فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊پاسخ #شایعه!؟
📺در فضای مجازی فیلمی در حال پخش است که در آن فروشنده؛ سیب زمینی را با خاک کیلویی ۴۵۰۰ هزار تومان به خریدار می فروشد و می گوید"نمی خوای نخر".
🚨این در حالی است که این فیلم ساختگی بوده و برای شوخی گرفته شده است.
🔲 @nafastazeh 🔲
🌿🌿🌿🌿🌿
✨🌸✨ هفت جمله مهم :✨🌸✨
👈1- با گذشته تان صلح برقرار کنید تا زمان حال شما را تباه نکند.
👈2- آنچه که دیگران درباره شما فکر می کنند اهمیتی ندارد.
👈3- زمان همه چیز را التیام می بخشد، کمی زمان دهید، فقط مقداری.
👈4- هیچ کس دلیل خوشبختی شما نیست مگر خود شما.
👈5...- زندگی خود را با دیگران مقایسه نکنید، شما درک درستی از ماهیت زندگی آن ها ندارید.
👈6- خیلی زیاد فکر نکنید، ندانستن پاسخ همه پرسش ها اشکالی ندارد.
👈7- لبخند بزنید، چرا که شما صاحب همه مشکلات دنیا نیستید..........!
🔲 @nafastazeh 🔲
اینکه برای حفظ سرمایهت ارز و طلا میخری یه جورایی قابل توجیهه ولی اینکه چند برابر مایحتاجت اقلام خوراکی احتکار میکنی در خوشبینانه ترین حالت شایسته اینی که بری هند بپرستنت
🔆| #طنزیـــــنه_سیاسے
🔆| @nafastazeh
🔰 بازخوانی ماجرای دیدار فرنگیس حیدرپور شیرزن کرمانشاهی با رهبر انقلاب
👈 در روز ورود آیتالله خامنهای به گیلانغرب؛ ۲۳مهرماه ۱۳۹۰
🔻 سال ۵۹ است. عراقیها از مرزهای ایران رد شدهاند و شهر، خالی از سکنه شده است. خانمی که چند دقیقه پیش هشت نفر از اقوامش جلوی چشمش شهید شدهاند، با پدرش به روستا آمده تا کمی آذوقه بردارد و برگردد به کوههای اطراف. اما با سه نیروی اشغالگر بعثی برخورد میکند. پایان این ماجرا، یک جسد بعثی است و یک اسیر بعثی و یک بعثی دیگر که فرار کرده و زنی که تمام این کارها را با یک «تبر» انجام داده است و حالا دارد سرباز بعثی اسیر شده و تمام تجهیزات همراهش را تحویل پاسداران انقلاب اسلامی میدهد.
🔹️ حالا بیش از ۳۰ سال از آن روز گذشته و «فرنگیس حیدرپور» شده است نماد زنان شجاع ایرانی. مجسمهاش را با همان تبر معروفش در میدان شهر گیلانغرب نصب کردهاند؛ هرچند خیلیها، اسم این نماد کشورشان را نمیدانند و او را به نام «خانومِ تبری» میشناسند. او در شهرش معروف است به «فرنگیس» و شده افتخار زنان و دختران شهر.
🔸️ سال ۹۰ است و رهبر آمده گیلانغرب. عدهای آمدهاند به استقبال و «فرنگیس» خانم هم. همین که اسمش را به رهبر میگوید، دیگر نیازی نیست از کارش بگوید؛ آقا شروع میکنند سیر تا پیاز ماجرا را برای اطرفیان تعریفکردن. فرزند «خانوم تبری» الان ۲۵ساله است و به من میگوید مثل مادرش شیرزنی است که به هیچ دشمنی اجازه چپ نگاهکردن به کشورش را نمیدهد. و همه دختران و زنان گیلانغربی هم همین طور هستند. زنانی که مردانگی از وجودشان میبارد. نه فقط گیلان غرب، بلکه از اسلامآباد گرفته تا سرپلذهاب و قصرشیرین و خلاصه تمام شهرهای مرزی. و حتی غیر مرزی.
🔺️ این را در همان حضور کوتاه در شهر هم میتوان فهمید. از شعرخوانی زیبای دختربچه ۸ساله در استقبال از رهبرش، با آن تکان دادنهای دستان که متنی طولانی را با مهارت تمام میخواند. از شور شعار دادن زنان در استقبال از مقتدایشان؛ که در شعار دادن و حتی تکبیر گفتن از مردان پیشی میگیرند. از زنانی که بیرون از ورزشگاه روی پلههای یک ساختمان رفتهاند؛ بلکه از آن فاصله دور هم که شده امامشان را ببینند.
📣 رهبر انقلاب در دیدار اخیر شب خاطره دفاع مقدس به این زن کرمانشاهی اشاره کردند.
🔲 @nafastazeh 🔲
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📘 اشاره رهبر انقلاب به کتاب «فرنگیس»
🔲 @nafastazeh 🔲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فوری/ حقایقی از حمله تروریستی اهواز
#حتماببینید
🔲 @nafastazeh 🔲
❤ شریک زندگی شما، قهرمان زندگی شماست!!!
✅ حتما شما هم دیده اید که تمام پسر بچه ها دوست دارند هر چه سریع تر بزرگ و تبدیل به یک ابر قهرمان شوند. این حس قدرت در آنها از بین نمی روند و حتی در دوران بزرگسالی نیز همراه آنها خواهد بود.
✅ مردان دوست دارند برای خانواده و شریک زندگی خود یک قهرمان باشند و این شما هستید که می توانید با کلام خود به همسرتان قدرت دهید.
با به کار بردن القاب مناسب، بهترین احساس را به همسر خود دهید تا جذاب باشید.
#سبک_زندگی
💠 @nafastazeh 💠
🔴 نبویان:کلاهی که در برجام سرمان رفت در FATF منتظرمان است
دبیر سابق کمیسیون ویژه برجام مجلس:
🔹اگر برجام اقتصاد ایران را نابود کرد FATF امنیت ما را نابود خواهد کرد و کلاهی که در برجام سرمان رفت در FATF منتظرمان است.
🔹تروریست ملت فلسطین، لبنان، سوریه، از دیده آنها میشود، حامیان تروریست از دید اینها کیست ملت ایران، سردسته اینها هم قاسم سلیمانی است پس باید چه کنیم از دید FATF باید با اینها مبارزه کنیم.
🔹طبق FATF در صورت درخواست باید سردار سلیمانی را تحویل آمریکا دهیم.
🔹ملاک تقسیمبندی انجامشده در FATF مدرن بودن سیستم بانکی و توانمند بودن آن و اطلاع دقیق بر تراکنشهای مالی نیست، بلکه ملاحظات سیاسی و نظام قدرت ملاک اصلی میباشد.
🔹آقای لاریجانی به عنوان رئیس مجلس علیرغم مخالفت صریح مقام معظم رهبری و ضررهای آشکاری که به ملت ایران میزند، اینها را به مجلس آورده است.
🔹بسیار جای تعجب است که وزیر اقتصاد وقت دولت آقای روحانی با هدایت دیپلماسی دولت و دستور آقای روحانی بدون طی مراحل قانونی و برخلاف اصل ۷۷ قانون اساسی چنین قراردادی را در خرداد ۱۳۹۵ امضا کرده است.
🔲 @nafastazeh 🔲
📸تجمع دانشجویان معترض به تصویب FATF مقابل مجلس
🔸جمعی از دانشجویان دانشگاههای تهران در اعتراض به تصویب سیاسی FATF ضمن ایجاد زنجیره انسانی در مقابل مجلس به نمایندگی از ملت ایران طومار اعتراضی نسبت به این لایحه را تقدیم نمایندگان مجلس میکنند.
🔸کریمی قدوسی، سالک و پژمانفر از نمایندگان مجلس هم در تجمع دانشجویان حضور یافتند و به سخنرانی در خصوص تصویب FATF پرداختند.
🔲 @nafastazeh 🔲
💟 امير المومنين عليه السلام فرموده :
💭 تمام خير در سه چيز جمع شده است:
✅ نگاه ✅ سكوت ✅ سخن
👌هر نگاهى كه پندى در آن گرفته نشود،
فراموشى است.
👌هر سكوتى كه انديشه اى در آن نباشد، غفلت است.
👌هر سخنى كه ذكرى در آن نباشد، بيهوده است.
خوشا بحال كسى كه:😊
نگاه او پند، سكوت او انديشه و سخن او ذكر باشد، بر گناهش گريسته و مردم از شرش در امان باشند.
📚 منبع: کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق رحمة الله علیه
🔲 @nafastazeh 🔲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بوسه فرمانده بر دست سرباز
تقدیر متفاوت امیر سیاری، معاون هماهنگ کننده ارتش از مجتبی محمدی، سربازی که در حمله تروریستی اهواز جان چندین نفر را نجات داد.
🔲 @nafastazeh 🔲
پاسخ غیرانسانی وزیر بهداشت در واکنش به تهیه داروی بیماری اس. ام. ای: مردم حاضرند برای دوسال طول عمر بیشتر یک نفر، یک میلیارد هزینه کنیم؟؟!
بزرگوار جوری میگه «مردم اجازه اینکار رو میدن؟» که انگار تا الان برای کدوم کار از مردم نظر خواستند! ثانیا مگر از ارث باباتون هزینه میکنید؟! پول یک قلم از اختلاسهاتون برابره با جان چندین هزار بیمار!
🔲 @nafastazeh 🔲
🔔🔔برای انجام کارهای بزرگ با این افراد #مشورت نکنید...
🌺پیامبر اکرم(ص): اى على🔰
💠⇦با #ترسو مشورت مكن، زيرا او راه بيرون آمدن از مشكل را بر تو تنگ مى كند
✴️⇦و با #بخيل مشورت مكن، زيرا او تو را از هدفت باز مى دارد
💟⇦و با #حريص مشورت مكن، زيرا او حريص بودن را در نظرت زيبا جلوه مى دهد.
📗علل الشرايع ج2، ص559
🔲 @nafastazeh 🔲
❤️❤️❤️
❤️❤️
❤️
بسم رب الحسین...
#روزهای_باتو_بودن
#قسمت_اول
دلم می خواهد جایی بروم که هیچکس نباشد. جایی که بتوانم ذهنم را آرام کنم و بفهمم کجای کارمان اشکال داشت، کدام پولمان حرام بود، کجا نیتمان ناخالص بود که اینطور شد؟ همان وقت که نتایج را اعلام کردند و همه پای تلویزیون ستاد، دو دستی زدیم توی سرمان، ذهنم پر از این سوال ها شد. بعد از آن به امید تجدید نظر شورای نگهبان، دائم پای شبکه خبر بودم اما خبری نشد؛ فقط سوال ها بیشتر از قبل آوار شد روی سرم.
الان یک هفته از انتخابات گذشته و من رفته ام در لاک خودم. شک کرده ام شاید؛ به همه چیزی که توی دو ماه اخیر برایش سر و دست شکاندم. نه فقط من، همه خانواده مان. من که دائم گوشی به دست، تلگرام را از پست های روشنگری و بصیرتی می ترکاندم، خواهرم مریم هم مسئول واتس اپ بود. مادرم هم که استاد ماست در این کار و یک تنه ده تا کانال تلگرامی را مدیریت می کرد و پدر که دائم اعلامیه ها و تبلیغات را می آورد خانه و خوراک تبلیغاتی می داد به ما. خلاصه خانه مان را کرده بودیم ستاد و امید داشتیم همانطور که در میدان امام و مصلای تهران و مشهد دیدیم، نامزدمان رای بیاورد و خستگی این چهارسال از تنمان برود؛ اما...
با مرور اینها می رسم به فضای سبز دانشگاه که چمن هایش را تازه کوتاه کرده اند. می نشینم روی نیمکت. موبایلم زنگ می خورد. با بی حوصلگی آن را از جیبم بیرون می کشم. عکس خندان حسن روی صفحه می آید، رد تماس می زنم. از همان یک هفته پیش جواب بچه ها را نمی دهم تا خودم را پیدا کنم. اما نمی دانم چرا برای حسن رد تماس زدم؟؟
حسن از بچه های گل ستاد بود که همانجا باهم آشنا شدیم. همسن و سال خودم و البته با یک تفاوت با ما: توی کَتش نمی رفت که در تلگرام تبلیغ کنیم و هر روز هم با یکی از بچه ها بحث می کرد و اصلا دور و بر تلگرام نمی پلکید. می گفت فقط سروش! و حاضر شده بود کاری که سه چهار نفر از بچه های ستاد در تلگرام می کردند را، یک تنه در سروش انجام بدهد.
تا کسی می گفت: «تلگرام...» حسن سریع می گفت: «نجس افزار صهیونیستی رو میگی دیگه؟!» و آهی جانسوز می کشید که: «ببینم با بازی تو زمین دشمن کجا رو می گیرید!»
خیلی دلم می خواست بدانم چرا انقدر علیه تلگرام موضع می گیرد و تاکید می کند که در تلگرام نباشیم، اما انقدر دوستش داشتم که دلم نمی آمد با او بحث کنم، و مخالفتش را، پای خیلی مذهبی بودنش می گذاشتم؛ چیزی که بعضی ها می گویند: خشکه مقدس! و در دلم می گفتم ان شالله کمی بعدتر می فهمد ما انقلابی ها باید در میدان فضای مجازی هم یکه تاز باشیم...
اما تا نتایج آرا اعلام شد، جمله حسن در ذهنم پیچید که: «ببینم با بازی تو زمین دشمن کجا رو می گیرید؟!» و الان هم با زنگ زدنش، دوباره همان جمله افتاد توی ذهنم ... شاید در زمین دشمن بازی می کردیم که ... صدای پیامک می آید؛ از حسن: "سید خیلی لوسی به خدا! انتخاباته دیگه! یکی می بره، یکی رای نمیاره! آقا گفتن پیروز مردمن. انقدر شل و ول نباش! به جای این لوس بازیا و قهر کردنا پاشو ببین کجای کار اشتباه بوده، از کجا خوردیم. زنگ زده بودم بگم امشب میای مسجد یا نه؟"
دغدغه ذهنی ام کم بود که حسن گل را به سبزه آراسته کرد. راستی کجای کارمان اشتباه بوده؟ اصلا ما کجای زمین دشمن بازی کردیم؟ ما که حواسمان بود پول های ستاد حلال باشد، مکان و ابزار و وسایل و حتی سطل زباله ستاد را حواسمان بود حق الناس نباشد. فقط یک ابزار بود که نمی دانم چرا هر موقع پایش وسط می آمد، حسن می گفت: «نذری تو ظرف نجس هم از نشونه های آخرالزمونه!»
بالاخره تا کی باید در لاک خودم بمانم تا جواب بگیرم؟ سر کوچه مسجد که میرسم، گوشی در جیبم می لرزد. دوباره آن را در می آورم. اسم مریم روی صفحه افتاده. تماس را وصل میکنم.
- جانم؟
- علیک سلام داداش قهرو. کجا رفتی یهو؟
- سلام. دارم میرم مسجد. چی شده؟
- از صبح تا حالا دوستات ما رو کشتن بس که زنگ زدن سراغتو گرفتن. "سیدمصطفی کجاست؟ چکار میکنه؟ چرا نمیاد مسجد؟" مامانم دائم باید جواب بده که آقا سیدمون ضربه عاطفی خورده و غرق در تفکر شده! امشب برو مسجد ببین چکارت دارن؟
- ببخشید آبجی جان! قول میدم آدم شم ... فقط باید جواب سوالامو بگیرم ... از مامانم معذرت بخوا. شرمنده.
- به قول خودت دشمن ولایت شرمنده. کاری نداری؟
- نه. فعلا. یا علی.
وقتی قطع می کنم، به در مسجد رسیده ام. به محض ورود، حسن می آید جلو و آغوشش را برایم باز می کند: "به! آقاسید! چه عجب! از اینورا!" و رو به جمعی که گوشه ای از حیاط دور هم جمع اند بلند می گوید: "بیاید اینم از سید مصطفی! چی می خواید دیگه؟!"
برخلاف انتظارم، جمع پنج - شش نفره شان با آمدنم به طرفم نمی آید و به جز دست تکان دادن متین، عکس العملی نمی بینم. حسن می خندد: "درگیر بحثن! سیدحسین یه تنه وایساده جلو پنج نفر. تو هم برو خودتو بنداز وسط، بحثشون جالبه!"