هدایت شده از داناب (داستانک+نکاتناب)
#مملکت_آخوندها
عموم تعریف می کرد به یک سفر کاری به یکی از کشورهای اروپایی رفته بودم موقع برگشت با هواپیما؛ یکی از دو تابعیتی ها کنارم نشسته بود و از همه چیز ناله می کرد و می گفت این آخوندها به اسم امام حسین علیه السلام و انقلاب مردم رو خر کردند و هر جوری که میخوان سواری می گیرن!!؟
عموم می گفت اونم منتظر بود که من تاییدش کنم که بهش گفتم
👌خب شما هم به اسم یکی انقلاب کنید و کشور برای شما باشه مثلا به اسم کوروش مردم رو به خیابان ها بکشونید.
دیدم داره چپ چپ نگاهم می کنه!!!😳
👈 گفتم رفیق؛ میدونی واقعیت چیه؟!
واقعیت اینه که؛ یه عده ای که توی ناز و نعمت بزرگ شدن و چندتا تابعیت دارن و تاحالا صدای تیر نشنیدند؛ به راحتی اموال مردم رو غارت می کنن.
و آخرش هم به اسم مملکت #آخوندها تمومش میکنن!!
🔸 گفت چی شده از آخوند ها دفاع می کنی!؟ نکنه آخوند زاده ای؟!
🔹 گفتم آخوند زاده نیستم فقط واقعیت های جامعه رو خودم دارم می بینم و عقلم رو به شبکه های مزدور فضای مجازی ندادم تا اونا مغزم رو شستشو بدن!!
⁉️ گفت الان که #آخوندها مغزت رو شستشو دادن؟!!
💢 گفتم اگه آدم سرش رو زیر برف نکرده باشه میبینه این روزها چه کسانی در صف مقدم کمک به کرونایی ها و سیل زدگان و زلزله زدگان بودند!!
❌ حالا شما برو آمار اونایی که تو اینستاگرام داد و قال راه انداختن رو ببین چند نفر اومدن به کمک مردم!!!
🔰 بنده خدا فقط داشت همین طور بهت زده نگاه می کرد که گفتم
🌹 آیا می دونستی بیشترین شهدای دفاع مقدس از صنوف مختلف رو به نسبت جمعیت همین #آخوند ها داشتند
⁉️ حالا چند نفر از اینهایی که به اسم #کوروش دارند جونای مردم رو بی دین می کنن حاضرند جانشون رو در راه کوروش تقدیم کنند تا شهید در راه کوروش بشوند و در قیامت کوروش بیاد اونها رو شفاعت کنه!!😂
🛩 عموم می گفت همین طور داغ کرده بودم و می گفتم که صدای خلبان هواپیما اومد که کمربندها رو ببندید که داریم فرود میایم.
اما اون بنده خدا رفت که دیگه چیزی بگه.!!!😳
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
هدایت شده از تاملی در تاریخ اسلام
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍
1⃣6⃣ #معرفی_کتاب :📚
کتاب «زندگانی علی بن الحسین(ع)» بیان تحلیلی تاریخ زندگانی وسیاسی و ذکر فضائل و مناقب امام سجاد(ع)؛ اثر مرحوم استاد سید جعفر شهیدی✍👇
@TarikhEslam
هدایت شده از تاملی در تاریخ اسلام
زندگانی علی بن الحسین(ع) .pdf
2.03M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
کتاب «زندگانی علی بن الحسین(ع)»
@TarikhEslam
هدایت شده از نشریه عبرتهای عاشورا
Gomnam_Haftegi920907[05]_418084932775209095.mp3
3.95M
🏴حاج میثم مطیعی/ روضه شهادت امام زین العابدین
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
هدایت شده از آنتی روباه
🚫 هر دم از این باغ بری می رسد...
جریان شیرازی با رونمایی از ابزارهای عزاداری بدعت گونه، همواره مایه ی بی آبرویی و تحقیر شعائر اسلامی در جهان شده است.
🦊 @antirobah
هدایت شده از احادیث صلواتی 😇
طلبه جوان و شیخ بهایی:
آورده اند: روزی طلبه جوانی که در زمان شاه عباس در اصفهان درس می خواند نزد شیخ بهایی آمد و گفت: من دیگر از درس خواندن خسته شده ام و می خواهم دنبال تجارت و کار و کاسبی بروم چون درس خواندن برای آدم، آب و نان نمی شود و کسی از طلبگی به جایی نمی رسد و به جز بی پولی و حسرت، عایدی ندارد.
شیخ بهایی گفت: بسیار خب! حالا که می روی حرفی نیست. فعلا این قطعه سنگ را بگیر و به نانوایی برو چند عدد نان بیاور با هم غذایی بخوریم و بعد هر کجا می خواهی برو، من مانع کسب و کار و تجارتت نمی شوم. جوان با حیرت و تردید، سنگ را گرفت و به نانوایی رفت و سنگ را به نانوا داد تا نان بگیرد ولی نانوا او را مسخره نمود و از مغازه بیرون کرد.
پسر جوان با ناراحتی پیش شیخ بهایی برگشت و گفت: مرا مسخره کرده ای؟
نانوا نان را نداد هیچ، جلوی مردم مرا مسخره کرد و به ریش من هم خندید.
شیخ بهایی گفت: اشکالی ندارد. پس به بازار علوفه فروشان برو و بگو این سنگ خیلی با ارزش است سعی کن با آن قدری علوفه و کاه و جو برای اسب هایمان بخری. او دوباره به بازار رفت تا علوفه بخرد ولی آن ها نیز چیزی به او ندادند و به او خندیدند. جوان که دیگر خیلی ناراحت شده بود نزد عالم بزرگوار شیخ بهایی آمد و ماجرا را تعریف کرد. علامه شیخ بهایی گفت: خیلی ناراحت نباش. حالا این سنگ را بردار و به بازار صرافان و زرگران ببر و به فلان دکان برو و بگو این سنگ را گرو بردار و در ازای آن، صد سکه به من قرض بده که اکنون نیاز دارم. طلبه جوان گفت: با این سنگ، نان و علوفه ندادند، چگونه زرگران بابت آن پول می دهند؟ شیخ بهایی گفت: امتحان آن که ضرر ندارد. طلبه جوان با این که ناراحت بود، ولی با بی میلی و به احترام علامه شیخ بهایی به بازار صرافان و جواهرفروشان رفت و به همان دکانی که عالم گرانقدر شیخ بهایی گفته بود برو!!!؟ و گفت: این سنگ را در مقابل صد سکه به امانت نزد تو می سپارم. مرد زرگر نگاهی به سنگ کرد و با تعجب، نگاهی به پسر جوان انداخت و به او گفت: قدری بنشین تا پولت را حاضر کنم. سپس شاگرد خود را صدا زد و در گوش او چیزی گفت و شاگرد از مغازه بیرون رفت. پس از مدتی کمی شاگرد با دو مامور به دکان بازگشت.
ماموران پسرجوان را گرفتند و می خواستند او را با خود ببرد. او با تعجب گفت: مگر من چه کرده ام؟ مرد زرگر گفت: می دانی این سنگ چیست و چقدر می ارزد؟
پسر گفت: نه، مگر چقدر می ارزد؟
زرگر گفت: ارزش این گوهر، بیش از ده هزار سکه است. راستش را بگو، تو در تمام عمر خود حتی هزار سکه را یک جا ندیده ای، چنین سنگ گران قیمتی را از کجا آورده ای؟ پسر جوان که از تعجب زبانش بند آمده بود و فکر نمی کرد سنگی که به نانوا با آن نان هم نداده بود این مقدار ارزش هم داشته باشد با من من کردن و لکنت زبان گفت: به خدا من دزدی نکرده ام. من با علامه شیخ بهایی نشسته بودم که او این سنگ را به من داد تا برای وام گرفتن به این جا بیاورم. اگر باور نمی کنید با من به مدرسه بیائید تا به نزد عالم بزرگوار شیخ بهایی برویم.
ماموران پسر جوان را با ناباوری گرفتند و نزد علامه شیخ بهایی آمدند. ماموران پس از ادای احترام به عالم گرانقدر شیخ بهایی، قضیه آن جوان طلبه را به او گفتند. او ماموران را مرخص کرد و گفت: آری این جوان راست می گوید. من این سنگ قیمتی را به او داده بودم تا گرو گذاشته، برایم قدری پول نقد بگیرد. پس از رفتن ماموران، طلبه جوان با شگفتی و خنده: به علامه شیخ بهایی! گفت؛ حضرت استاد؛ قضیه چیست؟ امروز با این سنگ، عجب بلاهایی سر من آوردید! مگر این سنگ چیست که با آن کاه و جو ندادند ولی مرد صراف حاضر شد بابت آن ده هزار سکه بپردازد.
عالم گرانقدر حضرت شیخ بهایی گفت: ای جوان! این سنگ قیمتی که می بینی، گوهر شب چراغ است و این گوهر کمیاب، در شب تاریک چون چراغ می درخشد و نور می دهد. همان طور که دیدی، قدر زر را زرگر می شناسد و قدر گوهر را گوهری می داند. نانوا و قصاب، تفاوت بین سنگ و گوهر را تشخیص نمی دهند و همگان ارزش آن را نمی دانند. وضع ما هم همین طور است. ارزش علم و عالم را انسان های عاقل و فرزانه می دانند و هر بقال و عطاری نمی داند ارزش طلب علم و گوهر دانش چقدر است و فایده آن چیست. حال خود دانی خواهی پی تجارت برو و خواهی به تحصیل علم بپرداز. طلبه جوان از این که می خواست از طلب علم دست بکشد، پشیمان شد و به آموزش علم ادامه داد تا به مقام استادی بزرگ رسید.
منابع؛ کتب علوم غریبه
«سر المستتر» علامه شیخ بهایی
گوهر شب چراغ ؛ محمد حسین نائینی
هدایت شده از اسناد المصائب
🔸🔶《اَلسَّلامُ عَلَيْکَ یابْنَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ(ع) اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يَابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(س) اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا حُسَینَ بْنَ عَلِيٍّ(ع) وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ》🔶🔸
✅امام سجاد(ع) همواره در طول حیاتشان مظلوم بوده اند.
بعد از حادثه کربلا، رعب و وحشت شدیدی بر مسلمین و خصوصاً شیعیان حاکم شد.
لذا در آن روزگار، امام سجاد(ع) سخت تنها و بی یار مانده بود.
لذا ایشان فرمود :
📋《مَا بِمَکَّةَ وَالْمَدِینَةَ عِشْرُونَ رَجُلَاً یُحِبُّنَا》
♦️در تمام مکّه و مدینه بیست نفر نیستند که دوستی ما را اظهار بدارند.(۱)
✍طبق نقلها؛ در دو جا بر بدن مبارک امام سجاد(ع) غل و زنجیر بستند.
1⃣بعد از واقعه کربلا و اسارت آن حضرت(ع) در مسیر شام!
طبری می نویسد :
📋《إِنَّ عُبَيدَاللهِ أَمَرَ بِعَلِىِّ بنِ الحُسَينِ(ع) فَغُلَّ بِغُلٍّ إِلَى عُنُقِهِ..》
♦️عبيد اللّه بن زياد، دستور داد تا على بن حسين(ع) را تا گردن در غل و زنجیر كنند.(۲)
2⃣در زمان حکومت عبدالملک بن مروان!
ابن جوزی می نویسد :
عبدالملک امام سجاد(ع) را به اجبار از مدینه به شام آورد آن هم در هیئت یک اسیر!
📋《حَمَلَ عَبدُالمَلَكِ بنِ مَروَانَ عَلَي بنِ الحُسَينِ(ع) مُقَيِّدَاً مِن المَدِينَةِ فَأَثقَلَهُ حَدِيدَاً وَ وَكَّلَ بِهِ حَفَظَةً وَ القُيُودُ فِي رِجْلَيْهِ وَ الغُلُّ فِي يَديِهِ..》
♦️عبدالملک بن مروان دستور داد که امام سجاد(ع) را دستگیر کرده و دست و پای او را غُل و زنجیر کنند و به گردنش بیاویزند و از مدینه به سمت شام بیرون ببرند.(۳)
امام سجاد(ع) طبق نقل تاریخ همواره بر مصیبت پدر بزرگوارشان می گریستند و اشک می ریختند.
در روایتی آمده است که؛
📋《فَبَكَى عَلَىُّ بنُ الْحُسَيْنِ(ع) عِشْرِينَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِينَ سَنَةً، مَا وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَكَى!》
♦️امام سجاد(ع) مدت بيست يا چهل سال بر امام حسين(ع) گريست.
هيچ غذايى در مقابل آن حضرت(ع) نمى گذاشتند مگر اينكه گريان مى شد.(۴)
در روایتی دیگر آمده است که امام سجاد(ع) ندبه کنان همواره می فرمود :
📋《قَدْ مُنِعَ أَبِي مِنَ الْمَاءِ الَّذِي كَانَ مُطْلَقاً لِلسِّبَاعِ وَ الْوُحُوشِ》
♦️پدرم را از آبی که برای درندهها و حیوانات آزاد بودند، منع کردند.(۵)
و نقل شده است که؛
📋《إِنَّهُ بَكَى حَتَّى خِيفَ عَلَى عَيْنَيْهِ》
♦️امام سجاد(ع) آن قدر گریست تا بیم نابینایی بر ایشان می رفت.(۶)
📋《وَ كَانَ إِذَا أَخَذَ إِنَاءً يَشْرَبُ مَاءً بَكَى حَتَّى يَمْلَأَهَا دَمْعاً》
♦️هر گاه ظرف آبی میگرفت تا بنوشد، آنقدر گریه میکرد تا پر از اشک شود.(۷)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
شبهای غربت تو گذشت و سحر نداشت
حتی سحر غم از دل تو دست برنداشت
در حیرتم که سلسله آهنین مگر
جایی ز زخم گردن تو خوبتر نداشت
زخم تن تو را همه دیدند و هیچکس
غیر از خدا ز زخم درونت خبر نداشت
دنیا چه کرد با تو که هجده عزیز تو
تنهایشان به روی زمین بود، سر نداشت
سنگت زدند بر سر بازارهای شام
با آنکه جز تو یوسف زهرا پسر نداشت
هجده سر بریده برایت گریستند
آهت هنوز در دل دشمن اثر نداشت
سوزم بر آن عزیز که در آفتاب سوخت
یک سایبان به جز سرِ پاکِ پدر داشت
حال تو بود در دل گودال قتلگاه
چون بسملی که بال زد و بال و پر نداشت
مهمان شام بودی و بهر تو میزبان
جز گوشة خرابه مکانی دگر نداشت
👤سازگار
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۶، ص۱۴۳
۲)تاريخ الطبری، ج۴، ص۳۵۲
۳)تذكرة الخواص ابن جوزی، ص۲۹۲
۴)کامل الزیارات ابن قولویه قمی، ص۱۰۷
۵)بحارالانوار مجلسی، ج۴، ص۱۶۶
۶)۷)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۶۶
@AsnadolMasaeb
هدایت شده از توییتر انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ این مرد ، دل شیر داره .
👤 فاطمه حیدری ❤️🇮🇷
@TWTenghelabi
هدایت شده از توییتر انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ از امام سجاد(ع) که جانم فدایشباد پرسیدند:
سختترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ ایشان سه بار فرمودند: «الشّام، الشّام، الشّام!»
#یا_سید_الساجدین
شهادت پیامآور کربلا تسلیت باد
👤 حاج حیدر
@TWTenghelabi
هدایت شده از توییتر انقلابی
⭕️ هفته پیش که فاز سوم پروژه آبرسانی به روستاهای #غیزانیه با سرمایهگذاری بنیاد مستضعفان و اقدام جهادی قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء(ص) به بهرهبرداری رسید، نوشتم که جماعت از پوشش رسانهای این اتفاق خوب غفلت نکنید!
این وقاحت دولت روحانی در مصادره خدمات انقلابیون، نتیجه غفلت ماست!
👤 آسید
@TWTenghelabi
هدایت شده از تبلیغات گسترده منتخب | آموزش تبلیغ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اولین زن فیلسوف ایرانی درگذشت
🔺 خانم دکتر طوبی کرمانی، اولین زن فیلسوف ایرانی، اولین زن دیپلمات کشور به عنوان رایزن فرهنگی در یونان
🔺 ترجمه و تدوین مقالات علمی و حضور در همایشهای داخلی و خارجی، سردبیری و مدیر مسئولی چندین فصلنامه علمی و پژوهشی تنها بخشی از افتخارات و خدمات ایشان است
⛔افشاگری علیه"دشمنان داخلی"👇
@doshmandakheli
هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
📌 کنترل #معاشرت #کودکان...
🌱 امام #سجاد علیه السلام به یکی از فرزندان خود فرمود:
فرزندم،
بر ۵ گروه هوشیار باش.
لذا با آن ۵ گروه #همنشین، هم گفتار و همراه نشو.
کودک پرسید:
پدرجان، این ۵ گروه چه کسانی هستند؟
امام فرمود: با
1⃣ #دروغگو،
2⃣ #فاسق،
3⃣ #بخیل،
4⃣ #احمق،
5⃣ و کسی که #صله_رحم نمی کند، همنشین نشو.
📚حرانی، تحف العقول، ص۲۸۶
👇👇
🌻 @ahlebait110