eitaa logo
نهج‌البلاغه‌آقـاامیرالمؤمنیـن
17.3هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
12 فایل
‌✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56
مشاهده در ایتا
دانلود
*⚜️⚜️*  وَ قَالَ (علیه السلام): قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ. [قال الرضي رحمه الله تعالى و [هذه] هي الكلمة التي لا تصاب لها قيمة و لا توزن بها حكمة و لا تقرن إليها كلمة]. 🟡ميزان ارزش انسان ها (ارزش تخصّص و تجربه) (اخلاقى، معنوى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: ارزش هر كس به مقدار دانايى و تخصّص اوست. (سید رضی گوید: اين از كلماتى است كه قيمتى براى آن تصوّر نمى شود، و هيچ حكمتى هم سنگ آن نبوده و هيچ سخنى، والايى آن را ندارد). ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*🔰شرح و تفسیر حکمت 81🔰* 👌🔆معيار ارزش انسان: 📜 امام(عليه السلام) ارزش هر انسانى را در اين عبارت حكيمانه كوتاه به روشنى بيان كرده است مى فرمايد: ⚛«قيمت و ارزش هر كس به اندازه كارى است كه مى تواند آن را به خوبى انجام دهد»; ✴️اشاره به اين كه حسب و نسب، مقام و مال و پست هاى اجتماعى و رسمى هيچ كدام دليل بر ارزش انسان نيست. ✴️ارزش واقعى انسان را كارهاى مهمى تشكيل مى دهد كه از عهده آن بر مى آيد ⚛جراحى بسيار ماهر، معلمى شايسته، شاعرى توانا، نويسنده اى قوى و فقيهى ماهر كه مى تواند مردم را به احكام الهى آشنا سازد ارزش آنها به قدر همان كارى است كه به خوبى از عهده آن بر مى آيند. ⚛نه تنها در نزد مردم چنين است، در نزد خداوند هم كسانى قيمت و ارزش دارند كه اعمال شايسته تر و مجاهدت هاى بيشتر و اصلاحات بهترى انجام مى دهند. 🔰بعضى گفته اند منظور از «مايُحْسِنُهُ» علم و دانش هايى است كه شخص دارد، بنابراين ارزش هر انسان به مقدار معرفت و علم و دانشى است كه به خوبى آن را فرا گرفته است. 🔰بعضى اين دو را با هم آورده اند: معرفت بالا و عمل با ارزش. 🔰برخى ديگر تفسير چهارمى براى اين حديث شريف ذكر كرده اند و «مايحسنُهُ» را به معنى احسان و نيكوكارى تفسير نموده گفته اند: ارزش هر كس به اندازه احسان و نيكوكارى اوست. 📚گرچه جمع بين هر چهار تفسير در مفهوم جمله امكان پذير است، زيرا استعمال لفظ در بيش از يك معنا كاملاً بى مانع است; ولى تفسير اول صحيح تر و مناسب تر به نظر مى رسد. 🔰شاهد اين سخن حديث زيبايى است كه امام جواد(عليه السلام) از پدرانش از اميرمؤمنان(عليهم السلام) نقل كرده است كه فرمود: «چهار سخن را من گفتم و خداوند متعال تأييد آن را در كتابش نازل فرمود . 💠من گفتم: «الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ فَإِذَا تَكَلَّمَ ظَهَرَ; شخصيت انسان در زير زبانش نهفته است هنگامى كه سخن بگويد آشكار مى شود». 🕋خداوند اين آيه را نازل فرمود: «(وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِى لَحْنِ الْقَوْلِ); منافقان را از طرز سخنانشان مى شناسى». 💠من گفتم: «فَمَنْ جَهِلَ شَيْئاً عَادَاهُ; كسى كه نسبت به چيزى جاهل است با آن دشمنى مى كند». 🕋خداوند اين آيه را نازل فرمود: «(بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ); آنها (دشمنان) چيزى را كه از آن آگاهى نداشتند تكذيب كردند» 💠نيز گفتم: «قَدْرُ أَوْ قِيمَةُ كُلِّ امْرِى مَا يُحْسِنُ; ارزش هر انسانى به اندازه چيزى است كه به خوبى انجام مى دهد». 🕋خداوند اين آيه را در قصه طالوت نازل كرده: «(إِنَّ اللّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَزادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ); خداوند او (طالوت) را بر شما برگزيده و از نظر علم و جسم او را افزايش داده است». 💠و نيز گفتم: «الْقَتْلُ يُقِلُّ الْقَتْلَ; كشتن (قصاص) كشتن را كم مى كند» 🕋 خداوند اين آيه را نازل فرمود: «(وَلَكُمْ فِى الْقِصاصِ حَياةٌ يا أُولِى الاَْلْبابِ); قصاص مايه حيات و زندگى شماست اى صاحبان مغز و خرد». 🔰مرحوم سيّد رضى بعد از ذكر اين گفتار حكمت آميز جمله اى بيان كرده كه نشان مى دهد تا چه اندازه اين سخن حكيمانه در دل و جان اين مرد فصيح و بليغ تأثير گذاشته مى گويد: ✴️«اين از كلماتى است كه قيمتى براى آن تصور نمى شود و هيچ سخن حكيمانه اى هم وزن آن نيست و هيچ سخنى نمى تواند هم رديف آن قرار گيرد» ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*⚜️⚜️*  وَ قَالَ (علیه السلام): أُوصِيكُمْ بِخَمْسٍ لَوْ ضَرَبْتُمْ إِلَيْهَا آبَاطَ الْإِبِلِ لَكَانَتْ لِذَلِكَ أَهْلًا: لَا يَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رَبَّهُ؛ وَ لَا يَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ؛ وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِذَا سُئِلَ عَمَّا لَا يَعْلَمُ أَنْ يَقُولَ لَا أَعْلَمُ؛ وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ يَعْلَمِ الشَّيْءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ؛ وَ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ، فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الْإِيمَانِ كَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ، وَ لَا خَيْرَ فِي جَسَدٍ لَا رَأْسَ مَعَهُ، وَ لَا [خَيْرَ] فِي إِيمَانٍ لَا صَبْرَ مَعَهُ. 🟡ارزش هاى والاى انسانى (اخلاقى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: شما را به پنج چيز سفارش مى كنم كه اگر براى آنها شتران را پر شتاب برانيد و رنج سفر را تحمّل كنيد سزاوار است: كسى از شما جز به پروردگار خود اميدوار نباشد، و جز از گناه خود نترسد. و اگر از يكى سؤال كردند و نمى داند، شرم نكند و بگويد نمى دانم، و كسى در آموختن آنچه نمى داند شرم نكند. و بر شما باد به شكيبايى، كه شكيبايى، ايمان را چون سر است بر بدن و ايمان بدون شكيبايى چونان بدن بى سر، ارزشى ندارد. ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*🔰شرح و تفسیر حکمت82 🔰* 🔆👌پنج اصل مهم 🔮بخش اول🔮 📜امام در اين حكمت پربار به پنج موضوع از مهم ترين مسائلى كه در زندگى انسان سرنوشت ساز است و اهميت فوق العاده اى دارد با تأكيد اشاره مى كند. ✴️ نخست مى فرمايد: «شما را به پنج چيز سفارش مى كنم كه اگر براى تحصيل آن شتران راهوار را به سرعت حركت دهيد (و همه جا را براى به دست آوردن آن گردش كنيد) سزاوار است. 🔰تعبير به «ضَرَبْتُمْ إلَيْها آباطَ الاْبِلِ; زير بغل شتران را بزنيد) كنايه از نهايت تلاش و كوشش در اين راه است، زيرا هنگامى كه مى خواستند شتر را با سرعت به سوى مقصد حركت دهند به يكى از نقاط حساس بدن او از جمله زير بغل ضربه مى زدند تا با سرعت حركت كند. 💠آن گاه به بيان آنها يكى پس از ديگرى پرداخته مى فرمايد: «هيچ يك از شما جز به پرورگارش اميدوار نباشد (و دل نبندد)»; ✅زيرا اولاً: مسبب الاسباب خداست و بر اساس توحيد افعالى معتقديم: لا مؤثر فى الوجود الا الله; همه چيز به فرمان او و رشته تمام امور در قبضه قدرت اوست، بنابراين چه بهتر كه انسان آب را از سرچشمه بگيرد و هرچه مى خواهد از او بخواهد و سرنوشت خود را در تفكرى شرك آلود در دست ديگرى نبيند ✅ثانياً به فرض كه ديگران هم سرنوشت ساز باشند، خضوع و تواضع در برابر غير خدا ذلت است و در برابر پروردگار عزت. 🔰در روايتى آمده است هنگامى كه برادران يوسف مى خواستند او را به چاه بيفكنند و بر اثر حسادت او را مى زدند ناگهان يوسف شروع به خنديدن كرد. 💢برادران سخت در تعجب فرو رفتند كه اينجا جاى خنده نيست گويى برادر ما مسئله به چاه افكندن را شوخى مى انگارد; ولى يوسف پرده از اين راز برداشت و درس بزرگى به آنها و به همه ما آموخت. 💢گفت: به خاطر دارم روزى به شما برادران نيرومند با آن بازوان قوى و قدرت فوق العاده نظر انداختم و با خود گفتم كسى كه اين همه يار و ياور نيرومند دارد چه غمى دارد. 💢آن روز بر شما تكيه كردم و به بازوان نيرومندتان دل بستم ولى امروز خود را در چنگال شما گرفتار مى بينم و از شما به شما پناه مى برم ولى به من پناه نمى دهيد. خدا از اين طريق به من آموخت كه من بر غير او تكيه نكنم 💢البته اين مسئله منافاتى با استفاده از عالم اسباب و نيروهاى ديگران براى رسيدن به اهداف مادى و معنوى ندارد; ✴️مهم آن است كه انسان بداند هر سببى كه تأثيرى دارد آن هم از ناحيه خداست و اگر لحظه اى چشم الطاف الهى بر جهان اسباب بسته شود همه آنها از كار باز مى مانند. آرى بايد در پشت پرده اسباب مسبب الاسباب را ديد. 💠سپس امام(عليه السلام) دومين توصيه را بيان مى دارد و مى فرمايد: «هيچ كس جز از گناه خود نترسد»; ✴️دليل آن روشن است چيزى كه دشمن واقعى انسان است گناه اوست كه او را در دنيا و آخرت به درد و رنج گرفتار مى كند. در حالى كه اسباب هولناك اين جهان حتى بمب اتم آخرين كارى كه با انسان مى كند اين است كه حيات او را مى گيرد. ♻️ادامه دارد....⤵️⤵️ ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
🔰شرح و تفسیر حکمت82 🔰* 🔮بخش دوم🔮 💠آن گاه به سومين دستور پرداخته مى افزايد: «هيچ كس از شما اگر چيزى را از او پرسيدند كه نمى داند حيا نكند و (صريحاً) بگويد: نمى دانم»; ✴️ گفتن نمى دانم عيب نيست. عيب آن است كه انسان جواب خطايى بدهد و ديگران را به گمراهى بيفكند و عقلاً و شرعاً در برابر آنها مسئول باشد. مخصوصاً هرگاه قول بدون علم در مقام قضاوت يا فتوا بوده باشد كه مسئوليت بسيار عظيمى دارد. 🔰در کتاب شریف کافى حدیثى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم: کسى که بدون علم و هدایت فتوا بدهد فرشتگان رحمت و عذاب، او را لعنت مى کنند و گناه کسانى که به فتواى او عمل کرده اند بر دوش او خواهد بود».شمول لعن فرشتگان عذاب نسبت به چنین کسى روشن است; اما چرا ملائکه رحمت او را لعن مى کنند؟ ظاهرا به این دلیل است که از گفتن نمى دانم در جواب، که مایه رحمت الهى است خوددارى کرده است. ✴️افراد مغرور به علم، خود باید بدانند که به قول معروف «همه چیز را همگان مى دانند و همگان از مادر نزاده اند» بلکه مى توان گفت: همگان نیز همه چیز را نمى دانند. پس چه عیبى دارد که انسان جمله نمى دانم را در این گونه موارد به فراموشى نسپارد. 💠آن گاه در چهارمین دستور مى افزاید: «اگر کسى از شما چیزى را نمى دانست از فرا گرفتن آن خجالت نکشد»; ✴️هنگامى که انسان از مادر متولد مى شود چیزى نمى داند و با گذشت زمان با سؤالات پى در پى از این و آن حقایق بسیارى را فرا مى گیرد. بزرگترین دانشمندان جهان یکى از دلایل پیشرفتشان در علم و دانش، سؤال بوده است. آرى سؤال، کلید علم و دانش است. 🔰همان گونه که در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) آمده است: علم و دانش به منزله خزائنى است و کلید آن سؤال و پرسش است، بنابراین (هرچه را نمى دانید) سؤال کنید، زیرا در آموزش علم چهار کس پاداش مى گیرند: سؤال کننده، گوینده، شنونده (زیرا ممکن است در مجلس شنوندگانى غیر از سؤال کننده وجود داشته باشند) و آن کس که آنها را دوست دارد». 💠در پایان به پنجمین و مهم ترین دستور پرداخته مى فرماید: «بر شما باد که صبر و استقامت را پیشه کنید، زیرا صبر و استقامت در برابر ایمان همچون سر است در برابر تن. تن بى سر فایده اى ندارد همچنین ایمان بدون صبر و استقامت»; ✴️مى دانیم مهم ترین حواس انسان در سر اوست: بینایى، شنوایى، چشایى و بویایى و مهم ترین ابزار ارتباط انسان با دیگران که زبان است در سر قرار دارد. دروازه ورود غذا به بدن; یعنى دهان نیز جزء این پیکر است. از همه مهم تر، فرمانده تمام اعضا که مغز است در وسط جمجمه قرار دارد که اگر کمترین آسیبى به آن برسد بخشى از فعالیت هاى بدن تعطیل مى شود. در سکته مغزى که گاه نیمى از بدن انسان فلج مى گردد عامل اصلى خونریزى بعضى از رگ هاى مغز است که آن بخش را از کار انداخته است. 💢امروز در بسیارى از شهرهاى صنعتى اتاق کنترلى وجود دارد که از آنجا به تمام بخش ها فرمان لازم داده مى شود و یا دستور توقف مى دهند. مغز انسان در واقع اتاق کنترل تمام بدن است. 💢همه اینها در سر قرار دارد; اگر سر از بدن جدا شود، انسان دست و پاى مذبوحانه اى مى زند و پس از چند دقیقه تمام دستگاه ها تعطیل مى شود. صبر و استقامت نسبت به ایمان نیز چنین است. اگر از ایمان جدا شود دوام و بقایى براى ایمان نخواهد بود، زیرا نه در برابر گناه تاب تحمل ترک دارد، نه در برابر مشکلات اطاعت، توانى در خود مى بیند و نه در مصائب صبر مى کند. 💢به همین دلیل هنگامى که فرشتگان رحمت به استقبال بهشتیان مى آیند به آنها مى گویند: «این همه نعمت در برابر صبر و استقامتى است که به خرج دادید»: ✴️مؤمنان وارد باغ هاى جاویدان بهشتى مى شوند و همچنین پدران، همسران و فرزندان صالح آنها و فرشتگان از هر درى بر آنان وارد مى شوند و به آنها مى گویند سلام بر شما (اینها همه) به دلیل صبر و استقامت تان است چه نیکو است سرانجام آن سراى جاویدان». 🔰این سخن را با حدیث پرمعنایى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) پایان مى دهیم. فرمود: صبر بهترین مرکب راهوار است و خداوند هیچ بنده اى را چیزى بهتر و گسترده تر از صبر (و استقامت) نداده است. ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 🔅السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که یک لحظه ما را فراموش نمیکنی و دستان مهربانت همیشه پشت و پناه ماست...
*⚜️⚜️*  وَ قَالَ (علیه السلام) -لِرَجُلٍ أَفْرَطَ فِي الثَّنَاءِ عَلَيْهِ وَ كَانَ لَهُ مُتَّهِماً-: أَنَا دُونَ مَا تَقُولُ، وَ فَوْقَ مَا فِي نَفْسِكَ. 🟡روش برخورد با چاپلوسان (اخلاقى، تربيتى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: (به شخصى كه در ستايش امام افراط كرد، و آنچه در دل داشت نگفت) من كمتر از آنم كه بر زبان آوردى، و برتر از آنم كه در دل دارى. ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*🔰شرح و تفسیر حکمت 83🔰* 👌🔆 دوگانگى و غلوّ 📜گرچه مدح و ثناى افراد به سبب كارهاى خوبى كه انجام داده اند باعث تشويق آنها مى شود; ولى به يقين افراط در مدح و ثنا افزون بر اينكه دروغ و گناه كبيره اى محسوب مى شود سبب اغفال طرف مقابل مى گردد و او را از كوشش و تلاش براى رسيدن به مقامات بالاتر باز مى دارد و آثار غرور و خودبرتربينى در او آشكار مى گردد. 💠به همين دليل، امام در برابر كسى كه در ستايش او مبالغه مى كرد ولى در دل او را متهم مى دانست فرمود:_ ✴️ «من كمتر از آن هستم كه تو مى گويى و بالاتر از آنم كه در دل دارى» ; 💢ممكن است آن شخص در مورد امام غلو كرده باشد و امام با اين سخن مى خواهد جلوى غلو او را بگيرد; 🔰ولى اين احتمال نيز داده شده است كه چه بسا او تنها بخشى از صفات واقعى امام را برشمرده ولى امام متواضعانه چنين سخنى را مى گويد. 🔰در هر حال جمله ذيل اين سخن كه مى فرمايد «برتر از آنم كه در دل دارى» در واقع كرامتى است از سوى امام(عليه السلام)كه باطن و درون مخاطب خود را مى خواند. ✴️و مى داند او منافقانه تعريف و تمجيد مى كند و در دلش حتى صفات واقعى امام(عليه السلام)را نيز قبول ندارد. 🔰در روايات اسلامى نيز مذمت زيادى در مورد مداحان و مبالغه گران در مدح و ستايش آمده است. 🔰در حديثي از حضرت محمد ص مى خوانيم كه مردى ستايش مبالغه آميزى درباره شخص ديگرى در محضر پيغمبر(صلى الله عليه وآله) كرد پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: «لا تُسْمِعْهُ فَتُهْلِكُهُ لَوْ سَمِعَكَ لَمْ يُفْلَحْ; آنچه را گفتى به گوش او نرسان كه سبب هلاكت او مى شود و اگر مدح مبالغه آميز تو را بشنود هرگز رستگار نخواهد شد». 🔰در فرمان مالك اشتر نيز همين مطلب به صورت جامع ترى آمده است آنگاه كه امام(عليه السلام) فرمود:سپس آنها را طورى تربيت كن كه از تو ستايش بى جا نكنند (و از تملق و چاپلوسى بپرهيزند.) 💠نیز تو را نسبت به اعمال نادرستى كه انجام نداده اى تمجيد ننمايند، زيرا مدح و ستايش فراوان عُجب و خودپسندى به بار مى آورد و انسان را به كبر و غرور نزديك مى سازد». ✴️متأسفانه در هيچ يك از كتبى كه ما ديده ايم سخنى در اين باره كه آن شخص در مقام افراط در ثنا چه گفت كه امام برآشفت نيامده است و اگر عين آن كلام نقل مى شد مى توانستيم قضاوت كنيم كه افراط در مدح بوده است يا تواضع امام. ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*⚜️⚜️* وَ قَالَ (علیه السلام): بَقِيَّةُ السَّيْفِ [أَنْمَى] أَبْقَى عَدَداً وَ أَكْثَرُ وَلَداً. 🟡مردم پس از جنگها (سياسى، نظامى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: باقى ماندگان شمشير و جنگ، شماره شان با دوام تر، و فرزندانشان بيشتر است. ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*🔰شرح و تفسیر حکمت 84🔰* 🔆👌نسل پربار 📜امام(عليه السلام) در اين كلام حكمت آميز خود به نكته پيچيده اى اشاره كرده كه شارحان در تفسير آن به زحمت افتاده اند مى فرمايد: 💠«باز ماندگان شمشير دوام و بقايشان زيادتر و فرزندانشان بيشتر است»; (بَقِيَّةُ السَّيْفِ أَبْقَى عَدَداً، وَأَكْثَرُ وَلَداً). 🔸اشاره به طوايفى است كه دشمنان بى رحمانه از آنها قربانى گرفتند; ولى باقى ماندگانشان بقاى بيشتر دارند و فرزندانشان فزون تر خواهند بود. 🔰همان گونه كه در ذكر سند اين كلام حكمت آميز گفته شد تجربه هاى تاريخى اين حقيقت را تأييد و مورخان به طوايفى اشاره كرده اند كه عدد كثيرى از آنها كشته شد ولى چندان نگذشت كه فرزندانشان به طور چشمگيرى فزونى يافتند. 🔰نمونه بارز آن ـ چنان كه گفتيم ـ فرزندان اميرمومنان على(عليه السلام)بودند كه بنى اميه آنها را هر جا يافتند از دم شمشير گذراندند و بنى عباس نيز بى رحمانه از آنها قربانى گرفتند ولى نسل آنها به قدرى فزونى يافته كه بحمدالله در تمام بلاد عدد كثيرى از آنها ديده مى شود. 💠تنها عنايات الهيه و الطاف خداوندى است كه به چنين مظلومانى چنان بركتى در نسل مى دهد. 💢وى مى گويد: به هنگام تنازع بقا (درگيرى هايى كه در ميان افراد و قبائل براى ادامه حيات رخ مى دهد) آنها كه قوى ترند باقى مى مانند و آنها كه ضعيف ترند كشته مى شوند و قوى ترها نسل پربارتر و زاد و ولد بيشترى دارند، ازاين رو جمله «أقْوى عَدَداً وَ أكْثَرُ وَلَداً» در مورد آنها صادق است. 🔰ولى تفسير روشن ترى براى كلام امام(عليه السلام) مى توان گفت كه رابطه طبيعى صدر و ذيل آن را روشن مى سازد و آن اين كه اقوامى كه شهيد و قربانى مى دهند 💢بازماندگانشان در نظر توده هاى مردم عزيز و شريف مى شوند و به همين دليل مردم دوست دارند از آنها داماد بگيرند و به آنها عروس بدهند و همين سبب مى شود كه زاد و ولد آنها فزونى يابد. 🔰به تعبير ديگر ارتباط سببى با آنها مايه افتخار و اعتبار است و همين امر موجب مى شود كه مردم براى برقرار ساختن چنين رابطه اى تلاش و كوشش كنند. ✴️ما در عصر و زمان خود نيز مى بينيم كه يكى از امتيازاتى كه به هنگام خواستگارى براى عروس يا داماد ذكر مى كنند اين است كه مى گويند از خانواده شهیداست تا طرف مقابل به ازدواج به اين خانواده ترغيب شود. 📚البته جمع ميان تفسيرهاى بالا امكان پذير است، هر چند تفسير اخير مناسب تر است. ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*⚜️⚜️*  وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ تَرَكَ قَوْلَ لَا أَدْرِي، أُصِيبَتْ مَقَاتِلُهُ. 🟡پرهيز از ادّعاهاى علمى (علمى، اخلاقى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: كسى كه از گفتن «نمى دانم» روى گردان است، به هلاكت و نابودى مى رسد. ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*🔰شرح و تفسیر حکمت 85 🔰* 👌🔆 خطرات ترك «نمى دانم» 📜امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه سخنى را كه در حكمت 82 آمده بود به صورت جالب ديگرى بيان مى كند و مى فرمايد: 🔶 «كسى كه جمله «نمى دانم» را ترك كند مواضع آسيب پذير خود را در معرض ضربه هاى خطرناك (مخالفان) قرار داده است» ✴️اشاره به اين كه با اين كار خود را به هلاكت مى افكند و اين هلاكت ممكن است جنبه دنيوى داشته باشد در آنجا كه سخنان نسنجيده و خطرآفرين است و يا جنبه اخروى، در آنجا كه سخنانش لطمه به حيثيت و آبروى اشخاص وارد مى كند يا مردم را به گمراهى مى كشاند. 🔸«مقاتل» جمع «مقتل» است. ارباب لغت آن را به مواضعى از بدن كه اگر ضربه بر آن وارد شود حيات انسان به مخاطره مى افتد تفسير كرده اند; مانند سر و سينه و امثال آن. 🔰ابن ابى الحديد در شرح اين سخن حكيمانه داستان جالبى از بوذر جمهر نقل مى كند كه زنى نزد او آمد و از مسئله اى سؤال كرد. بوذرجمهر گفت: نمى دانم. زن عصبانى شد. 💢گفت: پادشاه هر سال آلاف و الوفى به تو مى دهد كه بگويى نمى دانم؟ بوذرجمهر گفت: آنچه را به من مى دهد در برابر چيزهايى است كه مى دانم و اگر مى خواست در برابر آنچه نمى دانم چيزى به من بدهد تمام بيت المال او نيز كفايت نمى كرد (اشاره به اين كه مسائلى را كه ما نمى دانيم بسيار بيشتر از آن است كه مى دانيم). 🔰نيز از بعضى فضلا نقل مى كند كه اگر كسى در برابر چيزهايى كه نمى داند بگويد: نمى دانم، او را تعليم مى دهيم تا بداند 💠و اگر بگويد: مى دانم، امتحانش مى كنيم تا بگويد نمى دانم (و رسوا شود). 🔰شبيه اين سخن را مرحوم مغنيه در فى ظلال نهج البلاغه از كتاب «الحكمة الخالده» نقل مى كند: احدى از ياران رسول خدا(صلى الله عليه وآله)ادعا نكرد كه همه چيز را مى داند 🔸و به طور مطلق نگفت: «سلونى» (از من بپرسيد) به جز على بن ابى طالب(عليه السلام) 🔰در همين رابطه ضرب المثلى نقل شده است كه آن نيز محتواى كلام امام را دارد: «مَقْتَلُ الرَّجُلِ بَيْنَ فَكَّيْهِ» موضع آسيب پذير انسان در ميان دو فك او قرار دارد (يعنى زبان او مايه هلاكت او مى شود). 🔰مرحوم شوشترى از قتاده (فقيه معروف اهل سنت) نقل مى كند كه روزى ادعا كرد كه من هر چه را تا به حال شنيده ام يا به حافظه سپرده ام هرگز فراموش نكرده ام. 💢بعد از اين سخن به خدمتكارش گفت: كفش مرا بياور بپوشم. خدمتكار گفت: كفش شما در پاى شماست (وى از آن ادعا و اين عمل سخت شرمنده شد). ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*⚜️⚜️*  وَ قَالَ (علیه السلام): رَأْيُ الشَّيْخِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ. وَ [يُرْوَى] رُوِيَ مِنْ مَشْهَدِ الْغُلَامِ. 🟡برترى تجربه پيران از قدرتمندى جوانان (اخلاقى، تجربى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: انديشه پير در نزد من از تلاش جوان خوشايندتر است. (و نقل شده كه تجربه پيران از آمادگى رزمى جوانان برتر است). ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*🔰شرح و تفسیر حکمت86 🔰* 👌🔆 اهمیت رأى پیر 📜امام(علیه السلام) در این کلام حکمت آمیزش، مقایسه اى میان رأى و تدبیر پیران و چالاکى و دلاورى جوانان مى کند و مى فرماید: «راى و تدبیر پیر نزد من بهتر از چالاکى جوان (در میدان نبرد) است.⤵️ 🔰در روایت دیگرى آمده است: از جنگجویى جوان بهتر است»; (رَأْیُ الشَّیْخِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ جَلَدِ الْغُلاَمِ وَرُوِیَ «مِنْ مَشْهَدِ الْغُلاَمِ»). _«جَلَد» به معناى چابکى و نیرومندى و «غلام» در اینجا به معناى جوان و «مشهد» در این گونه موارد به معناى میدان جنگ است. ✴️بدیهى است براى پیروزى در نبرد با دشمن در درجه نخست نقشه هاى صحیح لازم است و در درجه بعد دلاورى و چالاکى جنگجویان و به یقین تا نقشه صحیحى نباشد دلاورى ها به نتیجه اى نمى رسد، 💠از این رو امام(علیه السلام)مى فرماید: تدبیر پیران نزد من از شجاعت و چالاکى جوانان بهتر است، زیرا مردان بزرگسالى که سال ها میدان هاى نبرد را دیده اند و تجربه ها آموخته اند بر اساس آن تجربه ها قادر به تنظیم برنامه صحیح هستند در حالى که جوانان، چنین توانى را ندارند; ولى به عکس پیران، داراى قدرت و توانایى جسمى کافى و دلاورى و چالاکى هستند، 👈گرچه هر یک امتیازى دارند; ولى پایه اصلى را رأى و تدبیر پیران تشکیل مى دهد. 👈تاریخ نیز این کلام حکیمانه را کاملاً تأیید مى کند مثلا در جنگ خندق تدبیرى که سلمان فارسى در پیشنهاد حفر خندق اندیشید توانست مدینه را از سقوط در چنگال دشمن حفظ کند. 💠این گفتار حکیمانه در ضمن به جوانانى که نسبت به پیران بى اعتنا هستند و خود را کانون همه چیز و پیران را خارج از گردونه اجتماع مى پندارند هشدار مى دهد که به بزرگسالان احترام بگذارید و خود را از تجارب آنها بى نیاز ندانید. 🔰به گفته ابو الطیب: علم و تجربه پیش از شجاعت شجاعان است آن اول است و این در محل دوم قرار دارد. ولى هنگامى که هر دو با هم براى شخص نیرومندى جمع شوند به بالاترین محل صعود مى کنند. 🔰ابن ابى الحدید بعد از ذکر شعر بالا نصیحتى از یکى از سلاطین به فرزندش نقل مى کند که مى گفت:⤵️ فرمانده لشکر خود را جوان مغرور و کم تجربه اى انتخاب نکن و نه پیر از کار افتاده اى را که گذشت روزگار از عقلش کاسته، چنان که گذشت عمر جسمش را ضعیف کرده، 👈بر تو باد که بزرگسالان پرتجربه را برگزینى. ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ ‌❣ 🌾مولا‌باید به که گوییم‌ پریشانی خودرا‌ 🌼بجوییم کجا‌ یوسف کنعانی خود را‌ 🌾ما را بطلب‌ لایق دیدار تو باشیم‌ 🌼پنهان مکن آن‌ چهره نورانی خود را‌ ✨صبحت بخیرهمه ی دنیای من❤️ 🌸🍃
*⚜️⚜️*  وَ قَالَ (علیه السلام): عَجِبْتُ لِمَنْ يَقْنَطُ، وَ مَعَهُ الِاسْتِغْفَارُ. 🟡ارزش استغفار (طلب بخشش از خدا) (اخلاقى، معنوى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: در شگفتم از كسى كه مى تواند استغفار كند و نااميد است. ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*🔰شرح و تفسیر حکمت 87 🔰* 👌🔆امیدواری به رحمت الهی با توبه واستغفار 📜امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه خود راه اميدوارى را به روى همه گنهكاران گشوده است مى فرمايد: 💠 «در شگفتم از كسى كه نوميد مى شود در حالى كه استغفار با اوست»; (عَجِبْتُ لِمَنْ يَقْنَطُ وَمَعَهُ الاِْسْتِغْفَارُ). ✴️اشاره به اين كه خداوند درهاى توبه و استغفار را به روى بندگانش گشوده و آنها را به رحمت خود اميدوار ساخته است و فرمود: 💢«(قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ); اى بندگانى كه راه اسراف به خود را درپيش گرفته ايد و مرتكب گناهان شده ايد از رحمت خداوند مأيوس نشويد، چرا كه او همه گناهان (توبه كنندگان) را به يقين او آمرزنده مهربان است». 🔷«يَقْنَطُ» از ماده «قُنوط» به معناى نااميدى است و مى دانيم يأس از رحمت خدا بالاترين گناهان است، 🔹زيرا كسى كه از رحمت حق مأيوس شود از هيچ گناهى إبايى ندارد، چون مى گويد: آب از سر من گذشته و من غرق شده ام چه يك قامت چه صد قامت. ✴️نوميدى خطرناك ترين راه نفوذ شيطان در دل آدمى است كه او را آلوده هر گونه گناه مى كند. 🔰لذا در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم كه لقمان به فرزندش چنين مى گفت: «از خداوند آن گونه بترس كه اگر تمام عبادات و اعمال نيك جن و انس را انجام داده باشى امكان دارد به سبب لغزشى تو را مجازات كند وآن قدر به رحمت خدا اميدوار باشد كه اگر تمام گناه جن و انس را كرده باشى امكان دارد تو را (به موجب توبه واستغفار و امر خيرى) رحمت كند». 🔰قرآن‌ مجيد نيز با صراحت مى گويد: «(إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ) از رحمت خدا تنها كافران مأيوس مى شوند». 🔸شايان توجه است كه ابن ابى الحديد در شرح اين كلام سخنى با نظر موافق از ربيع بن خثعم نقل مى كند كه بسيار نادرست به نظر مى رسد و آن اينكه او مى گفت: هيچ كس نگويد: «أسْتَغْفِرُ اللّهِ وَ أتُوبُ إلَيْهِ» ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*⚜️⚜️*  وَ حَكَى عَنْهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرُ (علیه السلام) أَنَّهُ (علیه السلام) قَالَ: كَانَ فِي الْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا فَدُونَكُمُ الْآخَرَ فَتَمَسَّكُوا بِهِ؛ أَمَّا الْأَمَانُ الَّذِي رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)، وَ أَمَّا الْأَمَانُ الْبَاقِي فَالاسْتِغْفَارُ؛ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى "وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ". [قال الرضي رحمه الله تعالى و هذا من محاسن الاستخراج و لطائف الاستنباط]. 🟡دو عامل ايمنى مسلمين (اخلاقى، معنوى): 📜(امام باقر عليه السّلام از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام نقل فرمود) دو چيز در زمين مايه امان از عذاب خدا بود: يكى از آن دو برداشته شد، پس ديگرى را دريابيد و بدان چنگ زنيد، امّا امانى كه برداشته شد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بود. و أمان باقى مانده، استغفار كردن است، كه خداى بزرگ به رسول خدا فرمود: «خدا آنان را عذاب نمى كند در حالى كه تو در ميان آنانى، و عذابشان نمى كند تا آن هنگام كه استغفار مى كنند». ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*🔰شرح و تفسیر حکمت88 🔰* 👌🔆 دو امان از عذاب الهى 🔰مرحوم سيّد رضى اين گفتار حكيمانه امير مؤمنان على(عليه السلام) را به توسط فرزندزاده گرامى اش امام باقر(عليه السلام) نقل كرده مى گويد: ابو جعفر محمد بن على الباقر(عليهما السلام) از آن حضرت چنين نقل كرده است كه فرمود: "در زمين دو امان و وسيله نجات از عذاب الهى بود كه يكى از آنها برداشته شد دومى را دريابيد و به آن چنگ زنيد" 💠آنگاه امام(عليه السلام) به شرح اين دو بر اساس استنباطى كه از يكى از آيات قرآن مجيد كرده مى پردازد و مى فرمايد: ✴️ «اما امانى كه برداشته شد وجود رسول الله(صلى الله عليه وآله)بود (كه خداوند به بركت وجود او هرگز عذابى بر اين امت نازل نكرد;* *ولى او از ميان ما رفت) و امانى كه باقى مانده استغفار است، 💠همان گونه كه خداوند متعال مى فرمايد: تا تو در ميان آنها هستى خداوند آنها را عذاب نمى كند و تا آنان نيز از گناهان خود استغفار مى كنند خداوند عذابشان نخواهد كرد. 🔰به گفته مرحوم سيّد رضى «اين استنباط امام يك نمونه از بهترين استفاده ها و لطيف ترين استنباط ها از آيات قرآن كريم است»; 🔶هنگامى كه به عقل و خرد خويش رجوع كنيم نيز آنچه را كه در اين آيه مباركه آمده و استنباطى را كه امام(عليه السلام) از آن كرده درمى يابيم. 💠پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) مطابق آيه شريفه (وَما أَرْسَلْناكَ إِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ) رحمتى براى تمام جهانيان بود چگونه ممكن است اين كانون رحمت الهى در ميان امت باشد و خدا آنها را عذاب كند. 🔰به گفته مرحوم سيّد رضى «اين استنباط امام يك نمونه از بهترين استفاده ها و لطيف ترين استنباط ها از آيات قرآن كريم است»; 💠هنگامى كه به عقل و خرد خويش رجوع كنيم نيز آنچه را كه در اين آيه مباركه آمده و استنباطى را كه امام(عليه السلام) از آن كرده درمى يابيم. 💠پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) مطابق آيه شريفه (وَما أَرْسَلْناكَ إِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ) رحمتى براى تمام جهانيان بود چگونه ممكن است اين كانون رحمت الهى در ميان امت باشد و خدا آنها را عذاب كند. ✴️از سويى ديگر، استغفار يكى از وسايل جلب رحمت خداست، زيرا خودش بندگان را دعوت به استغفار كرده و وعده غفران و آمرزش داده 🔶اى بندگانى كه راه اسراف به خود را درپيش گرفته ايد و مرتكب گناهان شده ايد از رحمت خداوند مأيوس نشويد، چرا كه او همه گناهان (توبه كنندگان) را به يقين او آمرزنده مهربان است». ✴️بنابراين بعد از رحلت پيغمبر خدا و رفتن آن حضرت به ديار باقى مسلمانان مى توانند خود را به وسيله توبه و انابه و استغفار از عذاب الهى مصون دارند. 🔰همان گونه كه در سوره «نوح» آمده است: «(اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفّاراً يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً... ); 💢من به آنها گفتم از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد او بسيار آمرزنده است تا باران هاى پربركت آسمان را پى در پى بر شما بفرستد و شما را با اموال و فرزندان فراوان كمك كند و باغ هاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختيارتان قرار دهد. 🔰مرحوم مغنيه در شرح نهج البلاغه خود مى گويد: ضمير در «لِيُعَذِّبَهُمْ» به اهل مكه بر مى گردد و منظور از «استغفار» در اين آيه ترك شرك و روى آوردن به اسلام است، 🔰بنابراين معناى آيه اين است كه «خداوند اهل مكه را مادامى كه پيغمبر در ميان آنهاست عذاب نمى كند و بعد از او نيز اگر ايمان به رسالت آن حضرت بياورند مجازات نخواهد كرد». 💢به نظر مى رسد كه مرحوم مغنيه مفهوم آيه را محدود كرده است، زيرا ظاهر آيه با توجه به اين كه ـ در سوره «انفال» كه از سوره هايى است كه در مدينه نازل گرديده وجود دارد ـ همه مسلمانان را شامل مى شود نه فقط اهل مكه را* *چرا خدا آنها را مجازات نكند با اين كه آنها (مؤمنان را از عبادت كردن در كنار) مسجدالحرام جلوگيرى مى كنند در حالى كه آنها سرپرست آن نيستند; سرپرست آن فقط پرهيزگارانند; ولى بيشتر آنها نمى دانند». 🔰بعضى ـ مانند ابن ابى الحديد ـ چنين پنداشته اند كه اين آيه در سال حديبيه (سال ششم) كه كفار مكه پيغمبر را از زيارت خانه خدا باز داشتند نازل شده و بعداً به هنگام جمع آورى قرآن و ترتيب آن به وسيله اصحاب رسول الله(صلى الله عليه وآله) در اينجا جاى داده شده است ✴️در حالى كه اين سخن از دو جهت اشتباه است_ : 1⃣اولاً جلوگيرى مشركان از زيارت مسلمانان نسبت به خانه خدا تنها در سال حديبيه نبود پيش از اين نيز چنين بود. 2⃣ثانياً قرآن در زمان پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به صورت كنونى جمع آورى شد و اصحاب بر رسول الله(صلى الله عليه وآله) خواندند. ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*⚜️⚜️*  و قال (علیه السلام): مَنْ أَصْلَحَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ، أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ؛ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ، أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ؛ وَ مَنْ كَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ، كَانَ عَلَيْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ. 🟡راه اصلاح دنيا و آخرت (اخلاقى، تربيتى، اجتماعى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: كسى كه ميان خود و خدا اصلاح كند، خداوند ميان او و مردم را اصلاح خواهد كرد. و كسى كه امور آخرت را اصلاح كند، خدا امور دنياى او را اصلاح خواهد كرد. و كسى كه از درون جان واعظى دارد، خدا را بر او حافظى است. ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*🔰شرح و تفسیر حکمت 89 🔰* 👌🔆 راه اصلاح و به سامان رسيدن امور 📜امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى كه در واقع مركّب از سه جمله است به سه امر مهم اشاره مى كند و مى فرمايد: «كسى كه ميان خود و خدا را اصلاح كند 💠خداوند ميان او و مردم را اصلاح مى كند و كسى كه امر آخرتش را اصلاح كند خداوند امر دنيايش را اصلاح خواهد كرد و كسى كه در درون وجودش واعظى داشته باشد خداوند حافظى براى او قرار خواهد داد» 🔰از بعضى از روايات استفاده مى شود كه بزرگان علما در گذشته هنگامى كه نامه اى به يكديگر مى نوشتند 🔰غالباً از اين سه جمله حكيمانه، در نامه خود بهره مى گرفتند و به راستى سزاوار است كه با آب طلا نوشته شود و همه روز انسان بر آن نظر بيفكند. ✴️در اينكه رابطه ميان نتيجه هاى سه گانه اى كه در اين كلمات حكمت آميز آمده و مقدمات آن، رابطه اى طبيعى و منطقى است يا روحانى و معنوى شارحان نهج البلاغه راه هاى مختلفى را پيموده اند; ✴️ولى مى توان گفت: هم رابطه الهى و معنوى است و هم رابطه منطقى. زيرا كسى كه ميان خود و خدا را اصلاح كند; يعنى در برابر هر امرى قرار مى گيرد نخست نگاه كند كه رضاى خدا در چيست و آن را برگزيند، ✴️چنين كسى به يقين مشمول عنايات الهى قرار مى گيرد و خداوند رابطه او را با مردم سامان مى بخشد. 💢اضافه بر اين اصلاح رابطه با خدا مسلتزم صدق و امانت و راستى است. ✴️كسى كه صدق و امانت و راستى پيشه كند به يقين مردم به او علاقه مند مى شوند و امين مردم خواهد بود و به او اعتماد مى كنند و مشكلى با او نخواهند داشت. 💢همچنين كسى كه امر آخرت خويش را اصلاح كند; يعنى اوامر الهى را اطاعت و نواهى او را ترك گويد مشمول لطف خداوند خواهد شد; خداوند كار دنياى او را نيز سامان مى دهد. 💢افزون بر اين، اصلاح امر آخرت به تقوا و پرهيزگارى است و به يقين انسان هاى با تقوا در زندگى مادى خود نيز موفق خواهند بود، زيرا راه خلاف در پيش نمى گيرند; به كسى ظلم و ستم نمى كنند، همه با او مهربان هستند و او نيز با همه مهربان. 💢نيز كسى كه واعظ نفسانى; يعنى وجدان بيدار و تقواى درونى داشته باشد كه در برابر گناهان به او هشدار دهد، لطف پروردگار بر او سايه خواهد افكند و او را از گزند حوادث محفوظ مى دارد. 💢اضافه بر اين شخصى كه چنين واعظى درونى دارد از امور خطرناك مى پرهيزد و چنين كسى از گزند حوادث محفوظ خواهد بود. 🔰اين سخن را با حديثى از امام باقر(عليه السلام) كه مرحوم كلينى در اصول كافى آورده پايان مى دهيم. 🔰مطابق اين حديث امام باقر(عليه السلام) فرمود: خداوند عزّوجلّ چنين فرموده است: ✴️به عزت و جلال و عظمت و نورانيت و علو مقامت سوگند ياد مى كنم كه هيچ بنده مؤمنى خواسته مرا بر خواسته خود در چيزى از امور دنيا مقدم نمى شمرد مگر اين كه: من بى نيازى او را در دل او و همّت او را در آخرتش و آسمان ها و زمين را ضامن روزى او قرار مى دهم و براى او از تجارت هر تاجرى بهتر خواهم بود». ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*⚜️⚜️*  وَ قَالَ (علیه السلام): الْفَقِيهُ كُلُّ الْفَقِيهِ مَنْ لَمْ يُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ، وَ لَمْ يُؤْيِسْهُمْ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ، وَ لَمْ يُؤْمِنْهُمْ مِنْ مَكْرِ اللَّهِ. 🟡شناخت عالم آگاه (علمى، اعتقادى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: فقيه كامل كسى است كه مردم را از آمرزش خدا مأيوس، و از مهربانى او نوميد نكند، و از عذاب ناگهانى خدا ايمن نسازد. ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*🔰شرح و تفسیر حکمت90 🔰* 👌🔆فقيه كامل: 📜امام(عليه السلام) در حقيقت در اين كلام پربار خود مسئله تعادل خوف و رجا را به صورت جديدى مطرح مى كند و مى فرمايد: «فقيه و بصير در دين در حدّ كمال كسى است كه مردم را از رحمت الهى نوميد نكند و از لطف او مأيوس نسازد و از مجازات هاى او ايمن ننمايد» ✴️منظور از «فقيه» در اين كلام حكمت آميز فقيهِ اصطلاحى يعنى عالم به احكام فرعيه دين نيست، بلكه فقيهِ به معناى لغوى و به معناى وسيع كلمه است يعنى عالم دينى و «كُلُّ الْفَقيه» به معناى عالم كامل از هر جهت است. 🔰تعبيرات سه گانه اى كه امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه خود به كار برده در واقع از آيات قرآن گرفته شده است: 🔰جمله «مَنْ لَمْ يُقَنِّطِ النّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ; *كسى كه مردم را از رحمت الهى مأيوس نكند»* برگرفته از اين آيه است: اى بندگانى كه راه اسراف به خود را درپيش گرفته ايد و مرتكب گناهان شده ايد از رحمت خداوند مأيوس نشويد، چرا كه او همه گناهان (توبه كنندگان) را به يقين او آمرزنده مهربان است». 🔰و جمله «وَلَمْ يُؤيِسْهُمْ مِنْ رَحْمَةَ اللّهِ» بر گرفته از كلام يعقوب است كه به فرزندان خود مى گويد: برويد و در جستجوى يوسف و برادرش باشيد و از رحمت الهى مأيوس نشويد چون از رحمت الهى جز قوم كافر مأيوس نمى شوند». 🔰جمله سوم بر گرفته از اين آيه شريفه است كه مى فرمايد: «(أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللّهِ فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ);_ 💢آيا آنها از مجازات الهى خود را در امان ديدند (مكر در اين گونه موارد به معناى عذاب غافلگيرانه است) و تنها جمعيت زيانكاران خود را از عذاب الهى در امان مى دانند». 💢در اين كه چه تفاوتى ميان جمله اول و دوم است كه هر دو سخن از اميدوارى به رحمت خدا مى گويد... 🔰بعضى از شارحان نهج البلاغه گفته اند: ✅جمله نخست اشاره به رحمت خدا در قيامت ✅ و جمله دوم اشاره به رحمت الهى در دنياست. (همان گونه كه در داستان يعقوب و يوسف آمده است). *نكته* ⚛دو بال خوف و رجا هميشه براى رسيدن به مقصد بايد از دو نيرو استفاده كرد: 📌نيروى محرك و نيروى باز دارنده; 💢به كمك نيروى محرك، حركت آغاز مى شود و هرچه قوى تر باشد سرعت بيشترى به خود مى گيرد; 💢اما نيروى باز دارنده براى حفظ تعادل و پيشگيرى از خطرات مخصوصاً در مسيرهاى پرخطر ضرورت دارد. 🔹آنچه به طور ساده در اتومبيل ها مى بينيم در وجود پيچيده انسان نيز حاكم است. 🔷انسان براى كمال و قرب الى الله آفريده شده و انگيزه هاى لازم در درون و بيرون وجودش به وسيله انبيا و اوليا و تعليمان آسمانى آماده شده است. 💢از سوى ديگر هواى نفس و وسوسه هاى شيطانى او را پيوسته به خود مشغول مى دارد تا از مسير منحرف گردد يا در پرتگاه سقوط كند. ✴️نيروى بازدارنده براى يپشگيرى از اين خطرات است. 💠همه پيامبران بشير و نذير بودند و همه كسانى كه خط آنها را ادامه مى دهند نيز از اين دو امر برخوردارند. ✅اين همان مسئله خوف و رجاست كه به عنوان دو بال براى پرواز در آسمان سعادت و قرب الى الله معرفى شده و 🔰حتى در روايات تصريح شده است كه هيچ يك از اين دو نبايد بر ديگرى فزونى يابد، زيرا اگر خوف، فزونى يابد انسان به سوى يأس كشيده مى شود و آدم مأيوس گرفتار انواع گناهان خواهد شد، زيرا فكر مى كند كار از كار گذشته و پرهيز از گناه و انجام طاعات نتيجه اى ندارد. 💢به عكس، اگر اميد او فزونى يابد نسبت به ارتكاب گناهان بى تفاوت مى گردد. 🔰 در روايتى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: اگر اندازه رحمت الهى را مى دانستيد چنان بر آن تكيه مى كرديد كه هيچ عمل خوبى جز به مقدار كم انجام نمى داديد و اگر اندازه غضب الهى را مى دانستيد گمان مى كرديد كه هرگز راه نجاتى براى شما نيست». ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*⚜️⚜️*  وَ قَالَ (علیه السلام): إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ كَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ [الْحِكْمَةِ] الْحِكَمِ. 🟡راه درمان روان (روانكاوى، روانشناسى بالينى) (علمى، اخلاقى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: همانا اين دل ها همانند بدن ها افسرده مى شوند، پس براى شادابى دلها، سخنان زيباى حكمت آميز را بجوييد. ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🔅 السًّلامُ عَلیکَ اَیُّها العَلَم المَنصوب و العِلْمُ المَصبوب... 🌱سلام بر تو ای مولایی که بیرق هدایت به یُمن وجود تو برافراشته است و سینه ات مالامال از علم الهی است... 📚زیارت آل یاسین_مفاتیح الجنان ❤️
*🔰شرح و تفسیر حکمت 91🔰* 👌🔆 راه رفع خستگى روح 📜امام در اين سخن حكمت آميز خود به نكته مهم روانى كه در زندگى انسان تأثير شايان توجهى دارد اشاره كرده مى فرمايد: 🔸«اين قلب ها همچون بدن ها ملول و افسرده مى شوند، بنابراين براى رفع ملالت آنها لطائف حكمت آميز را انتخاب كنيد» ✴️بى شك، انسان بعد از انجام كارى سنگين، خسته مى شود و نياز به استراحت و تفريح براى رفع خستگى دارد كه آن استراحت اهميتش كمتر از آن كار نيست،زيرا بدن وى را آماده براى شروع به كار ديگر مى كند. ✴️روح انسان نيز چنين است; 💢مسائل پيچيده علمى و حل مشكلات اجتماعى و سياسى و فرهنگى او را خسته مى سازد. بايد به او آرامش داد; 🔸آرامش آن از طرق مختلفى تأمين مى شود. گاه رفتن به دامان طبيعت و ديدن مناظر زيبا، باغ ها و گلستان ها _آبشارها و سبزه ها و شنيدن صداى مرغان چمن و مشاهده پرندگان زيباوگاه شنیدن طنزهای پرمعناو... همه اينها مى تواند به روح خسته انسان آرامش دهد; 🔰ولى از همه مهم تر سخنان زيباى حكمت آميز است كه گاه در قالب شعر و گاه در قالب نثر ادا مى شود كه هم چيزى بر دانش انسان مى افزايد و هم براى انسان شادى مى آفريند. 🔰شايد به همين دليل است كه جمعى از بزرگان علماى دين كتاب هاى مشتمل بر قصه هاى زيبا، شعرهاى جالب و لطيفه هاى خوب نوشته اند تا طالبان علم به هنگام خستگى آنها را بخوانند و رفع خستگى كنند. 💠به كار بستن اين دستور مبارك امام(عليه السلام) مى تواند به صورت شخصى باشد يا به صورت جمعى و عام 💢به اين معنا كه هر انسانى لازم است براى خود جهت موارد خستگى از كارهاى علمى يا اجتماعى برنامه ريزى داشته باشد تا بتواند با نشاط بيشتر به كارهاى مثبت خود ادامه دهد 🔸 و نيز براى مراكز علمى و جمعيت هاى مختلف بايد برنامه ريزى هايى شود كه آنها را به هنگام خستگى از كار و ملالت، نشاط و آرامش بخشد. ✴️بى ترديد ساعات يا دقايقى كه انسان به طرائف الحكم مى پردازد («طرائف» جمع «طريفه» به هر چيز تازه و جالب و شگفت انگيز گفته مى شود) از ساعات مفيد عمر اوست، زيرا هم آموزندگى دارد و هم نشاط و هم سبب مى شود بازدهى كار او بيشتر گردد. 🔰همان گونه كه در حكمت 390 نيز آمده كه امام(عليه السلام)مى فرمايد: انسان با ايمان ساعات زندگى خود را به سه بخش تقسيم مى كند: بخشى را صرف عبادت و مناجات با پروردگارش مى نمايد بخش ديگرى را در طريق اصلاح معاش و زندگى به كار مى گيرد و بخش سوم را در راه بهره گيرى از لذت هاى حلال و دلپسند صرف مى كند». ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄
*⚜️⚜️*  وَ قَالَ (علیه السلام): أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ، وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِي الْجَوَارِحِ وَ الْأَرْكَانِ. 🟡والاترين دانش (علمى، تربيتى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: بى ارزش ترين دانش، دانشى است كه بر سر زبان است، و برترين علم، علمى است كه در اعضا و جوارح آشكار است. ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄ 📚نهج البلاغه ای شویم▪🌸▪👇 🔶 @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄