📢📢📢📢📢📢
دوستان محترم توجه کنید.
بدلیل اینکه تفسیرهاے حڪمتهای نهج البلاغہ، طولانیه و من دلم نمیخواد که شما بزرگواران اذیت بشید. براتون در چند پست میفرستم.
امیدوارم که از مطالب و حکمتهای مولای متقیان امیرالمؤمنین علی (ع) استفاده کنیم و تو زندگیمون سرلوحه کارهامون قرار بگیره😊😊
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
پندهای مولا علی علیه السّلام
#حڪـمــت_۲۳۲ نــهـــج الــبــلاغــہ وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ يُعْطِ بِالْيَدِ الْقَصِيرَةِ يُعْط
#فــزونــى_پــاداش_هــاے_الــهــی
امام(علیه السلام) در این گفتار نورانى اشاره به تفاوت پاداش الهى نسبت به اعمال بندگان کرده مى فرماید: «کسى که با دست کوتاه ببخشد با دست بلند به او بخشیده مى شود»; (مَنْ یُعْطِ بِالْیَدِ الْقَصِیرَةِ یُعْطَ بِالْیَدِ الطَّوِیلَةِ).
اشاره به این که عطاى بندگان هرقدر زیاد باشد در مقابل عطاى الهى و پاداش هاى بسیار عظیمش کم و کوچک است. قرآن مجید مى فرماید: «(مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا); هر کس کار نیکى را به جا آورد، ده برابر آن پاداش دارد».(1)
در جاى دیگر مى فرماید: «(مَّثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللهِ کَمَثَلِ حَبَّة أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِى کُلِّ سُنْبُلَة مِّائَةُ حَبَّة وَاللهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ); کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى کنند، همانند بذرى هستند که هفت خوشه برویاند; که در هر خوشه، یکصد دانه باشد و خدا آن را براى هر کس بخواهد (و شایسته باشد)، دو یا چند برابر مى کند; و لطف خدا گسترده، و او (به همه چیز) داناست».(2)
در این آیه ملاحظه مى کنیم که پاداش الهى هفتصد برابر و گاهى دو یا چند برابر این مقدار است که قابل مقایسه با کار نیک بندگان نیست.
سرانجام در آیه دیگرى خداى متعال به بندگان عطاى «غیر مجذوذ» (بخشش همیشگى و جاویدان) را نوید مى دهد.(3)
البته جاى تعجب نیست; عظمت خداوند و وسعت رحمت او و جود و بخشش چنین اقتضایى را دارد و همه اینها جزو برنامه اى تشویقى براى ایجاد انگیزه هاى قوى تر در بندگان براى انجام کارهاى خیر است.
تعبیر به «یَد طَویله» (دست بلند) و «یَد قَصیره» (دست کوتاه) کنایه از نعمت هاى بزرگ و کوچک است، زیرا انسان معمولا چیزى را که مى بخشد با دست خود مى بخشد. در حدیثى که مسلم در کتاب صحیح خود نقل کرده است مى خوانیم که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به همسرانش فرمود: «أسْرَعُکُنَّ لِحاقاً بی أطْوَلُکُنَّ یَداً; از میان شما کسى زودتر به من ملحق مى شود که دستش از همه بلندتر باشد»(4) همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) معناى این سخن را نفهمیدند و گمان کردند اشاره به همین عضو مخصوص است و گاه طول دست خود را با هم مقایسه مى کردند تا این که «زینب بنت جحش» (همسر پیامبر(صلى الله علیه وآله)) از دنیا رفت و نخستین کسى از همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود که به آن حضرت ملحق شد و او زنى بود که بسیار در راه خدا صدقه مى داد و
✍ #ادامہ_دارد...
#تفسیر_حڪمت_۲۳۲
#نهج_البلاغہ
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
پندهای مولا علی علیه السّلام
#فــزونــى_پــاداش_هــاے_الــهــی امام(علیه السلام) در این گفتار نورانى اشاره به تفاوت پاداش الهى ن
و کارهاى خیر فراوانى مى کرد حتى وسائلى با دست خود مى ساخت و مى فروخت و بهاى آن را در راه خدا انفاق مى کرد اینجا بود که آنها مراد پیامبر(صلى الله علیه وآله) را فهمیدند.
علامه شوشترى(رحمه الله) بعد از نقل این سخن در شرح نهج البلاغه خود از عایشه چنین نقل
مى کند که زینب (بنت جحش) به مقامى رسید که هیچ کس به آن نرسید; پیامبر(صلى الله علیه وآله) به او بشارت داد که به زودى به وى ملحق مى شود و همسرش در بهشت خواهد بود.(5)
مرحوم «مغنیة» تفسیر دیگرى براى این گفتار گرانبهاى مولا کرده و «یَد قَصیره» را اشاره به جهاد در راه خدا و شهادت و امثال آن مى داند در حالى که این تفسیر مناسبتى با تعبیر «ید» ندارد به خصوص این که تعبیر به «ید» در مورد بخشش در راه خدا در روایات دیگر نیز آمده است. اضافه بر این چنین تفسیرى سبب مى شود که «ید طویلة» و «ید قصیرة» با یکدیگر هماهنگ نباشند در حالى که در تفسیرى که در بالا آمد و مرحوم سید رضى نیز بعداً ذکر مى کند این دو ید با یکدیگر هماهنگ اند و هر دو به معناى بخشش نعمت اند.
مرحوم سید رضى در اینجا بر خلاف روش معمولى خود، شرح نسبتاً مفصلى براى این سخن آورده، مى گوید: «معناى این کلام این است که آنچه انسان از اموال خود در راه خیر و نیکى انفاق مى کند هرچند کم باشد خدا پاداش او را بسیار مى دهد و منظور از دو دست (دست کوتاه و بلند) در اینجا دو نعمت است که امام(علیه السلام) میان نعمت پروردگار و نعمت انسان را با کوتاهى و بلندى فرق گذاشته است; نعمت و بخشش از سوى بنده را کوتاه و آنچه را از ناحیه خداوند است بلند شمرده است و این بدان جهت است که نعمت خدا همواره چندین برابر نعمت مخلوق است، زیرا نعمت هاى الهى اصل و اساس تمام نعمت هاست; تمام نعمت ها به او باز مى گردد و از سوى او سرچشمه گرفته مى شود (حتى نعمتى که انسان آن را به دیگرى مى بخشد آن هم از سوى خداست و با توفیق الهى بذل و بخشش مى شود).
✍ #ادامہ_دارد...
#تفسیر_حڪمت_۲۳۲
#نهج_البلاغہ
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
هدایت شده از کانال مطالب
veladate hazrate mohammad007.mp3
2.58M
🌸 #میلاد_پیامبر_اکرم (ص)
💐 ناد علی یاد علی
💐دستم و امداد علی
🎤 #بنی #فاطمه
👏 #سرود
👌فوق زیبا
@nahjolbalaghekhani
♦️🔻بـا عشـــق حسیـــن هـر که ســروکار ندارد
♦️🔻خشکیــده نهالیستــ، پـر و بـال ندارد
♦️🔻ما غــرق گناهیم و ز آتـش نهراسیم
♦️🔻آتش به محبـان حسیـــن کـار ندارد
#صبحتون_حسینی✋
@nahjolbalaghekhani
پندهای مولا علی علیه السّلام
و کارهاى خیر فراوانى مى کرد حتى وسائلى با دست خود مى ساخت و مى فروخت و بهاى آن را در راه خدا انفاق م
#نــڪـــتــــہ
اهميت صدقه و كمك به نيازمندان در اسلام:
در آیات و روایات اسلامى تأکید فراوانى بر انفاق در راه خدا و کمک به نیازمندان شده که در کمتر چیزى این گونه تأکید وارد شده است.
اهمیت این مسئله به اندازه اى است که در قرآن مجید هنگامى که به پرهیزگاران نوید بهشت برین را با وسعتى که به اندازه آسمانها و زمین است مى دهد اولین صفت آنها را انفاق در هر حال مى شمارد، مى فرماید: «(وَسارِعُوا إِلى مَغْفِرَة مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّة عَرْضُهَا السَّماواتُ وَالاَْرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ * الَّذینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْکاظِمینَ الْغَیْظَ وَالْعافینَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ); و شتاب کنید براى رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتى که وسعت آن، آسمانها و زمین است و براى پرهیزگاران آماده شده است * (همان) کسانى که در توانگرى و تنگدستى، انفاق مى کنند; و خشم خود را فرو مى برند; و از (خطاى) مردم درمى گذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد».(6)
در جاى دیگر به کسانى که آشکارا و پنهان در راه خدا انفاق مى کنند وعده مى دهد که هیچ ترس و اندوهى (در قیامت) در برابر عذاب هاى الهى نخواهند داشت: «(الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ سِرًّا وَعَلانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ); آنها که اموال خود را، شب یا روز، پنهان یا آشکار، انفاق مى کنند، مزدشان نزد پروردگارشان (محفوظ) است; نه ترسى بر آنهاست و نه اندوهگین مى شوند».(7)
مرحوم کلینى در کتاب کافى در آغاز جلد چهارم، چندین باب با روایات بسیار ذکر مى کند درباره اهمیت صدقه و این که تأثیر عمیقى در دفع بلا دارد و موجب افزایش و برکت اموال مى شود از جمله در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم: «الْبِرُّ وَالصَّدَقَهُ یَنْفِیانِ الْفَقْرَ وَیَزیدانِ فِی الْعُمْرِ وَیَدْفَعانِ تِسْعینَ میتَةَ السّوءِ; نیکى و صدقه فقر را از انسان دور مى کند و سبب طول عمر مى شود و نود (و در بعضى از نسخه هاى سبعین به معناى هفتاد) نوع مرگ بد را دور مى سازد».(8)
در حدیث دیگرى از همان حضرت آمده است که فرمود: «وَلاََنْ اَعْوَلَ أهْلَ بَیْت مِنَ الْمُسْلِمینَ أشْبَعُ جَوْعَتَهُمْ وَأکْسُوَ عَوْرَتَهُمْ وَأکُفَّ وُجُوهَهُمْ عَنِ النّاسِ أحَبُّ إلَىَّ مِنْ أنْ اَحُجَّ حَجَّةً وَحَجَّةً وَحَجَّةً حَتَّى انْتَهى إلى عَشْر وَعَشْر وَعَشْر وَمِثْلَها وَمِثْلَها حَتَّى انْتَهى إلى سَبْعینَ; اگر خانواده اى از مسلمانان را که فقیرند تکفل کنم، گرسنگى آنها را برطرف سازم، برهنگان آنها را بپوشانم و آنها را از این که دست نیاز به سوى مردم دراز کنند باز دارم براى من محبوب تر از آن است که یک حج و یک حج و یک حج، و همچنان امام(علیه السلام) ادامه داد تا ده حج و ده حج و ده حج تا به هفتاد حج رسید به جا آورم».(9)
احادیث در این زمینه بسیار است. با حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) این سخن را پایان مى دهیم، فرمود، «بَکِّرُوا فِی الصَّدَقَةِ وَارْغَبُوا فِیها فَما مِنْ مُؤْمِن یَتَصَدَّقُ بِصَدَقَة یُریدُ بِها ما عِنْدَاللهِ لِیَدْفَعَ اللهُ بِها عَنْهُ شَرَّ ما یَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ إلَى الاْرْضِ فی ذلِکَ الْیَوْمِ إلاّ وَقاهُ اللهُ شَرَّ ما یَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ إلَى الاْرْضِ فی ذلِکَ الْیَوْمِ; صبحگاهان صدقه دهید و به آن علاقه مند باشید. هیچ مؤمنى نیست که براى خدا به نیازمند صدقه دهد تا شر بلاهایى که از آسمان به زمین نازل مى شود در آن روز ازاو باز دارد مگراین که خداوند چنین خواهد کرد و این شرور را از او دفع مى کند»(10). (11)
#تفسیر_حڪمت_۲۳۲
#نهج_البلاغہ
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
پندهای مولا علی علیه السّلام
#نــڪـــتــــہ اهميت صدقه و كمك به نيازمندان در اسلام: در آیات و روایات اسلامى تأکید فراوانى بر انف
📚(1). انعام، آیه 160
📚(2). بقره، آیه 261.
📚(3). هود، آیه 108.
📚(4). صحیح مسلم، ج 7، ص 144.
📚(5). شرح نهج البلاغه علامه شوشترى، ج 13، ص 253.
📚(6). آل عمران، آیه 133 و 134.
📚(7). بقره، آیه 274.
📚(8). کافى، ج 4، ص 2.
📚(9). همان، ص 2 .
📚(10). همان، ص 5 .
📚(11). سند گفتار حکیمانه: به گفته خطیب(رحمه الله) در مصادر نهج البلاغه، این کلام نورانى را زمخشرى در ربیع الابرار و آمدى در غررالحکم آورده و سید رضى در کتاب مجازات النبویه نیز آن را به مناسبتى ذکر کرده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 185). اضافه بر این ابن عساکر در تاریخ دمشق، این کلام حکیمانه را در ضمن داستان مفصلى نقل کرده و به یقین منبعى جز نهج البلاغه داشته است. (تاریخ دمشق، ج 50، ص 173)
#تفسیر_حڪمت_۲۳۲
#نهج_البلاغہ
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
امیرالمومنین حضرت علی (ع)، اولین پیشوای شیعیان نمونه کامل یک مدیر اسلامی است؛ او چه زیبا عشق و حسن و زیبایی، نظم و انضباط، جاذبه و دافعه، حکمت و مدیریت، زهد و عرفان و شجاعت و تقوی و عدالت را در منشور حکومتی خود می گنجاند. نگاهی به بیانات و فرامین امیرالمومنین علی (ع) راجع به مبحث مدیریت این نکته را مشخص می کند که چنانچه رهبران، مدیران و زمامداران یک جامعه به درستی تربیت نشوند و در مسند امور قرار نگیرند و راه و روش صحیح حکومت داری و مدیریت را فرا نگیرند، مردم آن جامعه هرگز روی صلاح و اصلاح را نخواهند دید. لذا در این نوشتار سعی داریم به مدیریت اسلامی از منظر مولا علی (ع) بنگریم.
● #اهمیت_مدیریت_از_دیدگاه_امام_علی (ع)
امیرالمومنین علی (ع) مدیریت را محور و قطب می دانند، تمام مسایل را در جامعه اسلامی بر محور مدیر و مدیریت خلاصه می کنند و
می فرمایند: «تدبیر و مدیریت خود سرمایه اندک را افزون می کند، اما مدیریت و تدبیر سوء و ضعیف سرمایه انبوه را نیز نابود و زائل
می سازد.»
امام علی (ع) در جای دیگر می فرمایند: «رجعت و سیر قهقرایی #چهار علت عمده دارد که مهمترین آن #سوء_مدیریت است.»
#ادامہ_دارد...
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
هدایت شده از فرمای ضامن
مداحی آنلاین - یا اباصالح - التماس دعا.mp3
2.25M
🌷یا صاحب الزمان(عج)🌷
🍃 اباصالح التماس دعا
🍃 هر کجا رفتی یاد ما هم باش
💔 #جمعه_های_دلتنگی
😔😔😔آقا بیا 🙏😭
🌷 #التماس_دعا
@nahjolbalaghekhani
#حڪمــت_۲۳۱ نـهـج الــبــلاغـہ
وَ قَالَ [عليه السلام] فِى قَوْلِهِ تَعَالَى إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّل.
#تعريف_عدل_و_احسان(اخلاقى، اقتصادى)
و درود خدا بر او ، فرمود :
✍(در تفسير آيه 90 سوره نحل "خدا به عدل و احسان فرمان مى دهد" فرمود) عدل ، همان انصاف ، و احسان، همان بخشش است.
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
پندهای مولا علی علیه السّلام
#حڪمــت_۲۳۱ نـهـج الــبــلاغـہ وَ قَالَ [عليه السلام] فِى قَوْلِهِ تَعَالَى إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ
#تفاوت_ميان_عدالت_و_احسان
امام(عليه السلام) در اين گفتار پربارش به تفسير آيه 90 سوره «نحل»: (إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالاِْحْسانِ) اشاره كرده مى فرمايد: «عدالت همان رعايت انصاف (و پرداختن حق مردم) و احسان به معناى نيكى بيشتر (از حد انصاف) است»; (فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: (إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالاِْحْسانِ) الْعَدْلُ الاِْنْصَافُ، وَالاِْحْسَانُ التَّفَضُّلُ).
خداوند در اين آيه شريفه به سه چيز امر و از سه چيز نهى كرده است، مى فرمايد: «خداوند به عدل و احسان و كمك به خويشاوندان فرمان و از فحشا و منكر و ستم نهى مى كند» و در پايان آيه مى افزايد: «خداوند به شما اندرز مى دهد تا متذكر شويد»; (إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِى الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْىِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ).[۱]
این آیه دربرگیرنده یکى از جامع ترین برنامه هاى اجتماعى بشر است که هر گاه جامه عمل به خود بپوشد، امنیت و آرامش بر او حکمفرما
مى شود. در این که میان عدل و احسان چه تفاوتى است مفسران احتمالات فراوانى ذکر کرده بعضى گفته اند: عدل اداى واجبات و احسان انجام مستحبات است برخى دیگر عدل را توحید و احسان را اداى واجبات مى دانند و عدّه اى عدالت را به معناى هماهنگى ظاهر و باطن و احسان را به معناى برترى باطن نسبت به ظاهر دانسته اند. این تفسیر نیز از سوى گروهى عنوان شده که عدالت مربوط به جنبه هاى عملى و احسان مربوط به جنبه هاى گفتارى است.
ولى از همه این تفسیرها بهتر همان است که در کلام امام(علیه السلام) آمده که عدل را به معناى انصاف تفسیر فرموده، زیرا رعایت انصاف آن است که حق کسى را به او بپردازند (و به نظر مى رسد که این واژه از ماده «نصف» گرفته شده زیرا هرگاه انسان در حقوق مشترک آن را تنصیف کند رعایت عدالت را به طور کامل کرده است). سپس این واژه به معناى هرگونه عدالت آمده است.
«احسان» همان گونه که از مفهوم آن استفاده مى شود، نیکى کردن به دیگران است و این نیکى همان تفضل است که امام(علیه السلام) در کلام بالا فرموده است.
بدون شک برقرار شدن نظم جامعه انسانى بدون عدل و انصاف و احسان و تفضل امکان پذیر نیست، زیرا ترک عدالت و انصاف سبب خشم کسانى مى شود که حقوقشان پایمال شده و طبعا برمى خیزند و نظم جامعه را به هم
مى ریزند و اى بسا منجر به خون ریزى هاى وسیعى گردد.
در مورد «احسان» بسیار مى شود که تنها با استفاده از اصل عدالت و انصاف مشکلات جامعه حل نمى گردد; مثلاً سیل عظیمى آمده و خانه هاى فراوانى را ویران کرده و یا زلزله شدیدى رخ داده و منجر به ویرانى هاى وسیعى شده است در اینجا نمى توان تنها با استفاده از حقوق واجب و حتى مالیات هاى معمولى مشکلات را حل کرد. اینجاست که اصل احسان و تفضل باید به میدان آید و نیکوکاران دامن همت به کمر بزنند، ویرانى ها را آباد و ضایعات را جبران و مشکلات ناشى از حوادث را حل کنند.
گاه در یک خانواده نیز مشکلاتى به وجود
مى آید مثلاً شوهر در حادثه اى از دنیا مى رود و اطفال صغیر او باقى مى مانند. اینجاست که باید افراد فامیل صرف نظر از اصل عدالت به سراغ احسان و تفضل بروند و ایتام را تحت حمایت خود قرار دهند و مشکلات آن خانواده را حل کنند; خواه یک نفر اقدام به این کار کند یا همه فامیل دست به دست هم دهند.
در معانى الاخبار که این حدیث را قبل از سید رضى نقل کرده مى خوانیم: امیرمؤمنان بر اصحاب وارد شد در حالى که آنها درباره مروت بحث مى کردند فرمود: چرا در این باره به سراغ قرآن نمى روید: عرض کردند: کجاى قرآن درباره مروت بحث کرده؟ فرمود: این آیه شریفه که
مى فرماید: (إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالاِْحْسانِ)عدل همان انصاف است و احسان همان تفضل.[۲]
در حدیثى که مرحوم طبرسى آن را در مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث نقل کرده مى خوانیم: «عثمان بن مظعون» که از صحابه معروف پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) است مى گوید: من در آغاز اسلام را به طور ظاهرى پذیرفته بودم نه با قلب و جان و این وضع ادامه داشت تا آنکه روزى خدمت آن حضرت بودم دیدم در فکر فرو رفته ناگهان چشم خود را به طرف آسمان دوخت گویا پیامى را دریافت مى دارد. وقتى که به حال عادى برگشت از ماجرا پرسیدم فرمود: هنگامى که با تو سخن مى گفتم ناگهان جبرئیل را مشاهده کردم که این آیه را براى من آورد: (إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالاِْحْسانِ...) عثمان مى گوید چنان محتواى آیه در قلب من اثر گذاشت که اسلام همان لحظه در جان و روح من جاى گرفت.[۳]
#تفسیر_حڪمت_۲۳۱
#نهج_البلاغہ
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃