربه به من میگوید این افراد بهجز هزینهسازی چیزی به اصلاحطلبان اضافه نمیکنند؛ صلاح مصلحت خویش خسروان دانند!
عضو سابق کارگزاران تصریح کرد: متأسفانه مهمترین دشمن همتی در انتخابات، دولت روحانی بود؛ من متوجه نمیشوم که چرا رئیسجمهور؛ آقای همتی را مجبور کرد تا استعفا بدهد، باوجود آنکه ایشان در بانک مرکزی برای خودش قائممقام انتخاب کرده بود.
در همین حال به گزارش اعتماد آنلاین، حسین مرعشی سخنگوی کارگزاران نیز درباره تشتت در نهاد اجماعساز اصلاح طلبان موسوم به نا
سا در حمایت یا عدم حمایت از همتی گفت: واقعیت این است که حتی در صورت اعلام موضع واحد باز هم نتیجه اصلی هیچ تفاوتی نمیکرد.
وی ادامه داد: خیلی روشن در شورای شهر تهران، اصفهان، مشهد و شهرهای بزرگ همه اصلاحطلبان با تصمیم جمعی حضور داشتند اما هیچ تفاوت معناداری بین اینکه همه گروهها میآمدند یا تصمیم جمعی اتخاذ نشد، دیده نمیشود.
کما اینکه در شورای شهر تهران و شهرهای بزرگ همه گروهها با وحدت در عرصه انتخابات لیست داده بودیم و حضور داشتیم اما نتیجه تغییری نکرد.
آمریکا: برای خروج دوباره از برجام تضمین نمیدهیم!
🔹یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا: توافق در مذاکرات وین بر سر توافق هستهای برجام امکانپذیر است اما برخی اختلافات جدی باقی ماندهاند که حل نشدهاند.
🔹آمریکا به ایرانیها گفته چنانچه توافق فنی با آژانس اتمی تمدید نشود، تهران توافق بر سر بازگشت به برجام را به شدت پیچیده خواهد کرد.
🔹در مذاکرات غیرمستقیم با ایرانیها در خصوص زندانیان هم پیشرفتهایی حاصل شده اما طرفها هنوز به توافق نرسیدهاند.
🔹ضمانتی در کار نیست. این را ما میدانیم، ایران هم میداند. بهترین تضمین بازگشت به توافق و اجرای متعهدانه آن است.
@Farsna
۷ فروردین تفاهمنامه ۲۵ساله با چین امضا شد، چند روز بعد آمریکا خواستار مذاکره برای بازگشت به برجام شد؛ (تا مسیر بیاثری تحریم را خنثی کند)
۲۴ خرداد واکسن ایرانی کرونا مجوز گرفت، دیروز آمریکا برای مبادلات مرتبط با کرونا معافیت صادر کرد! (تا بخریم و نفروشیم!)
به اینمیگن راهبرد اقتدار
میگن عزت
اینطوری میشه تحریم هارو بی اثر کرد
وقتی ۸ سال به دشمن التماس کنی، وقتی برا دیدنش لحظه شماری کنی، نتیجش میشه دلار ۸ برابری و ۳ برابر شدن تحریم ها!
🔻این است جهانِ متمدن!!؛
♦️سومین گور دستهجمعی کودکان بومی هم در کانادا کشف شد!
به قلم؛ 🖋کمال رستمعلی
حالا سومین گور دستهجمعی کودکانِ بومیِ کانادا هم کشف شده است؛ در حیاطِ مدرسه؛ جایی که توی فیلمهایشان بچهها شاد و سرخوش و آزاد و رها در آن بازی میکنند!!
و من شوربختانه، برای بردنِ نامِ سرزمینی که متعلق به آن کودکانِ معصوم و اجدادشان هست، دارم از همین اسمی استفاده میکنم که برایِ آن بچهها یادآورِ شکنجه و سواستفاده جنسی و دور شدن از خانه و خانواده و تجاوز به سرزمینِ مادریست!
جماعتی اما ترجیح میدهند از کنارِ این واقعهی هولناک بگذرند که مبادا گَردی بر دامنِ قدسیِ!! سرزمینِ رویاهایشان بنشیند!
که ترجیح میدهند شیک جلوه کنند و همچنان جملاتِ مهمل و مندرآوردی از چرچیل و ملت عشق و کوروش و حسین پناهی برای هم بفرستند!
حالا اگر کودکی فرانسوی یا آلمانی یبوستی چیزی میگرفت، میشد کاری کرد؛ شمع به دست رفت جلوی سفارتی اروپایی و عکس سلفی گرفت و از کارمایی چیزی خواست شکمِ آن بچهی اروپایی هرچه زودتر کار کند!
اما کودک بومی که به زورِ دولتِ کانادا و کلیسا از خانواده جدا شد و به مدرسه شبانهروزی فرستاده شد تا با زبان و فرهنگ خودش آموزش نبیند و در همان مدرسه پس از آنکه مورد تجاوز جنسی سفیدپوستهای متمدن!! قرار گرفت، به دار آویخته شد و بعد در گورهای دستهجمعی خاک شد، قطعا سوژهی خوبی نیست برای حرّافهایی که شب و روز در گروههای تلگرامی و گعدههای خانوادگی از نایس بودن غربیها و از صلح و سلمِ کلیسا!! مهمل میبافند!
جهان همینقدر کریه است عزیز! و همهچیز همینقدر غرقِ دروغ و وقاحت!
به شبانگاهِ تاریک و سراسر وحشتِ آن کودکان در دخمههای آن مدرسهها میاندیشم، به تنهاییشان، به رنج و درد و استیصالشان! به لحظاتی که با همهی کودکی شبحِ مرگ را میدیدند و میشناختند! به فریادهایشان که در گلو خفه شد. در خاک شدند، به گمانِ آنکه برای همیشه فراموش میشوند؛ ولی نشدند.
دوباره آمدند، در قرنِ ۲۱، تا شاید وجدانهایی هنوز بیدار، صدایشان را بشنوند؛ که شاید دوباره مرور شود همهی آن جنایاتی که اروپاییها در سرزمینی متعلق به هزاران هزار بومیِ مهربان و بیآزار مرتکب شدند!
کوچکترینشان فقط ۳سال داشت!
#کمال_رستمعلے
بهانهگیری برای فرار از پاسخگویی و مسئولیتپذیری
علی ربیعی، سخنگوی دولت دیروز در روزنامه دولتی ایران نوشت: «روند کاهشی نرخ تورم از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم در سال ۱۳۹۲ تا تکنرخی شدن آن پس از برجام، در چه زمانی روند صعودی یافت؟
دقیقاً پس از آغاز تروریسم اقتصادی. اقتصاد ایران طی سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶، علیرغم مشکلات ساختاری و آسیبهای دور قبلی تحریمها، روند خوبی را نهفقط در مهار تورم که ازنظر رشد اقتصادی و اشتغالزایی طی کرد و آنچه این مسیر را تغییر داد دو شوک بزرگ بود: تحریمهای گسترده در سال ۱۳۹۷ و شیوع کرونا در سال ۱۳۹۸.
هر تصویری از اقتصاد ایران بدون محاسبه این دو شوک بزرگ، نه گویاست نه صحیح... برای رشد و توسعه کشور و بزرگ شدن اقتصاد ایران و ایجاد رفاه بیشتر برای مردم و دستیابی به قدرت اقتصادی در میانمدت نیاز به عبور از مانع تحریمهاست که باید همگان حمایت کنیم در دولت آینده این مسئله حل شود. در همین راستا مانع دیگری چون بلاتکلیفی FATF هم مشکل دیگری است که باید از سر راه دولت برداشته شود.»
☝️ادعای ربیعی درباره دوره اول دولت روحانی در حالی است که وی شهریور ۹۴ بهعنوان وزیر کار در آن مقطع به همراه وزرای اقتصاد، صنعت و دفاع در نامهای مشترک به رئیسجمهور با انتقاد از برخی تصمیمات و سیاستهای ناهماهنگ دستگاهها، هشدار دادند «اگر تصمیم ضربالاجل اقتصادی گرفته نشود، بیم آن میرود که این رکود تبدیل به بحران و آنگاه بیاعتمادی شود که برای زدودن آثار آن شاید مدتها وقت لازم باشد.»
افزون بر این، تورم در آن مقطع به اذعان حامیان دولت، به قیمت رکود مطلق کاهش یافت و شمار زیادی از کارخانهها و مراکز تولیدی تعطیل شد و هزاران کارگر بیکار شدند.
درباره رشد اقتصادی آن مقطع نیز واقعیت آن است که افزایش فروش موقت نفت در آن مقطع درآمد را افزایش داد و در محاسبات خام رشد اقتصادی به چشم آمد اما این رشد به تعبیر کارشناسان حامی دولت (مؤمنی، راغفر و...) «رشد بیکیفیت و بیخاصیت» بود که اقتصاد ما را معتادتر و بیرمقتر میکرد و اتفاقاً تأثیر ویرانگر بر تولید داشت که در معرض واردات بیرویه قرار گرفته بود.
آمریکا همزمان، سرمایهگذاران را تهدید به تحریم میکرد و بر خریداران نفت فشار میآورد تا در فواصل سه تا ششماهه، خرید نفت ایران را کاهش دهند. علت مجال موقت فروش نفت، اثرگذاری بر انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و نیز شرطیسازی و فریب ایران، در جهت احساس نیاز بیشتر به مذاکره بود.
اینکه سخنگوی دولت تصویری از شرایط نشان دهد که واقعی نیست، نه گویاست نه صحیح.
یادآور میشود، خروج آمریکا از برجام پس از آن بود که روحانی در یکی از سفرهای استانی اعلام کرد که «اگر اهداف ما از برجام بدون آمریکا محقق شود چهبهتر!»
بهاینترتیب آمریکا اطمینان پیدا کرد که در صورت خروج، ایران همچنان به انجام تعهدات خود ادامه میدهد. پس دلیلی نداشت که آمریکا برگ خروج از برجام را رو نکند و زیر بار تعهداتش باقی بماند.
از سوی دیگر، روزنامه آمریکایی پولیتیکو از قول موگرینی، مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا نوشت: «حسن روحانی رئیسجمهور ایران به ما اطمینان داده است که ایران از برجام خارج نخواهد شد»(!)
مطلب دیگر اینکه، مدعیان اصلاحات، رشد و توسعه کشور را منوط به برداشته شدن تحریمها و الحاق به FATF جا میزنند در حالیکه 8 سال با شعار رفع تحریم و فرصت سوزی، ارسال پالس ضعف و انفعال و طلبکار کردن آمریکا و اروپای بدهکار و تحمیل سیاست تعلیق و انتظار به اقتصاد کشور موجب تحریم های چند برابری و رکوردهای تورم شدند.
آنها 39 مورد از توصیههای 41 گانه FATF را اجرا کردند اما فشار و تهدید و تحریم بیشتر شد.
نساختن مسکن و عدم هدایت غول نقدینگی به بخشهای مولد ناشی از سوءمدیریت و بیتدبیری دولت است و ربطی به تحریم ندارد. اهتمام دولت به بخش مسکن و هدایت نقدینگی به عرصه تولید میتوانست در تیراژ میلیونی اشتغال ایجاد کند و از تورم بکاهد اما طیف اشرافی غربگرا، آب خوردن مردم را هم به توافق با آمریکا منوط کرد و با بزرگنمایی تحریم، از مسئولیتپذیری فرار میکند.
رشد و توسعه کشور در گرو جابجایی این طیف فرصت سوز و مورد پسند دشمن با مدیران جهادی و انقلابی و باورمند به تواناییهای عظیم ملی است.
حجتالاسلام سیدمحمود نبویان نماینده مردم تهران در ادوار نهم و یازدهم مجلس شورای اسلامی و نایب رئیس کمیسیون اصل 90، در گفت و گو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، به تشریح شرایط فعلی کشور و الزامات حرکت دولت آینده پرداخته است.
مشروح گفتگوی خبرنگار فارس با حجت الاسلام نبویان را در ادامه میخوانید؛
***
* فارس: در انتخابات دوره سیزدهم شاهد بودیم مشارکت مردم نسبت به ادوار گذشته کاهش داشت، هر چند در مجموع مردم مشارکت قابل قبولی را رقم زدند اما این یک واقعیت است که در این دوره با مشارکت کمی مواجه شدیم؛ به نظر شما، علت این کاهش مشارکت مردم و ریشه های مختلف آن چیست؟
نسبت به سوالی که مطرح کردید باید یک تحلیلی شود، به نظر من، مهمترین عاملی که باعث کاهش حضور مردم در این انتخابات شد، وضعیت اقتصادی مردم است؛ یعنی مردم به حدی تحت فشار بودهاند که امید بخشهایی از آنها آسیب دیده است.
اگر مقایسه مختصری داشته باشید میان شرایط الان با سال 92 که این دولت اداره کشور و اقتصاد و سیاست خارجی را تحویل گرفته، معنی این حرف را متوجه میشوید. مثلا قیمت خودرو آن زمان چقدر بود و الان چقدر است؟ پراید که حداکثر 20 میلیون بود، الان 120 میلیون است، قیمت دلار کمتر از سه هزار تومان بود و الان به 30 هزار تومان رسیده است. قیمت مسکن چندین برابر شد، دولتی ها میدانند که کسی نمی تواند در این دوره مسکن تهیه کند، قیمت اجاره مسکن بسیار زیاد شده است. امروز فشارهای اقتصادی برای تشکیل زندگی مردم را کاملاً ناامید کرده و جوان امیدی به تشکیل زندگی ندارد.
همینطور قیمت کالاهای اساسی مثل مرغ، گوشت و میوه یا قیمت آهن، فولاد، لوازم خانگی و ... دست روی هر چیزی بگذارید همین افزایش شدید قیمت را شاهد هستید. کار به جایی رسیده و خروجی دولت فعلی در آستانه تحویل به دولت آقای رئیسی این شده است که از 80 میلیون مردم، دولت آقای روحانی این افتخار را دارد که 60 میلیون معیشتبگیر دارد!
60 میلیون معیشتبگیر به این معناست که از 80 میلیون نفر جمعیت کشور، 60 میلیون را نیازمند کردهاند! این مسئله مهمی است. وضع زندگی مردم را به جایی رساندند که 60 میلیون نفر از مردم تحت فشار اقتصادی هستند!
این دولت در هیچ بعدی در خدمت به مردم موفق نبوده است؛ تنها در یک مورد 100 درصد موفق بوده و هیچ چیزی حتی یک درصد هم کم نگذاشته و آن هم ناامید کردن بخشهایی از جامعه نسبت به نظام و انقلاب بوده و این هنر دولت فعلی بوده است
این دولت در هیچ بعدی در خدمت به مردم موفق نبوده است؛ تنها در یک مورد 100 درصد موفق بوده و هیچ چیزی حتی یک درصد هم کم نگذاشته و آن هم ناامید کردن بخشهایی از جامعه نسبت به نظام و انقلاب بوده و این هنر دولت فعلی بوده است. در این فضا طبیعی است که کاهش مشارکت داشته باشیم. مردم به تعبیر من دل و دماغی ندارند که در انتخابات شرکت کنند، میگویند همه یک جور هستند. هر چند آقای روحانی اصلاً بین مردم نیست؛ با نوع مدیریتی که دارد ارتباطی بین مردم و رئیس جمهور وجود نداشته، به بهانه کرونا یک سال و نیم نه تنها در بین مردم نیست که در مجلس هم حضور ندارد و این ارتباط برقرار نمیشود. وقتی این ارتباط برقرار نمیشود ناامیدی میآید. بنابراین، وضع زندگی مردم مهمترین عامل کاهش مشارکت مردم بود.
در واقع دولت آقای روحانی کاری کرد که عدهای امروز میگویند همهشان (همه مسئولان) یکی هستند و شرکت کنیم فایده ای ندارد و ...؛ البته باید وضعیت مشارکت مردم را هم قدری تحلیل کنیم. در انتخاباتهای گذشته هم هیچ موردی که 100 درصد مشارکت شود، وجود نداشته و این در دنیا هم وجود ندارد. در ایران که بیشترین مشارکت را نسبت به دنیا دارد، در انتخابات ریاست جمهوری میانگین مشارکت بین 80-70 درصد است. یعنی همیشه 20 الی 25 درصد مشارکت نمیکنند که این به هر دلیلی میتواند باشد. در این انتخابات بین 7 تا 10 درصد هم بخاطر کرونا شرکت نکردند.
* فارس: این نتیجه بررسی های دقیق است؟
بله. معمولاً نظرسنجیهای صداوسیما شاید دقیقترین باشد و نظرسنجیهای دیگر هم داریم که در مجموع اینها، حداقل 7 درصد مردم به خاطر کرونا و ملاحظات آن مشارکت نکردند. علاوه بر این، 3 تا 5 درصد از عدم مشارکت هم به دلیل کمکاری و عدم مدیریت و سوءتدبیر در برگزاری انتخابات را هم اضافه کنید.
من مسئول ستاد بودم و در استان مازندران به صندوقها سر میزدم و بعد متوجه شدیم که کل کشور هم همینطور است؛ ساعت 7 صبح زمان شروع انتخابات بود ولی ساعت شروع رایگیری بین 7 تا 11 نوسان داشته و در هیچ حوزه ای ساعت 7 انتخابات را شروع نکردهاند. من ساعت 10:30 سر یک صندوقی در مرکز استان مازندران رفتم هنوز رایگیری شروع نشده بود. استان مازندران یک محیط کشاورزی است و کشاورزان اول صبح که هوا خنک است به دشت میروند تا کارهای دشت و مزرعه خود را انجام دهند، معمولا مردم ابتدا برای رایگیری میروند، اما وق
تی کسی را برای گرفتن رایشان نمیبینند، ظهر بعد از کار کشاورزی با آن خستگی بعید است دوباره مراجعه کنند. چند درصد رأی را با این موارد را از دست دادیم. مواردی هم بود که صندوق سیار نمیرفت. در استان ماندران حدود ساعت 8 شب تماس گرفتند که در برخی روستاهای کوهستانی مثل ونبن که حداقل 100 نفر بوده اند که صندوق سیار برای رایگیری نرفته بود. به صندوق سیار زنگ زدیم، گفتند مسیر کوهستانی است و ما نمیرویم! این موارد یکی دو تا نبوده است.
چند روز پیش در مجلس دوستان از استانهای زنجان، همدان و چند استان دیگر هم این مسئله را مطرح کردند؛ یعنی این یک امر عمومی بود و منحصر به استان ما هم نبوده است.
برخی بهانهتراشی میکنند و میگویند اصلاحطلبان کاندیدا نداشتند و مشارکت پایین بود؛ پس آقای همتی که بود؟ آقای خاتمی رئیس اصلاحطلبان از چه کسی حمایت کرد؟ 15 - 16 گروه اصلاح طلب از آقای همتی دفاع کردند
حالا شما در نظر بگیرید که حداقل 3 درصد مردم به این دلیل مشارکت نداشتند و حداقل 7 درصد هم به دلیل کرونا مشارکت نکردند و در نتیجه 10 درصد مشارکت را از دست دادهایم. حدود 50 درصد مشارکت داشتیم که با این 10 درصد مشارکت به حدود 60 درصد میرسد. به نظر من اگر این کاهلیهای گسترده وجود نداشت مشارکت بالای 60 درصد میرسید.
برخی هم بهانهتراشی میکنند و میگویند اصلاحطلبان کاندیدا نداشتند و مشارکت پایین بود، پس آقای همتی چه کسی بود؟ آقای خاتمی رئیس اصلاحطلبان از چه کسی حمایت کرد؟ 15 - 16 گروه اصلاح طلب از آقای همتی دفاع کردند. همین گروهها مگر از لیست شورای شهر تهران دفاع نکردند؟ خب رای آوردند؟ رای اینها در انتخابات ریاست جمهوری در کل کشور از آرای باطله کمتر بود. باید این مسائل را خودشان توجه کنند.
* فارس: این نکته هم جای سوال دارد که جریان اصلاحات چرا با داشتن مهرههایی مثل آقای عارف که احتمال تائید صلاحیت آنها خیلی بالا بود، مهرههایی مثل جهانگیری را که احتمال ردصلاحیت آنها میرفت، عمداً به میدان فرستادند؟
بله؛ واقعا باید روی این فکر کرد که چرا اینها در چنین مواقعی اینطوری تصمیم میگیرند.
* فارس: فکر میکنید مهمترین چالشهای پیش روی دولت جدید کدام است؟
نکته دیگر، چالشهای پیش روی این دولت است که مردم به آن امید بستهاند که انشاالله مشکلات مردم حل شود. نکته اول این است که ما هرچه بدبختی داریم، از این است که از ابتدای انقلاب تاکنون دولت، قدرت، پول و همه چیز دست تفکر غربگرا و لیبرال و ضدمردم بوده است. اولین دولتی که بعد از انقلاب تشکیل میشود، دولت بازرگان و نهضت آزادی است. نهضت آزادی با تفکر انقلابی چه نسبتی دارد؟ مگر نهضت آزادی نبود که بخاطر تسخیر لانه جاسوسی استعفا کرد؟ این برای دولت غربگرا است. اولین رئیس جمهور بنی صدر است که مشخص است چه تفکری دارد. بعد شهید رجائی است که شهید می شود و بعد مقام معظم رهبری است که میدانیم آن زمان نخست وزیر و رئیس جمهور داشتیم و همه قدرت دست نخست وزیر بود؛ یعنی آقای میرحسین موسوی. بعد از آن 8 سال هاشمی رفسنجانی و بعد 8 سال خاتمی و بعد 8 سال آقای احمدینژاد میآید 4 سال اول آن با تفکر انقلابی میگذرد، اما متاسفانه 4 سال دوم به تفکر غربگراها نزدیک میشود و دوباره 8 سال روحانی سر کار میآید! حالا سوال اینجاست که چه زمانی دولت و حکومت، قدرت و پول و بودجه و نفت و مالیاتها دست نیروهای انقلابی بود؟! فقط 4 سال اول احمدینژاد را سراغ داریم. یعنی از 42 سال انقلاب، نزدیک به 38 سال دست تفکر ضدمردمی، اشرافی و غیرانقلابی و غربگرا بود. هر چه بدبختی وجود دارد زیر سر این تفکر است.
هرجا تفکر انقلابی سر کار آمد، به مردم خدمت کرد. یک نمونه را عرض کنم؛ بزرگترین مصداق و شاهفرد انقلابی تابع ولی فقیه شهید حاج قاسم سلیمانی است. این فرد موفق بود یا خیر؟ در وظیفه ای که به حاج قاسم سپرده شد موفق بود یا خیر؟ حاج قاسم سرباز مردم بود، سرباز انقلاب و مقام معظم رهبری بود. هر جا فرمایش آقا را گوش ندادیم و اصول انقلاب را کنار گذاشتیم، نتیجه بد شد.
حالا اولین چالشی که میخواهم مطرح کنم این است؛ این کسانی که نزدیک به 40 سال همه جای کشور را در دست داشتهاند و همه جا بودهاند، حالا به راحتی خودشان را کنار میکشند و عرصه را به آقای رئیسی تقدیم می کنند که به مردم خدمت کند؟! حتماً اولین چالش بزرگ این است که دسیسه های گوناگونی در انتظار این دولت است؛ لذا مردم به این نکته توجه کنند.
یادم هست سال اولی که آقای احمدینژاد آمد یکباره آهن افزایش قیمت داشت و یکباره همه پول ها به سمت مسکن، ارز و ... رفت.
لذا این چالش بزرگی است که منتظر دسیسه های گوناگون تفکری که 40 سال مملکت را در دست داشت باید بود که براحتی ممکلت را از دست نمی دهند.
کسانی که نزدیک به 40 سال همه جای کشور را در دست داشتهاند و همه جا بودهاند، حالا به راحتی خودشان را کنار میکشند و عرصه