eitaa logo
سخنان امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام
210 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
581 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خطبه صدوسی‌‌وسوم (خطبه 133 - خطبه در عظمت خداوند، قرآن، پيامبر و در رابطه با دنيا) 3️⃣ ويژگى هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: خدا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را پس‌از يك‌دوران طولانى كه ديگر پيامبران نبودند، فرستاد: زمانى‌كه ميان طرفداران مذاهب گوناگون نزاع درگرفته و راه اختلاف مى‌پيمودند. پس او را درپى پيامبران فرستاد و وحى را بافرستادن پيامبر صلّى اللّه عليه و آله ختم‌فرمود. پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله باتمام مخالفانى كه به‌حق پشت‌كردند، و از آن منحرف‌گشتند به‌مبارزه‌پرداخت. @nahgolbalagh
خطبه صدوسی‌‌وسوم (خطبه 133 - خطبه در عظمت خداوند، قرآن، پيامبر و در رابطه با دنيا) 4️⃣ روش برخورد با دنيا: و همانا دنيا نهايت ديدگاه كوردلان است كه آن‌سوى دنيا را نمى‌نگرند، امّا انسان آگاه، نگاهش از دنيا عبوركرده ازپس‌ آن‌ سراى جاويدان آخرت را مى‌بيند. پس انسان آگاه به‌دنيا دل‌نمى‌بندد و انسان كوردل تمام توجّهش دنياست. بينا از دنيا زاد و توشه برگيرد و نابينا براى دنيا توشه فراهم مى‌كند. @nahgolbalagh
خطبه صدوسی‌‌وسوم (خطبه 133 - خطبه در عظمت خداوند، قرآن، پيامبر و در رابطه با دنيا) 5️⃣ اندرزهاى جاودانه: آگاه باشيد، در دنيا چيزى نيست مگر آن‌كه صاحبش به‌زودى از آن سير و از داشتن آن دلگير مى‌شود جز ادامه زندگى، زيرا در مرگ آسايشى نمى‌نگرند. حيات و زندگى چونان حكمت و دانش است كه حيات دل مرده، و بينايى چشم‌هاى نابيناست و مايه شنوايى براى گوش‌هاى كر و آبى گوارا براى تشنگان مى‌باشد كه همه در آن سالم و بى‌نيازند. @nahgolbalagh
خطبه صدوسی‌‌وسوم (خطبه 133 - خطبه در عظمت خداوند، قرآن، پيامبر و در رابطه با دنيا) 6️⃣ شناخت قرآن: اين قرآن است كه با آن مى‌توانيد راه حق را بنگريد و با آن سخن بگوييد و به وسيله آن بشنويد. بعضى از قرآن از بعضى ديگر سخن مى‌گويد، و برخى بر برخى ديگر گواهى مى‌دهد، آياتش در شناساندن خدا اختلافى نداشته، و كسى را كه هم‌راهش شد از خدا جدا نمى‌سازد. @nahgolbalagh
خطبه صدوسی‌‌وسوم (خطبه 133 - خطبه در عظمت خداوند، قرآن، پيامبر و در رابطه با دنيا) 7️⃣ علل سقوط مردم: مردم گويا به خيانت و كينه‌ورزى اتّفاق‌داريد، و در رفتار رياكارانه، گياهان روييده‌ازسرگين را مى‌مانيد، در دوستى با آرزوها به‌وحدت‌رسيديد، و در جمع‌آورى ثروت به‌دشمنى پرداختيد. شيطان شما را در سرگردانى افكنده و غرور شما را به‌هلاكت مى‌كشاند، براى خود و شما از خدا يارى مى‌طلبم. @nahgolbalagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خطبه صدوسی‌‌وچهارم (خطبه 134 - خطبه به عمربن‌خطاب وقتى براى رفتن به‌جنگ با روميان با حضرت مشورت‌كرد) (عمر براى شركت درجنگ باروميان در سال 15 هجرى با امام عليه السّلام مشورت‌كرد، آن‌حضرت فرمود:) مشاوره نظامى: ❤️ خداوند به پيروان اين دين وعده‌داده كه اسلام را سربلند و نقاط ضعف مسلمين را جبران‌کند، خدايى كه مسلمانان را به‌هنگام كمى نفرات يارى‌كرد، و آن‌گاه كه نمى‌توانستند از خود دفاع‌كنند، از آنها دفاع‌كرد، اكنون زنده‌است و هرگز نمى‌ميرد. هرگاه خود به جنگ دشمن روى و با آنان روبه‌رو گردى و آسيبى‌بينى، مسلمانان تا دورترين شهرهاى خود، ديگر پناه‌گاهى ندارند و پس‌از تو كسى نيست تا بدان روآورند. مرد دليرى را به سوى آنان روانه‌كن، و جنگ‌آزمودگان و خيرخواهان را همراه او كوچ‌ده. ❣️ اگر خدا پيروزى داد چنان‌است كه تو دوست‌دارى، و اگر كار ديگرى مطرح‌شد، تو پناه مردمان و مرجع مسلمانان خواهى‌بود. @nahgolbalagh
خطبه صدوسی‌‌وپنجم (خطبه 135 - خطبه وقتى بين آن‌حضرت‌وعثمان مشاجره‌اى درگرفت) شناخت دشمنان امام عليه السّلام: - وَ قَدْ وَقَعَتْ مُشاجَرَةٌ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ عُثْمانَ، فَقالَ الْمُغيرَةُ بْنُ الاَْخْنَسِ لِعُثْمانَ: اَنَا وقتى بین آن‌حضرت و عثمان مشاجره‌‍اى درگرفت، مغیرة بن اخنس به عثمان گفت: من اَكْفيكَهُ. فَقالَ عَلِىٌّ عَلَيْهِ السَّلامُ لِلْمُغيرَةِ:- دربرابر او براى دفاع از تو کافى هستم. حضرت به او فرمود: يَابْنَ اللَّعينِ الاَْبْتَرِ، وَ الشَّجَرَةِ الَّتى لا اَصْلَ لَها وَ لا فَرْعَ، ❗️اى فرزند طردشده نس‌ بریده، و فرزند درختى که ریشه و شاخه ندارد، اَنْتَ تَكْفينى؟! فَوَاللّهِ ما اَعَزَّ اللّهُ مَنْ اَنْتَ ناصِرُهُ، تو خود را هم‌اورد من مى‌دانى؟! سوگندبه‌خدا که خداوند عزیز نکرده آن‌را که تو یارش باشى، وَ لا قامَ مَنْ اَنْتَ مُنْهِضُهُ. اُخْرُجْ عَنّا، اَبْعَدَ اللّهُ نَواكَ، و برپانمى‌ایستد آن‌که تو او را به‌پادارى. از این‌مجلس بیرون‌شو، خدا خیر را از تو دورکند، ثُمَّ ابْلُغْ جُهْدَكَ، فَلا اَبْقَى اللّهُ عَلَيْكَ اِنْ اَبْقَيْتَ. پس هرچه خواهى تلاش‌كن. خداوند تو را باقى‌نگذارد، اگر از آنچه مى‌توانى انجام‌ندهى. @nahgolbalagh
خطبه صدوسی‌‌وششم (خطبه 136 - خطبه درباره بيعت خود) نفس سرکش خود یارى‌کنید لَمْ تَكُنْ بَيْعَتُكُمْ اِيّاىَ فَلْتَةً، وَ لَيْسَ اَمْرى وَ اَمْرُكُمْ واحِداً، بیعت شما با من حادثه ناگهانى نبود، و برنامه من و شما یکى نیست، اِنِّى اُريدُكُمْ لِلّهِ، وَ اَنْتُمْ تُريدُونَنى لاَِنْفُسِكُمْ! اَيُّهَا النّاسُ، اَعينُونى من شما را براى خدا مى‌خواهم، و شما مرا براى خود مى‌خواهید! اى مردم، مرا در راه سرکوبى عَلى اَنْفُسِكُمْ، وَايْمُ اللّهِ لاَُنْصِفَنَّ الْمَظْلُومَ مِنْ ظالِمِهِ، وَ لاََقُودَنَّ نفس سرکش خود یارى‌کنید، به‌خداقسم داد ستم‌دیده را از ستمکار مى‌گیرم، و افسار الظّالِمَ بِخِزامَتِهِ، حَتّى اُورِدَهُ مَنْهَلَ الْحَقِّ وَ اِنْ كانَ كارِهاً. ستم‌کار را مى‌کشم تا به آبشخور حق واردسازم گرچه به آن میل‌نداشته‌باشد. @nahgolbalagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خطبه صدوسی‌‌وهفتم (خطبه 137 - خطبه درباره طلحه و زبير) 1️⃣ شناسايى طلحه و زبير: به خدا سوگند (طلحه و زبير) و پيروانشان، نه منكرى در كارهاى من سراغ دارند كه برابر آن بايستند، و نه ميان من و خودشان راه انصاف پيمودند. آنها حقّى را مى طلبند كه خود ترك كرده‌اند، و انتقام خونى را مى‌خواهند كه خود ريخته‌اند. اگر من در ريختن اين خون شريكشان بودم آنها نيز از آن سهمى دارند، و اگر خودشان تنها اين خون را ريخته ‌‌ند، بايد از خود انتقام بگيرند. اولين مرحله عدالت آن كه خود را محكوم‌كنند. همانا آگاهى و حقيقت‌بينى، با من همراه است، نه حق را از خود پوشيده داشته‌ام و نه بر من پوشيده‌بود، همانا ناكثين (اصحاب جمل) گروهى سركش و ستم‌گرند، خشم و كينه، و زهر عقرب، و شبهاتى چون شب ظلمانى در دلهايشان وجود دارد. درحالى‌كه حقيقت پديدار و باطل ريشه‌كن شده، و زبانش از حركت بر ضد حق فرومانده‌است. به خدا سوگند، حوضى برايشان پر از آب نمايم كه تنها خود بتوانم آبش را بيرون كشم، به‌گونه‌اى كه از آب آن سيراب برنگردند، و پس‌ازآن از هيچ‌گودالى آب ننوشند (يعنى نقشه‌اى براى آنان طرح‌كنم كه راه فرار نداشته‌باشند). @nahgolbalagh
خطبه صدوسی‌‌وهفتم (خطبه 137 - خطبه درباره طلحه و زبير) 2️⃣ وصف بيعت بى‌همانند: (شما مردم) براى بيعت‌كردن، به‌سوى من روى‌آورديد، همانند مادران تازه‌زاييده كه به طرف بچّه‌هاى خود مى‌شتابند. و پياپى فرياد كشيديد، بيعت بيعت من دستان خويش فروبستم، اما شما به اصرار آن را گشوديد، من از دست‌درازكردن، سرباز زدم، و شما دستم را كشيديد. @nahgolbalagh