eitaa logo
نَقْلِسْتٰانْ ✍️
1.6هزار دنبال‌کننده
455 عکس
20 ویدیو
2 فایل
🙏 ارتباط با ادمین: @na_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
395081271-talab-org.gif
193.5K
فساد فردی بـه پزشک مراجعه کرده بود. در حین معاینه، یک نفر بازرس از راه میرسه و از پزشک میخواد کـه مدارک نظام دکتری شو ارائه بده. پزشک بازرس رو بـه کناری میکشه و پولی دست بازرس میزاره و میگه: من پزشک واقعی نیستم. شـما این پول رو بگیر بی خیال شو. بازرس کـه پولو میگیره از در خارج میشه. مریض یقه بازرس رو میگیره و اعتراض میکنه. بازرس میگه منم بازرس واقعی نیستم و فقط برای اخاذی اومده بودم ولی توی مریض میتونی از پزشک قلابی شکایت کنی. مریض لبخند تلخی میزنه و میگه: اتفاقا من هم مریض نیستم و فقط اومده بودم گواهی بگیرم نرم سرکار! در جامعه اي کـه هرکس بنوعی آلوده بـه فساد یا حداقل خطا !! می‌باشد، چگونه میشود با فساد به طور قطعی و ریشه اي مبارزه کرد؟ 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
اخلاص حضرت موسى عليه السلام عرض كرد: خداوندا مى خواهم آن مخلوق را كه خود را خالص براى ياد تو كرده باشد و در طاعتت بى آلايش باشد را ببينم . خطاب رسيد: اى موسى عليه السلام برو در كنار فلان دريا تا به تو نشان بدهم آنكه را مى خواهى . حضرت رفت تا رسيد به كنار دريا ديد درختى در كنار درياست و مرغى بر شاخه اى از آن درخت كه كج شده به طرف دريا نشسته است و مشغول به ذكر خداست . موسى از حال آن مرغ سؤ ال كرد. در جواب گفت : از وقتى كه خدا مرا خلق كرده است در اين شاخه درخت مشغول عبادت و ذكر او هستم و از هر ذكر من هزار ذكر منشعب مى شود. غذاى من لذت ذكر خداست . موسى سؤال نمود: آيا از آنچه در دنيا يافت مى شود آرزو دارى ؟ عرض كرد: آرى ، آرزويم اين است كه يك قطره از آب اين دريا را بياشامم . حضرت موسى تعجب كرد و گفت : اى مرغ ميان منقار تو و آب اين دريا چندان فاصله اى نيست ، چرا منقار را به آب نمى رسانى ؟ عرض كرد: مى ترسم لذت آن آب مرا از لذت ياد خدايم باز دارد. پس موسى از روى تعجب دو دست خود را بر سر زد. 📙کتاب داستان دوستان جلد۵ 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
امام علی (ع): جای گرفتن تقوا در هر دلی که شیفته دنیاست، حرام است. 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
موفقیت هایی که نصیب افرادی می شوند که صبر می کنند، همان فرصت هایی هستند که توسط افراد عجول رها شده اند. آلبرت انیشتن 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
سفره دار باشیم چون حضرت موسی (علیه السلام) دعا کرد که یا رب، فرعون را هلاک کن. از حق تعالی ندا آمد ای موسی، او را زودتر باید هلاک می‌ کردیم اما او هر روز سفره‌ ای می‌ گستراند و بندگان، نعمت از او می‌ خورند. به عزت من که تا او نان و نعمت بر خلق تمام می‌ دارد، او را هلاک نکنم. حضرت موسی (علیه السلام) گفت پس مهلت او کی تمام می‌ شود؟ گفت آنگاه که نان دادن از خلق بازگیرد. منبع: سیاست نامه، خواجه نظام الملک طوسی 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
یک لنگه کفش روزی گاندی در حین سوار شدن به قطار یک لنگه کفشش درآمد و روی خط آهن افتاد. او به خاطر حرکت قطار نتوانست پیاده شود و آن را بردارد. در همان لحظه گاندی با خونسردی لنگه دیگر کفشش را از پای درآورد و آن را در مقابل دیدگان حیرت‌زده اطرافیان طوری به عقب پرتاب کرد که نزدیک لنگه کفش قبلی افتاد. یکی از همسفرانش علت امر را پرسید. گاندی خندید و در جواب گفت: مرد بینوائی که لنگه کفش قبلی را پیدا کند، حالا می‌تواند لنگه دیگر آن را نیز برداشته و از آن استفاده نماید. 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
داستان دو کوزه در افسانه ای هندی آمده است که مردی هر روز دو کوزه بزرگ آب به دو انتهای چوبی می بست، چوب را روی شانه اش می گذاشت و برای خانه اش آب می برد. یکی از کوزه ها کهنه تر بود و ترک های کوچکی داشت. هر بار که مرد مسیر خانه اش را می پیمود نصف آب کوزه می ریخت.مرد دو سال تمام همین کار را می کرد. کوزه سالم و نو مغرور بود که وظیفه ای را که به خاطر انجام آن خلق شده به طور کامل انجام می دهد. اما کوزه کهنه و ترک خورده شرمنده بود که فقط می تواند نصف وظیفه اش را انجام دهد. هر چند می دانست آن ترک ها حاصل سال ها کار است.کوزه پیر آنقدر شرمنده بود که یک روز وقتی مرد آماده می شد تا از چاه آب بکشد تصمیم گرفت با او حرف بزند :«از تو معذرت می خواهم. تمام مدتی که از من استفاده کرده ای فقط از نصف حجم من سود برده ای، فقط نصف تشنگی کسانی را که در خانه ات منتظرند فرو نشانده ای». مرد خندید و گفت:«وقتی برمی گردیم با دقت به مسیر نگاه کن».موقع برگشت کوزه متوجه شد که در یک سمت جاده، سمت خودش، گل ها و گیاهان زیبایی روییده اند.مرد گفت: «می بینی که طبیعت در سمت تو چقدر زیباتر است؟ من همیشه می دانستم که تو ترک داری و تصمیم گرفتم از این موضوع استفاده کنم. این طرف جاده بذر سبزیجات و گل پخش کردم و تو هم همیشه و هر روز به آنها آب می دادی. به خانه ام گل برده ام و به بچه هایم کلم و کاهو داده ام. اگر تو ترک نداشتی چطور می توانستی این کار را بکنی؟» نکته مدیریتی : مدیر خوب آن مدیری نیست که با بهترین امکانات نتایج قابل قبولی کسب کند، مدیر موفق آن است که از هر عضو مجموعه بهترین استفاده را ببرد. 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
مولی علی(ع): زیانکار کسی است که عمر خود را ساعت به ساعت بیهوده از دست می‌دهد. بحار:78:152 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
توانایی شما در به تعویق انداختن خوشی های کوتاه مدت، تعیین کننده میزان موفقیت و پیشرفت شما در دراز مدت است. برایان تریسی 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
سلیمان و دهقان برگزیده حضرت سبحان ، جناب سلیمان با بساط شاهی و سلطنت و عظمت و مکنت بر دهقانی گذر کرد . دهقان چون شأن سلیمان را دید گفت : خدای مهربان به پسر داود پادشاهی عظیم و سلطنتی کبیر کرامت فرموده . باد این سخن را به گوش سلیمان رسانید . حضرت از بساط عظمت به زیر آمد و نزد او رفت و فرمود : چیزی را که توانایی آن را نداری و تحمل مسئولیتش را برایت قرار نداده اند آرزو مکن ؛ اگر یک تسبیح تو را خدا بپذیرد ، برای تو از آنچه حشمت دنیا به سلیمان عنایت شده بهتر است ، زیرا ثواب تسبیح باقی و ملک سلیمان فانی است ! منع:ربیع الآثار 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
خبر مرگ نوبل آلفرد نوبل از جمله افراد معدودی بود که این شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهی وفاتش را بخواند. زمانی که برادرش لودویگ فوت شد، روزنامه‌ها اشتباهاً فکر کردند که نوبل معروف (مخترع دینامیت) مرده است. آلفرد وقتی صبح روزنامه‌ها را می‌خواند با دیدن آگهی صفحه اول، میخکوب شد: آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مر‌گ‌آورترین سلاح بشری مرد! آلفرد، خیلی ناراحت شد. با خود فکر کرد: آیا خوب است که من را پس از مرگ این گونه بشناسند؟ سریع وصیت نامه‌اش را آورد. جمله‌های بسیاری را خط زد و اصلاح کرد. پیشنهاد کرد ثروتش صرف جایزه‌ای برای صلح و پیشرفت‌های صلح آمیز شود. امروزه نوبل را نه به نام دینامیت، بلکه به نام مبدع جایزه صلح نوبل، جایزه‌های فیزیک و شیمی نوبل و… می‌شناسیم. او امروز، هویت دیگری دارد. یک تصمیم، برای تغییر یک سرنوشت کافی است. 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
«اسکناس مچاله شده» یک سخنران معروف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند، یک صد دلاری را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ دست همه حاضرین بالا رفت. سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن می خواهم کاری بکنم. و سپس در برابر نگاه های متعجب، اسکناس را مچاله کرد و پرسید: چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ و باز هم دست های حاضرین بالا رفت. این بار مرد، اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آن را روی زمین کشید. بعد اسکناس را برداشت و پرسید: خوب، حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟ و باز دست همه بالا رفت. سخنران گفت: دوستان، با این بلاهایی که من سر اسکناس در آوردم، از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید. و ادامه داد: در زندگی واقعی هم همین طور است، ما در بسیاری موارد با تصمیمــاتی که می گیریم یا با مشکلاتی که روبرو می شویم، خم می شویم، مچالــه می شویم، خاک آلود می شویم و احساس می کنیم که دیگر پشیزی ارزش نداریم، ولی این گونه نیست و صرف نظر از این که چه بلایی سرمان آمده است هرگز ارزش خود را از دست نمی دهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند، آدم با ارزشی هستیم. 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
به پاس همراهی شما عزیزان اولین قرعه کشی کانال نَقْلِسْتٰانْ در آخر فروردین ماه انجام می شود. برای شرکت در قرعه کشی بر روی لینک زیر بزنید: 👈شرکت در قرعه کشی فروردین ماه نکته: 🍓هر شماره یا id یک شانس دارد و می بایست عضو کانال نَقْلِسْتٰانْ باشد 🌺از قرعه کشی فروردین جذابترین کانال حکایت و داستان جا نمونی👇👇 🌺https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
✅ فواید دائم الوضو بودن ✨ رزق و روزیت فراوان مےگردد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: دائماً با وضو باش تا رزقت مدام باشد. 🌺به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید👇 🌺https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
رضایت همیشه به معنی داشتن چیزهایی که می‌خواهید نیست. گاهی رضایت قدردان داشته‌ها بودن است. به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8 🌺 @naghlestan 🌺
مجازات شغالان شبی آقا محمدخان قاجار نتوانست از زوزه شغالان بخوابد. صبح که از خواب برخاست مشاورانش را فراخواند و از آنها کیفری بایسته را برای شغالان طلب کرد. هر یک کیفری سخت را برای شغالان پیشنهاد کردند. اما او هیچ یک را نپسندید و مجازاتی سخت‌تر را برای شغالان جستجو می‌کرد. دستور داد تمامی شغالانی که در آن حوالی یافت می‌شدند را بیابند و زنده به حضورش آورند. وقتی شغالان را به حضورش آوردند، بر گردن تمامی آنها زنگوله‌ای آویخت و آنها را دوباره در صحرا رها کرد. طعمه‌ها از صدای زنگوله شغالان می‌گریختند و هیچ یک نتوانستند طعمه‌ای شکار کنند. چند روزی بدین نحو سپری شد تا همگی از گرسنگی مُردند. ایران در دوره سلطنت قاجار، علی اصغر شمیم 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
مراقب خوبی هاتون باشید روزی عیسی با جمعی از حواریون به راهی می گذشت ، ناگاه گنهکاری تباه روزگار که در آن زمان به فسق و فجور معروف و مشهور بود آنان را بدید ، آتش حسرت در سینه اش افروخته شد ، آب ندامت از دیده اش روان گشت ، تیرگی روزگار و تاریکی حال خود را معاینه دید ، آه جگر سوز از دل پرخون برکشید و با زبان حال گفت : یا رب که منم دست تهی چشم پرآب پس با خود اندیشید که هر چند در همه عمر قدمی به خیر برنداشته ام و با این آلودگی و ناپاکی قابلیت همراهی با پاکان را ندارم ، اما چون این گروه دوستان خدایند ، اگر به مرافقت و موافقت ایشان دو سه گامی بروم ضایع نخواهد بود ؛ پس خود را سگ اصحاب ساخت و بدنبال آن جوانمردان فریادکنان می رفت . یکی از حواریون گفت : یا روح اللّه ! ای جان پاک ! این مرده دل بی باک را کجا لیاقت همراهی با ماست و بودن این پلید ناپاک از پی ما در کدام مذهب رواست ؟ او را از ما بران تا ما را دنبال نکند و از همراهی ما جدا شود که مبادا شومی گناهانش دامن زندگی ما را بگیرد !! عیسی علیه السلام در اندیشه شد تا به آن شخص چه گوید و چگونه عذر او را بخواهد ، که ناگاه وحی الهی در رسید : یا روح اللّه ! دوست خودپسند و دچار پندار خود را بگوی تا کار از سر گیرد ، که هر عمل خیری تا امروز از او صادر شده به خاطر نظر حقارتی که به آن مفلس انداخت از دیوان و دفتر عمل او محو کردیم و آن فاسق گناهکار را بشارت ده که به آن حسرت و ندامت که به پیشگاه ما پیش آورد ، مسیر توفیق به روی او گشودیم و دلیل عنایت را در راه هدایت به حمایت او فرستادیم تفسیر فاتحه الکتاب : 63 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
مدارا با پدر پیر مردی نزد عالمی از پدرش شکایت کرد. گفت: پدرم مرا بسیار آزار می‌دهد. پیر شده است و از من می‌خواهد یک روز در مزرعه گندم بکارم روز دیگر می‌گوید پنبه بکار و خودش هم نمی‌داند دنبال چیست؟ مرا با این بهانه‌گیری‌هایش خسته کرده است… بگو چه کنم؟ عالم گفت: با او بساز. گفت: نمی‌توانم! عالم پرسید: آیا فرزند کوچکی در خانه داری؟ گفت: بلی. گفت: اگر روزی این فرزند دیوار خانه را خراب کند آیا او را می‌زنی؟ گفت: نه، چون اقتضای سن اوست. آیا او را نصیحت میکنی؟ گفت: نه چون مغزش نمی‌رود و… گفت: میدانی چرا با فرزندت چنین برخورد می‌کنی؟! گفت: نه. گفت: چون تو دوران کودکی را طی کرده‌ای و می‌دانی کودکی چیست، اما چون به سن پیری نرسیده‌ای و تجربه‌اش نکرده‌ای، هرگز نمی‌توانی اقتضای یک پیر را بفهمی!! “در پیری انسان زود رنج می‌شود، گوشه‌گیر می‌شود، عصبی می‌شود، احساس ناتوانی می‌کند و… “پس ای فرزند برو و با پدرت مدارا کن اقتضای سن پیری جز این نیست.” 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
ابن سیرین كسی را گفت: چگونه‏ اي؟ گفت: چگونه است حال كسی كه پانصد درهم بدهكار است، عیالوار است و هیچ چیز ندارد؟ ابن سیرین به خانه خود رفت و هزار درهم آورد و به وی داد و گفت: پانصد درهم به طلبكار بده و باقی را خرج خانه كن و واى بر من اگر پس از این حال كسی را بپرسم! گفتند: وادار نبودی كه قرض و خرج وی را بدهی. گفت: وقتی حال كسی را بپرسی و او حال خود بگوید و تو چاره ‏اي برای او نیندیشی، در احوالپرسی منافق باشی… اينچنين است رسم انسانيت و مردانگى… 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
کجاييد خاکيان سدره نشين و زمينيان آسماني که ملکوتيان امشب شيفته شمايند؟! التماس دعا در این شب های قدر 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
امیرالمؤمنین عليه السلام: سبب زياد شدن نعمت، شكرگزارى است سَبَبُ المَزِيدِ الشُّكرُ غررالحكم حدیث 5544 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
شما هیچ وقت نمی فهمید چقدر قوی هستید تا زمانی که قوی بودن تنها راه شما باشد. “باب مارلی” 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
آیا تا به حال پلی ساخته‌ای؟ در زمان‌های دور دو برادر در کنار هم بر سر زمینی که از پدرشان به ارث برده بودند کار می‌کردند و در نزدیک هم خانه‌هایی برای خودشان ساخته بودند و به خوبی روزگار می‌گذراندند. برحسب اتفاق روزی بر سر مسئله‌ای با هم به اختلاف رسیدند. برادر کوچکتر بین زمین‌ها و خانه‌هایشان کانال بزرگی حفر کرد و داخل آن آب انداخت تا هیچ گونه ارتباطی با هم نداشته باشند. برادر بزرگتر هم ناراحت شد و از نجاری خواست تا با نصب پرچین‌های بلند کاری کند تا برادرش را نبیند و خودش عازم شهر شد. هنگام عصر که برگشت با تعجب دید که نجار بجای ساخت دیوار چوبی بلند یک پل بزرگ ساخته است. برادر کوچکتر که از صبح شاهد این صحنه بود پیش خود اندیشید حتماً برادرش برای آشتی دستور ساخت پل را داده است و بی‌صبرانه منتظر بازگشت او بود. رفت و برادر بزرگ را در آغوش گرفت و از او معذرت‌خواهی کرد. دو برادر از نجار خواستند چند روزی مهمان آنها باشد. اما او گفت: پل‌های زیادی هستند که او باید بسازد و رفت. 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8
«حضرت موسی(ع) شخصی را در کنار عرش خدا در مقام عالی مشاهده کرد. حسرت برد که او نیز در چنان مقامی قرار گیرد. [پس] به خدا عرض کرد: «خدایا! چه چیز باعث شده که این شخص دارای چنین مقام ارجمندی گشته است؟ خداوند به موسی(ع) وحی کرد: او در دنیا حسود نبود و نسبت به مردم حسد نمی ورزید. به این خاطر در کنار عرش الهی قرار گرفته است» داستان ها و پندها، ج 6، الکُنی و الالقاب، ج 2؛ ص 335 🌺 به خانواده نَقْلِسْتٰانْ بپیوندید 👇👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/3155493092Cb0d1e547e8