فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂هیچگاه ناامید نشو
اگر همـه درها هم به رویت
بسته شوند🍁🍂
سرانجام او🧡
کوره راهی مخفی را که
از چشم همه پنهان مانده،
به رویت باز میڪند...🍁
حتے اگر هماکنون
قادر به دیدنش نباشی🍂
بدان که در پس گذرگاههاے دشوار،
باغی پرنور و زیبا قرار دارد…🍁
شڪر ڪن...🍁
پس از رسیدن به خواسته ات
شڪر ڪردن آسان است!🍁
بنده آن است ڪه حتی
وقتی خواسته اش محقق نشده،
شکر گوید...🧡🍁
دوستی میگفت اگه چهره واقعی یه مرد رو میخواید بشناسید باهاش بیرون نرید، ازش بخواید رانندگی یادتون بده و ببینید چی میشه:)))
》قال رومینا《
°•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•°
♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]•
✯
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
@nabzeshgh
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
نبض عشق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁اغلب مردم فکر میکنند
زندگی شبیه به میدان جنگ است
♥️در صورتی که زندگی
بازی داد و ستد است...
🍁هرچه بکاری...
همان را درو میکنی
ای روزگار چرخ نزن بر مدار عشق
خوبی نمانده است و بد از بد گذشته است!
#صفيه_قومنجانی
°•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•°
♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]•
✯
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
@nabzeshgh
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
نبض عشق
در خودم گم شدہ بودم، تو صدایم ڪردی
عاشقم ڪردے و ڪشتے و رهایم ڪردی
عشق پیش از تو فقط دلهرہ اے زیبا بود
حس بیدارے اگر بود ولے رویا بود
در هواے تو نفس تنگ شود، باڪے نیست
آسمان گرچہ زمین گیر شود، خاڪے نیست
زهر در جام بریزے، بہ عطش مے نوشم
جامہ اے را ڪہ بہ آتش بڪشے، مے پوشم
آن ڪہ در راہ تو رفتہ است، ڪجا برگشته
عاشقے ڪردہ اگر با تو، چرا برگشته
چشم تو بادہ ترین جام حلالے است ڪہ هست
در مقامے ڪہ همان حال محالے است ڪہ هست
پر من سوخت ڪنار تو و پرواز شدم
عجز بودم، تو مرا ڪشتے و اعجاز شدم
گفتنے نیست فنایے ڪہ سر آغاز بقاست
دیدنے هست بقایے ڪہ سرانجام فناست
#افشین_یدالهے 💐
°•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•°
♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]•
✯
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
@nabzeshgh
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
نبض عشق
هم رویٍ دست و پای گل و خار می نشست
هم رویٍ قد و قـــامتٍ دیـــوار می نشست
با قلب ٍکوچکش، دل ٍخیلی بزرگ داشت
با آنکه خواب رفته و بیدار؛ می نشست
اندازه ی زمین و زمان، حرفٍ خوب داشت
جایی که سقف بر سرت آوار، می نشست
اهلٍ گلایه کـــردن و دوز و کلک نبود
هر چند با اهـــالی بـــازار مــــی نشست!
بــا کوچک و بـــزرگ بــــلد بـــود دلبـــری
با هر بهـانه ای کم و بسیار ، می نشست
چشم مرا به دیــــدنٍ دنیا بــــزرگ کرد
وقتی بروی چشمٍ تَـــرم، تار می نشست!
آنقدر مهربان و عزیز و صــــبور بود
چون کودکی که تشنه ی دیدار می نشست
این یارٍ مهربان که به شیرین زبانی اش
معروف گشته بود و به تکرار می نشست
این یارٍ مهربانٍ گل اسمش کتاب بود
#یادش_بخیر، رویٍ لب یار می نشست
#صفیه_قومنجانی📝
°•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•°
♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]•
✯
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
@nabzeshgh
╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋
نبض عشق