🌺🍃 نامه 53 #نهج_البلاغه:
✍️ عهدنامه مكتوب براى مالك اشتر نخعى 👇
2️⃣1️⃣ هشدارها
⚠️ پنجم هشدار از امتياز خواهى⚠️ - 3
اِمْلِكْ حَمِيَّةَ اَنْفِكَ، وَ سَوْرَةَ حَدِّكَ،
خشم و شدّت و غضب و سركشى
وَسَطْوَةَ يَدِكَ، وَ غَرْبَ لِسانِكَ، وَاحْتَرِسْ مِنْ كُلِّ ذلِكَ بِكَفِّ
و قدرت و تيزى زبانت را در اختيار گير، و از تمام اين امور به بازداشتن خود از شتاب در
الْبادِرَةِ، وَ تَأْخيرِ السَّطْوَةِ، حَتّى يَسْكُنَ غَضَبُكَ فَتَمْلِكَ الاِْخْتيارَ،
انتقام، و تأخير انداختن حمله و سطوتْ خود را حفظ كن، تا خشمت آرام گردد و عنان اختيارت را مالك شوى
#انتقام_سخت با برپایی حکومت اسلامی جهانی
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 53 #نهج_البلاغه:
✍️ عهدنامه مكتوب براى مالك اشتر نخعى 👇
2️⃣1️⃣ هشدارها
⚠️ پنجم هشدار از امتياز خواهى ⚠️ - 4
وَ لَنْ تَحْكُمَ ذلِكَ مِنْ نَفْسِكَ حَتّى تُكْثِرَ هُمُومَكَ بِذِكْرِ الْمَعادِ اِلى
⭕️ و هرگز حاكم و مسلط بر خود نخواهى شد تا اينكه بسيار به ياد بازگشت به خداوند
رَبِّكَ.
افتى❗️
#انتقام_سخت با برپایی حکومت اسلامی جهانی
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 53 #نهج_البلاغه:
✍️ عهدنامه مكتوب براى مالك اشتر نخعى 👇
2️⃣1️⃣ هشدارها
⚠️ پنجم هشدار از امتياز خواهى ⚠️ - 5
وَ الْواجِبُ عَلَيْكَ اَنْ تَتَذَكَّرَ ما مَضى لِمَنْ تَقَدَّمَكَ مِنْ حُكُومَة
#بر_تو_واجب_است_كه_به_ياد_حكومتهاى_عدل_پيش_از_خود
عادِلَة، اَوْ سُنَّة فاضِلَة، اَوْ اَثَر عَنْ نَبِيِّنا صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ،
#باشى❗️، و نيز لازم است كه به روش هاى خوب، يا اثرى كه از پيامبرمان صلّى اللّه عليه وآله رسيده
اَوْ فَريضَة فى كِتابِ اللّهِ، فَتَقْتَدِىَ بِما شاهَدْتَ مِمّا عَمِلْنا بِهِ فيها،
يا فريضه اى كه در كتاب خداوند است توجه نمايى❗️، پس به آنچه كه ديدى ما بر اساس آن عمل كرديم اقتدا نمايى❗️،
وَ تَجْتَهِدَ لِنَفْسِكَ فِى اتِّباعِ ما عَهِدْتُ اِلَيْكَ فى عَهْدى هذا،
و در دنبال كردن آنچه كه در اين عهدنامه برايت مقرر كردم
وَ اسْتَوْثَقْتُ بِهِ مِنَ الْحُجَّةِ لِنَفْسى عَلَيْكَ، لِكَيْلاتَكُونَ لَكَ عِلَّةٌ عِنْدَ
و به وسيله آن حجت را بر تو تمام نمودم كوشش كنى❗️، تا براى تو به هنگام شتاب نفس
تَسَرُّعِ نَفْسِـكَ اِلـى هَواها.
به سوى هوا و هوس بهانه و عذرى نباشد❗️.
#انتقام_سخت با برپایی حکومت اسلامی جهانی
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 53 #نهج_البلاغه:
✍️ عهدنامه مكتوب براى مالك اشتر نخعى 👇
2️⃣1️⃣ هشدارها
⚠️ پنجم هشدار از امتياز خواهى ⚠️ - 6
فَلَنْ يَعْصِمَ مِنَ السُّوءِ، وَلا يُوَفِّقُ لِلْخَيْرِ اِلاَّ اللّهُ تَعالى، وَ قَدْ كانَ
جز خداى بزرگ هرگز احدى نگاهدارنده از بدى، و توفيق دهنده به خير و خوبى نيست، و از جمله
فيما عَهِدَ اِلَىَّ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فى وَصاياهُ
چيزهايى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله در وصايايش به من سفارش نمود
تَحْضيضٌ عَلَى الصَّلاةِ وَالزَّكاةِ وَ ما مَلَكَتْهُ اَيْمانُكُمْ، فَبِذلِكَ اَخْتِمُ
#ترغيب_بر_نماز_و_زكات_و_مهربانى_بر_غلامانتان بود، و من سفارش حضرت را پايان عهدى كه براى تو
لَكَ بِما عَهِدْتُ، وَلاحَوْلَ وَلاقُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعظيمِ.
نوشتم قرار مى دهم، و كسى را حول و قوّتى جز به خداى بزرگ نيست.
#انتقام_سخت با برپایی حکومت اسلامی جهانی
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 53 #نهج_البلاغه:
✍️ عهدنامه مكتوب براى مالك اشتر نخعى 👇
2️⃣1️⃣ هشدارها
⚠️ پنجم هشدار از امتياز خواهى ⚠️ - 7
َ مِنْ هذَا الْعَهْدِ وَ هُوَ آخِرُهُ
قسمتى از اين پيمان كه پايان آن مى باشد
وَ اَنَا اَسْاَلُ اللّهَ بِسَعَةِ رَحْمَتِهِ، وَ عَظيمِ قُدْرَتِهِ عَلى اِعْطاءِ كُلِّ
من از خداوند با رحمت فراگيرش، و بزرگى قدرتش بر انجام هرگونه درخواست مسئلت
رَغْبَة، اَنْ يُوَفِّقَنى وَ اِيّاكَ لِما فيهِ رِضاهُ، مِنَ الاِْقامَةِ عَلَى الْعُذْرِ
مى نمايم من و تو را به آنچه رضاى او در آن است، از معذور بودن
الْواضِحِ اِلَيْهِ وَ اِلى خَلْقِهِ، مَعَ حُسْنِ الثَّناءِ فِى الْعِبادِ، وَ جَميلِ
نزد خودش و مخلوقش، به همراه ثناى نيك در بين بندگانش، و آثار زيبا
الاَْثَرِ فِى الْبِلادِ، وَ تَمامِ النِّعْمَةِ وَ تَضْعيفِ الْكَرامَةِ، وَ اَنْ يَخْتِمَ لى
در شهرهايش، و تمامِ نعمت و فزونىِ كرامت توفيق دهد، و پايان زندگى من
وَ لَكَ بِالسَّعادَةِ وَ الشَّهادَةِ، اِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ. وَالسَّلامُ عَلى رَسُولِ اللّهِ
و تو را سعادت و شهادت قرا دهد، همه ما به سوى او بازمى گرديم. و سلام و درود بر رسول خدا
صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ وَ سَلَّمَ تَسْليماً كَثيراً. وَالسَّلامُ.
صلّى اللّه عليه و بر اهل پاكيزه و پاكش باد. والسلام.
📚 #بخش_پایانی_نامه_53_نهجالبلاغه
#انتقام_سخت با برپایی حکومت اسلامی جهانی
@nahgolbalagh
🌺🍃 حکمت 21 #نهج_البلاغه:
قُرِنَتِ الْهَیْبَةُ بِالْخَیْبَةِ وَالْحَیَاءُ، بِالْحِرْمَانِ، وَالْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ، فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَیْرِ.
امام(علیه السلام) فرمود:
ترس (نابجا) با ناامیدى مقرون است و
کمرویى با محرومیت همراه،
فرصتها همچون ابر در گذرند; ازاین رو، فرصتهاى نیک را غنیمت بشمارید
(و پیش از آنکه از دست برود، از آن استفاده کنید).
@nahgolbalagh
🌺🍃 حکمت 22 #نهج_البلاغه:
لَنَا حَقٌّ، فَإِنْ أُعْطِینَاهُ، وَإِلاَّ رَکِبْنَا أَعْجَازَ الاِْبِلِ، وَإِنْ طَالَ السُّرَى.
ما را حقى است که اگر به ما دادهشود (آزادیم) وگرنه بر پشت شتران سوار شویم و برای گرفتن آن برانیم هرچند شبروی بهطول انجامد.
@nahgolbalagh
🌺🍃 حکمت 23 #نهج_البلاغه:
مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ یُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ.
کسى که عملش او را (از پیمودن مدارج کمال) کُند سازد
نَسَبش به او سرعت نخواهدبخشید.
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 54 #نهج_البلاغه:
(نامه به طلحه و زبير كه ابو جعفر اسكافى آن را در كتاب مقامات در بخش فضائل امير المؤمنين عليه السّلام آورد كه در سال 36 هجرى نوشته و توسّط عمران بن حصين فرستاد)
پس از ياد خدا و درود شما مىدانيد- گر چه پنهان مىداريد- كه من براى حكومت در پى مردم نرفته، تا آنان به سوى من آمدند، و من قول بيعت نداده تا آن كه آنان با من بيعت كردند، و شما دو نفر از كسانى بوديد كه مرا خواستند و بيعت كردند. همانا بيعت عموم مردم با من نه از روى ترس قدرتى مسلّط بود، و نه براى به دست آوردن متاع دنيا.
اگر شما دو نفر از روى ميل و انتخاب بيعت كرديد تا دير نشده (از راهى كه در پيش گرفته ايد) باز گرديد، و در پيشگاه خدا توبه كنيد. و اگر در دل با اكراه بيعت كرديد خود دانيد، زيرا اين شما بوديد كه مرا در حكومت بر خويش راه داديد، اطاعت از من را ظاهر، و نافرمانى را پنهان داشتيد. به جانم سوگند شما از ساير مهاجران سزاوارتر به پنهان داشتن عقيده و پنهان كارى نيستيد.
اگر در آغاز بيعت كنار مىرفتيد (و بيعت نمىكرديد) آسانتر بود كه بيعت كنيد و سپس به بهانه سرباز زنيد. شما پنداشتهايد كه من كشنده عثمان مىباشم، بياييد تا مردم مدينه كسى بين من و شما داورى كنند، آنان كه نه از من طرفدارى كرده و نه به يارى شما برخاسته، سپس هر كدام به اندازه جرمى كه در آن حادثه داشته، مسؤوليّت آن را پذيرا باشد. اى دو پير مرد، از آنچه در انديشه داريد باز گرديد، هم اكنون بزرگ ترين مسئله شما، عار است، پيش از آن كه عار و آتش خشم پروردگار، دامنگيرتان گردد. با درود.
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 55 #نهج_البلاغه:
(نامه به معاويه كه در سال 37 هجرى پيش از نبرد صفین نوشته شد)
پس از ياد خدا و درود همانا خداوند سبحان دنيا را براى آخرت قرار داده، و مردم را در دنيا به آزمايش گذاشت، تا روشن شود كدام يك نيكوكارتر است. ما را براى دنيا نيافريده اند، و تنها براى دنيا به تلاش فرمان داده نشديم، به دنيا آمديم تا در آن #آزمايش گرديم. و همانا خداوند مرا به تو، و تو را با من آزمود، و يكى از ما را بر ديگرى حجّت قرار داد.
تو با تفسير دروغين قرآن به دنيا روى آوردى، و چيزى از من درخواست مىكنى كه دست و زبانم هرگز به آن نيالود (قتل عثمان). تو و مردم شام، آن دروغ را ساختيد و به من تهمت زديد تا آگاهان شما مردم ناآگاه را، و ايستادگان شما زمينگير شدگان را بر ضدّ من تحريك كنند.
معاويه از خدا بترس، و با شيطانى كه مهار تو را مىكشد، مبارزه كن، و به سوى آخرت كه راه من و تو است بازگرد، و بترس از خدا كه به زودى با بلايى كوبنده ريشهات را بر كند، و نسل تو را بر اندازد. همانا براى تو به خدا سوگند مىخورم، سوگندى كه بر آن وفا دارم، اگر روزگار من و تو را در يكجا گردآورد، هم چنان بر سر راه تو خواهم ماند: «تا خدا ميان ما داورى كند و او بهترين داوران است.
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 56 #نهج_البلاغه:
وَ مِنْ وَصِيَّة لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ
از سفارشهاى آن حضرت است
وَصّى بِها شُرَيْحَ بْنَ هانِىء، لَمّا جَعَلَهُ عَلى مُقَدِّمَتِهِ اِلی الشّامِ
که به شریح بن هانى سفارش نموده، هنگامى که وى را به فرماندهى لشگر به طرف شام فرستاد
اِتَّقِ اللّهَ فى كُلِّ صَباح وَ مَساء، وَ خَفْ عَلى نَفْسِكَ الدُّنْيَا
خدا را در هر صبح و شام بپرهیز، بر خود از دنیاى فریبدهنده
الْغَرُورَ، وَ لاتَأْمَنْها عَلى حال. وَ اعْلَمْ اَنَّكَ اِنْ لَمْ تَرْدَعْ نَفْسَكَ عَنْ
بترس، و در هیچ حال از آن ایمن مشو. و آگاه باش اگر خود را از امور فراوانى که دوست دارى
كَثير مِمّا تُحِبُّ مَخافَةَ مَكْرُوه، سَمَتْ بِكَ الاَْهْواءُ اِلَى كَثير مِنَ الضَّرَرِ.
به خاطر ترس از زیان آن بازنگردانى، هواهاى نفس وجودت را به بسیارى از زیانها مىکشاند.
فَكُنْ لِنَفْسِكَ مانِعاً رادِعاً، وَ لِنَزْوَتِكَ عِنْدَ الْحَفيظَةِ واقِماً قامِعاً.
پس نفس خود را از هوسها مانع شو و بازگردان، و تندى خشمت را دفعکننده و کوبنده باش.
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 57 #نهج_البلاغه:
نامه به اهل كوفه، زمانى كه از مدينه عازم بصره بود
امّا بَعْدُ، فَاِنّى خَرَجَتُ مِنْ حَيّى هذا، اِمّا ظالِماً وَ اِمّا مَظْلُوماً،
اما بعد، من از جایگاه قبیلهام بیرون شدم، و از دو حال بیرون نیست یا ستمگرم یا ستمدیده،
وَ اِمّا باغِياً وَ اِمّا مَبْغِيّاً عَلَيْهِ، وَ اَنَا اُذَكِّرُ اللّهَ مَنْ بَلَغَهُ كِتابى هذا لَمّا
یا متجاوزم یا بر من تجاوز شده، در هر صورت من خدا را به یاد کسانى مىآورم که نامه ام به آنان مىرسد
نَفَرَ اِلَىَّ، فَاِنْ كُنْتُ مُحْسِناً اَعانَنى، وَ اِنْ كُنْتُ مُسيئاً اسْتَعْتَبَنى.
که به جانب من بیایند، تا اگر نیکوکارم یاریم دهند، و اگر بدکارم مرا به بازگشت به راه حق وادارند.
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 58 #نهج_البلاغه:
(نامه به شهرهاى دور براى روشن ساختن حوادث صفین)
آغاز كار چنين بود كه ما با مردم شام ديدار كرديم، كه در ظاهر پروردگار ما يكى، و پيامبر ما يكى، و دعوت ما در اسلام يكى بود، و در ايمان به خدا و تصديق كردن پيامبرش، هيچكدام از ما بر ديگرى برترى نداشت، و با هم وحدت داشتيم جز در خون عثمان كه ما از آن بر كناريم. پس به آنان گفتيم: بياييد با خاموش ساختن آتش جنگ، و آرام كردن مردم، به چارهجويى و درمان بپردازيم، تا كار مسلمانان استوار شود، و به وحدت برسند، و ما براى اجراى عدالت نيرومند شويم. امّا شاميان پاسخ دادند: «چارهاى جز جنگ نداريم» پس (از پيشنهاد حق ما) سرباز زدند، و جنگ در گرفت، و تداوم يافت، و آتش آن زبانه كشيد. پس آنگاه كه دندان جنگ در ما و آنان فرو رفت، و چنگال آن سخت كارگر افتاد، به دعوت ما (صلح و گفتگو) گردن نهادند، و بر آنچه آنان را خوانديم، پاسخ دادند. ما هم به درخواست آنان پاسخ داديم، و آنچه را خواستند زود پذيرفتيم، تا حجّت را بر آنان تمام كنيم، و راه عذرخواهى را ببنديم. آنگاه آن كه بر پيمان خود استوار ماند، از هلاكت نجات يافت، و آن كس كه در لجاجت خود پا فشرد، خدا پرده ناآگاهى بر جان او كشيد، و بلاى تيرهروزى گرد سرش گردانيد.
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 59 #نهج_البلاغه:
(نامه به أسود بن قطبه فرمانده لشكر حلوان در جنوب شهر سر پل ذهاب امروزى)
پس از ياد خدا و درود. اگر رأى و انديشه زمامدار دچار دگرگونى شود، او را از اجراى عدالت بسيار بازمىدارد. پس بايد كه كار مردم در آنچه حق است نزد تو يكسان باشد، زيرا در ستمكارى بهايى براى عدالت يافت نمىشود.
🔴 از آنچه كه همانند آن را بر ديگران نمىپسندى پرهيز كن، و نفس خود را در حالى كه اميدوار به پاداش الهى بوده و از كيفر او هراسناكى، به انجام آنچه خداوند بر تو واجب گردانيدهاست، وادار ساز. و
♦️بدان كه دنيا سراى آزمايش است، و دنيا پرست ساعتى در آن نمىآسايد جز آن كه در روز قيامت از آن افسوس مىخورد، و هرگز چيزى تو را از حق بىنياز نمىگرداند.
و از جمله حقّى كه بر توست آن كه نفس خويش را نگهبان باشى، و به اندازه توان در امور رعيّت تلاش كنى، زيرا آنچه در اين راه نصيب تو مىشود، برتر از آن است كه از نيروى بدنى خود از دست مىدهى. با درود.
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 60 #نهج_البلاغه:
جبران خسارتها در مانورهاى...
(نامه به فرماندارانى كه لشكر از شهرهاى آنان عبور مىكند)
از بنده خدا، على امير مؤمنان، به گرد آوران ماليات و فرمانداران شهرهايى كه لشكريان از سرزمين آنان مىگذرند.
پس از ياد خدا و درود همانا من سپاهيانى فرستادم كه به خواست خدا بر شما خواهند گذشت، و آنچه خدا بر آنان واجب كرده به ايشان سفارش كردم، و بر #آزار_نرساندن به ديگران، و پرهيز از هر گونه شرارتى تأكيد كردهام، و من نزد شما و پيمانى كه با شما دارم از آزار رساندن سپاهيان به مردم بيزارم، مگر آن كه گرسنگى سربازى را ناچار گرداند، و براى رفع گرسنگى چارهاى جز آن نداشته باشد. پس كسى را كه دست به ستمكارى زند كيفر كنيد، و دست افراد سبك مغز خود را از زيان رساندن به لشكريان، و زحمت دادن آنها جز در آنچه استثناء كردم باز داريد. من پشت سر سپاه در حركتم، شكايتهاى خود را به من رسانيد، و در امورى كه لشكريان بر شما چيره شدهاند كه قدرت دفع آن را جز با كمك خدا و من نداريد، به من مراجعه كنيد، كه با كمك خداوند آن را بر طرف خواهم كرد. ان شاء الله
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 61 #نهج_البلاغه:
نكوهش از فرمانده شكست خورده
(نامه به #كميل بن زياد نخعى ، فرماندار «هيت» و نكوهش او در ترك مقابله با لشكريان مهاجم شام كه در سال 38 هجرى نوشته شد)
پس از ياد خدا و درود سستى انسان در انجام كارهايى كه بر عهده اوست، و پافشارى در كارى كه از مسؤوليّت او خارج است، نشانه ناتوانى آشكار، و انديشه ويرانگر است. اقدام تو به تاراج مردم «قرقيسا» در مقابل رها كردن پاسدارى از مرزهايى كه تو را بر آن گماردهبوديم و كسى در آنجا نيست تا آنجا را حفظ كند، و سپاه دشمن را از آن مرزها دورسازد، انديشه اى باطل است.
تو در آنجا پلى شدهاى كه دشمنان تو از آن بگذرند و بر دوستانت تهاجم آورند،
نه قدرتى دارى كه با تو نبرد كنند، و
نه هيبتى دارى كه از تو بترسند و بگريزند،
نه مرزى را مىتوانى حفظ كنى، و
نه شوكت دشمن را مىتوانى در هم بشكنى،
نه نيازهاى مردم ديارت را كفايت مىكنى، و نه امام خود را راضى نگهمىدارى.
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 62 #نهج_البلاغه:
(نامه به مردم مصر، كه همراه مالك اشتر در سال 38 هجرى فرستاد)
1️⃣ مظلوميّت امام در خلافت
پس از ياد خدا و درود خداوند سبحان محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را فرستاد تا بيمدهنده جهانيان، و گواه پيامبران پيش از خود باشد. آنگاه كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به سوى خدا رفت، مسلمانان پس از وى در كار حكومت با يكديگر درگير شدند.
سوگند به خدا نه در فكرم مىگذشت، و نه در خاطرم مىآمد كه عرب خلافت را پس از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از اهل بيت او بگرداند، يا مرا پس از وى از عهدهدار شدن حكومت باز دارند، تنها چيزى كه نگرانم كرد شتافتن مردم به سوى فلان شخص بود كه با او بيعت كردند. من دست باز كشيدم، تا آنجا كه ديدم گروهى از اسلام باز گشته، مىخواهند دين محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را نابود سازند، پس ترسيدم كه اگر اسلام و طرفدارانش را يارى نكنم، رخنهاى در آن بينم يا شاهد نابودى آن باشم، كه مصيبت آن بر من سخت تر از رهاكردن حكومت بر شماست، كه كالاى چند روزه دنياست و به زودى ايّام آن مىگذرد چنانكه سراب ناپديد شود، يا چونان پارههاى ابر كه زود پراكنده مىگردد. پس در ميان آن آشوب و غوغا بهپا خاستم تا آن كه باطل از ميان رفت، و دين استقرار يافته، آرام شد.
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 62 #نهج_البلاغه:
(نامه به مردم مصر، كه همراه مالك اشتر در سال 38 هجرى فرستاد)
2️⃣ شجاعت و دشمنشناسى امام عليه السّلام
به خدا سوگند اگر تنها با دشمنان روبرو شوم، در حالى كه آنان تمام روى زمين را پر كردهباشند، نه باكى داشته، و نه مىهراسم. من به گمراهى آنان و هدايت خود كه بر آن استوارم، آگاهم، و از طرف پروردگارم به يقين رسيدهام، و همانا من براى ملاقات پروردگار مشتاق، و به پاداش او اميدوارم. لكن از اين اندوهناكم كه بىخردان، و تبهكاران اين امّت، حكومت را به دست آورند، آنگاه مال خدا را دستبهدست بگردانند، و بندگان او را به بردگى كشند، با نيكوكاران در جنگ، و با فاسقان همراه باشند، زيرا از آنان كسى در ميان شماست كه شراب نوشيد و حد بر او جارى شد، و كسى كه اسلام را نپذيرفت امّا بناحق بخششهايى به او عطا گرديد .
اگر اينگونه حوادث نبود شما را برنمىانگيختم، و سرزنشتان نمىكردم، و شما را به گردآورى تشويق نمىكردم، و آنگاه كه سرباز مىزديد رهاتان مىكردم.
❓آيا نمىبينيد كه مرزهاى شما را تصرّف كردند و شهرها را گشودند و دستآوردهاى شما را غارت كردند و در ميان شهرهاى شما آتش جنگ را برافروختند. براى جهاد با دشمنان كوچ كنيد، خدا شما را رحمت كند،
❗️ در خانه هاى خود نمانيد، كه به ستم گرفتار، و به خوارى دچار خواهيدشد، و بهره زندگى شما از همه پستتر خواهدبود، و همانا برادر جنگ، بيدارى و هوشيارى است، هر آنكس كه به خواب رود، دشمن او نخواهد خوابيد با درود.
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه 63 #نهج_البلاغه:
باز داشتن ابو موسى از فتنه...
(در آستانه جنگ جمل، در سال 36 هجرى به امام گزارش رسيد كه ابو موسى اشعرى، فرماندار كوفه مردم را براى پيوستن به امام با مىدارد، امام اين نامه را به او نوشت)
✍️ از بنده خدا على امير مؤمنان به عبد اللّه بن قيس (ابو موسى اشعرى)
پس از ستايش پروردگار و درود سخنى از تو به من رسيده كه هم به سود، و هم به زيان تو است، چون فرستاده من پيش تو آيد. دامن همّت به كمر زن، كمرت را براى جنگ محكم ببند، و از سوراخ خود بيرون آى، و مردم را براى جنگ بسيج كن. اگر حق را در من ديدى بپذير، و اگر دودل ماندى كناره گير. به خدا سوگند هر جا كه باشى تو را بياورند و به حال خويش رها نكنند، تا گوشت و استخوان و تر و خشكت در هم ريزد، و در كنار زدنت از حكومت شتاب كنند، چنانكه از پيش روى خود همانگونه بترسى كه از پشت سرت هراسناكى . حوادث جارى كشور آنچنان آسان نيست كه تو فكر مىكنى، بلكه حادثه بسيار بزرگى است كه بايد بر مركبش سوار شد، و سختىهاى آن را هموار كرد، و پيمودن راههاى سخت و كوهستانى آن را آسان كرد،
پس فكرت را به كار گير، و مالك كار خويش باش، و سهم و بهرهات را بردار، اگر همراهى با ما را خوش ندارى كناره گير، بى آنكه مورد ستايش قرار گيرى يا رستگار شوى، كه سزاوار است تو در خواب باشى و ديگران مسئوليّت هاى تو را برآورند، و از تو نپرسند كه كجا هستى و به كجا رفتهاى به خدا سوگند اين راه حق است و به دست مرد حق انجام مىگيرد، و باكى ندارم كه خدا نشناسان چه مىكنند با درود.
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه ۶۴ #نهج_البلاغه:
نامهاى در جواب معاويه
1️⃣ پاسخ تهديدات نظامى معاويه
پس از ياد خدا و درود چنانكه ياد آور شدى، ما و شما دوست بوديم و هم خويشاوند، امّا ديروز ميان ما و شما بدان جهت جدايى افتاد كه
#ما_ايمان_آورديم_و_شما_كافر_شديد، و امروز
ما در اسلام استوار مانديم، و شما آزمايش گرديديد،
اسلام آوردگان شما با ناخوشنودى، آن هم زمانى به اسلام روى آوردند كه بزرگان عرب تسليم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شدند، و در گروه او قرار گرفتند.
در نامهات نوشتى كه طلحه و زبير را كشته، و عايشه را تبعيد كردهام، و در كوفه و بصره منزل گزيدم،
⛔️اين امور ربطى به تو ندارد، و لازم نيست از تو عذر بخواهد. و
نوشتى كه با گروهى از مهاجران و انصار به نبرد من مىآيى، هجرت از روزى كه برادرت «يزيد» در فتح مكّه اسير شد پايان يافت، پس اگر در ملاقات با من شتاب دارى، دست نگهدار، زيرا اگر من به ديدار تو بيايم سزاوارتر است، كه خدا مرا به سوى تو فرستاده تا از تو انتقام گيرم، و اگر تو با من ديدار كنى چنان است كه شاعر اسدى گفت: «تندباد تابستانى سخت مىوزد و آنها را با سنگريزه ها، و در ميان غبار و تختهسنگها، درهم مىكوبند»
@nahgolbalagh
🌺🍃 نامه ۶۴ #نهج_البلاغه:
نامهاى در جواب معاويه
2️⃣ ياد آورى سوابق نظامى در پيروزيها
💢 و در نزد من همان شمشيرى است كه در جنگ بدر بر پيكر جدّ و دايى و برادرت زدم. به خدا سوگند، مىدانم تو مردى بىخرد و دلتاريك هستى
بهتر است در باره تو گفتهشود از نردبانى بالا رفتهاى كه تو را به پرتگاه خطرناكى كشانده، و نه تنها سودى براى تو نداشته، كه زيانبار است، زيرا تو غير گمشده خود را مىجويى، و غير گلّه خود را مىچرانى. منصبى را مىخواهى كه سزاوار آن نبوده، و در شأن تو نيست،
چقدر گفتار تو با كردارت فاصله دارد چقدر به عموها و دايىهاى كافرت شباهت دارى
شقاوت و آرزوى باطل آنها را به انكار نبوّت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم وا داشت، و چنانكه مىدانى در گورهاى خود غلتيدند، نه در برابر مرگ توانستند دفاع كنند، و نه آنگونه كه سزاوار بود از حريمى حمايت، و نه در برابر زخم شمشيرها خود را حفظ كردند، كه شمشيرها در ميدان جنگ فراوان، و سستى در برابر آن شايسته نيست.
تو در باره كشندگان عثمان فراوان حرف زدى،
ابتدا چون ديگر مسلمانان با من بيعت كن، سپس در باره آنان از من داورى بطلب، كه شما و مسلمانان را به پذيرفتن دستورات قرآن وادارم، امّا آنچه را كه تو مىخواهى، چنان است كه به هنگام گرفتن كودك از شير، او را بفريبند، سلام بر آنان كه سزاوار سلامند.
@nahgolbalagh
🔴🔴🔴🔴🔴
با سلام خدمت اعضای بزرگوار
انتقاد و پیشنهاد خود را با خادم کانال درمیان بگذارید 👇
@Mahdia1397
باتشکر
🔴🔴🔴🔴🔴
🌺🍃 نامه 65 #نهج_البلاغه:
(نامه ديگرى به معاويه پس از جنگ نهروان در سال 38 هجرى)
1️⃣ افشاى علل گمراهى معاويه
پس از ياد خدا و درود معاويه وقت آن رسيدهاست كه از حقائق آشكار پندگيرى، تو با ادّعاهاى باطل همان راه پدرانت را مىپيمايى، خود را در دروغ و فريب افكندى، و خود را به آنچه برتر از شأن تو است نسبت مىدهى، و به چيزى دست دراز مىكنى كه از تو بازداشتهاند، و به تو نخواهد رسيد. اين همه را براى فرار كردن از حق، و انكار آنچه را كه از گوشت و خون تو لازمتر است، انجام مىدهى، حقايقى كه گوش تو آنها را شنيده و از آنها آگاهى دارى،
❓آيا پس از روشن شدن راه حق، جز گمراهى آشكار چيز ديگرى يافت خواهد شد و ❓آيا پس از بيان حق، جز اشتباه كارى وجود خواهدداشت ❗️از شبهه و حقپوشى بپرهيز، فتنه ها ديرزمانى است كه پردههاى سياه خود را گسترانده، و ديدههايى را كور كردهاست.
@nahgolbalagh