خطبه صدوسیوسوم #نهج_البلاغه(خطبه 133 - خطبه در عظمت خداوند، قرآن، پيامبر و در رابطه با دنيا)
4️⃣ روش برخورد با دنيا:
و همانا دنيا نهايت ديدگاه كوردلان است كه آنسوى دنيا را نمىنگرند، امّا انسان آگاه، نگاهش از دنيا عبوركرده ازپس آن سراى جاويدان آخرت را مىبيند.
پس انسان آگاه بهدنيا دلنمىبندد و انسان كوردل تمام توجّهش دنياست.
بينا از دنيا زاد و توشه برگيرد و نابينا براى دنيا توشه فراهم مىكند.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیوسوم #نهج_البلاغه(خطبه 133 - خطبه در عظمت خداوند، قرآن، پيامبر و در رابطه با دنيا)
5️⃣ اندرزهاى جاودانه:
آگاه باشيد، در دنيا چيزى نيست مگر آنكه صاحبش بهزودى از آن سير و از داشتن آن دلگير مىشود جز ادامه زندگى، زيرا در مرگ آسايشى نمىنگرند.
حيات و زندگى چونان حكمت و دانش است كه حيات دل مرده، و بينايى چشمهاى نابيناست و مايه شنوايى براى گوشهاى كر و آبى گوارا براى تشنگان مىباشد كه همه در آن سالم و بىنيازند.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیوسوم #نهج_البلاغه(خطبه 133 - خطبه در عظمت خداوند، قرآن، پيامبر و در رابطه با دنيا)
6️⃣ شناخت قرآن:
اين قرآن است كه با آن مىتوانيد راه حق را بنگريد و با آن سخن بگوييد و به وسيله آن بشنويد. بعضى از قرآن از بعضى ديگر سخن مىگويد، و برخى بر برخى ديگر گواهى مىدهد، آياتش در شناساندن خدا اختلافى نداشته، و كسى را كه همراهش شد از خدا جدا نمىسازد.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیوسوم #نهج_البلاغه(خطبه 133 - خطبه در عظمت خداوند، قرآن، پيامبر و در رابطه با دنيا)
7️⃣ علل سقوط مردم:
مردم گويا به خيانت و كينهورزى اتّفاقداريد، و در رفتار رياكارانه، گياهان روييدهازسرگين را مىمانيد، در دوستى با آرزوها بهوحدترسيديد، و در جمعآورى ثروت بهدشمنى پرداختيد.
شيطان شما را در سرگردانى افكنده و غرور شما را بههلاكت مىكشاند، براى خود و شما از خدا يارى مىطلبم.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیوچهارم #نهج_البلاغه(خطبه 134 - خطبه به عمربنخطاب وقتى براى رفتن بهجنگ با روميان با حضرت مشورتكرد)
(عمر براى شركت درجنگ باروميان در سال 15 هجرى با امام عليه السّلام مشورتكرد، آنحضرت فرمود:)
مشاوره نظامى:
❤️ خداوند به پيروان اين دين وعدهداده كه اسلام را سربلند و نقاط ضعف مسلمين را جبرانکند، خدايى كه مسلمانان را بههنگام كمى نفرات يارىكرد، و آنگاه كه نمىتوانستند از خود دفاعكنند، از آنها دفاعكرد، اكنون زندهاست و هرگز نمىميرد.
هرگاه خود به جنگ دشمن روى و با آنان روبهرو گردى و آسيبىبينى، مسلمانان تا دورترين شهرهاى خود، ديگر پناهگاهى ندارند و پساز تو كسى نيست تا بدان روآورند.
مرد دليرى را به سوى آنان روانهكن، و جنگآزمودگان و خيرخواهان را همراه او كوچده.
❣️ اگر خدا پيروزى داد چناناست كه تو دوستدارى، و اگر كار ديگرى مطرحشد، تو پناه مردمان و مرجع مسلمانان خواهىبود.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیوپنجم #نهج_البلاغه(خطبه 135 - خطبه وقتى بين آنحضرتوعثمان مشاجرهاى درگرفت)
شناخت دشمنان امام عليه السّلام:
- وَ قَدْ وَقَعَتْ مُشاجَرَةٌ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ عُثْمانَ، فَقالَ الْمُغيرَةُ بْنُ الاَْخْنَسِ لِعُثْمانَ: اَنَا
وقتى بین آنحضرت و عثمان مشاجرهاى درگرفت، مغیرة بن اخنس به عثمان گفت: من
اَكْفيكَهُ. فَقالَ عَلِىٌّ عَلَيْهِ السَّلامُ لِلْمُغيرَةِ:-
دربرابر او براى دفاع از تو کافى هستم. حضرت به او فرمود:
يَابْنَ اللَّعينِ الاَْبْتَرِ، وَ الشَّجَرَةِ الَّتى لا اَصْلَ لَها وَ لا فَرْعَ،
❗️اى فرزند طردشده نس بریده، و فرزند درختى که ریشه و شاخه ندارد،
اَنْتَ تَكْفينى؟! فَوَاللّهِ ما اَعَزَّ اللّهُ مَنْ اَنْتَ ناصِرُهُ،
تو خود را هماورد من مىدانى؟! سوگندبهخدا که خداوند عزیز نکرده آنرا که تو یارش باشى،
وَ لا قامَ مَنْ اَنْتَ مُنْهِضُهُ. اُخْرُجْ عَنّا، اَبْعَدَ اللّهُ نَواكَ،
و برپانمىایستد آنکه تو او را بهپادارى. از اینمجلس بیرونشو، خدا خیر را از تو دورکند،
ثُمَّ ابْلُغْ جُهْدَكَ، فَلا اَبْقَى اللّهُ عَلَيْكَ اِنْ اَبْقَيْتَ.
پس هرچه خواهى تلاشكن. خداوند تو را باقىنگذارد، اگر از آنچه مىتوانى انجامندهى.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیوششم #نهج_البلاغه(خطبه 136 - خطبه درباره بيعت خود)
نفس سرکش خود یارىکنید
لَمْ تَكُنْ بَيْعَتُكُمْ اِيّاىَ فَلْتَةً، وَ لَيْسَ اَمْرى وَ اَمْرُكُمْ واحِداً،
بیعت شما با من حادثه ناگهانى نبود، و برنامه من و شما یکى نیست،
اِنِّى اُريدُكُمْ لِلّهِ، وَ اَنْتُمْ تُريدُونَنى لاَِنْفُسِكُمْ! اَيُّهَا النّاسُ، اَعينُونى
من شما را براى خدا مىخواهم، و شما مرا براى خود مىخواهید! اى مردم، مرا در راه سرکوبى
عَلى اَنْفُسِكُمْ، وَايْمُ اللّهِ لاَُنْصِفَنَّ الْمَظْلُومَ مِنْ ظالِمِهِ، وَ لاََقُودَنَّ
نفس سرکش خود یارىکنید، بهخداقسم داد ستمدیده را از ستمکار مىگیرم، و افسار
الظّالِمَ بِخِزامَتِهِ، حَتّى اُورِدَهُ مَنْهَلَ الْحَقِّ وَ اِنْ كانَ كارِهاً.
ستمکار را مىکشم تا به آبشخور حق واردسازم گرچه به آن میلنداشتهباشد. #مرد_ميدان
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیوهفتم #نهج_البلاغه(خطبه 137 - خطبه درباره طلحه و زبير)
1️⃣ شناسايى طلحه و زبير:
به خدا سوگند (طلحه و زبير) و پيروانشان، نه منكرى در كارهاى من سراغ دارند كه برابر آن بايستند، و نه ميان من و خودشان راه انصاف پيمودند.
آنها حقّى را مى طلبند كه خود ترك كردهاند، و انتقام خونى را مىخواهند كه خود ريختهاند.
اگر من در ريختن اين خون شريكشان بودم آنها نيز از آن سهمى دارند، و اگر خودشان تنها اين خون را ريخته ند، بايد از خود انتقام بگيرند. اولين مرحله عدالت آن كه خود را محكومكنند.
همانا آگاهى و حقيقتبينى، با من همراه است، نه حق را از خود پوشيده داشتهام و نه بر من پوشيدهبود، همانا ناكثين (اصحاب جمل) گروهى سركش و ستمگرند، خشم و كينه، و زهر عقرب، و شبهاتى چون شب ظلمانى در دلهايشان وجود دارد. درحالىكه حقيقت پديدار و باطل ريشهكن شده، و زبانش از حركت بر ضد حق فروماندهاست. به خدا سوگند، حوضى برايشان پر از آب نمايم كه تنها خود بتوانم آبش را بيرون كشم، بهگونهاى كه از آب آن سيراب برنگردند، و پسازآن از هيچگودالى آب ننوشند (يعنى نقشهاى براى آنان طرحكنم كه راه فرار نداشتهباشند).
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیوهفتم #نهج_البلاغه(خطبه 137 - خطبه درباره طلحه و زبير)
2️⃣ وصف بيعت بىهمانند:
(شما مردم) براى بيعتكردن، بهسوى من روىآورديد، همانند مادران تازهزاييده كه به طرف بچّههاى خود مىشتابند. و پياپى فرياد كشيديد، بيعت بيعت من دستان خويش فروبستم، اما شما به اصرار آن را گشوديد، من از دستدرازكردن، سرباز زدم، و شما دستم را كشيديد.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیوهفتم #نهج_البلاغه(خطبه 137 - خطبه درباره طلحه و زبير)
3️⃣ شكوه از طلحه و زبير:
خدايا طلحه و زبير پيوند مرا گسستند، برمن ستمكرده و بيعت مرا شكستند، و مردم را براى جنگ با من شوراندند، خدايا آنچه را بستند تو بگشا، و آنچه را محكم رشتهاند پايدار مفرما، و آرزوهايى كه براى آن تلاش مىكنند برباد ده.
من پيشاز جنگ از آنها خواستم تا بازگردند، و تا هنگام آغاز نبرد انتظارشان را مىكشيدم، لكن آنها به نعمت پشتپا زدند و برسينه عافيت دست رد گذاردند.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیوهشتم #نهج_البلاغه(خطبه 138 - خطبه در آن به فتنهها (و حكومت امام عصر(عليه السلام)) اشاره مىفرمايد)
بخش اول: رسالت امام زمان علیه السلام
و من خطبة له (علیه السلام) يومئ فيها إلى ذكر المَلاحم:
يَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى، إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى؛ وَ يَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلَى الْقُرْآنِ، إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْيِ.
سخنى از آن حضرت (علیه السلام) که در آن به حوادث بزرگ اشارت دارد:
هواهاى نفسانى را به متابعت هدايت الهى بازمىگرداند، در روزگارى كه هدايت الهى را به متابعت هواهاى نفسانى درآوردهباشند. آراء و انديشهها را تابع قرآن گرداند در روزگارى كه قرآن را تابع آراء و انديشههاى خود ساختهباشند.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیوهشتم #نهج_البلاغه(خطبه 138 - خطبه در آن به فتنهها (و حكومت امام عصر(عليه السلام)) اشاره مىفرمايد)
بخش دوم: وصف دوران ظهور
تاآنگاه كه جنگى سخت درميان شما درگيرشود، جنگى كه چونان درندهاى دندان نمايد، همانند حيوانى شيرده كه پستانهايش پر شير باشد و شيرش به دهانها شيرين آيد ولى در پايان به شرنگ بدل شود.
❗️ آگاه باشيد كه فردا -و فردا خواهدآمد و ندانيد باخود چهخواهدآورد- فرمانروايى كه نه از اينقوم است، كارگزاران را بهسبب اعمال ناپسندشان بازخواست خواهدكرد و زمين براى او گنجينههايش را، چون پارههاى جگرش، بيرونافكند. و كليدهاى خود را تسليم او كند و او به شما نشان خواهدداد كه دادگرى در كشوردارى چگونه است. و كتاب خدا و سنت او را، كه مردهاست، زندهكند.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیوهشتم #نهج_البلاغه(خطبه 138 - خطبه در آن به فتنهها (و حكومت امام عصر(عليه السلام)) اشاره مىفرمايد)
در اشاره به خروج سفیانى، یا فتنه عبدالملک مروان
گویا او را مىبینم که در شام فریاد برداشته، و با پرچمهایش در حولوحوش کوفه مىگردد، و به اهل کوفه همچون شتر سرکش رومىآورد، زمین را از سرهاى بریده فرش مىکند، دهانش گشوده، قدمش در زمین سنگین، جولانش گسترده،و هیبتش عظیم است. بهخداقسم شما را در این طرف و آن طرف زمین پراکنده مىکند تا از شما جز بهمانند باقیمانده سرمه درچشم باقىنماند. اینبرنامه ادامه دارد تا عرب بر سر عقل آید. پس سنّتهاى برقرار را ملتزمشوید، و آثار آشکار و پیمان نزدیکى را که بقاى نبوت بر آن است پاىبند باشید، و بدانید که شیطان راههاى خود را براى شما هموار مىکند تا بهدنبال او بروید.
@nahgolbalagh
خطبه صدوسیونهم #نهج_البلاغه(خطبه 139 - خطبه به هنگام شورا)
لَمْ يُسْرِعْ اَحَدٌ قَبْلى اِلى دَعْوَةِ حَقٍّ، وَ صِلَةِ رَحِم، وَ عائِدَةِ كَرَم.
احدى پیشاز من به قبول دعوت حق، و صله رحم، و احسان کریمانه نشتافته.
فَاسْمَعُوا قَوْلى، وَ عُوا مَنْطِقى، عَسى اَنْ تَرَوْا هذَا الاَْمْرَ مِنْ بَعْدِ هذَا
پس سخنم را بشنوید، و گفتارم را حفظکنید، ممکناست بعداز امروز ببینید که در مسأله
الْيَوْمِ تُنْتَضى فيهِ السُّيُوفُ، وَ تُخانُ فيهِ الْعُهُودُ، حَتّى يَكُونَ
خلافت شمشیرها برآمده، و به پیمانها خیانت عارضشده، تاجایىکه
بَعْضُكُمْ اَئِمَّةً لاَِهْلِ الضَّلالَةِ، وَ شيعَةً لاَِهْلِ الْجَهالَةِ.
برخىاز شما پیشواى گمراهان گشته، و بعضى تابع جاهلان شدهاید.
@nahgolbalagh
خطبه صدوچهلم #نهج_البلاغه(خطبه 140 - خطبه در نهىاز غيبت مردم)
شايسته است، آنانكه مرتكب گناه نشدهاند و از معصيت درامان ماندهاند، به گناهكاران و عاصيان رحمتآورند. و همواره به درگاه خداوندى سپاسگزارند تا سپاس خداوندى، آنان را از عيبجويى گناهكاران بازدارد.
پس چگونه است حال غيبتكنندهاى كه زبان به غيبت برادر خود مىگشايد و او را به سبب گرفتارشدنش در چنگ گناه سرزنش مىكند.
آيا به ياد ندارد كه خداوند گناهان او را مستور داشته، آن هم گناهانى، كه از گناهان كسى كه زبان به غيبتش گشاده، بسى بزرگتر بودهاست.
و چگونه او را به گناهى نكوهش مىكند كه خود نيز همانند آن را مرتكب مىشود. و اگر آن گناه را، عينا، مرتكبنشده، خداوند را در مواردى كه از آن گناه عظيمتر بودهاست، نافرمانى كردهاست.
به خدا سوگند، اگر گناه بزرگى مرتكبنشده ولى نافرمانى كوچكى از او سرزدهاست، جرأت او در عيبجويى و غيبت مردمان گناهى بزرگتر است.
اى بنده خدا، به عيبجويى گناهكار مشتاب، شايد خداوند او را آمرزيدهباشد و از خردك گناهى هم كه كردهاى، ايمنمنشين، بسا كه تو را بدان عذابكنند.
هركس از شما كه به عيب ديگرى آگاهاست، بايد از عيبجويى بازايستد. زيرا مىداند كه خود را نيز چنانعيبى هست.
بايد به سبب عيبى كه ديگران بدان مبتلاهستند و او از آن درامان ماندهاست، خدا را شكرگويد و اينشكرگزارى او را از نكوهش ديگران بهخود مشغولدارد.
@nahgolbalagh
خطبه صدوچهلویکم #نهج_البلاغه(خطبه 141 - خطبه درباره نهى از غيبت)
اَيُّهَا النّاسُ، مَنْ عَرَفَ مِنْ اَخيهِ وَثيقَةَ دين وَ سَدادَ طَريق
❗️اى مردم، آنکس که از برادرش استوارى در دین و درستى راه را مىداند
فَلايَسْمَعَنَّ فيهِ اَقاويلَ الرِّجالِ. اَما اِنَّهُ قَدْ يَرْمِى الرّامى، وَ تُخْطِىءُ
نباید گفتار بیهوده مردم را در حق او بشنود. بدانید که تیرانداز گاهى تیر مىاندازد و تیرش به خطا
السِّهامُ، وَ يُحيكُ الْكَلامُ، وَ باطِلُ ذلِكَ يَبُورُ، وَ اللّهُ سَميعٌ وَ شَهيدٌ.
مىرود، سخن هم (هرچه باشد) اثر مىگذارد ولى نادرست آن ازبینمىرود، و خداوند شنوا و شاهد است.
اَما اِنَّهُ لَيْسَ بَيْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ اِلاّ اَرْبَعُ اَصابِعَ. - فَسُئِلَ عَلَيْهِ السَّلامُ
❗️آگاه باشید که بین حقوباطل جز چهار انگشت فاصله نیست. توضیح این سخن
عَنْ مَعْنى قَوْلِهِ هذا، فَجَمَعَ اَصابِعَهُ وَ وَضَعَها بَيْنَ اُذُنِهِ وَ عَيْنِهِ ثُمَّ قالَ: -
را از امام خواستند، حضرت انگشتان دست را بههم چسباند و بین گوشوچشم قرار داد، سپس فرمود:
الْباطِلُ اَنْ تَقُولَ سَمِعْتُ، وَ الْحَقُّ اَنْ تَقُولَ رَاَيْتُ.
باطل آن است که بگویى شنیدم، و حق آن است که بگویى دیدم.
@nahgolbalagh
خطبه صدوچهلودوم #نهج_البلاغه(خطبه 142 - خطبه نیکوکاری در جای خود)
كسى كه نه بهجا و نه بهحق، به كسى كه سزاوار احسان نيست، احسانكند، جز ستايش مشتى فرومايه و ثناى جماعت اشرار و نادانان بهرهاى نخواهدبرد. آنهم تازمانىكه، احسانش در حق ايشان بردوام باشد. بهراستى چهدستى بخشنده دارد ولى از انفاق در راه خدا بخل مىورزد.
كسى كه خدا به او مال و خواستهاى ارزانىداشته، بايد كه به خويشاوندان برساند و مهمانيهاى نيكو دهد و اسيران و گرفتاران را ازبندبرهاند و به فقيران و وامداران چيزى عطاكند. و تا ثوابى حاصلكند، خود شكيبايى ورزد و حقوقى را كه بهگردن دارد، ادانمايد و با سختيها بسازد. دستيافتن به اينخصلتها، در دنيا سبب شرفوبزرگى و درك فضايل آخرت شود. [اگر خدا بخواهد.]
@nahgolbalagh
خطبه صدوچهلوسوم #نهج_البلاغه(خطبه 143 - خطبه در طلب ياران)
1️⃣ نظام آفرينش براى انسان:
❗️آگاه باشيد، زمينى كه شما را برپشتخود مىبرد، و آسمانى كه بر شما سايهمىگستراند، فرمانبردار پروردگارند، و بركت آندو به شما نه از روى دلسوزى يا براى نزديكشدن به شما، و نه به اميد خيرى است كه از شما دارند، بلكه آن دو، مأمور رساندن منافع شما بوده، اوامر خدا را اطاعت كردند، به آنها دستوردادهشد كه براى مصالح شما قيامكنند و چنين كردند.
@nahgolbalagh
خطبه صدوچهلوسوم #نهج_البلاغه(خطبه 143 - خطبه در طلب ياران)
2️⃣ فلسفه آزمايشها:
خداوند بندگان خود را كه گناهكارند، با كمبود ميوهها، و جلوگيرى از نزول بركات، و بستن در گنجهاى خيرات، آزمايش میكند، براىآنكه توبهكنندهاى بازگردد، و گناهكار، دل از معصيت بكند، و پندگيرنده، پندگيرد، و بازدارنده، راه نافرمانى را بر بندگان خدا ببندد.
و همانا خدا استغفار و آمرزشخواستن را وسيله دائمى فروريختن روزى، و موجب رحمت آفريدگان قرارداد و فرمود: «از پروردگار خود آمرزشبخواهيد، كه آمرزنده است، بركات خود را از آسمان بر شما فرو مىبارد، و با بخشش اموال فراوان و فرزندان، شما را يارىمىدهد، و باغستانها و نهرهاى پرآب در اختيار شما مىگذارد».
پس رحمت خدا بر آنكس كه به استقبال توبه رود، و از گناهان خود پوزشطلبد، و پيشازآن كه مرگ او فرارسد، اصلاحگردد.
@nahgolbalagh
خطبه صدوچهلوسوم #نهج_البلاغه(خطبه 143 - خطبه در طلب ياران)
3️⃣ نيايش طلب باران:
بارخداوندا ما از خانهها، و زير چادرها پساز شنيدن ناله حيوانات تشنه، و گريه دلخراش كودكان گرسنه، بهسوى تو بيرونآمديم، و رحمت تو را مشتاق، و فضل و نعمت تو را اميدواريم، و از عذاب و انتقام تو ترسناكيم.
🌧 بارخداوندا بارانت را برما ببار، و ما را مأيوس برمگردان و با خشكسالى و قحطى ما را نابودمفرما، و با اعمال زشتى كه بىخردان ما انجام دادهاند ما را به عذاب خويش مبتلامگردان.
اى مهربانترين مهربانها بار خداوندا بهسوى تو آمديم از چيزهايى شكايتكنيم كه برتو پنهاننيست و اين هنگامى است كه سختىهاى طاقتفرسا ما را بيچارهكرده و خشكسالى و قحطى ما را بهستوهآورده، و پيشآمدهاى سخت ما را ناتوانساخته، و فتنههاى دشوار كارد به استخوان ما رساندهاست.
بارخداوندا از تو مىخواهيم ما را نوميد برمگردانى، و با اندوه و نگرانى به خانههايمان بازنفرستى، و گناهانمان را بهرخمان نكشى، و اعمال زشت ما را مقياس كيفر ما قرارندهى.
خداوندا باران رحمت خود را بر ما ببار، و بركت خويش را برما بگستران، و روزى و رحمتت را بهما برسان، و ما را از بارانى سيرابفرما كه سودمند و سيرابكننده و روياننده گياهان باشد، و آنچه خشكشده دوباره بروياند، و آنچه مردهاست زندهگرداند، بارانى كه بسيار پرمنفعت، روياننده گياهان فراوان، كه تپّهها و كوهها را سيراب، و در درّهها و رودخانهها، چونان سيل جارىشود، درختان را پربرگنمايد و نرخ گرانى را پايينآورد، همانا تو برهرچيز كه خواهى توانايى.
@nahgolbalagh