خطبه صدوپنجاهوسوم #نهج_البلاغه(خطبه 153 - خطبه در فضائل اهلبيت)
4️⃣ روانشناسى:
همانا تمام حيوانات درتلاش پركردن شكمند، و درندگان درپى تجاوزكردن بهديگران، و زنان بىايمان تمام همّتشان آرايش زندگى و فسادانگيزى درآن است، امّا مؤمنان فروتنند، همانا مؤمنان مهربانند، همانا مؤمنان ازآينده ترسانند.
@nahgolbalagh
خطبه صدوپنجاهوچهارم #نهج_البلاغه(خطبه 154 - خطبه در آن شگفتيهاى آفرينش شبپره را بيانمىكند)
1️⃣ وصف پروردگار:
ستايش خداوندى را سزاست كه تمامى صفتها از بيان حقيقت، ذاتش درمانده، و بزرگى او عقلها را طردكردهاست، چنانكه راهى براى رسيدن بهنهايت ملكوتش نيابد.
او خداى حق و آشكار، سزاوارتر و آشكارتر از آن است كه ديدهها مىنگرند.
عقلها نمىتوانند براى او حدّى تعيينكنند، تا همانندى داشتهباشد، و انديشهها و اوهام نمىتوانند براى او اندازهاى مشخّصكنند تا در شكل و صورتى پنداشتهشود.
پديدهها را بىآنكه نمونهاى موجودباشد يا با مشاورى مشورتنمايد، و يا از قدرتى كمكومدد بگيرد آفريد، پس با فرمان او خلقت آن بهكمالرسيد، و اطاعت پروردگار را پذيرفت و پاسخ مثبت داد و بهخدمتشتافت، و گردن بهفرمان او نهاد و سرپيچىنكرد.
@nahgolbalagh
خطبه صدوپنجاهوچهارم #نهج_البلاغه(خطبه 154 - خطبه در آن شگفتيهاى آفرينش شبپره را بيانمىكند)
2️⃣ شگفتىهاى خفّاش_الف:
از زيبايىهاى صنعت پروردگارى، و شگفتىهاى آفرينش او، همان اسرار پيچيده حكيمانه در آفريدن خفّاشان است.
روشنى روز كه همهچيز را مىگشايد چشمانشان را مىبندد، و تاريكى شب كه هرچيز را بهخواب فرومىبرد، چشمان آنها را بازمىكند، چگونه چشمان خفّاش كمبين است كه نتواند از نور آفتاب درخشنده روشنىگيرد.
نورى كه با آن راههاى زندگى خود را بيابد، و در پرتو آشكار خورشيد خود را بهجاهايى رساند كه مىخواهد.
روشنى آفتاب خفّاش را از رفتن در تراكم نورهاى تابندهاش بازمىدارد، و در خلوتگاههاى تاريك پنهانمىسازد، كه از حركت در نور درخشان ناتوان است.
پس خفّاش در روز پلكها را بر سياهى ديدهها اندازد، و شب را چونان چراغى برمىگزيند، كه در پرتو تاريكى آن روزى خود را جستجومىكند، و سياهى شب ديدههاى او را نمىبندد، و بهخاطر تاريكى زياد، از حركت و تلاش بازنمىماند.
آنگاه كه خورشيد پرده از رخ بيفكند، و سپيده صبحگاهان بدمد، و لانه تنگ سوسمارها از روشنى آن روشنگردد، شبپره، پلكها را برهمنهد، و برآنچه در تاريكى شب بهدستآورده قناعتكند.
@nahgolbalagh
خطبه صدوپنجاهوچهارم #نهج_البلاغه(خطبه 154 - خطبه در آن شگفتيهاى آفرينش شبپره را بيانمىكند)
2️⃣ شگفتىهاى خفّاش_ب:
پاك و منزّه است خدايى كه شب را براى خفّاشان چونانروز روشن و مايه بهدستآوردن روزى قرارداد، و روز را چونانشب تار مايه آرامش و استراحت آنها انتخابفرمود
.
و بالهايى از گوشت براى پرواز، آنها آفريد، تا بههنگام نيازبهپرواز، از آن استفادهكنند، اين بالها، چونان لالههاى گوشند بىپر و رگهاى اصلى، اما جاى رگها و نشانههاى آن را بهخوبى مشاهدهخواهىكرد.
براى شبپرهها دوبال قرارداد، نهآنقدرنازك كه درهمبشكند، و نهچندانمحكم كه سنگينىكند.
پروازمىكنند درحالىكه فرزندانشان بهآنها چسبيده و بهمادر پناهبردهاند، اگر فرودآيند بامادر فرودمىآيند، و اگر بالاروند بامادر اوجمىگيرند، ازمادرانشان جدانمىشوند تاآنهنگام كه اندام جوجه نيرومند و بالها قدرت پروازكردن پيداكند، و بداند كه راه زندگىكردن كداماست و مصالح خويش را بشناسد.
پس پاكومنزّه است پديدآورنده هرچيزى كه بدون هيچالگويى باقىمانده ازديگرى، همهچيز را آفريد.
@nahgolbalagh
خطبه صدوپنجاهوپنجم #نهج_البلاغه(خطبه 155 - خطبه خطاب به اهل بصره در خبر از پيشآمدهاى سخت)
1️⃣ ضرورت اطاعت از رهبرى (و نكوهش از نافرمانى عايشه):
مردم بصره در پيدايش فتنهها هركسكه مىتواند خود را بهاطاعت پروردگار عزيز و برتر، مشغولدارد چنانكند، اگر از من پيروىكنيد، بهخواست خدا شما را بهراه بهشت خواهمبرد، هرچند سخت و دشوار و پراز تلخىها باشد.
اما عائشه، پس افكار و خيالات زنانه براو چيرهشد، و كينهها در سينهاش چون كوره آهنگرى شعله ور گرديد، اگر از او مىخواستند آنچه را كه برضد من انجامداد نسبتبه ديگرى روادارد سربازمىزد، بههرحال احترام نخست او برقراراست و حسابرسى اعمال او با خداى بزرگ است.
@nahgolbalagh
خطبه صدوپنجاهوپنجم #نهج_البلاغه(خطبه 155 - خطبه خطاب به اهل بصره در خبر از پيشآمدهاى سخت)
2️⃣ ره آورد ايمان:
ايمان روشنترين راهها و نورانىترين چراغهاست، با ايمان مىتوان به اعمال صالح راهبرد، و با اعمال نيكو به ايمان مىتوان دسترسى پيداكرد، با ايمان، علم و دانش آبادان است، و با آگاهى لازم، انسان را از مرگ مىهراسد، و با مرگ دنيا پايانمىپذيرد، و با دنيا، توشه آخرت فراهممىشود.
و با قيامت بهشت نزديكمىشود، و جهنّم براى بدكاران آشكارمىگردد، و مردم جز قيامت قرارگاهى ندارند، و شتابان بهسوى ميدان مسابقه مىروند تا به منزلگاه آخرين رسند.
گويا مىنگرم، همه از قبرها خارجشده بهسوى منزلگاههاى آخرين درحركتند، هرخانهاى در بهشت به شخصى تعلقدارد، كه نه ديگرى را مىپذيرند و نه ازآنجا بهجاى ديگر انتقالمىيابند.
@nahgolbalagh
خطبه صدوپنجاهوپنجم #نهج_البلاغه(خطبه 155 - خطبه خطاب به اهل بصره در خبر از پيشآمدهاى سخت)
3️⃣ يادآورى برخى از ارزشهاى اخلاقى و ويژگىهاى قرآن:
همانا «امر به معروف» و «نهى از منكر» دو صفت از اوصاف پروردگارند كه نه اجل را نزديك مىكند و نه روزى را كاهش مىدهد.
بر شما باد عملكردن به قرآن، كه ريسمان محكم الهى، و نور آشكار و درمانى سودمند است، كه تشنگى را فرونشاند، نگهدارنده كسى است كه به آن تمسّكجويد و نجاتدهنده آنكس است كه به آن چنگآويزد، كجىندارد تا راست شود، و گرايش به باطل ندارد تا از آن بازگرداندهشود، و تكرار و شنيدن پياپى آيات، كهنهاش نمىسازد، و گوش از شنيدن آن خسته نمىشود. كسى كه با قرآن سخن بگويد راست گفته و هركس بدان عمل كند پيشتاز است.
@nahgolbalagh
خطبه صدوپنجاهوپنجم #نهج_البلاغه(خطبه 155 - خطبه خطاب به اهل بصره در خبر از پيشآمدهاى سخت)
4️⃣ خبر از فتنه ها و شهادت خويش_الف:
(در اينجا مردى بلندشد و گفت: اى امير المؤمنين ما را از فتنه آگاه كن، آيا نسبتبه فتنه، از پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤالى نفرمودهاى پاسخ داد):
آنگاه كه خداوند آيه 1 و 2 سوره عنكبوت را نازل كرد كه: (آيا مردم خيال مىكنند چون كه گفتند ايمان آورديم، بدون آزمايش رها مىشوند) دانستم كه تا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم درميان ماست آزمايش نمىگرديم. پرسيدم اى رسول خدا اين فتنه و آزمايش كدام است كه خدا شما را بدان آگاهى دادهاست؟
فرمود: «اى على پساز من امّت اسلامى به فتنه و آزمون دچار مىگردند» گفتم اى رسول خدا مگر جزايناست كه در روز «احد» كه گروهى از مسلمانان بهشهادت رسيدند و شهادت نصيب من نشد و سخت برمن گران آمد، تو به من فرمودى: اى على مژده باد تو را كه شهادت درپى تو خواهدآمد.
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به من فرمود: «همانا اين بشارت تحقّق مىپذيرد، در آن هنگام صبر تو چگونه است»؟
گفتم اى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چنين موردى جاى صبر و شكيبايى نيست بلكه جاى مژدهشنيدن و شكرگزارى است.
@nahgolbalagh
خطبه صدوپنجاهوپنجم #نهج_البلاغه(خطبه 155 - خطبه خطاب به اهل بصره در خبر از پيشآمدهاى سخت)
4️⃣ خبر از فتنه ها و شهادت خويش_ب:
و پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: «اى على همانا اين مردم بهزودى با اموالشان دچار فتنه و آزمايش مىشوند، و در ديندارى بر خدا منّت مىگذارند، بااينحال انتظار رحمت او را دارند، و از قدرت و خشم خدا، خود را ايمن مىپندارند.
حرام خدا را با شبهات دروغين، و هوسهاى غفلتزا، حلال مىكنند، «شراب» را به بهانه اينكه «آب انگور» است و رشوه را كه «هديه» است و ربا را كه «نوعى معامله» است حلال مىشمارند».
گفتم اى رسول خدا: در آن زمان مردم را در چه پايهاى بدانم آيا در پايه ارتداد يا فتنه و آزمايش؟ پاسخ فرمود: «در پايهاى از فتنه و آزمايش».
@nahgolbalagh