حامی:
دیدم یکی از بچه ها صدایم میزند
که داخل سنگر یک نفر کارداره شمارا
بخود گفتم حاجی خوابیده
رفتم داخل سنگر دیدم حاجی بیدار
گفتم نخوابیدی
گفت خوابم نمیگیره
راستی از فریدونکنار چه خبر
ونگران شهر بود
گفت خیلی ناراحتم بخاطر اختلافات
دوگروه مذهبی درشهر
گفتم حاجی خودته ناراحت نکن
حل میشه این اختلافات ونظرات
همیشه هست
گفت برای مردم شهرم نگرانم
من مردم ام را دوست دارم
مردم خوب ومذهبی هستند
نباید این اختلاف حتی جزعی هم باشد
گفت امان از این رورگار
امان. امان
یا الله گفت تشکر کرد
سوارموتور شد رفت
حاج حسین در صحنه پیکار هم بیاد
ونگران مردم بود وبیادمردم
دوتا از قایقهای ما که براثر بمباران اسکله در کنار ساحل اروند
از اسکله رها شد
واب با خود برد
منم راهی اسکله چند تا از لشکرها وجهاد شدم در نهرهای دیگر
تا یک سوال کنم اکثر قایق های لشگر
باشماره ویا 2۵ یا کربلا نوشته بود
وبااعلامتها قایق خود رامیشناختیم
در برگشت دلم نیامد شلوغی ایستگاه صلواتی منم ام که گرسنه ام بود
استفاده نکنم جایتان خالی
منم دلی از این شکم زدم توای شلوغی
راهی اسکله ابوفلفل شدم
گلوله های فرانسوی عراقی ها
نهر ابوفلفل را زیر اتش گرفته بود
متاسفانه یکی از منبع بنزین ما که کنار تعمیرگاه قبل از ساختمان اطلاعات دچار حریق شد
سریع خدروی که بار گیری کرده بود
اب هم در حال جزر شدن بود از نهر خارج کردم
عملیات بارگیری خدرو از کارهای
مهم وسخت ما در ترابری اروند بود
به استحضار مخاطبین برسانم
دراین روایتها فقط منظور اینجاب
از اقدامات کمتر مطرح شده درعملیات وعبور از اروند وفعالیت یگان دریایی میباشد وصحنه های نبرد تن وتانگ و
حماسه های دیکر انشالله از زبان
رزمندگان وفرماندهان در زاویه های گوناگون
این روایت ادامه دارد
#صبحتبخیرمولایمن
در غم هجر رُخ ماه تو، در سوز و گُدازیم
تا به کی زین غم جانکاه، بسوزیم و بسازیم؟
🖊امامخمینی(ره)
🏝به امید سپیدهی سبزی که
در پرتو ظهورتان
چشم بگشاییم
و زمین را
آیینه بارانِ لبخند ببینیم
و صدای خندهی کودکان
و آواز مرغان شادی
و هلهلهی فرشتگان،
زمین را پر کرده باشد
و ما اندوه را برای همیشه
فراموش کنیم
به همین زودی ...
به همین نزدیکی ...🏝
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان