♥️
#امام_علی علیهالسلام:
هرکه از عادت ها پیروی کن
به درجات عالیه نرسد.
@nahjolbalaghekhani
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈•
خواستند یوسف را بکشند، یوسف نمرد...
خواستند آثارش را از بین ببرند، ارزشش بالاتر رفت...
خواستند او رابفروشند که برده شود،پادشاه شد...
خواستند محبتش از دل پدرخارج شود، محبتش بیشتر شد...
از نقشه های بشر نباید دلهره داشت...
چرا که اراده ی خداوند بالاتراز هر اراده ای است...
یوسف میدانست، تمام درها بسته هستند، اما به خاطر خدا ؛حتی به سوی درهای بسته هم دوید...
و تمام درهای بسته برایش باز شد...
اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شد،به دنبال درهای بسته برو
چون خدای "تو"و "یوسف" یکی ست...
@nahjolbalaghekhani
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈•
#ماجرای_آشنایی_امام_علی(ع) #وقمبرغلام_امام_علی(ع)
💠 جوان کافری عاشق دختر عمویش شد، عمویش پادشاه حبشه بود. جوان رفت پیش عمو و گفت: عمو جان من عاشق دخترت شدهام، آمدم برای خواستگاری. پادشاه گفت حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است. گفت عمو هر چه باشد من میپذیرم
شاه گفت: در شهر بدیها (مدینه) دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری آنوقت دختر از آن تو، جوان گفت عمو جان این دشمن تو اسمش چیست، گفت اسم زیاد دارد ولی بیشتر او را به نام علی بن ابیطالب میشناسند جوان فوراً اسب را زین کرد با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر بدیها شد. به بالای تپهی شهر که رسید دید در نخلستان، جوان عربی در حال باغبانی و بیل زدن است. به نزدیک جوان رفت. گفت: ای مرد عرب تو علی را میشناسی؟ گفت: تو را با علی چه کار است؟ گفت: آمدهام سرش را برای عمویم که پادشاه حبشه است ببرم چون مهر دخترش کرده است.
گفت: تو حریف علی نمیشوی. گفت: مگر علی را میشناسی؟
گفت: بله من هر روز با او هستم و هر روز او را میبینم. گفت: مگر علی چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او را از تن جدا کنم؟! گفت قدی دارد به اندازهی قد من، هیکلی همهیکل من. گفت: خب اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست. مرد عرب گفت: اول باید بتوانی مرا شکست بدهی تا علی را به تو نشان بدهم. خب چه برای شکست علی داری؟
گفت: شمشیر و تیر و کمان و سنان. گفت: پس آماده باش، جوان خندهی بلندی کرد و گفت: تو با این بیل میخواهی مرا شکست دهی؟ پس آماده باش. شمشیر را از نیام کشید. گفت: اسمت چیست؟ مرد عرب جواب داد: عبدالله. پرسید: نام تو چیست؟ گفت: فتاح، و با شمشیر به عبدالله حمله کرد. عبدالله در یک چشم به هم زدن، کتف و بازوی جوان کافر را گرفت و به آسمان بلند کرد و به زمین زد و با خنجر خود جوان خواست تا او را بکشد که دید جوان از چشمهایش اشک میآید. گفت: چرا گریه میکنی؟ جوان گفت: من عاشق دختر عمویم بودم آمده بودم تا سر علی را ببرم برای عمویم تا دخترش را به من بدهد، حالا دارم به دست تو کشته میشوم. مرد عرب، جوان را بلند کرد، گفت: بیا این شمشیر، سر مرا برای عمویت ببر. گفت: مگر تو کی هستی؟ گفت: منم اسدالله الغالب علی بن ابیطالب، که اگر من بتوانم دل بندهای از بندگان خدا را شاد کنم، حاضرم سر من مهر دختر عمویت شود. جوان، بلند بلند زد زیر گریه و به پای مولای دو عالم افتاد و گفت من میخواهم از امروز، غلام تو شوم یا علی. پس فتاح شد قنبر غلام علی بن ابیطالب
📚بحارالانوار ج3 ص 211
امالی شیخ صدوق
@nahjolbalaghekhani
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈•
#بسیار_زیبااااااا😍
#فوروارد_یادت_نره🤳😭
💡امام علی علیه السلام:
مَن لَم یحتَمِل مَرارَةَ الدَّواءِ، دَامَ أَلمُهُ؛
هر که تلخی دوا را تحمل نکند درد و بیماریش ادامه یابد.
📚📚📚غررالحکم، حدیث ۹۲۰۹
💠پ.ن: احادیث عقلی و منطقی زیادی در رابطه با روش درمان و تحمل سختی درمان وجود دارد.اما نحوه و زمان شروع به درمان هم در احادیث وجود دارد.
پیامبر خدا(ص) فرمودند: "تا زمانی که بدنت بیماری را تحمّل میکند، از مصرف دارو بپرهیز و هرگاه آن را تحمّل نکرد، آنگاه به دارو روی آر".
@nahjolbalaghekhani
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈•
❤️امام علی علیه السلام :
🦋با علما معاشرت كن تا علمت زياد، ادبت نيكو و جانت پاك شود.
📚تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص430
@nahjolbalaghekhani
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈•
🌷 حضرت امیرالمومنین علی (ع)
☘ مؤمن آن کسى است که خود را به جهت رفاه مردم در زحمت بیندازد و دیگران از او در أمنیّت و آسایش باشند.
📚 بحارالأنوار ج 75، ص 53
@nahjolbalaghekhani
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈•
☀️ جوانی خدمت امام جواد علیه السلام رسید وعرض کرد:
حالم خوب نیست، از مردم خسته شدم،تهمت،غیبت و... چه کنم؟
بریده ام،نفسم در این بلاد بالا نمی آید
امام جواد(ع) فرمود:
به سمت حسین فرار کن
🖤شهادت امام جواد تسلیت باد.
@nahjolbalaghekhani
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈•
💠امام علی(ع)میفرمایند:
❤️رفع نیاز مردم کامل نمی شود مگر به سه چیز
💠 کوچک شمردن آن تا خود بزرگ گردد
💠پنهان داشتن آن تا خود آشکار گردد 💠شتاب در آن تا گوارا گردد.
📚نهج البلاغه حکمت ۱۰۱
@nahjolbalaghekhani
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈•