اولین همایش بانیان وخیرین هیئات حسینی استان قم
به همت بنیاد دعبل خزاعی استان قم
سه شنبه شب ۱۴۰۳/۰۴/۱۲
سالن همایش های سازمان تبلیغات قم
با حضور استاندار قم
فرمانده سپاه استان قم
مدیرعامل بنیاددعبل خزاعی کشور
مسئولین فرهنگی و اجتماعی
پیرغلامان عزیز و گرانقدر
میانسالان و میانداران
جوانان هیئتی و ستایشگران استان قم
با حضور پرشور و نشاط از جای جای استان قم
اولین همایش بانیان وخیرین هیئات حسینی استان قم
به همت بنیاد دعبل خزاعی استان قم
سه شنبه شب ۱۴۰۳/۰۴/۱۲
سالن همایش های سازمان تبلیغات قم
با حضور استاندار قم
فرمانده سپاه استان قم
مدیرعامل بنیاددعبل خزاعی کشور
مسئولین فرهنگی و اجتماعی
پیرغلامان عزیز و گرانقدر
میانسالان و میانداران
جوانان هیئتی و ستایشگران استان قم
با حضور پرشور و نشاط از جای جای استان قم
هدایت شده از صدا و سیمای مرکز قم
12.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻خاطره آقای فلاح از بیت شعری که در دوران دفاع مقدس سرود و شعاری ماندگار شد
🎙حاج رضا فلاح سرپرست کانون مداحان استان
📺برنامه #قاب_عاشقی
⬅️#سیمای_نور
@qomirib
بزرگداشت روز شعر و ادبیات آیینی
و رونمایی از مجموعه شعر عاشورایی《ایستاده باید مُرد》اثر استاد محمدعلی مجاهدی
با حضور:
استاد محمدعلی مجاهدی
و شاعران آیینی مطرح کشور
با اجرای:
سیدمحمد جواد شرافت
زمان: یکشنبه، ۱۷ تیرماه، روز شعر و ادبیات آیینی، ساعت ۱۷ تا ۱۹
مکان: قم، بلوار الغدیر، کوچه ۸، مجتمع هدایت، سالن زائر
به همت حوزه هنری قم
...........................
اطلاع رسانی روابط عمومی
کانون شاعران آیینی استان قم
https://eitaa.com/joinchat/257818855C4d21f881c0
....................
مداح محترم اهلبیت علیه السلام
آقای حاج مسعود زمانی
مهمان ویژه برنامه خیمه گاه
شبکه استانی قم(نور)
شنبه ، شب اول ماه محرم
16 تیر 1403
اواخر این برنامه حاج آقا زمانی فیض دادند
لینک ورود به تلوبیون و مشاهده برنامه خیمه گاه👇 https://telewebion.com/episode/0xde9478e
باتشکر از آقای خراسانی برای ارسال این پست به روابط عمومی گروه مجمع دعبل خزاعی قم
هوالشّهید
.
۱) ابومخنف به نقل از عبدالمالک بن نوفل بن مساحق به نقل از ابی سعد المَقبُری گفت:
حسین _که درود خدای بر او باد_ را دیدم در مسجد مدینه که با دو مرد بساط مصاحبت گسترانده بوده و گاه به این و گاه به آن رو می کرد و تمثیل بن مفرّغ را می خواند:
«در پی آهو دویدم صبح را
رام من بود و نمی ترساندمش
در کمین من پلنگ مرگ بود
ماه بودم، سوی خود می خواندمش»
.
.
۲) ابومخنف از حارث بن کعب والبي از عقبة بن سمعان نقل کرد:
... آنگاه که ابن عبّاس از آهنگ حسین _که درود خدای بر او باد_ به سوی کوفه اطمینان یافت، عبداللّه بن زبیر را گفت:
« تنها شدی و لانه شد آخر برای تو
پرواز کن از این پس و آواز هم بخوان
آهنگ کوفه کرد حسین و به گوش باش!
در گوشه ی حجاز بزن، از حرم بخوان »
.
.
۳) ابومخنف از عقبة بن ابی العیزار نقل کرد:
... حسین _که درود خدای بر او باد_ در ذیحُسُم برخاست و پس از حمد خدای گفت: «کارها چنان شده ست که می بینید. دنیا دگرگون گشته و نیکویی از آن رخت بربسته و جز مقدار ناچیزی چنان آب ته مانده ی ظرفی از آن نمانده ست. زندگی آنسان پست گردیده که به چراگاه کم مایه و زیان باری می ماند. آیا نمی بینید که حق را معطّل گذاشته و بر گرداگرد باطل آمده اند؟ در چنین روزگاری مرگ، مؤمن را سزاوارتر است. من مرگ را جز شهادت و زندگی با ستمگران را جز خواری نمی بینم.»
... سپس حُر با حسین _که درود خدای بر او باد_ چنین گفت که: «خدا را! خدا را! به فکر خود باش. بر آنم که اگر با ایشان بجنگی یا با تو بجنگند، کشته خواهی شد.» حسین _که درود خدای بر او باد_ با او گفت: « مرا از مرگ بیم می دهی؟ آیا جز کشتن من کار دیگری هم می توانید کرد؟ فقط سخن آن برادر اوسی که آهنگ دیدار رسول خدا _صلّی الله علیه و آله و سلّم_ را داشت و پسرعمویش او را از کشته شدن می هراساند را برایت بازگو می کنم:
گاه پیکار است، خواهم رفت! پیشاپیش من
مرگ هم باشد، برای پهلوانان عار نیست
دل که چیزی نیست، جان را بذل و بخشش می کنم
سر بخواهد؟ «با کریمان کارها دشوار نیست»
دامن گردنکشان را خون ما خواهد گرفت
اشک های دوستان ما که بی مقدار نیست!»
.
.
۴) ابومخنف به نقل از قدامة بن سعید بن زائدة بن قدامة الثقفي گفت:
« کارزاری میان مسلم و هفتاد یا هشتاد نفر از اوباشِ بن زیاد از قبیله ی قیس در پیشگاه همان خانه ای که پناه تنهایی آن مرد خدا بود، به راه افتاد. بکیر بن حمران احمری با ضربتی لب بالای مسلم را گسست و دو دندان جلویش را شکست. مسلم نیز چنان با ضربتی سخت به سر و شانه اش زد که نزدیک بود تا میانه اش را بشکافد. وقتی دشمنان، مسلم را اینسان دژم و پیکارجو یافتند، به بام خانه ها رفتند و سنگ و آتش به رویش باراندند. امّا جنگ آموز علی از پای نمی نشست و بر معرکه می پیچید و چنین رجز می خواند:
«جهانی بود و جانی بود و مرگی بود و جنگی بود
فغانی بود و نانی بود و نامی بود و ننگی بود
تنور حرص اگر گرم است، آنک سرد باید شد
و جان را در ازای نان نداد و مرد باید شد
به خورشیدی که از کوفه بتابد، احتیاجم نیست
که چونان سکّه ی عهد علی دیگر رواجم نیست
که راز مرگ را در کربلا مکشوفه می بینم
علی نشناس های شام را در کوفه می بینم
ولیّ الله کافر دیده و شیطان مسلمانش
فریبش را نخواهم خورد، زرکوب است قرآنش!
نبیند کس که در بند قفس افتاده می میرم
که من دلبسته ی آزادی ام، آزاده می میرم»
.
.
حسن_خسروی_وقار
.
.....................
لینک عضویت در《 کانال》نغمه سرایان قم در( ایتا )
http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504
.....................
لینک عضویت در 《گروه》 نغمه سرایان قم در( ایتا)👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2068774923Cdec8ba13f7
آئينه ی خورشید
یا اَیُّها الْعَزیز یا اَیُّها الْکِرام
یا بِضْعَةُ الرَّسُول آئينه ی تمام
یا روضَةُ النَّعیِم آب حیات عشق
ای پنجمین بهشت ای سوّمین امام
در صبحِ عاشقان وَالشَّمْسُ وَالْقَمَر
روحیِ لَکَ الْفِداء هستم تو را غلام
نام تو یا حسین اکسیر اعظم است
دارم به روی لب نام تو را مدام
ای نام تو دوا ، ای ذکر تو شِفا
دارُالشِّفای جان دارُالشِّفای عام
از تُربتت گرفت آرامشی دلم
ای خاک مرقدت بر زخم التیام
زینت گرفته است از نام تو حسین
هم مَسْجِدُالنَّبی ، هم مَسْجِدُالْحَرام
ما را ز درگهش جایی دگر مَبَر
یا سامِعَ الدُّعا یا رازِقَ الْاَنام
ای نام نامی ات آوای دلنشین
در لفظ عاشقان زیباترین کلام
در هر دقیقه و هر لحظه یا حسین
از ما تو را درود از ما تو را سلام
ای کربلای تو کانون هر امید
ای نینوای تو کانون هر قیام
باید براه حق از جان و سر گذشت
آری که نهضتت دارد چنین پیام
حق را گواهی و ، خورشید و ماهی و
تابیده در جهان نور تو صبح و شام
بوسیده ای رخِ فرزند و هم غلام
این سیره ی شما نیکوترین مرام
«یاسر» اگر که گفت از مِهر تو سخن
دارد تمام عمر از نامت احترام
**
حاج محمود تاری «یاسر»
.....................
لینک عضویت در《 کانال》نغمه سرایان قم در( ایتا )
http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504
.....................
لینک عضویت در 《گروه》 نغمه سرایان قم در( ایتا)👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2068774923Cdec8ba13f7