╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت110
🔹 شرائط تحقّق اوامر الهى
🔰 در حکمت ۱۱۰ نهج البلاغه، مولا علی (علیه السلام) می فرمایند : " امر خدای سبحان را کسی نمی تواند بر پا بدارد ؛ مگر کسی که سازشکار نباشد ، ابراز و اظهار ضعف نکند و دنبال و پیرو طمع های خودش نباشد. "
🔻مولا علی (علیه السلام) ، در خطبه ۲۱۰ نهج البلاغه در صفت بعضی از محدّثین منافق ، اینگونه می فرماید : «رَجُلٌ مُنَافِقٌ مُظْهِرٌ لِلْإِيمَانِ مُتَصَنِّعٌ بِالْإِسْلَامِ» ؛ " بعضی از محدّثین منافق اینگونه اند ، مرد منافقی هستند که به دروغ اظهار ایمان می کنند و اسلام ساختگی دارند. "
🔻اینقدر این رفتارهای تصنّعی و غیر واقعی زشت است که حضرت در خطبه ۲۱۶ ، از مردم می خواهند که با من با چهره اینگونه برخورد نکنید : «لاَ تُخَالِطُونِی بِالْمُصَانَعَةِ» ؛ پیش من می آیی از ترس ابهت و جایگاه حاکم جامعه بودنم با من ظاهرسازانه رفتار نکنید .
🔻همچنین مولای عزیز ما در نهج البلاغهٔ شریف ، کسی را که سازشکار است و نمی تواند دین را اقامه کند، اینگونه سرزنش می کنند :
🔻در خطبه ۵۶ می فرمایند : « وَ لَعَمْرِي لَوْ كُنَّا نَأْتِي مَا أَتَيْتُمْ مَا قَامَ لِلدِّينِ عَمُودٌ » ؛ " به جان خودم قسم ، اگر ما می خواستیم با این روشی که شما می خواهید از دین دفاع کنید ، در صدر اسلام از دین دفاع کنیم ، اصلاً هیچ ستونی از دین اقامه نمی شد. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
📖 منشور حکومت علوی
(شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای
📚 انتشارات انقلاب اسلامی
0⃣3⃣ (قسمت سی ام) سه علت پذیرش حکومت توسط امیرالمؤمنین (خطبه شقشققیّه/خطبه۳) :
💠 ۳. پیمان خدا از آگاهان امت بر یاری مظلومان
🔹امیرالمؤمنین در مقابل این بی عدالتی عظیم قرار گرفته ؛ وقتی در مقابل آن جامعه ای که بر خلاف سنّت الهی ، بر خلاف فرمان همهٔ ادیان در طول زمان و بر خلاف دستور مؤكد قرآن و پیامبر اسلام به دو طبقه تقسیم شده است قرار می گیرد ، وقتی در برابر اجتماعی قرار می گیرد که علی رغم توصیهٔ « إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ » ، به وسیلهٔ دستهای مغرض میان برادران اختلاف افتاده است ، به وسیلهٔ رهبران مغرض ، مردمان بی خبر و بیگناه به جان هم افتاده اند ، وقتی امیرالمؤمنین جامعه ای را می بیند که بر خلاف دستور قرآن که می گوید : « وَ في أَموالِهِم حَقٌّ لِلسّائِلِ وَ المَحرومِ» ، يا «وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ» ، گنجینه داران طلا و نقره ، گنجینه داران ثروت عمومی با نامهای قداست آمیز در میان مردم زندگی می کنند ، مصون از خشم ملت مسلمان و در زیر دیوار کاخهای سر به فلک کشیدهٔ آنها ، شکمهای گرسنه شب را به صبح می آورد ، مجبور می شود که زمام خلافت و ریسمان حکومت را به دست بگیرد ؛ وقتی می بیند که جامعهٔ اسلامی جز با دست نیرومند و مقتدر قابل اصلاح نیست ، سعی می کند این نیرو و اقتدار را به دست بیاورد ؛ وقتی می بیند که مردم فقط با حرف زدن ، با طرف مشورت قرار گرفتن نمی توانند از دین بهرهٔ واقعی را ببرند ، عملاً خود را در رأس کار قرار می دهد و از این ریاست دفاع می کند . پس جهت حکومت امیرالمؤمنین ، جهت دفاع از وحدت و اتحاد و برابری در جامعهٔ اسلامی است .
🔻 « وَ مَا أخَذَ اللّهُ عَلَى العُلَماءِ » ؛ پروردگار عالم بر علما ، بر دانشمندان و آگاهان جامعه پیمان گرفته است که « اَنْ لا یُقارّوا عَلى کِظَّةِ ظالِم وَ لا سَغَبِ مَظْلوم» ؛ نیارامند ، آرام نگیرند ، قرار نگیرند در مقابل سیری بی حد ستمگر و گرسنگی و تهیدستی مظلوم و ستمکش ؛ این وظیفهٔ علما و آگاهان است .
↩️ ادامه دارد...
🔵 عشق تحمّل ناشدنى امیرالمؤمنین
💠 پس از بازگشت از جنگ صفين، يكی از ياران دوست داشتنی امام، سهل بن حنيف از دنيا رفت.
امیرالمؤمنین فرمود: اگر كوهی مرا دوست بدارد، در هم فرو می ريزد. (يعنی مصيبتها به سرعت به سراغ او آيد، كه اين سرنوشت در انتظار پرهيزكاران و برگزيدگان خداست)
📒 #نهج_البلاغه ، حکمت ۱۱۱
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
📖 منشور حکومت علوی
(شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای
📚 انتشارات انقلاب اسلامی
1⃣3⃣ (قسمت سی و یکم) برنامه های حکومت امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) (خطبه۱۶)
🔻عمل اميرالمؤمنين به وعده های داده شده
🔹 امیرالمؤمنین سرآغاز خلافت ، در برابر هزاران نفر جمعیت تشنه ، در مسجد پیامبر خدا در مدینه برنامهٔ حکومت خود را اعلان می کند ؛ مانند همهٔ زمامداران و رهبران سیاسی ، مخصوصاً همهٔ حکومتهای انقلابی ای که با وضع نو و تشکیلات جدیدی برنامهٔ خود را آغاز می کنند ، آیندهٔ آن ملتی را که زمامش را به او سپرده است ، با تشریح برنامه های قطعی خود تشریح می کند .
🔹 فرقی که در همین جای قضیه ، امیرالمؤمنين ما ، اميرالمؤمنين بشريت ، با همهٔ امیرها و رهبران و زمامداران دیگر دارد ، در یک کلمهٔ کوتاه خلاصه می شود ؛ آن کلمهٔ کوتاه این است که امیرالمؤمنین به آنچه می گوید و وعده می دهد ، عمل می کند و دیگران تخلّف می کنند .
🔹همه جا برنامه ها زیبا و آراسته است ، همه کس وعدهٔ صلح و صفا و امنیت و راحت به مردم می دهند ، اما دیگران آنچه را می گویند به کار نمی زنند ، اما علی آنچه را می گوید ، مو به مو عمل می کند ؛ این را همه می دانستند ؛ آنها که علی را آزموده بودند ، این مطلب را به خوبی می فهمیدند ؛ آنها که فداکاری این مرد فداکار را در دشوارترین لحظات با چشم سر دیده بودند ، با چشم دل ، آیندهٔ او را هم پیش بینی می کردند ؛ آنها که علی را در کنار بستر پیامبر ، در مواجههٔ با کافران مصمّم در میدانهای آتش زای جنگ ، در گذشت عجیب و افسانه ای بعد از رحلت پیغمبر ، در ماجرای شورای شش نفری و خلاصه در ده ها قضیه ، در ده ها موقف دیده بودند که چگونه به وعدهٔ حقِ راست خود در مقابل خدا عمل کرده است ، به خوبی می دانستند یا حدس می زدند که در آینده هم به این وعده عمل خواهد کرد .
↩️ ادامه دارد...
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
📖 منشور حکومت علوی
(شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای
📚 انتشارات انقلاب اسلامی
2⃣3⃣ (قسمت سی و دوم) برنامه های حکومت امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) (خطبه۱۶)
🔻عمل اميرالمؤمنين به وعده های داده شده
🔹 می دانستند که امیرالمؤمنین میان حقّ خدا و حقّ مردم انفکاکی قائل نیست.
🔹 می دانستند که معنی ندارد کسی حق مردم را ضایع کند و دم از پاسداری حق خدا بزند.
🔹می دانستند که علی معتقد است بندگی و عبودیت پروردگار فقط به دل و فکر نیست ، به عمل نیز هست.
🔹می دانستند که امیرالمؤمنین از جملهٔ آن کسانی است که آیهٔ قرآن دربارهٔ آنان این گونه سخن می گوید : «مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَ مِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلوا تَبديلًا » وعدهٔ با خدا را به دروغ نبستند ، معاهدهٔ با خدا را تخلّف نکردند ؛ بعضی پیشاپیش رفتند و بعضی در انتظار سرنوشت حق این راه پیمایی الهی اند و علی از آن منتظران بود.
🔹پس معلوم بود که علی مانند رهبران دیگر تاریخ - آنها که پیش از علی بودند و آنان که پس از علی و در زمان علی بودند ـ تخلّف نمی کند ، به مردم دروغ نمی گوید ؛ با این حال ، خود او در آغاز این سخن تاریخی و عجیب ، این سخن را مؤکد می کند : « ذِمَّتِي بِمَا أَقُولُ رَهِينَةٌ وَ أَنَا بِهِ زَعِيمٌ » ؛ ذمّهٔ من ، رهين گفتهٔ من است ؛ خود من عهده دار آنچه می گویم هستم ؛ در واقع برنامهٔ حکومتش را می خواهد بیان کند.
🔹 از اینجا می فهمیم که آن « لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً » كه در جملات بعدی این خطبه است مربوط به چیست . این جمله های نهج البلاغه را وقتی انسان بی توجه به قبل و بعد نگاه می کند ، مثل هر جملهٔ دیگری درست نمی فهمد ؛ یک نظر دقیق ، یک مطالعهٔ دیگر لازم است تا بتواند روح و محتوای سخن امیرالمؤمنین را معرفی کند و بشناساند . پس دارد برنامه می دهد و عهده دار می کند ذمّهٔ خود را ؛ اما قبل از آنکه این برنامه را بیان کند ، از یک سنّت و واقعیت تکوینی تاریخ ، پرده بر می دارد.
↩️ ادامه دارد...
🔵 ارزش عقل
💠 هيچ ثروتى سودمندتر از عقل نيست.
📒 #نهج_البلاغه، بخشی از حکمت ۱۱۳
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۱۱۳ ارزش های والای اخلاقی بخش ۲ (ارزش عقل).mp3
3.27M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت113 2⃣
⭕️ ارزشهاى والاى اخلاقى (ارزش عقل)
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت113 (2)
🔹ارزشهاى والاى اخلاقى(ارزش عقل)
2⃣ مبحث دومی که دربارهٔ عقل باید به آن توجه کرد، آسيب های عقل است؛ یعنی عواملی که عقل را از اثر بخشی و کارآمدی میاندازد.
🔸۱. اولین مورد، بحث هوای نفس است؛
🔻مولا علی (علیهالسلام) در حکمت ۲۱۱ میفرمایند:
« كَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِيرٍ تَحْتَ هَوَى أَمِيرٍ »؛ " چقدر عقلها که زیر دست هوای نفس اسیر میشود." و وقتی عقل زیر دست هوای نفس اسیر شد، حقایق را نمیتواند درک کند. لذا مولا علی (علیهالسلام) در نامه ۳ خطاب به شریح قاضی، بعد از اینکه او را توبیخ میکنند که چرا درحالیکه مسؤول در حکومت اسلامی هستی، به فکر افزایش ثروتی، میفرمایند: « شَهِدَ عَلَى ذَلِکَ الْعَقْلُ إِذَا خَرَجَ مِنْ أَسْرِ الْهَوَى »؛ " بر آنچه که من گفتم عقل سلیم شهادت میدهد، به شرط اینکه زیر دست هوای نفس، اسیر نباشد. "
🔸۲. مورد بعدی که جزء آسیب های عقل است، آرزوهای بیجا و طولانی است؛
🔻در خطبه ۸۶ میخوانیم: « اعْلَمُوا أنّ الأملَ يُسْهي العقلَ » ؛ " بدانید که آرزوی بیجا، عقل را دچار سهو و خطا میکند. "
🔸۳. مورد سومی که مولا علی (علیهالسلام) به عنوان آسیب رسان به عقل معرفی میفرمایند، مسأله شراب است؛
🔻مولا در حکمت ۲۵۲، در فلسفهٔ ترک شرابی که در دین واجب شده و از خوردن شراب، نوشیدن شراب نهی شده، میفرمایند: « تَرْکَ شُرْبِ آلْخَمْرِ تَحْصِيناً لِلْعَقْلِ » ؛ " ترک شراب به خاطر حفاظت از عقل است. "
🔸۴. و مورد بعدی، فقر است؛ در حکمت ۳۱۹ نهجالبلاغه میخوانیم: «فَإِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدِّينِ مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ»؛ " همانا فقر میتواند دچار نقصانِ دین و ترسناک و سرگردان شدن عقل بشود. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
📖 منشور حکومت علوی
(شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای
📚 انتشارات انقلاب اسلامی
3⃣3⃣ (قسمت سی و سوم) برنامه های حکومت امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) (خطبه۱۶)
🔻برنامهٔ حکومت علی(علیه السلام) بر روال حق
🔹 امیرالمؤمنین طرف دار حق است و حق عبارت است از آنچه مطابق تکوین و فطرت عالم است. مکرر حق را معنا کرده ام ؛ فهمیدن معنای حق به شدت مهم است. حق به آن چیزی می گویند که با فطرت و سرشت عالم و آدم هماهنگ باشد ؛ حق به آن تشریعی می گویند که با تکوین عالم سازگار باشد . آن کسانی که بر خلاف سیر طبیعی و فطری عالم و آدم سخن می گویند و قانون می دهند و تشریع می گذرانند ، نمی توانند مدّعی باشند که حق گرا و حق گزارند .
🔹چه کسی می فهمد سِیر تکوینی عالم و آدم را جز خدای عالم و آدم ؟ چه کسی می شناسد سرشت طبیعی این مخلوق را جز خالق و آفریننده اش؟ علی سخنگوی آن خالق [است]. پس چون طرف دار حق است ، برنامهٔ حکومتش هم بر روال حق است. برنامه ای هم که خود او از آن پیروی می کند برنامهٔ حقیقت است.
🔻پند گرفتن از تاریخ ؛ عامل نجات
🔹 و حقیقت یعنی آنچه با تکوین و طبیعت و سرشت عالم و آدم ممزوج و آمیخته است. لذا یکی از قانونهای طبیعی و تکوینی این عالم را مقدمتاً بیان می کند و آن قانون این است که هر آن کس به گذشتهٔ تاریخ نظر بکند و از آن پند بگیرد ، عقوبتها و مثوبتهای گذشته را تفسیر و تحلیل نماید ، وضع عقوبتها و وضع مثوبتها را بشناسد ، از آنچه موجب عقوبت است بپرهیزد و به آنچه موجب مثوبت است رو آورد ، هرگز در چاه نمی افتد ؛ این یک قانونی است که خود به معنای توجه دادن به قوانین تاریخ است .
🔹 امروز در دنیای فرهنگهای نو از سنّت های قانون فراوان اسم برده می شود ؛ باید بگویم که این کشف و طرز جدیدی نیست ؛ این همان است که ادیان عالم بر پایهٔ آن بنیانگذاری شده است. ادیان عالم بر اساس توجه به تاریخ و سنّت ها و قانونهای تاریخی که بر مسیر زندگی انسان حکومت داشته اند ، آمد و رفت کرده است ؛ اصلاً دین با تاریخ بشر و با کیفیات زندگی گذشتهٔ بشر ارتباط دارد. این قانونی که امیرالمؤمنین اینجا بیان می کند ، به قانونهای تکوینی تاریخ و سنت های اصیل آن توجه دهنده است. درست گوش کنید تا مفهوم و محتوای کلمات اميرالمؤمنین به دست بیاید. عمر دنیا می گذرد ، عمر ما در دنیا می گذرد،[ اگر ] سخن علی را نفهمیده باشیم حیف است ؛ یک قدری بیشتر روی این کلمات کار کنیم و فکر کنیم .
🔹 قانونهای تاریخ در گذشته هر جوری که عمل کردند ، در زمان امیرالمؤمنین هم همان جور عمل می کنند ؛ بعد از اميرالمؤمنين هم قانون دیانت همان جور عمل می کند.
↩️ ادامه دارد...
🔴 پرهیز از خودپسندی
💠 هيچ تنهايى وحشت انگيزتر از خودپسندى نيست.
📒 #نهج_البلاغه، بخشی از حکمت ۱۱۳
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
📖 منشور حکومت علوی
(شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای
📚 انتشارات انقلاب اسلامی
4⃣3⃣ (قسمت سی و چهارم) اهمیت تاریخ در نظر امیرمؤمنان
🔹مطلبی که می خواستم روی آن تکیه کنم ، توجه به تاریخ است که امیرالمؤمنین می گویند به گذشتهٔ بشریت نگاه کنید ، آنچه در گذشته دیدید تکرار نکنید. البته خطبه مقدماتی دارد که در نهج البلاغه های معمولی نیست ؛ بعضی از شارحین نهج البلاغه با زحمت گشته اند آن مقدمات را پیدا کرده اند ؛ در مقدمات آن خطبه ها امیرالمؤمنین مخصوصاً یک جمله می گوید : « وَ قَدْ قَتَلَ اَللَّهُ اَلْجَبَابِرَةَ» ؛ "خدا جبّاران عالم را نابود کرد" ، یعنی جبّاری نکنید ؛ خدا فلان کافرها را ، فلان ظالمها را نیست و نابود کرد ؛ یعنی کفر و ظلم نورزید . اینها مقدمات همین خطبه است که جملات اولش را مرحوم سید رضی ( رضوان الله علیه ) نیاورده است و بعضی از شارحین گشته اند از مدارک و مآخذ پیدا کرده اند . توجه به گذشتهٔ تاریخ خیلی مهم است و امروز برای ما جامعهٔ مسلمان همین توجه به گذشتهٔ تاریخ در نهایت اهمیت است .
🔹برادران مسلمان ، ای پیروان قرآن ! پیروان قرآن روزگاری از بهره مندی های مادی و معنوی برخوردار بودند و امروز نیستند . نه قسمت اول قضیه جای تردید است ، نه قسمت دوم قضیه جای تردید است ؛ یک روز آنها امپراطوران عالم ، قدرتهای سیاسی بزرگ دنیا بودند ؛ مال و ثروت روی زمین و زیر زمین مال آنها بود ؛ اقتصاد سالم ، تجارت صحیح ، کشاورزی خوب مال آنها بود ؛ امروز هیچ کدام نیست . اخلاق انسانی و فضایل ، گیاهی بود که فقط در سرزمین اسلامی میرویید و بس ؛ امروز همین سرزمین ، شوره زاری شده که این گیاه اصلاً در آن نمی روید ؛ اگر هم نشاء کردید ، این گیاه را سبز کردید ، داخل زمین کردید ، بعد از اندک مدتی می خشکد .
🔹 در سرزمین اسلامی همهٔ فضایل به خودی خود با سیر طبیعی رشد می کرد ؛ امروز همهٔ فضایل به خودی خود با سیر طبیعی می میرد . آن گذشتهٔ ما است ، این وضع امروز ما است ؛ از کجا شد ؟
↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️اینچنین دانشآموزان فهیمی باشید😄🤓
🔵 ارزش خوش اخلاقی
💠 « لَا قَرِينَ كَحُسْنِ الْخُلُقِ »
🔹 هیچ همنشینی مانند خوش اخلاقی نیست.
📒 #نهج_البلاغه، بخشی از حکمت ۱۱۳
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۱۱۳ ارزش والای اخلاقی بخش ۴ حُسن خلق.mp3
3.06M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت113 4⃣
⭕️ ارزشهاى والاى اخلاقى(حُسن خلق)
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت113 ( 4 )
🔹ارزشهای والای اخلاقی(حُسن خلق)
⚜ مولا علی (علیه السلام) در ادامهٔ حکمت ۱۱۳ نهج البلاغه می فرمایند : « لَا قَرِينَ كَحُسْنِ الْخُلُقِ » ؛ " هیچ همنشینی مانند خوش اخلاقی نیست "
🔻 اولاً باید دانست اینکه خوش اخلاقی را با توجه به اینکه یک صفت است نه یک شخص ، به عنوان قرین و همنشین مطرح می فرمایند ، از باب استعاره یا کنایه است و اینکه انسان چطور با همنشین خوب احساس لذّت ، احساس آرامش و احساس شخصیت بالاتر می کند در نزد مردم ، اگر اخلاق نیکو داشته باشد بهترین این اوصاف را درک خواهد کرد ؛ یعنی بیشترین لذت ، بیشترین آرامش و بیشترین شخصیت و عزت و کرامت نفس را در نظر مردم خواهد داشت.
🔻 آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه شریف ، در حکمت ۳۸ فرمود : « اَکْرَمُ الْحَسَبِ حُسْنُ الخُلُقِ » ؛ " با ارزش ترین حَسَب و ریشه و پیوند خانوادگی و طایفه ای ، داشتن اخلاق نیکو است. "
🔻یعنی حسن خلق همان قدری که یک انسان به طایفهٔ با ارزش خودش تکیه می کند، اعتبار از آن می گیرد ، به همان مقدار ، بلکه بیش از آن از حسن خلق می تواند اعتبار کسب بکند .
🔻همچنین مولا علی (علیه السلام) در نهج البلاغه شریف می فرمایند : « کَفَی بالْقَنَاعَةِ مُلْکاً وَ بحُسْنِ الْخُلُقِ نَعِیماً » ؛ این در حکمت ۲۲۹ نهج البلاغه است. می فرمایند : " برای انسان اگر می خواهد به مُلک برسد ، یعنی به قدرت برسد ، قناعت کافی است و برای اینکه به نعمت های فراوان ماندگار برسد، داشتن حسن خلق کفایت می کند ."
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
📖 منشور حکومت علوی
(شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای
📚 انتشارات انقلاب اسلامی
5⃣3⃣ (قسمت سی و پنجم) سخنان انقلابی امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) (خطبه ۱۶)
🔻 « ذِمَّتِي بِمَا أَقُولُ رَهِينَةٌ وَ أَنَا بِهِ زَعِيمٌ » ؛
ذمّه ام رهین گفتن است و من خود عهده دار آن هستم .
🔻«إِنَّ مَنْ صَرَّحَتْ لَهُ الْعِبَرُ عَمَّا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْمَثُلَاتِ»؛ آن کس که عبرتها ، عقوبتها را در مقابل او روشن کرده است.
🔻« حَجَزَتْهُ التَّقْوى عَنْ تَقَحُّمِ الشُّبُهَاتِ » ؛
تقوای مسلکی ، تقوای عملی ، تقوای فکری ، تقوای روحی ، تقوای سیاسی و اجتماعی ، او را از در افتادن در مواضع و منزلگاه های شبهه ناک باز می دارد .
🔻 «أَلاَ وَ إِنَّ بَلِيَّتَكُمْ قَدْ عَادَتْ كَهَيْئَتِهَا يَوْمَ بَعَثَ اللهُ نَبِيَّهُ»(صلى الله عليه وآله وسلّم) ؛ آگاه باشید که همانا بلیه و ابتلای شما به همان صورت و هیئتی برگشته است که در روز بعثت پیغمبر دچار آن بودید ؛ [ این ] همان بلیه ، همان بیماری و همان بدبختی است ، یعنی علاجش هم همان است ؛ اینها مقدمه است و بعد ، نامهٔ حکومتی از اینجا شروع می شود :
🔻« وَ الَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ » ؛ قسم به آن کس که مبعوث کرده است پیامبر را به حق ،
🔻« لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ » ؛ آنچنان در هم ریخته می شوید ، آنچنان مبهوت می شوید ، آنچنان بالا پایین می روید ، آنچنان مانند خاکی که از غربال می گذرد غربال می شوید ، تا آن کسانی که پایینند ، بالا بیایند و آن کسانی که بالا هستند پایین بیایند .
🔹 برداشته اند برای ما مغازه درست کرده اند ؟ جنس برای ما داخل ویترین چیده اند ؟ [ آن بالا عبدالرحمن بن عوف را گذاشته اند برای خاطر ثروتش ؟ کنارش زبیر و طلحه را گذاشته اند برای خاطر داعیه هایشان ؟ کنارش قوم و خویشهای عثمان را گذاشته اند برای خاطر رفاقتشان با حاکم ؟ عمار و بلال و ابیذر را پایین ها انداخته اند ؟ گوشهٔ کوه و بیابان آنها را متواری کرده اند که ابوذر در ربذه بمیرد تا عبدالرحمن عوف با کیلوها طلایش خوش بگذراند ؟ تا طلحه و زبیر مشغول عیش و نوش باشند ؟ تا سعد بن ابی وقاص آقایی بفروشد ؟ ... عمار یاسر يا عبدالله بن مسعود از دست خلیفه کتک بخورد و استخوان پهلویش بشکند، برای خاطر اینکه مروان و ولید و دیگران و دیگران می خواهند آقا بمانند ؟ ویترین مغازه درست کرده اید ؟ بالا پایین برای ما گذاشته اید ؟ مردم را از هم جدا کرده اید که یک عده بالانشین باشند ، یک عده خاک نشین ؟ یک عده از سیری بمیرند ، یک عده از گرسنگی بمیرند ؟
🔹قاطیتان می کنیم ؛ پایینی ها را بالا می بریم به شرف و دیانت ، بالایی ها را پایین می آوریم به ذلّت فسق و نفاق ؛ این برنامهٔ امیرالمؤمنین بود. آنجا اعلام کرد ، از ساعت بعدش هم شروع کرد و تا وقتی هم که شهید شدند ، در این راه حرکت کرد .
↩️ ادامه دارد...
🔵 ارزش ادب
💠 « لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ »
🔹هيچ ميراثى مانند ادب نيست.
📒 #نهج_البلاغه، حکمت ۱۱۳ #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۱۱۳ ارزش والای اخلاقی بخش ۵ ادب.mp3
3.7M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت113 5⃣
⭕️ ارزشهاى والاى اخلاقى(ادب)
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت113 ( 5 )
🔹ارزشهاى والاى اخلاقى(ادب)
🔰 در ادامهٔ حکمت ١١٣ ، امیرالمؤمنین (عليهالسلام) میفرمایند: « لَا مِیراثَ کَالأَدَب » ؛ " هیچ ارثی بهتر از ادب کردن نیست. "
🔻همین عبارت در حکمت ۵۴ هم عیناً تکرار شده است. ماجرای ادب از نگاه حضرت علی (علیهالسلام) آنقدر مهم و ارزشمند است که در حکمت ۵ فرمودند :
« الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ » ؛ " آداب مانند زینتی هستند که دائماً تجدید میشوند، نو به نو میشوند." یعنی انسان هرگز با رعایت آداب از امور زندگی خودش، احساس افسردگی و روزمرگی نخواهد کرد.
🔻در نهجالبلاغه شریف، اولویت اول خودسازی است و ادب کردن خود؛ در حکمت ٧٣ نهجالبلاغه، مولا علی (علیهالسلام) میفرمایند: " کسی که خود را رهبر مردم قرار میدهد، باید پیش از آنکه به تعلیم مردم بپردازد، خود را تعلیم دهد و پیش از آنکه به گفتار ، دیگران را تربیت کند با کردار آنها را تربیت نماید."
🔻همچنین مولا علی (علیهالسلام)، در حکمت ٣۵٩ نهجالبلاغه هم، به همه ما توصیه میکنند:
" ای اسیران آرزوها! بس کنید. صاحبان مقامات دنیا را تنها دندان حوادث روزگار به هراس افکند. ای مردم! کار تربیت خود را ، خود به عهده بگیرید و نفس را از عادت هایی که به آن حرص دارد باز گردانید. "
🔻یکی از تکالیف پدرها نسبت به فرزندان شان ، که نوعی حقّ فرزند بر پدر محسوب میشود هم، در حکمت ٣٩٩ این است که: « یُحَسِّنَ اَدَبَه » ؛ " خوب و نیکو ادبش بکند. "
🔻همچنین مولا علی (علیهالسلام)، یکی از وظایف و تکالیف حاکمان جامعه را تأدیب مردم معرفی کرده اند؛ لذا وقتی که در خطبه ٣۴ نهجالبلاغه نظر میکنیم، در بند آخر اینگونه میفرمایند که: " ای مردم! مرا بر شما و شما را بر من حقّی واجب شده است؛ حقّ شما بر من آنکه از خیرخواهی شما دریغ نورزم، بیت المال را میان شما عادلانه تقسیم کنم و شما را آموزش بدهم تا بیسواد نمانید و شما را ادب و تربیت کنم تا راه و رسم زندگی را بدانید. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
📖 منشور حکومت علوی
(شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای
📚 انتشارات انقلاب اسلامی
6⃣3⃣ (قسمت سی و ششم) راهنمایی مردم در فتنه (خطبه ۱۶۸)
🔹این کلام شریف بنا بر آنچه از مضمون خود سخن برمی آید ، مربوط می شود به آن زمانی که آتش جنگ میان امیرالمؤمنين ( عليه الصلاة والسلام ) و سپاهیان معاویه برافروخته شده بود .
🔹 ابتدای خطبه دربارهٔ رسول خدا است ؛ برای اینکه مردم تکلیف خودشان را بدانند و در زمینهٔ پیروی از امیرمؤمنان و انجام آنچه در آن موقعیت ضروری بود ، بتوانند تصمیم بگیرند ، گویا یادآوری بعثت و نبوت پیغمبر ضروری بوده است . همان طوری که در بحثهای مربوط به نبوت ، یکی دو بار تا کنون گفته شده است ، اعتقاد به نبوت ، متضمّن و حامل یک تعهد است . وقتی انسان معتقد شد و پذیرفت و گواهی داد که پیغمبر خدا خاتم پیامبران ، برگزیدهٔ خدا و مبعوث خدا است ، در حقیقت متضمن این است که انسان یک مسؤولیتی را قبول بکند .
🔹 این مسؤولیت در دو کلمه ، عبارت است از اینکه :
✅ هدف پیغمبر را بپذیرد،
✅ در راهی که پیغمبر حرکت می کرد ، قدم بگذارد و پیش برود .
🔹امیرالمؤمنین ( صلوات الله و سلامه عليه ) بعد از آنکه در زمینهٔ نبوت در این خطبه مطلبی بیان می کند ، می پردازد به آن کسی که شایستهٔ جانشینی پیغمبر است ؛ و من هو جدير بأن يكونوا للخلافة .
↩️ ادامه دارد...
💠 هرشب، یک نماز ۲ رکعتی ساده، از اعمال ماه رجب
#التماس_دعا
🔵 اهمیت توفیق
💠 « لَا قَائِدَ كَالتَّوْفِيقِ »
🔹 هیچ رهبری مانند توفیق نیست.
📒 #نهج_البلاغه، حکمت ۱۱۳ #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۱۱۳ ارزشهای والای اخلاقی بخش ۶ توفیق.mp3
3.23M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت113 6⃣
⭕️ ارزشهاى والاى اخلاقى(توفیق)
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت113 ( 6 )
🔹ارزشهای والای اخلاقی( توفیق)
🔰 در ادامه حکمت ١١٣ نهجالبلاغه، حضرت می فرمایند : « وَ لَا قَائِدَ كَالتَّوْفِيقِ » ؛
قائد یعنی رهبر؛ یعنی کسی که با تبعیت از او، پیروی از او، دنباله روی او انسان به مقصد و مقصود میرسد ،
حضرت می فرمایند : " هیچ رهبر و قائدی چون توفیق نیست. "
🔻درباره این مطلب در نهجالبلاغه، نکات جالبی هست؛
1⃣ مولا علی (علیهالسلام) اولین شرط توفیق انسان برای اهداف بلند الهی را پذیرش خیرخواهی خدا میدانند ؛
🔻 و در خطبه ١۴٧ نهجالبلاغه میفرمایند:
« أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ مَنِ اسْتَنْصَحَ اللَّهَ وُفِّقَ » ؛
" ای مردم! هر کس خیری را که خدا تعیین کرده است را بپذیرد، موفق خواهد شد. "
2⃣ شرط دومی که در نهجالبلاغه برای توفیقات معین شده، آزاد شدن انسان از دست ریسمان های دنیا طلبی است؛
🔻 حضرت در نامه ۴۵ نهجالبلاغه، که خطاب به عثمان بن حنیف -استاندار یا فرماندار بصره بوده- مینویسند:
« وَ مَنِ ازْوَرَّ عَنْ حَبَائِلِكِ وُفِّقَ » ؛ " هر کس ای دنیا، از دست ریسمان های تو خودش را آزاد کند، موفق خواهد شد. "
3⃣ و نکته سومی هم که در نهجالبلاغه، پیرامون مقدّمات یا لوازم توفیق برای ما معرفی شده حفظ تجربیات است؛ انسان وقتی یک بار، خودش یا دیگران مسیری را تجربه کردند، این تجربه را باید به اصطلاح امروزی ها مستند سازی بکند و در دفعهٔ بعد با توجه به این تجربه، اقدام خودش را تنظیم کند تا موفق و پیروز بشود.
🔻 در این رابطه مولا علی (علیهالسلام) در حکمت ٣١١ میفرمایند: « وَ مِنَ التَّوْفِيقِ حِفْظُ التَّجْرِبَةِ » ؛ " یکی از نشانه های توفیق یا یکی از راه های توفیق، این است که انسان تجربیات را حفظ و ثبت و ضبط کند. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
حلول ماه رجب المرجب و میلاد با سعادت امام محمدباقر علیه السلام را خدمت شما همراهان گرامی تبریک عرض می نماییم
🔰امام باقر عليه السلام میفرمایند: مَثَلُ الْحَريصِ عَلَى الدُّنْيا مَثَلُ دودَةِ القَزِّ: كُلَّمَا ازْدادَتْ مِنَ القَزِّ عَلىنَفْسِها لَـفّـا كانَ أَبْعَدَ لَها مِنَ الْخُروجِ حَتّى تَموتَ غَمّا؛
حريص به دنيا، همانند كرم ابريشم است كه هر چه بيشتر دور خود مى تند، خارجشدن از پيله بر او سخت تر مى شود، تا آن كه از غصه مى ميرد. [كافى، ج 2، ص 316، ح 7]