eitaa logo
نهج البلاغه و زندگی
4هزار دنبال‌کننده
24.4هزار عکس
12.3هزار ویدیو
370 فایل
💌اجتماعی که علی (علیه السلام) را کنار گذاشت، علی (علیه السلام) را از علی(علیه السلام)بودن منع نکرد، بلکه خود را از علی(علیه السلام) داشتن محروم کرد. اینجا کلاسی است برای مرور تفکرات امیرالمومنین (علیه السلام) باشد که مقبول حضرتش افتد. ساجدی نسب
مشاهده در ایتا
دانلود
👆👆👆 گلم امشب چون ماهِ آسمونه، یار… ستاره گردِ یار؛ چشمک زنونه بپاشید گل به صحرا و در و دشت، یار… که میلادِ آقام، صاحب زمونه جونم فدایش… نازِ نگاهش… چشمام کنم فرش؛ در زیرِ پایش آقام؛ آقام مهدی… آقام؛ آقام مهدی… آقام؛ آقام مهدی… دلبر جونم؛ مهدی… آقام؛ آقام مهدی… دلُم می خواد که آقاموُ ببینم؛ به زیر سایه ی مهرش بشینم دلم می خواد که از باغِ لبِ یار؛ خدا قسمت کنه موُ گل بچینم سرمست و مجنون؛ شاد و غزل خون دورش بگردوُم! خوشحال و خندون… آقام؛ آقام مهدی… دلبر جونم؛ مهدی… آقام؛ آقام مهدی… آقام؛ آقام مهدی… بیا یابن الحسن؛ دورت بگردم… بیا کز مهرِ رویت، غرقِ دردُم بیوُ امشوُ عزیزوُم؛ شهرِ شیراز؛ بیا تا دستِ خالی برنگردُم ای شاهِ شاهان! سلطانِ خوبان… من چشم به راهتم؛ دروازه قران… آقام؛ آقام مهدی… دلبر جونم؛ مهدی… آقام؛ آقام مهدی… آقام؛ آقام مهدی… عزیزُم ای گلِ خوشبوی باغُم؛ یارم… بیو امشوُ تو در شیراز، سراغم بیا عیدی بگیرم از نگاهت؛ که من همسایه ی شاهِ چراغم فرشِ تو کردُم گلدونِ دونه… از شاه چراغ؛ تا خودِ آستونه آقام؛ آقام مهدی… دلبر جونم؛ مهدی… آقام؛ آقام مهدی… آقام؛ آقام مهدی… ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
هدایت شده از حدیث نگاشت
💠امام صادق علیه السلام 🌸اهل آسمان و زمین به وسیله ظهور او خوشحال می شوند، پرندگان هوا و ماهیان دریا نیز با ظهور او شادی می کنند. 📙المهدی، ص 221 🆔👉 @Hadith_negasht
12.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 نماهنگ ویژه شبهای انتظار و نقاشی با «شن» فاطمه عبادی، با صدای محمدحسین پویانفر و محمد فصولی (عج) 🌸یک مربی مرجعی برای مربیان ومبلغان👇 @yekmorabbi برای دوستان خودتان بفرستید☝️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺 🌴هم صحبت شدن آیة اللّه با امام زمان علیه‌السلام و و راهنمائی گرانبهای آن حضرت🌴 آیة اللّه نجفی می گوید: «در ایّام تحصیل علوم دینی و فقه اهل بیت (ع) در اشرف، شوق زیادی جهت دیدار جمال مولایمان اللّه الاعظم -عجّل اللّه فرجه الشریف - داشتم. با خود عهد کردم که شب چهارشنبه پیاده به مسجد بروم به این نیّت که جمال آقا صاحب الامر (ع) را زیارت و به این فوز بزرگ نائل شوم. تا 35 یا 36 شب چهارشنبه ادامه دادم، تصادفاً در این شب، رفتنم از نجف تأخیر افتاد و هوا ابری و بود. نزدیک مسجد سهله خندقی بود، هنگامی که به آنجا رسیدم براثر تاریکی شب وحشت و ترس وجود مرا فرا گرفت مخصوصاً از زیادی قطّاع الطّریق و دزدها، ناگهان صدای پایی را از دنبال سر شنیدم که بیشتر موجب ترس و وحشتم گردید. به عقب برگشتم، سیّد عربی را با لباس اهل بادیه دیدم، نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت: «ای سیّد! سلامٌ علیکم.» ترس و وحشت به کلّی از وجودم رفت و و نفس پیدا کردم و تعجّب آور بود که چگونه این شخص در تاریکی شدید، متوجّه سیادت من شد و در آن حال من از این مطلب غافل بودم. به هر حال سخن می گفتیم و می رفتیم. از من سؤال کرد: «قصد کجا داری؟» گفتم: «مسجد .» فرمود: «به چه جهت؟» گفتم: «به قصد زیارت ولیّ عصر (ع).» مقداری که رفتیم به مسجد زید بن صوحان که مسجد کوچکی است نزدیک مسجد سهله رسیدیم. داخل مسجد شده و نماز خواندیم و بعد از دعایی که سیّد خواند که کَاَنّ با او و آن دعا را می خواندند،احساس انقلابی عجیب در خود نمودم که از وصف آن عاجزم. بعد از دعا سیّد فرمود: «سیّد تو گرسنه ای، چه خوبست شام بخوری.» پس سفره ای را که زیر عبا داشت بیرون آورده و در آن مثل اینکه سه قرص و دو یا سه سبز تازه بود، کَاَنَّ تازه از باغ چیده و آن وقت چهلّه ، و سرمای زننده ای بود و من منتقل به این معنا نشدم که این آقا این خیار تازه سبز را در این فصل زمستان از کجا آورده است، طبق دستور آقا، شام خوردم. سپس فرمود: «بلند شو تا به مسجد سهله برویم.» داخل مسجد شدیم، آقا مشغول اعمال وارده در مقامات شد و من هم به متابعت آن حضرت انجام وظیفه می کردم و بدون اختیار نماز مغرب و عشاء را به آقا اقتدا کردم و متوجّه نبودم که این آقا کیست. بعد از آنکه اعمال تمام شد، آن بزرگوار فرمود: «ای سیّد آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به مسجد کوفه می روی یا در همین جا می مانی؟» گفتم: «می مانم.» در وسط مسجد در مقام امام (ع) نشستیم، به سیّد گفتم: «آیا یا قهوه یا دخانیات میل داری آماده کنم؟» در جواب، کلام جامعی را فرمود: «این امور از زندگیست و ما از این دوریم.» این کلام در اعماق وجودم اثر گذاشت به نحوی که هرگاه یادم می آید ارکان وجودم می لرزد. ادامه دارد......🚶‍♂ 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @barzakh_ghiyamat
هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺 به هر حال مجلس نزدیک دو ساعت طول کشید و در این مدّت مطالبی ردّ و بدل شد که به بعضی از آنها اشاره می کنم: 🌺1 - در رابطه با سخن به میان آمد، سیّد عرب فرمود: «ای سیّد با تسبیح به چه نحو استخاره می کنی؟» گفتم: «سه مرتبه صلوات می فرستم و سه مرتبه می گویم «اَسْتَخیرُاللَّهَ بِرَحْمَتِهِ خِیَرَةً فی عافِیَةٍ» پس قبضه ای از تسبیح را گرفته می شمارم، اگر دو تا ماند بد است و اگر یکی ماند خوب است.» ایشان فرمود: «برای این استخاره، باقی مانده ای است که به شما نرسیده و آن این است که هرگاه یکی باقی ماند فوراً حکم به خوبی استخاره نکنید؛ بلکه توقّف کنید و دوباره بر ترک عمل استخاره کنید اگر زوج آمد کشف می شود که استخاره اوّل خوب است امّا اگر یکی آمد کشف می شود که استخاره اوّل میانه است.» به حسب قواعد علمیّه می بایست دلیل بخواهم و آقا جواب دهد، به جای دقیق و باریکی رسیدیم پس به مجرّد این قول تسلیم و منقاد شدم و در عین حال متوجّه نیستم که این آقا کیست. 🌺2 - از جمله مطالب در این جلسه، تأکید سیّد عرب بر و قرائت این سوره ها بعد از نمازهای بود: بعد از نماز سوره «یس»، بعد از نماز سوره «عمّ»، بعد از نماز سوره «نوح»، بعد از سوره «واقعه» و بعد از نماز سوره «ملک.» 🌺3 - دیگر اینکه تأکید فرمودند، بر دو رکعت بین مغرب و عشاء که در رکعت اوّل بعد از حمد هر سوره ای خواستی می خوانی و در رکعت دوّم بعد از حمد سوره را می خوانی و فرمود: کفایت می کند این از خواندن سوره واقعه بعد از نماز مغرب، چنانکه گذشت. 🌺4 - تأکید فرمود که: «بعد از نمازهای پنجگانه این را بخوان: «اَللّهُمَ سَرّحْنی عَنِ الهُمومِ وَالْغُمُومِ وَ وَحْشَةَ الصّدرِ وَ وَسْوَسَةِ الشَّیطان بِرَحمتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.» 🌺5 - و دیگر تأکید بر خواندن این دعا بعد از ذکر در نمازهای یومیّه خصوصاً رکعت آخر: «اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحمّدٍ وَآلِ محمّد وَ ترحَم علی عجزنا واغِثْنا بحقَهم.» 🌺6 - در تعریف و تمجید از الاسلام مرحوم حلّی فرمود: «تمام آن مطابق با واقع است مگر کمی از مسائل آن.» 🌺7 - تأکید بر خواندن و هدیه کردن آن برای شیعیانی که ندارند، یا دارند و لکن یادی از آنها نمی کنند. 🌺8 - تأکید بر زیارت (ع). 🌺9 - دعا در حقّ و فرمود: «خدا تو را از خدمتگزاران شرع قرار دهد.» 🌺10 - پرسیدم: «نمی دانم آیا کارم خیر است و آیا من نزد صاحب مقدّس روسفیدم؟» فرمود: «عاقبت تو و سعیت مشکور و .» گفتم: «نمی دانم آیا و و اساتید و ذوی الحقوق از من هستند یا نه؟» فرمود: «تمام آنها از تو راضی اند و درباره ات دعا می کنند.» استدعای دعا کردم برای خودم که موفّق باشم برای تألیف و تصنیف. پس دعا فرمودند. سپس خواستم از مسجد بیرون روم بخاطر حاجتی، آمدم نزد که در وسط راه قبل از خارج شدن از مسجد قرار دارد. به ذهنم رسید چه شبی بود و این سیّد عرب کیست که این همه با فضیلت است؟ شاید همان و باشد! تا به ذهنم این معنی خطور کرد، مضطرب برگشتم و آن آقا را ندیدم و کسی هم در مسجد نبود. یقین پیدا کردم که آقا را زیارت کردم و غافل بودم، مشغول گریه شدم و همچون دیوانه اطراف مسجد گردش می کردم، تا صبح شد چون که بعد از وصال مبتلا به شود. این بود اجمالی از تفصیل که هر وقت آن شب یادم می آید، بهت زده می شوم.» منبع: (کتاب قبسات - منتخبات ابن العلم - منتقم حقیقی 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @barzakh_ghiyamat
هدایت شده از فقه و معارف
🌼 شیعه حق ندارد مأیوس و ناامید بشود 🔻انتشار برای نخستین بار؛ بیانات رهبرانقلاب درباره‌ی انتظار فرج 🔸 رهبرانقلاب: مسئله‌ى انتظار ظهور صاحب‌الزّمان (علیه الصّلاة و السّلام) یکى از آن مسائل پُرمغز و پُرمعنا و داراى مضامین عالى در مجموعه‌ى تفکّرات شیعه است. این امیدى که در دل یک انسان به‌ وجود مى‌آید، به برکت ایمان و اعتقاد و یقین به وجود منجى و به حضور منجى، این امید خیلى داراى ارزش و قیمت است. یقیناً مایه‌ى حرکتهاى بزرگ در جوامع اسلامى و در جوامع شیعى و مایه‌ى اصلى حرکت عظیم انقلاب اسلامى، همین عقیده و همین انتظار فرج است. 🔹 شیعه یاد گرفته است که با فضیلت‌ترین اعمال، انتظار فرج است. معناى این جمله آن است که در هر شرایطى - ولو سخت‌ترین شرایط باشد - شیعه حق ندارد مأیوس بشود و ناامید بشود؛ [چون] منتظر است، منتظر فرج، منتظر گشایش، منتظر بازشدن افق و نَفْس این انتظار به او نیرو میدهد و او را قدرتمند میکند و به او نشاط میدهد؛ و نیرو و نشاط و امید هر جا بود، زندگى به طرف سامان پیش میرود؛ به‌ طرف اصلاح حرکت میکند. ۱۳۷۲/۱۱/۰۸ 📩 مطالعه متن بیانات: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45306 💻 @khamenei_maaref
هدایت شده از کانال خبری رجانیوز
🔰 باز هم زائرتان نیستم از دور سلام... 🔹در روایتی صفوان جمّال روایت کرده است:وقتی امام صادق (ع) به حیره (منطقه‌ای بود در کوفه) تشریف آوردند گفتم: فدایت شوم آیا قبر جد بزرگوارتان حسین(ع) را زیارت می‌کنید؟ آن‌ حضرت فرمود: چگونه آن‌ را زیارت نکنم و حال آن‌که خداوند متعال در هر شب جمعه با فرشتگان و پیامبران و اوصیا به زمین هبوط کرده و او را زیارت می‌کنند. منبع: کامل الزیارات،صفحه ۱۲۲ @Rajanews
8.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔊 💐🎙 الاسلام 🍃🔻 موضوع 🔻🍃 🔵👈 چه کار کنیم اگر دوران را درک نکردیم در دوران در خدمت امام (عج) باشیم⁉️ 🌹 بسیار زیباست 👌👌 ═══✼🍃🌹🍃✼══ 👇👇 🆔 @sokhan_tollab
یک نصیحت!  شخصی آمد خدمت امام صادق علیه السلام شروع کرد از تنگدستی خودش گفتن که خیلی فقیر شده ام، خیلی ناچارم و درآمدم کفاف خرجم را نمی دهد، و چنین می کنم و چنان. حضرت به یکی از کسانشان فرمود: برو فلان مقدار دینار تهیه کن و به او بده، تا رفت بیاورد، آن شخص گفت: آقا! من والله مقصودم این نبود که از شما چیزی بخواهم. فرمود: من هم نگفتم که مقصود تو از این حرفها این بود که از من چیزی می خواهی، ولی من یک نصیحت به تو می کنم؛ هر بیچارگی و سختی و گرفتاری که داری برای مردم نقل نکن، زیرا کوچک می شوی. اسلام دوست ندارد مؤمن در نظر دیگران کوچک باشد؛ یعنی صورت خودت را با سیلی هم که شده سرخ نگه دار، عزّت خودت را حفظ کن. علی (علیه السلام) هم می گوید:”وَرَضِیَ بِالذُّلِّ مَنْ کَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ” آن کسی که درد خودش را، بیچارگی خودش را برای دیگران می گوید، آبرو و عزت خود را از بین می برد. همه جا می گوید: آقا! ما خیلی بیچاره هستیم، اوضاع ما خیلی بد است، چنین است و چنان، اینها را نگو. آبرو از هر چیز عزیزتر است، عزت مؤمن از هر چیز دیگری گرامی تر است. [ مرتضی مطهری ، آزادی معنوی ، صدرا ، چاپ سی و هفتم ، 1386 ، ص 204 و 205] 🆔 @sokhan_tollab
Ali Fani - Atashe Eshgh.mp3
9.07M
جز در خانه ی تو در نزنم جای دگر نروم از سر کوی تو به ماوای دگر ما همه بنده تویی صاحب ما سردر ما چون تویی در همه جا حامی ما یاور ما اللهم عجل لولیک الفرج