#فهرست_حکمتها
دوستان ولایی سلام
🍃حکمتهای نهج البلاغه به علت شمردن بعضی صفات مهم و کارساز در زندگی، بسیار مورد اهمیت هستند.
برای استفاده بهتر از شرح حکمتها که از خود نهج البلاغه برای شرح بهره گرفته شده، به عنوان های زیر مراجعه کنید.
*. شرح حکمت اول تا حکمت پنجم
*. شرح حکمت ششم تا حکمت دهم
*. شرح حکمت یازدهم تا پانزدهم
*. شرح حکمت شانزدهم تا بیستم
*. شرح حکمت 21 تا بیست و پنجم
*. شرح حکمت بیست و ششم
*. شرح حکمت بیست و هفتم
در چهار بخش
*. شرح حکمت بیست و هشتم
در سه بخش
*. شرح حکمت بیست و نهم
*. شرح حکمت سی ام
*. شرح حکمت سی و یکم
بخش اول صبر در 5قسمت
بخش دوم یقین
بخش سوم عدل
http://eitaa.com/joinchat/1114374154C3a90a19db7
روی متون رنگی کلیک کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سید الحجازی، مداح لبنانی در دیدار با رهبر انقلاب سرود سلام فرمانده را خواند.
گوش کنید🌿☘🌿
http://eitaa.com/joinchat/1114374154C3a90a19db7
در محضر نهج البلاغه
🔷 #شرح_خطبه ۴ جلسه 1_ بخش اول 🔹شرح استاد دكتر محمدعلى انصارى بیان نقش هدایتگری اهل بیت علیهم السلام
🌸 سلام و عرض ادب
خطبهی چهارم نهجالبلاغه از خطبههای موجز امیر مؤمنان علیهالسّلام است که در عین کوتاهی، در نهایت بلاغت و شیوایی قرار دارد؛ به گونهای که سیدرضی در ابتدای آن میگوید: «و هی من أفصح کلامه»؛ یعنی این خطبه از فصیحترین سخنان حضرت است. سپس در معرفی محتوایی آن چنین میآورد: «و فیها یعظ الناس و یهدیهم من ضلالتهم»؛ موضوع این خطبه موعظهی مردم و به در آوردن انسانها از ضلالت و به حق رهنمون کردن آنهاست.
رأی عمدهی شارحان نهجالبلاغه آن است که امام علیهالسّلام این خطبهی شریف را پس از ماجرای غمانگیز جمل ایراد کردهاست. بنابراین سیدرضی در ادامه میگوید: «و یقال: إنه خطبها بعد قتل طلحه و الزبیر»؛ امام این سخنان را بعد از کشته شدن طلحه و زبیر و پس از فروکش کردن آتش شعلهور جنگ جمل، بیان فرمود.
نکتهی دیگر آنکه به نظر میرسد آنچه سید رضی در قالب خطبهی چهارم نهجالبلاغه آوردهاست، بخشی از یک خطبهی طولانیتر امام بوده که سید به روش معمول خود بخشهایی از آن را حذف کردهاست. میدانیم که سید این را برای خود اصل قرار داده که گزیدهی خطبههای امیرالمؤمنین(ع) را نقل کند تا آنچه میآورد بخشهای فصیح و بلیغ کلام امام باشد. این خطبه نیز مشمول همین قضیه شده و به همین دلیل، فشردگی و کوتاهی در نقل آن دیده میشود؛ البته کوتاهی الفاظ خللی به مقصود وارد نکرده و آنچه امیر در صدد بیان آن است در بهترین شکل به مخاطب منتقل میشود.
شارح نهج البلاغه دكتر محمدعلى انصارى اين خطبه را در ١جلسه شرح دادهاند كه در ٣ قسمت تقديم حضورتان مىگردد.
بعد از این توضیح مختصر دوباره خطبه را گوش کنید.
#خطبه4
http://eitaa.com/joinchat/1114374154C3a90a19db7
روایت از کرمان؛
روایت از یک شهر مقاوم؛
#روزمادر
زن از ماشین پیاده شد. جمعیت را کنار زدو هراسان به سمت نگهبانی بیمارستان دوید. چادرش روی شانههایش افتاده بود. تارهای نامرتب و پریشان موهایش از لابهلای روسری روی گونهاش ریخته بود. لبهایش از ترس سفید شده بود. به نگهبان که رسید پاهایش دیگر جان نداشت. دستش را روی شیشه نگهبانی تکیه داد و هراسان گفت محسن ابراهیمی "گفتن آوردنش اینجا، زندهست؟" و بعد طوری که انگار خودش تحمل شنیدن جواب همچین سوالی را ندارد، سرش را گذاشت روی شیشه و به زور بدن بیجانش را نگه داشت.
نگهبان همانطورکه سریع داشت دفتر اسامی را نگاه میکرد گفت: "پسرته خواهر؟" و زن بدون اینکه صدایش نای بیرون آمدن داشته باشد جواب داد: "تو رو امام زمان نگو مُرده" نگهبان صفحه را ورق زد و گفت: "خواهرم آروم باش توکلت به خدا باشه، اسمش تو لیست من نیست، برو توی اورژانس و بگرد، ببین پیداش میکنی؟"
زن بعد از کلی التماس از گیت نگهبانی رد شد و به اورژانس رسید. ناله و فریاد بابوی خون درهم آمیخته شده بود راهروی اورژانس پر بود از مجروحان و مصدومان که بعضیهاشان از هوش رفته بودند. اولی محسن نبود، دومی هم که پرستار داشت سرش را باندپیچی میکرد جوانی سی و چند ساله بود انگار، نه محسن شانزده سالهی او. سومی هم بدن بیجانی بود که بر پارچهی رویش نوشته بودند: سردخانه! چشمش که به این کلمه افتاد، ناگهان پایش از یاری کردن ایستاد.کف زمین اورژانس نشست و به پایین روپوش پرستاری که بهسرعت داشت از کنارش میگذشت چنگ انداخت و گفت: "خانوم محسن ابراهیمی یه جوون شونزده ساله با موهای فرفری سیاه اینجا نیاوردن؟" پرستار به سِرُم توی دستش اشاره کرد و گفت: "من کار دارم، خانم جون پاشو اینجا آلودهست، پاشو بشین روی صندلی باید از پذیرش بپرسی یا خودت یکییکی اتاق ها رو نگاه کنی."
زن هر چه توان داشت روی هم گذاشت برای ایستادن. شروع کرد به گشتن تمام اتاقها، اتاق اول، اتاق دوم، اتاق سوم ... چپ، راست و هر چه بیشتر به انتهای سالن نزدیک میشد دلش بیشتر راضی میشد که محسن را هر قدر مجروح و زخمی در همین اتاقها بیابد.
آخرین اتاق، آخرین امیدِ او بود و بعد از آن دیگر باید برای شناساییِ محسن به سردخانه میرفت. زیر لب زمزمه کرد یا فاطمه زهرا تو را به آبروی حاج قاسم قَسَم و بعد به سراغ تختِ آخرِ اتاقِ آخر رفت. زنی سالخورده و زخمی روی آن خوابیده بود و ناله میکرد.
جهان روی سرش آوار شد. یادش آمد که صبح محسن را بخاطر به هم ریختگی اتاقش کلی دعوا کرده بود. صورت زیبای محسن جلوی چشمش آمد که با خنده گفته بود: "مراسم حاج قاسم که تموم شه، سرمون خلوت میشه میام خونه، کامل اتاقمو تروتمیز میکنم"
در دلش تمام دعاهایی که برای عاقبت به خیری محسن کرده بود، مرور کرد. سرش گیج رفت، چشمهایش تار شد: "خدایا من تحمل این غم و دوری بزرگ رو ندارم."
بیرمق با لبهایی لرزان از زنی پرسید: "سردخانه کجاست؟" و قبل از آنکه جملهاش تمام شود پرستاری که داشت از اتاق CPR بیرون میآمد بلند فریاد زد: "پسر نوجوونه برگشت. دکتر میگه منتقل شه ICU"
از لابهلای درِ باز شدهی اتاق و رفتوآمد دکترها و پرستاران موهایِ مشکیِ محسن را دید و فرفری گیسویی را که تمام حالاتش را حفظ بود. جلوتر رفت دلِ از دست رفتهاش را لای آن موها دوباره یافت و با صدای بوق مانیتوری که داشت حیات محسن را نشان میداد آرام گرفت ...
روایت از فاطمه مهرابی
پ. ن: زمان جنگ چه حالی داشتند مادران شهدا...
جان خودم و پدر و مادرم و پسرانم فدای اعتقادم به اسلام به مرام امام خمینی به ولایت فقیه
من همراه تو هستم ای مادر
و فدایی حاج قاسم و دوستداران حاج قاسم
و همیشه بر عهد خود می مانم
من فدایی انقلابم، و لو کره المشرکون
http://eitaa.com/joinchat/1114374154C3a90a19db7
نهج البلاغه چگونه کتابی ست؟.mp3
1.01M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
💢 نهج البلاغه چگونه کتابی ست؟
📌 برگرفته از برنامه سمت خدا
یکشنبه 19 اردیبهشت ماه 1400
#امام_علی_علیه_السلام
#حامد_کاشانی
http://eitaa.com/joinchat/1114374154C3a90a19db7
دوستان خودتان را با کانال ما آشنا کنید. لطفا کانال مون را 500نفره کنید
http://eitaa.com/joinchat/1114374154C3a90a19db7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای سی و دو صحیفه سجادیه : پناه جستن به خداوند
شیطان مرا به همراهی خودش وا داشت، آلوده که شدم، سرزنشهایش را شروع کرده است. |من خستهام|
|من به محبت تو رهایش کردم...|
بعد از این رهایی، باز او را و سرزنشهایش را بر من مسلّط مکن.
متن کامل دعا 👇
http://eitaa.com/joinchat/1114374154C3a90a19db7
دعای سی و دوم صحیفه سجادیه
اَللّٰهُمَّ إِنْ تَشَأْ تَعْفُ عَنّٰا فَبِفَضْلِكَ، وَإِنْ تَشَأْ تُعَذِّبْنَا فَبِعَدْلِكَ، فَسَهِّلْ لَنٰا عَفْوَكَ بِـمَنِّكَ، وَأَجِرْنَا مِنْ عَذَابِكَ بِتَجَاوُزِكَ، فَإِنَّهُ لاٰطَاقَةَ لَنٰا بِعَدْلِكَ، وَلاٰ نَجَاةَ لِأَحَدٍ مِنّٰا دُونَ عَفْوِكَ، یٰا غَنِيَّ الْأَغْنِيَاءِ، هَا نَحْنُ عِبَادُكَ بَیْنَ يَدَيْكَ، وَأَنَا أَفْقَرُ الْفُقَرَاءِ إِلَيْكَ، فَاجْبُـرْ فَاقَتَنَا بِوُسْعِكَ، وَلاٰ تَقْطَعْ رَجَاءَنَا بِـمَنْعِكَ، فَتَكُونَ قَدْ أَشْقَيْتَ مَنِ اسْتَسْعَدَ بِكَ، وَحَرَمْتَ مَنِ اسْتَـرْفَدَ فَضْلَكَ،
خداوندا اگر بخواهی ما را ببخشی، از فضل و احسان توست و اگر بخواهی عذابمان کنی، از عدالت توست، بخششت را از سـر منّتت بر ما آسان کن و ما را به چشمپوشی و گذشتت، از عذابت پناه ده. مسلّماً ما را نسبت به عدالتت تاب و توان نیست و برای احدی از ما بدون بخششت، نجاتی میسـّر نـمیباشد، ای بینیازترین بینیازان! اینک ما بندگانت پیش روی توایم و من تهیدستترین تهیدستان در پیشگاه توام؛ تهیدستی و نداری ما را به تواناییات جبـران کن و امید ما را به بازدارندگیات قطع مفرما! که اگر چنین کنی، به تحقیق کسی که خود را به تو خوشبخت خواسته، بدبخت کردهای؛ و آنکه فضل و احسانت را طلبیده، محروم ساختهای،
فَإِلیٰ مَنْ حِينَئِذٍ مُنْقَلَبُنَا عَنْكَ، وَاِلیٰ أَيْنَ مَذْهَبُنَا عَنْ بَابِكَ؟ سُبْحَانَكَ نَحْنُ الْمُضْطَرُّونَ الَّذِينَ أَوْجَبْتَ إِجَابَتَهُمْ، وَأَهْلُ السُّوءِ الَّذِينَ وَعَدْتَ الْكَشْفَ عَنْهُمْ، وَأَشْبَهُ الْأَشْيَاءِ بـِمَشِيَّتِكَ، وَأَوْلَی الْأُمُورِ بِكَ فیٖ عَظَمَتِكَ، رَحْمَةُ مَنِ اسْتَـرْحَمَكَ، وَغَوْثُ مَنِ اسْتَغَاثَ بِكَ، فَارْحَمْ تَضَـرُّعَنَا إِلَيْكَ، وَأَغْنِنَا إِذْ طَرَحْنَا أَنْفُسَنَا بَیْنَ يَدَيْكَ.
پس در این وقت از پیشگاه تو، به سوی چه کسی بازگردیم؟ و با محرومیّت از درِ رحمتت، راه ما به کجا خواهد افتاد؟ پاک و منزّهی؛ ما درماندگانی هستیم که پذیرش دعایشان را واجب کردهای و گرفتارانی هستیم که برطرف کردن گرفتاری آنان را وعده فرمودهای، شبیهترین چیزها به خواستهات و سزاوارترین امور به حضـرتت، آن هم در عرصۀ عظمت و بزرگیات، رحمت آوردن بر کسی است که از تو رحمت خواسته و فریادرسی نسبت به کسی است که به تو فریادخواهی کرده؛ پس زاری ما را به پیشگاهت رحمت آر و به فریاد ما رس؛ چون وجودمان را در برابرت انداختهایم.
اَللّٰهُمَّ إِنَّ الشَّيْطَانَ قَدْ شَمِتَ بِنٰا إِذْ شَايَعْنَاهُ عَلیٰ مَعْصِيَتِكَ، فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَلاٰ تُشْمِتْهُ بِنٰا بَعْدَ تَرْكِنَا إِيّٰاهُ لَكَ، وَرَغْبَتِنَا عَنْهُ إِلَيْكَ.
خداوندا شیطان ما را سـرزنش کرد؛ چون او را در نافرمانیات همراهی کردیم؛ پس بر محمّد و آلش درود فرست و پس از این که او را به خاطر تو رها کردیم و از او رویگردانده، به سوی تو آمدیم، وی را با دوباره گرفتار شدنِ ما به دست او، شماتت کنندۀ ما مساز.
http://eitaa.com/joinchat/1114374154C3a90a19db7