eitaa logo
💓نبض عشق💓
2.4هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
42 فایل
مینویسم ازعشق بین زوج ها❤ مینویسم ازمحبت هایی که‌اساسش عشق به خداست غفلت ازمن بچه مذهبی ست که نگذاشتم دیده شوم کسی 💖عشق‌های‌آسمانی‌ماراندیده‌مینویسم‌تابدانندعشق‌اصلی‌مال‌مابچه‌مذهبی هاست نه آن‌عشق‌های‌پوچ‌خیابانی @yadeshbekheyrkarbala
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق کلید شهر قلب است به شر ط آن که قفل دلت هرز نباشد که با هر کلیدی باز شود❤️ ‌
عِشـــــ♥ــــــقَم… این پُستُ گذاشتم ڪہ بگـــــَم : بیتُو میمیرماااا . . .  می خوام بِگَم : تُو دُنیایِ مَنی . . .  می خوام بِگَم : دوستِت دارَم فَقَط بِه خاطِر خُودِت . . .  می خوام بِگَم : شُدی هـــــَمه ی فِکرَم . . .  می خوام بِگَم : اَگِه یِه روز نَبینَمِت چقَدر دِلَم بَرات تَنگ میشِه . . . می خوام بِگَم : نَبودَنِت بَرام پـــــــ⌛ــــــــایانِ زِندِگیه . . .  می خوام بِگَم : یِه گوشِه چِشاتُو بِه هَمِه دُنیا نِمیدَم . .  می خوام بِگَم : هَر جور کِه باشی دوستِت دارَم . . .  می خوام بِگَم : مِثلِ نَفَسی بَرام اَگِه نَباشی مَنَم نیستَماااا . . .  میخوام بِگَم : هَر شَب با خیالِت می خوابَم . . .  می خوام بِگَم : جایگاهِ هَمیشِگیت تو قَلبِ مَنِه . . .  می خوام بِگَم : حاضِرَم قَشَنگتَرین لَحظِه هام رُو با سَخت تَرین  دَقایِقَت عَوَض کُنَم . . .  می خوام بِگَم : لَحظِه ای کِه تُو رُو میبینَم بِهتَرین لَحظِه زِندِگیمِه . . .  می خوام بِگَم : دَر یک کلام هــــــــــَــــمہ
عشق یعنی گم شدن در یک غزل محو چشمانی شدن در یک مثل عشق یعنی  عاشقی ٬  دلدادگی گرم آغوشی  شدن در سادگی عشق یعنی خیس دلتنگی شدن دست در دستان یک رنگی شدن عشق  یعنی  نیمه  شبها  سوختن مثل  شمعی  از فراق  افروختن عشق یعنی لحظه های عا شقی روز و شب ها در پی دلدادگی عشق  یعنی  اشک  یعنی انتظار لحظه  لحظه  بی قرار و بیقرار عشق یعنی بوسه بر یک عشق پاک بر وفا داری٬ محبت٬  سینه چاک عشق  یعنی  عهد  بستن  تا  ابد بر  سر  پیمان  نشستن  با  خرد عشق یعنی چون منی سنگ صبور از  تمام  بی  وفایی ها  به  دور
شبِ دلگیر پر مخاطره بود آسمان بغض بی امانی داشت گوییا در تبلور مهتاب شام غم قصد روضه خوانی داشت نیمه شب بود آرزویش را لابلای قنوت نجوا کرد یاد کل مدافعان حرم شبنم اشک خود هویدا کرد لرزه افکند بر شیاطین با رجز حیدری و فاطمی اش دشمن از سایه اش هراسان بود چه رسد از جدال قاسمی اش لرزه انداخت بر تن عدوان یل و اسطوره ی شجاعت بود با تمام رشادتش سردار در پی جرعه ی شهادت بود شوق رفتن میان چشمش بود ذکر زینب به روی لبهایش اشهدش را که خواند هدیه گرفت گل سرخی ز دست مولایش گوییا در وداع آخر او شهدا آمدند استقبال قتلگاهش گریز روضه ی سخت در هیاهوی شیب یک گودال بین آن هجمه های آتش و دود دست سردار تا ز تن افتاد یاد سقای تشنه لب آنجا در کنار برادرش جان داد خودمانیم لحظه ی اخر نزْدِ خواهر که دست و پا نزده تن او نیزه زار دشت نشد مادر خویش را صدا نزده خودمانیم لحظه ی آخر خم نشد از غم کسی پشتش یا به یغما نرفت اموالش مانده انگشترش به انگشتش او علمدار رهبرش بودو پشت رهبر خمید از غم او انقلابی به پاشد از سردار بعد از آن ماجرای ماتم او
حسین فردوست یکی از ۵نفر آدمی است که در طول حیات محمدرضا پهلوی بیشترین حشر و نشر را با او داشته است. ✖️فردوست، رئیس دفتر ویژه اطلاعات شاه، قائم مقام ساواک و رئیس سازمان بازرسی شاهنشاهی بوده است. او میگوید: ❌«فساد مالی در نظام سلطنتی اینقدر زیاد بود که ما دیدیم اگر به همه آنها بخواهیم رسیدگی کنیم، ده هزار کارمند لازم داریم. گفتیم پس فقط به رقم های بالای صد میلیون تومان رسیدگی کنیم. میگوید با این وجود ، تعداد پرونده ها به ۳۷۵۰ عدد رسید! که معلوم نشد کسی به آنها رسیدگی کرد بالاخره یا نه » ✖️توجه کنید که صد میلیون تومان آن موقع یعنی چه، ✖️یعنی ۱۴ میلیون دلار برای یک پرونده و به قیمت امروز ۱۷۰ میلیارد تومان ، ✖️یعنی در مجموع ۵۳ میلیارد دلار پرونده اختلاس و رانت و فساد وابستگان به سلطنت زیر دست رئیس سازمان بازرسی شاهنشاهی بوده است! ✖️وقتی میگوییم ۵۳ میلیارد دلار، باید به تورم جهانی هم توجه داشته باشیم، ✖️باید بدانیم که با ۵۳ میلیارد دلار آن سالها میشد کارهایی کرد که الان با ۴-۵ برابر آن نمیشود ✅️ با کیلومتر 5 در سریعترین زمان ممکن به روز ترین باشید👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1174995105C7610a9c90e
لذت مرگ، نگاهی ست به پایین کردن بین روح و بدنت فاصله تعیین کردن نقشه می‌ریخت مرا از تو جدا سازد شک نتوانست، بنا کرد به توهین کردن! زیر بار غم تو داشت کسی له می شد عشق بین همه برخاست به تحسین کردن آن قدر اشک به مظلومیتم ریخته ام که نمانده است توانایی نفرین کردن با وفاخواندم ات از عمد که تغییر کنی گاه در عشق نیاز است به تلقین کردن "زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست" خط مزن نقش مرا موقع تمرین کردن! وزش باد شدید است و نخ ام محکم نیست! اشتباه است مرا دورتر از این کردن
تو كيستی كه پراكنده در هوای منی تنيده‌ای به وجودم ولی سوای منی كجای زمزمه‌هايم كجای حادثه‌ای كجا بجويمت ای جان كه ناكجای منی گره زدی به نگاهت كلافِ چشم مرا به اين گره‌زدنت هم گره‌گشای منی در اين هجوم سياهی كه ماه پيدا نيست چه باكم از بيراهه كه روشنای منی كسی شبيه تو در من مرا به دريا برد رسيده‌ام به يقين اين‌كه ناخدای منی سؤال كرده‌ام عمری چرا چرا و اينک تويی كه پاسخ صدها چرا چرای منی ولی سؤال بدون جواب مانده‌ی من! تو ای غريبه كه هستی كه آشنای منی
اغراق نمی‌کنم اگر نبودی از تنهایی و از تأسف می‌مُردم...
سرمایه ی عشق و شور تقدیم تو باد بی مرز ترین حضور تقدیم تو باد ای آنکه در انتظار مهدی هستی دوران خوش ظهور تقدیم تو باد
جای دوری خانه‌ای زیبا بنا خواهم نمود روبرویش دشتی از گل را به پا خواهم نمود یک طرف از اطلسی‌های بنفش و نیلگون یک طرف را مملو از گلپونه‌ها خواهم نمود ساحل آرامشم را از تن عریان تو بر لب دریای جانم مبتلا خواهم نمود روی شن‌ها نام زیبای تو را با خط خوش می‌نویسم ممتد و یک سر صدا خواهم نمود آسمانی غرق در رنگین کمان خواهم کشید رنگ‌هایش را به پای تو فدا خواهم نمود می‌نشینم منتظر تا که بیایی از سفر تا بیایی گفتگوها با خدا خواهم نمود
هرکس که مرید حاج قاسم بشود او چشم امید حاج قاسم بشود شاید ز شب مرگ رهایی یابد یک روز شهید حاج قاسم بشود
صد کوهِ غم بر سینه ی کرمان نشسته صد درد،بر قلب مسلمانان نشسته وقتش شده چون شیر بردشمن بِتازد این گربه که بر نقشه ایران نشسته