eitaa logo
🌹175نفر🌹
3.4هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
9.8هزار ویدیو
48 فایل
شهیدان شفاعت یاد شهدای غواص دست بسته ارتباط با مدیر کانال : https://eitaa.com/Hami175
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 سمیۀ کردستان 🔶 لیلا فاتحی کرجو روز دوشنبه بود؛ در روزهای سرد دی ماه ۱۳۶۰ ناهید بیمار شد به طوری که باید دکتر می رفت. من در حال شستن رخت بودم. قرار شد او برود و من بعد از تمام شدن کارم، پیش او بروم. درمانگاه در میدان آزادی سنندج بود. نیم ساعت بعد کارم تمام شد و به سمت درمانگاه رفتم. مطب تعطیل شده بود. دور و برم را گشتم. خبری از ناهید نبود. به خانه برگشتم. مادرم مطمئن بود که اتفاقی نیفتاده است. با اطمینان از پاکدامنی دخترش می گفت: حتماً کاری داشته است، رفته دنبال کارش، هر کجا باشد برمی گردد؛ دختر سر به هوا و بی فکری نیست. مادر به من هم دلداری می داد. شب شد، اما او برنگشت. فردا صبح مادرم به دنبال گمشده اش به خیابان ها رفت. از همه کسانی که او را می شناختند پرس و جو کرد. از دوستان، همکلاسی ها، مغازه دارها و … پرسید. تا اینکه چند نفر از افرادی که او را می شناختند، گفتند: ناهید را در حالی که چهار نفر او را دور کرده بودند، دیده اند که سوار مینی بوس شده است. مادرم، راننده مینی بوس را که آنها را سوار کرده بود پیدا کرد و از او درباره ناهید پرسید. راننده اول می ترسید اما با اصرار مادرم گفت که: آنها را در یکی از روستاهای اطراف سنندج پیاده کرده است. مادرم، با کرایه قاطر یا با پای پیاده، روستاهای اطراف را گشت، اما او را پیدا نکرد. پس از ربوده شدن ناهید، مرتب نامه های تهدید کننده به خانه ما می انداختند، زنگ خانه را می زدند و فرار می کردند. در آن نامه ها، خانواده را تهدید کرده بودند که اگر با نیروهای سپاه و پیشمرگان کُرد همکاری کنید، بقیه فرزندان تان را می دزدیم یا اینکه می نوشتند شبانه به خانه تان حمله می کنیم و فرزندان را جلوی چشم مادرشان خواهیم کُشت. زمان سختی بود. بچه ها سن زیادی نداشتند. مادرم هم باردار بود. اضطراب و نگرانی در خانه حاکم بود. مادرم همه جا را می گشت تا خبری از ناهید بگیرد. مادرم در زمستان سخت و سرد کردستان به همه جا سر می کشید، گاهی بعضی از فرصت طلبان از او مبالغ زیادی پول می گرفتند تا آدرس یا خبری از ناهید به او بدهند و آدرس قلابی می دادند. خیلی او و خانواده اش را اذیت می کردند. او تمام شهرهای کردستان را به دنبال ناهید گشت، اما اثری از او پیدا نکرد. سقز، بوکان، دیواندره، مریوان، آبادی های اطراف شهرهای مختلف، هر کجا که می گفتند کومله مقر دارد، می رفت. نیروهای پاسدار هم از اسارت ناهید خبر داشتند و آنها هم به دنبال ناهید و دیگر اسرا می گشتند. خبر به ما رسید که کومله ها، موهای سر ناهید را تراشیده و او را در روستا می گردانند. شرط رهایی ناهید را توهین به حضرت امام قرار داده بودند اما ناهید استقامت کرده و در برابر این خواسته آنها، شهادت را بر زنده بودن و زندگی با ذلت ترجیح داده بود. مردم روستا، در آن شرایط سخت که جرأت دم زدن نداشتند، به وضعیت شکنجه وحشیانه این دختر اعتراض کرده بودند. بعد از مدتی به آنها گفته شد، او را آزاد کرده اند. ناهید فقط ۱۶ سال داشت؛ او را به شدت شکنجه کرده بودند. موهای سرش را تراشیده بودند. هیچ ناخنی در دست و پا نداشت. جای جای سرش کبود و شکسته بود. پس از شکنجه های بسیار او را در آذر ماه ۱۳۶۱ زنده به گور کردند. ✍️ ناهید فاتحی‌ کرجو در تاریخ ۱۳۴۴/۴/۴ در شهر سنندج به دنیا آمد. پدرش محمد از برادران اهل سنت و از پرسنل ژاندارمری بود و مادرش سیده زینب، شیعه و خانه‌ دار. جنازه ناهید پس از ۱۱ ماه در روستای هشمیز پیدا شد و پس از انتقال به تهران در بهشت زهرا دفن گردید. 📚 نوید شاهد (پایگاه اطلاع رسانی فرهنگی جهاد و شهادت)، ۱۳۹۱/۲/۳،نحوه شهادت شهید ناهید فاتحی 📢 ➕ به کانال بپیوندید👇 کانال🌹175نفر🌹 @nafar175
♦️این جمهوری اسلامی نخواهد بود که سقوط خواهد کرد بلکه این استکبار جهانی و صهیونیزم است که سقوط خواهند کرد به فضل و مدد الهی 🌍 🌐
✨پروژه کشته سازی مثل آب خوردن اتفاق میوفته!!! 🔸اسلحه های غیرمتعارف تروریستی ، مخصوص اغتشاشات شهری 🔸گروه های تروریستی پشتیبان کننده اغتشاشات اخیر ، سلاح های مخصوص ترور کور و کشته سازی در شورشها را دست داعشیان داخلی رسانده اند تا با ریختن مردم بیگناه ، آتش شورش را شعله ور نگه دارند 🚫 خطر🚫 در تجمعات حتی به عنوان تماشاچی هم حضور پیدا نکنید
🎥امام حسین فرموده به مادر آرمان بگو؛ خیالش راحت باشه؛ پسرش تو بغل من بوده
📌 " رفیق، گر تو رسیدی، سَلام ما را هم برسان..." 🔹️ محبت و رفاقت شهدا به روایت حاج حسین یکتا: بهت بگم اونجا(توی جبهه) چه جوری بود؟! ◇ می‌دیدی می‌رفتن توی بیابون باهمدیگه قبر کنده بودن! ◇ می‌دیدی می‌رفتن یه‌جایی سجاده پهن می‌کردن، باهمدیگه نماز می‌خوندن؛ ◇ می‌دیدی دوتایی باهمدیگه زیارت عاشورا می‌خونن؛ ◇ می‌دیدی دوتایی باهمدیگه دارن قول و قرار می‌ذارن. ◇ می‌دیدی که عه! ؛ باهم صیغه عقد اخوت و برادری خوندن... ◇ می‌دیدی که مرگ بازیچه بود براشون و شهادت تو مشتشون بود و... 🔹️ صبحانه ای با شهدا
صحبتهای امروز سردار حسن زاده فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران راجع به فتنه اخیر. نکات خوبی را مطرح کردند. خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی مهم در فهم رفتار مسؤلان نظام
..........................................،.................. همسنگر می پذیرد یادبود ۱۷۵شهید غواض وخط شکن دست بسته کانالی متفاوت کانال🌹175نفر🌹 @nafar175
همه دعوتید
حامی: کانال🌹175نفر🌹 @nafar175
🔰 پیامبر رحمت صل الله علیه و آله: عشق به وطن؛ نشانگر ایمان است. 📚الخزائن، صفحه ۴۸۷ 🌍
🎥 استفاده قطری ها از میزبانی جام جهانی برای تبلیغ حجاب و گرایش به اسلام در بین طرفداران تیم‌های مختلف 🌍
🎥 کشف حدود ۶۹۰۰ سلاح‌های جنگی و کشنده در شهر‌های مختلف توسط مرزبانی فراجا
متوهما خبر ندارن نظام تا الان باهاشون بازی‌بازی کرده اونم با ساچمه و تیر پلاستیکی! اخه الدنگ! سپاهی که موشک هایپرسونیک میسازه و امریکا رو از منطقه بیرون میندازه انداختن شما از کوچه به پس‌کوچه و بن‌بست که براش کاری نداره شما از مرز عقلانیت عبور کردید و هیچ وقتم بهش برنمیگردید  قاسم پروینی 🌍
🎥 جزئیاتی از دستگیری تیم انتحاری که قصد انفجار بمب در اماکن مذهبی شهرقدس را داشتند
رقص خون مصی علی نژاد
دستگیری دانشجونما‌های اغتشاشگر در دانشگاه کردستان پس از دستگیری این افراد، تعدادی سلاح، بطری‌های بنزین و کوکتل مولوتوف هم کشف شده است 🌍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴کشور در حال پاکسازی است،کمی صبر کنید! 🔹پاکسازی های گسترده در کشور نیاز به پشتیبانی مقامات ارشد کشور و موافقت رئیس شورای عالی امنیت ملی دارد. تاکنون بارها اعلام شده لکن موافقت لازمه اخذ نشده بود؛ چرا که این پاکسازی های گسترده بعضا بسیار سنگین و هزینه ساز خواهد بود. 🔹پاکسازی های گسترده امنیتی در سطوح مختلف در کشور آغاز شده و هسته‌های خاموش و شبکه های ضد امنیتی در حال شناسایی و انهدام هستند 🔹نفوذی ها و مرتبطین با سرویس‌های خارجی و سرپل های ارتباطی آنان در کشور و خارج نیز شناسایی و تحت رصد قرار می گیرند. 🔹زمانی که گروهک ها و شبکه های تروریستی و ضد امنیتی در معرض خطر قرار می گیرند غالباً وارد فاز انتحاری می شوند و ممکن است دست به هر اقدامی بزنند. 🔹ملت بزرگ و عظیم الشأن ایران با بردباری و صبر و استقامت در سختی ها و دوران فتنه، همیشه پیروز میدان ها خواهد بود. ◀️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😍 بازم از این دخترونه ای ها ♥ این بار از قم 😊 ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
❍اســـتادیـــوم ‌و ‌زنـــان ⊹ اگر‌فضا‌براۍ‌حضور‌زنــان‌فراهـــم‌بشود، مشڪلی‌نیست‌زنان‌به‌استادیو‌م‌بروند . . ⊹ ▫️ ▪️ ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✅
جهاد تبیین توسط استاد رصاپوراز وقایع کشور هم باهم شرکت کنیم
. *🕊️ عجیب‌ترین پیکری که دشمن بعثی را مبهوت کرد !* *شهیدی با دست مصنوعی در قلب میدان نبرد ...* *🌼 والله ان قطعتمو یمینی ...* *🌹 شهدا شرمنده‌ایم
. *آوازشان آواز بود آنان كه رفتند* *پروازشان ، پرواز بود آنان كه رفتند* *چشمانشان مثل شقايق ، مثل خورشيد* *در محضر گـُل ، باز بود آنان كه رفتند* ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴شهادت مأمور مدافع امنیت در بانه،، 🔹سرهنگ دوم تورج اردلان پنجم آبان در اغتشاشات بانه بر اثر پرتاب سنگ اغتشاشگران از ناحیه سر مجروح و برای مداوا به بیمارستانی در تهران انتقال داده شد که ظهر امروز به شهادت رسید. 🔹قرار است اعضای بدن این شهید مدافع امنیت به بیماران نیازمند اهدا شود.
چه بی ادعـــا رفتند و ما چه با ادعا زندگـــــی را سرگردان ڪرده ایم ...
ده ثانیه تا شهادت ..شلیک عملیات بدر منطقه هور به روایت حامی بعداز یک نبرددرساحل واطراف ساحل وانهدام یکی یکی از سنگرهاوخوشحالی من وشهید مرادخانی درانهدام سنگر پدافندی که از ساحل بسمت ما شلیک میکرد دریک سنگر جان پناه گرفتیم حجم آتش بحدی بود که قدم به قدم هم نمی تونستیم جلوبریم به مرادخانی گفتم ما که به وظیفه عمل کردیم دوش به دوش نیروهای پیاده خط راشکستیم یادته قبل از عملیات بما چه گفتن برگردیم نیروهای موج 3 ومهماتها وارزاق وووو ...راباید انتقال بدیم رفتیم بسمت قایق دیدیم قایق های ما هردو در تلهای انفجاری گیرگرده وشناور آنقدر ترکش خورده دیگر قابل استفاده نیست به شهیدمرادخانی گفتم بریم جلو پیش بچه ها کمک کنیم وصبح بریم اسکله شناوری جدید تحویل بگیریم بسمت سنگرحرکت کردیم چندین شلیک ازبغل نیزار برای ماشلیک شد ولی خفیف میدونستیم باسلاح سبک مانند کلت بود رفتم داخل همان سنگر که مجروحین هم زیادبود توآتش سنگین دشمن هرموقع تصمیم گرفتیم خارج بشیم ازسنگرهر ده ثانیه یک اتفاق ویایک نفر جلو سنگر میافتاد به زمین به اتفاق می رفتیم مجروح وشهید رابه سنگر انتقال میدادیم چند بارتکرار این بار بیرون سنگر یکدفعه نگاهمان بسمت چپ سنگر بود ومتوجه شدیم کنار سنگر ما ازداخل نیزارهمانجایی که برای ماشلیک شدبه سمت نیروها درحال رفت امد شلیک میشه مجروح آخر راانتقال دادیم به مرادخانی گفتم بریم بیرون واز پشت سنگر به سمت نیزار اگر پیدانکردیم لااقل به موضع ان شلیک میکنیم باحرکت ما از یک سو ویک بسیجی از سوی دیگر عراقی بعثی راتو محاصره وزنده دستگیرش کردیم وآن بسیجی سلاح کلت کمری را از دستش گرفت واورابسمت کناررساحل راهنمایی کردیم وحد اتش انقدرزیاد بود کنترل وهدایت این برای مامشکل بوداودقایقی پیش کنار سنگر ما همه بچه ها رااز نزدیک هدف قرار میدادکه از پشت وداخل نیزارها به بچه ها شلیک میکردبچه ها یامجروح ویاشهید می شدند و بعثی که مادیدیم 5 برابر ما وزن و هیکل داشت هر لحظه فکر کردیم بااین هیکلش بایک حرکت مارا خلع سلاح می کنه امدیم دست پایش راببندیم دیدم حرکات مشکوکی وقسط دارد اقداماتی انجام دهدمرادخانی گفت حامی سریع بیا عقب فکر کنم سلاح دیگری داشت نگاه کن کمرش را عربی هم بلد نبودیم تا بیایدبسمت ماحرکتی بسمت ما انجام بده مرادخانی گفت بزن بزنش باهم شلیک کردیم واورابه درک واصل کردیم صبح شد از کنار سنگر به اتفاق مرادخانی می گذشتیم گفتم مرادحانی نگاه کن درجه هایش راچندین ستاره ویک عقاب گفتم بابا این بعثی بود که دیشب تک تک بچه های ومارااز لای نیزارشکار میکرده پس حقش بود وبعداز ده روز که رفتیم پادگان مسجدلشگر 5 نصر اخبار نتایج عملیات رااعلام میکرد جنازه اون بعثی رانشان داده گفت یکی از فرماندهان لشگر بعث توسط رزمندگان به درک واصل شد وانجا به مرادخانی چشمک زدم گفتم یاعلی گل کاشتیم وباز هم ماماندیم ثانیه های شهادت