ادامه روایت عملیات کربلای ۵👇

🌷 175 نفر🌷 به استحضارهمسنگران مجازی برسانم خاطرات ارائه شده از مشاهدات عینی اینجانب است در یگان دریایی لشگر ویژه 25-کربلا یقینا ناگفته های مهم و حماسی این عملیات خیلی فراتر در زاویه های گوناگون است عملیات کر بلای. 5 شلمچه سال 65 مطالب رابا تصویر وصوت رادرادامه مطالب گوش دهید 🌹به روایت حامی نبرد سخت درخطوط مقدم ادامه دارد گردان به گردان تیپ به تیپ لشگرگارد ریاست جمهوری عراق بسمت خطوط دفاعی ما ونبرد نزدیک وگردان حمزه هم بخوبی دراین آتش تهیه مقاومت کرده

بچه های گردان حمزه گل کاشتند یگان به یگان عراقی بعثی که گله به گله به خاکریز خودی ما نزدیک میشدن اطلاع پیدا کردم آقای سید میرصادق جعفری که اون موقع ریزه می زه هم بود ولی زرنگ دلیر بود اوبا تیر بار خود دسته به دسته عراقی ها تا قبل از خاکریز انها را درو میکرد وجنازه هایشان پشت به پشت انباشته میشد

مسیر اسکله تا سراه مرگ وخط اول تواین گلوله باران انبوه ماشین وتجهیزات زمینگیر وکسی جرعت نداشت یک ماشین از سرراه یا سر راه شهادت عبور کنه تانگها مستقیم گلولهای خمپاره دقیق روی سرراه شهادت از دیدبانها خبر گرفتم تانگها عراقی قابل شمارش نیست وژنرال ماهر عبدالرشید فرمانده سپاه هفتم خودش تومیدان بود

انهدام تانگها وارایش به ارایش تانگها یعنی نبر د تن وتانک اقای نقی امیراسماعیلی نقل می کرد عراقی ها انقدر جلو‌امدند انقدر اتش روی خاکریز ما ریختند تا جای که مهمات ما تمام شده با کلوخ بجای نارنجک پرتاب بسمت عراقی ها و با فریب بعداز خیز رفتن انها بالای سرشان می بستیم انها رابه رگبار که خیلی تلفات دادند وهمه با وحشت فرارمیکردند وخطوط باعنایت خانم حضرت زهرا س حفظ شد

الحمدالله اتش توپخانه و خمپاراندازها مینی وکاتی شا وهوانیروز هم گل کاشتن و ماشین جنگی ماهرعبدالرشید را درهم کوبیدن

الحمدالله اتش توپخانه و خمپاراندازها مینی وکاتی شا وهوانیروز هم گل کاشتن و ماشین جنگی ماهرعبدالرشید را درهم کوبیدن

از سنگر امدم بیرون اعلام شیمیایی کردن عراقی ها هیچ‌راهی در پاتک نداشتند ومجبور به شلیک گلوله های شیمیایی

🌷 175 نفر🌷: ماسکم رابرداشتم بصورتم زدم وای خدایا خود کمک کن ماکس رادوباره از صورت برداشم به این طرف وان طرف اعلام میکردم شیمیایی انهای که در سنگرها یا جان پناه ها خوابیده بودن از خستگی دیشب بیدارشان. کردم ماسک تان رابزنید شیمیایی شیمیایی.. ابدان مطهر ومجروحین هم باز زیاد شده اینبار بچه های لشگر۴۱ ثارالله و۲۷محمد رسول الله بیشتراست اسکله لشگر ۲۵ جدای از ترابری خود این دو لشگر راماهم کمک میکردیم نشستم بالای سنگرم از افق خطوط وانفجارات را نگاه می کردم یک نفر امد جلوگفت اب بسته بندی بفرستید خط بچه ها اب ندارند اشکم جاری شد گفتم اینجا کربلاست وشیمیایی زدن بچه ها حتی نمیتونند اب بخورند ویاد پیرغلامان مسجد مان زمزمه می کردم سقای دشت کربلا ابوالفظل... ا ین داستان ادامه دارد هرشب این صوت را گوش کنید👇

یاد تشنگان لب آب عملیات کربلای ۵

برای ما شب وروز معنایی نداشت شبها هم روز بود هواپیماهای عراقی نوبت به نوبت شب گلوله های منور از آسمان وزمین می ریختند اسمان شلمچه را روشن میکردند کر بلا اینجاست کربلای 5- تمرین عاشوراست با ما باشید شبها تو کانال روایت عملیات کربلای 5 👇👇👇👇👇 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه۰ شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 دعوت کنید آدرس رانشر دهید

۱۷۵ بازم دلم گرفته بازم میخوام ببارم .. سلام من به جایی ک میده بوی خون شهیدان🌷 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه۰ شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 دعوت کنید آدرس رانشر دهید

منتظر نظرات شما هستیم دررابطه با خاطرات شبهای کربلای ۵

آدم برکتی باشید ... روایت زیبا راببینید 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه۰ شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 دعوت کنید آدرس رانشر دهید