eitaa logo
نهج البلاغه خوانی و شرح حکمتها
834 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
41 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم در این کانال بر آن هستیم که روزانه(در حد 10 دقیقه) باهم مقداری نهج البلاغه را بخوانیم و حکمتهای آن توسط استاد مهدوی ارفع بوسیله خود نهج البلاغه شرح داده می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹 شناخت بزرگوار و پست فطرت 🔰 اما اگر خواستید حکمت ۴۹ را دقیق بشناسید، این سؤال را باید پاسخ بدهید که چگونه انسانی که چنین کرامت نفسی دارد، که بخشی از ارزش هایش را از نهج‌ البلاغه برایتان گفتم، وقتی گرسنه می‌شود حمله می کند و انسان پست مگر چقدر پستی دارد که وقتی سیر شد هم حمله می کند؟ 🔻 برای فهم درست این حکمت، کافی است به پاورقی خطبه ۵۱ مراجعه کنید. یک داستانی است در ماجرای جنگ صفین. 🔻عبدالله بن عوف نقل می کند: " پیش از آنکه سپاه کوفه به صحرای صفین برسند، سربازان معاویه به فرماندهی ابوالأعور، رودخانه فرات را در اختیار گرفتند [ یعنی پست هایی در قامت سربازان معاویه آمدند، زودتر به صفین رسیدند، خودشان و اسب هایشان آب خوردند، مشک هایشان را پر آب کردند؛ راه آب را به روی سربازان امیرالمؤمنین (علیه السلام) بستند]؛ امام علی (علیه السلام) صعصعة بن صوحان را به سوی معاویه فرستاد که چرا شریعه فرات را بسته اید؟ معاویه با یاران خود مشورت کرد. ولید بن عقبه و عبدالله بن سعید گفتند: « آب را همچنان بسته نگه دار تا سپاه کوفه از تشنگی بمیرند.» [ این انسان های پستی که سیراب شدند، گفتند لشگر علی بن ابیطالب (علیه السلام) را چنان تحریم آب کن، یا تسلیم می شوند یا از تشنگی جان می دهند] ؛ ولی عمروعاص گفت: «علی مردی نیست که تشنه بماند، او همان مردی است که می گفت اگر چهل نفر یاور داشتم، حقّ خود را پس از سقیفه می گرفتم. اکنون که بزرگان عراق و حجاز همراه او می باشند.» [ او گفت کور خواندید، علی آنقدر انسان با شخصیت و با عزّت و کرامتی است که هرگز نه در تشنگی می میرد و نه تسلیم می‌شود؛ با او شوخی تحریم نکنید! اگر عصبانی بشود و تصمیم بگیرد، هیچکس حریفش نیست.] اما معاویه به حرف عمروعاص گوش نکرد و همچنان دستور داد آب را بسته نگه دارند. به فرمان امام (علیه السلام)، خط شکنان سپاه به فرماندهی کریم اهل بیت، امام حسن (علیه السلام)، حمله کردند. [ حالا حمله و صولت انسانهای کریم را ببینید ، اگر تحریم شان کردی و گرسنه و تشنه نگه شان داشتی ، اینها تسلیم و خوار نمی شوند ] حمله کردند، آب را در اختیار گرفته، سپاه معاویه را کنار زدند، امّا امام علی (علیه السلام) دستور داد آب برای هر دو لشگر آزاد باشد. این عمل جوانمردانه امام، باعث بیداری بسیاری از شامیان شد که برخی از آنها به سپاه امام پیوستند. " 🔻 حالا با این توضیح، یک بار دیگر حکمت ۴۹ را بخوانیم تا ببینیم چقدر روشن شد؛ 💠 « از یورش انسان بزرگوار در هنگام گرسنگی و از تهاجم انسان پست به هنگام سیری بپرهیز. » 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۴۹) 📚 انتشارات عهدمانا روزهای انتظار هرچند طولانی شد ، اما بالاخره به پایان رسید. ابن عباس و شُریح بن هانی ، دو ناظر امام از دومة الجندل بازگشتند. همهٔ نگاه ها به آنها بود که در حلقهٔ علی و یارانش ایستاده بودند. چهره های هر دو نشان می داد که خبرهای خوشی ندارند. ابن عباس در پاسخ علی که پرسید : « چه دیدید و چه شنیدید از آن دو ؟ » پاسخ داد : « خدا لعنت کند ابوموسی اشعری را ! من مردی به خرفتی و کودنی او ندیده ام ! بعد رو به شُریح کرد و گفت : « بگو آنچه را دیدیم و شنیدیم. » شریح گفت : « پیش از صدور رأی حکمین ، آن دو در تعیین و نصب خلیفه سخن گفتند. عمروعاص از ابوموسی پرسید : « آیا میدانی عثمان مظلوم کشته شد ؟ » ابوموسی گفت : « آری میدانم. » عمروعاص لبخندی زد و گفت : « ای مردم ! شاهد باشید که نمایندهٔ علی به قتل مظلومانهٔ عثمان اعتراف کرد. » آنگاه رو به ابوموسی پرسید : « چرا از معاویه روی می گردانید در حالیکه او فردی قریشی است ؟ » ابوموسی گفت : « معاویه سابقه ای در اسلام ندارد . پدر و خانواده ی او ، از دشمنان رسول اللّه بودند و مسلمانان بسیاری به دست آنان به قتل رسیدند . چگونه چنین مردی می تواند خلیفهٔ مسلمانان باشد ؟! » عمروعاص گفت : « ما دربارهٔ علی و معاویه به توافق نخواهیم رسید. بهتراست علی و معاویه را از خلافت خلع کنیم و سرنوشت خلافت را به شورای مسلمانان واگذاریم. » ابوموسی لحظه ای فکر کرد و گفت : « موافقم ، این بهتر است که شخص دیگری خلیفه شود . شاید که غائله ها ختم گردد. » عمروعاص گفت : « من حکم به عزل معاویه میدهم و تونیزحکم به عزل على بده. » ابوموسی گفت : « بسم الله . حکم کن تا بشنوند . » عمروعاص گفت : « نه ابوموسی ، تو بزرگتری و از اصحاب رسول اللّه هستی. حق تقدّم با توست. ↩️ ادامه دارد...
🔴 پرهيز از مواضع اتّهام 💠 كسی كه خود را در جايگاه تهمت قرار داد ، جز خود را نكوهش نكند. 📒 ، حکمت ۱۵۹
شرح حکمت ۵۰ قسمت ۱ راه جذب دلها.mp3
3.28M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 1⃣ ⭕️ راه جذب دلها 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 50 ( 1 ) 🔹 راه جذب دلها 🔰 در حکمت ۵۰ ، مولا می فرمایند : 💠 «قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِيَّةٌ فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَيْه» " دلهای مردم از هم ترسان و گریزان است ؛ پس هر کس بتواند با این قلوب انس بگیرد ، دلها به سمت او روی خوش نشان می دهند. (اقبال می کنند) " 🔻برای شرح این حکمت از خود نهج البلاغه، فرآیند بسیار زیبا و دقیقی به لطف خدا ترسیم کرده ام که خدمت شما تقدیم می شود. اوّلین نکته این هست که مولا به ما می فهمانند اساساً قلبها اِقبال و اِدبار دارند. یک وقتی روی خوش نشان می دهند، یک وقتی روی خوش نشان نمی دهند. یک وقتی حالش را دارند برای انجام یک کاری ، یک وقتی حالش را ندارند. اگر اینگونه هست، پس اگر خواستید چیزی را به قلبتان تحمیل کنید یا ارائه کنید ؛ فقط در زمانی که اقبال دارد و میل دارد ، سراغش بروید. وگرنه اگر اجبار بشود و اکراه داشته باشد و ادبار داشته باشد ، کور می شود و دیگر حق و خیر را نمی پذیرد. 🔻 در حکمت ۱۹۳ به این حقیقت اشاره شده است: « إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً، فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَ إِقْبَالِهَا، فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُكْرِهَ عَمِيَ » " قلبها میل و کشش اقبال و در مقابل ، ادبار و بی میلی دارند ، پس اگر خواستید سراغ قلبها بروید از آنجایی وارد شوید که میل دارد (اقبال نشان می دهد) ، چرا؟ چون قلب اگر مورد کراهت و اجبار قرار بگیرد ، کور می شود و دیگر حق و خیر را نمی پذیرد." بر این اساس امیرالمؤمنین معتقدند حتی مستحبّات دینی هم مشمول همین اصل و قاعده اند. 🔻لذا در حکمت ۳۱۲ می فرمایند : « إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَإِدْبَاراً؛ فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ » " دل ها اقبال و ادبار دارند، فقط آن موقعی که اقبال نشان می دهند و میل دارند ، مستحبّات را به آنها بار کنید، امّا وقتی دیدید دیگر قلب بی میلی نشان می دهد در آن زمان فقط به واجبات کفایت کنید. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۵۰) 📚 انتشارات عهدمانا ابوموسی رو به جمعیت حاضر کرد و گفت : « ما وضع امّت اسلام را مطالعه کردیم و برای وضع اختلافات و بازگشت به وحدت و آرامش ، بهتر از این ندیدیم که علی و معاویه را از خلافت خلع کنیم. بر این اساس ، من علی و معاویه را از خلافت عزل کردم. » سخنانش که به پایان رسید ، نشست. سپس عمروعاص برخاست و گفت : « ای مردم ! سخنان ابوموسی را شنیدید ؛ او امام خود را عزل کرد و من نیز در این مورد با او هم عقیده هستم و علی را از خلافت عزل می کنم و به جای او معاویه را به خلافت می رسانم. » با پایان یافتن سخنان شُریح ، همه سکوت کردند . علی خواست حرفی بزند ، اما پیش از او یکی از یارانش سعید بن قیس فریاد زد و گفت : « اگر آنها بر درستکاری اجتماع کرده بودند ، چیزی به حال ما نمی افزودند ، چه رسد که بر ضلالت و گمراهی اتفاق کردند. نظر آنان بر ما الزام آور نیست و امروز به همان وضع هستیم که قبلاً بودیم و جنگ با آن ها را ادامه میدهیم.» همهمه و همسویی با سعید بن قيس بالا گرفت. شعارهایی در رد حکمیت داده شد . على آنان را به سکوت فراخواند و گفت : « سوگند به خدایی که دانه را شکافت و جهان را آفريد ، اگر حضور فراوان بیعت کنندگان نبود و یاران ، حجّت را بر من تمام نمی کردند و اگر خداوند از علما عهد و پیمان نگرفته بود که در برابر شکمبارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند ، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته و رهایش میساختم و آخر خلافت را به کاسهٔ اول آن سیراب میکردم. آنگاه می دیدید که دنیای شما در نزد من از آب بینی بزغاله ای بی ارزش تر است . من هرگز حريص خلافت نبوده و نیستم و اگر همین امروز بیعت خود را از من بردارید عطای خلعت خلافت را بر لقای آن می بخشم و در کنجی آرام می نشینم. کناره گیری من ، چونان حضرت موسی برابر ساحران است که به خویش بیمناک نبود ، ترس او برای این بود که مبادا جاهلان پیروز شوند و دولت گمراهان حاکم گردد. امروز ما و شما بر سر دو راهی حق و باطل قرار دادیم. آن کسی که به وجود آب اطمینان دارد ، تشنه نمی ماند. » ↩️ ادامه دارد...
موضوع : امام شناسی در نهج البلاغه(۸) 💠 همانا می دانيد که سزاوارتر از ديگران به خلافت من هستم. سوگند به خدا، به آنچه انجام داده ايد گردن می نهم، تا هنگامی که اوضاع مسلمين رو به راه باشد و از هم نپاشد و جز من به ديگری ستم نشود و پاداش اين گذشت و سکوت و فضيلت را از خدا انتظار دارم و از آن همه زر و زيوری که به دنبال آن حرکت می کنيد پرهيز می کنم. 📒 ، خطبه ۷۴
شرح حکمت ۵۰ قسمت ۲ راز جذب دلها.mp3
3.28M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 2⃣ ⭕️ راه جذب دلها 🎙حجت الاسلام