درسهایی از همسرداری حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س)
تمام دوران زندگی و ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) الگویی است برای کسانی که می خواهند در دنیا و آخرت سعادتمند شوند، در اینجا تنها به گوشه ای از این الگوها اشاره
می کنیم.
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
همسرداری
رفتار زوجین نسبت به یکدیگر به ظرفیت وجودی و شخصیت آن دو بستگی دارد. هر قدر شأن و شخصیت زوجین بیشتر باشد و از جایگاه بالاتری برخوردار باشند، بر مسئولیت پذیری همسران نسبت به یکدیگر افزوده میشود. با نگریستن به جایگاه علی(علیهالسلام) و زهرا(سلاماللهعلیها) حساسیتها و مسئولیتهای همسرداری این دو بزرگوار را درخواهیم یافت. عروس، دختر رسول خدا(سلاماللهعلیها) و عزیزترین مردم نزد او است. فاطمه(سلام الله علیها)، ام ابیها، برترین زنان دو جهان و مصداق بارز کوثر است. داماد نیز علی(علیه السلام) است؛ نخستین مسلمان پس از رسول خدا، وصی پیامبر(صلی الله علیه و آله) و انسان کاملی که در کعبه به دنیا آمده و همه زندگی اش را وقف اسلام کرده است. بنابراین، هر دو با شناخت کامل از یکدیگر، بهترین الگوی همسرداری در اسلام و جهان هستند.
بر اساس آموزههای اسلامی، همسرداری برای زن و مرد اهمیت دارد؛ زیرا: جهاد زن، خوب شوهرداری است.( وسائل الشیعه: ج ۱۴، ص ۱۱۶) هم چنین پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرموده است: بهترین شما کسی است که برای خانوادهاش، بهترین باشد و من بهترین شما هستم برای خانوادهام.) همان: ص ۱۲۲).در آن روزهای پرآشوب پا گرفتن اسلام که هر از چند گاهی، شعلههای جنگ برافروخته میشد، علی(علیهالسلام) هم چون شیر از حریم رسالت و اسلام پاسداری میکرد. در بازگشت به خانه نیز تنها نوازشها و دلگرمیهای همسر مهربان و دلسوزش بود که خستگی را از بدن خسته و مجروح او بیرون میساخت. تنها مایهی امید او در این شرایط، زهرا(سلاماللهعلیها) بود تا بر زخمهای جسمی و روحی علی(علیهالسلام) مرهمی بنهد. او هم چنان که لباسهای خونین علی(علیهالسلام) را میشست، گرد و غبار خستگی را از چهرهی شوهرش میزدود. به همین دلیل، علی(علیهالسلام) میفرمود: چون به خانه میآمدم و به زهرا مینگریستم، همهی غم و غصههایم زدوده میشد.(بانوی نمونه اسلام: ص ۱۰۳)، و به راستی چنین بود؛ زیرا همه پیروزیهای علی(علیهالسلام) مرهون آرامشی بود که نگاه مهربان و نگران زهرا در جان علی(علیهالسلام) میریخت. زهرا(سلاماللهعلیها) مانند پروانه ....
✍ #ادامہ_دارد...
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
پندهای مولا علی علیه السّلام
#حـڪـمــت_۲۲۹ نــهــج الـبـلاغــہ وَ قَالَ [عليه السلام] كَفَى بِالْقَنَاعَةِ مُلْكاً وَ بِحُسْنِ ا
#حـــيـــات_طــيّـــبـــہ
امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى به اهميت قناعت و حُسن خلق اشاره مى كند، مى فرمايد: «مُلك قناعت براى انسان كافى است و حُسن خلق به عنوان نعمت»; (كَفَى بِالْقَنَاعَةِ مُلْكاً، وَبِحُسْنِ الْخُلُقِ نَعِيماً).
سپس مرحوم سيد رضى مى افزايد: «از امام(عليه السلام) از تفسير آيه (فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً) سؤال كردند فرمود: «منظور از حيات طيبه قناعت است»; (وَسُئِلَ(عليه السلام) عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً فَقَالَ هِيَ الْقَنَاعَةُ).
امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به دو نكته مهم به زبان كنايه اشاره كرده است: نخست مُلك قناعت را براى انسان كافى مى داند، زيرا كسى كه به حد اقل زندگى قانع شود نه نيازى به خلق روزگار دارد و نه محتاج به حاجت بردن نزد اين و آن، آرامشى بر وجود او حكمفرماست و لذتى را كه او از زندگى توأم با قناعت خود
مى برد هيچ سلطانى از مملكت وسيع و گسترده خود نخواهد برد و به گفته شاعر:
مُلك آزادگى و گنج قناعت گنجى است *** كه به شمشير ميسر نشود سلطان را
تعبیر به «مُلک» (مملکت و کشور) اشاره به اهمیت فوق العاده قناعت است که گویى زندگى قانعانه معادل حکمرانى بر کشورى پهناور است.
همین معنا در ذیل گفتار حکیمانه 57 به تعبیر دیگرى گذشت، آنجا که فرمود: «الْقَنَاعَةُ مَالٌ لاَ یَنْفَدُ; قناعت مالى است که پایان نمى پذیرد» در خطبه قاصعه(1) و موارد دیگر نیز کلامى از امام(علیه السلام) در فضیلت قناعت ذکر شده است.
در حدیث پرمعنایى از امام صادق(علیه السلام) در کتاب کافى آمده است: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَصَّ الاَْنْبِیَاءَ بِمَکَارِمِ الاَْخْلاَقِ فَمَنْ کَانَتْ فِیهِ فَلْیَحْمَدِ اللَّهَ عَلَى ذَلِکَ وَمَنْ لَمْ تَکُنْ فِیهِ فَلْیَتَضَرَّعْ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلْیَسْأَلْهُ إِیَّاهَا; خداى متعال پیامبر خود را به فضایل اخلاقى اختصاص داده است. کسى که آن فضایل را داشته باشد خدا را به سبب آن شکر گوید و کسى که نداشته باشد از پیشگاه خداوند متعال آن را تقاضا کند».
راوى مى گوید: از امام(علیه السلام) پرسیدم آن فضایل اخلاقى چیست؟ امام(علیه السلام) فرمود: «الْوَرَعُ وَالْقَنَاعَةُ وَالصَّبْرُ وَالشُّکْرُ وَالْحِلْمُ وَالْحَیَاءُ وَالسَّخَاءُ وَالشَّجَاعَةُ وَالْغَیْرَةُ وَالْبِرُّ وَصِدْقُ الْحَدِیثِ وَأَدَاءُ الاَْمَانَةِ; تقوا و قناعت و صبر و شکیبایى و شکر و بردبارى و حیا و سخاوت و شجاعت و غیرت و نیکوکارى و راستگویى و اداى امانت. (که مجموعا دوازده صفت برجسته مى شود)».(2)
در حدیث دیگرى از همان حضرت مى خوانیم: «مَنْ قَنَعَ بِما رَزَقَهُ اللهُ فَهُوَ مِنْ أغْنَى النّاسِ; کسى که به آنچه خدا به او روزى داده قانع باشد از غنى ترین مردم است».(3)
سعدى گویا از همین احادیث بهره گرفته که در گلستان خود از سائلى چنین نقل مى کند که خطاب به گروهى از ثروتمندان چنین مى گفت: اى خداوندان نعمت
#تفسیر_حڪمت_۲۲۹
#نهج_البلاغہ
✍ #ادامہ_دارد...
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
پندهای مولا علی علیه السّلام
#حـــيـــات_طــيّـــبـــہ امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى به اهميت قناعت و حُسن خلق اشاره مى ك
سعدى گویا از همین احادیث بهره گرفته که در گلستان خود از سائلى چنین نقل مى کند که خطاب به گروهى از ثروتمندان چنین مى گفت: اى خداوندان نعمت! اگر شما را انصاف بودى و ما را قناعت رسم سؤال از جهان برخواستى.
اى قناعت توانگرم گردان *** که براى تو هیچ نعمت نیست
گنج صبر اختیار لقمان است *** هر که را صبر نیست حکمت نیست
در تفسیر «قناعت» تعبیرات مختلفى در منابع لغت و تعبیرات بزرگان آمده که تضادى با هم ندارند:
بعضى قناعت را به معناى رضایت به آنچه خدا به انسان داده تفسیر کرده اند و برخى به راضى بودن به کمتر از نیازها و عدّه اى به رضایت به حداقل زندگى و گاه گفته اند قناعت آن است که انسان در برابر آنچه خدا به او داده است خشنود باشد و بیش از آن را طلب نکند و این همان حقیقتى است که بسیارى از بارهاى زندگى را از دوش انسان بر مى دارد.
این سخن را به یک حدیث قدسى که مرحوم علامه مجلسى در جلد 75 بحارالانوار آورده است پایان مى دهیم: خداوند به داود وحى فرستاد اى داود! من پنج چیز را در پنج چیز قرار دادم و مردم آن را در پنج چیز دیگر جستجو
مى کنند و به آن نمى رسند. من علم را در گرسنگى (کم خوردن) و تلاش و کوشش قرار دادم و مردم آن را در شکمبارگى و راحتى مى طلبند و به آن نمى رسند. من عزت را در طاعتم قرار دادم و آنها آن را در خدمت سلاطین جستوجو مى کنند و نمى یابند. غنا و بى نیازى را در قناعت قرار دادم و آنها آن را در فزونى مال مى طلبند و نمى یابند. رضایم را در مخالفت با نفس قرار دادم و آنها آن را در رضایت نفس جستوجو مى کنند و نمى یابند و راحتى و آسودگى را در بهشت قرار دادم و آنها آن را در دنیا مى طلبند و به آن نمى رسند.(4)
دومین نکته اى را که در اینجا امام(علیه السلام) به آن اشاره فرموده همان حسن خلق است که آن را نعمتى مهم و با عظمت شمرده و به راستى حسن خلق هم نعمتى است در دنیا، چرا که قلوب مردم را به انسان متوجه مى سازد و همه به عنوان انسانى با فضیلت به او مى نگرند و هم مایه نجات وى در آخرت است، زیرا در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «أَکْثَرُ مَا تَلِجُ بِهِ أُمَّتِىَ الْجَنَّةَ تَقْوَى اللَّهِ وَحُسْنُ الْخُلُق; بیشترین چیزى که امت من به وسیله آن وارد بهشت مى شوند پرهیزگارى و حسن خلق است».(5)
در حدیث دیگرى از همان حضرت آمده است: «مَا یُوضَعُ فِی مِیزَانِ امْرِئ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ; در ترازوى اعمال هیچ کس در قیامت چیزى بهتر از حسن خلق گذارده
نمى شود».(6)
اما جمله اخیر امام(علیه السلام) اشاره به آیه شریفه 97 سوره «نحل» است که مى فرماید: «(مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَر أَوْ أُنْثى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً); هر کس کار شایسته اى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى که مؤمن است، به طور مسلّم او را حیات پاکیزه اى مى بخشیم».
در تفسیر «حَیاةً طَیِّبَةً» مفسران تعبیرات مختلفى دارند: بعضى آن را به قناعت آن گونه که امام(علیه السلام) در اینجا تفسیر فرموده، تفسیر کرده اند و برخى به عبادت توأم با روزى حلال و یا توفیق به اطاعت فرمان خدا و روشن است که این امور با هم منافاتى ندارد و حیات طیبه همه آنها مخصوصا قناعت را شامل مى شود، زیرا قناعت، انسان را بى نیاز از مردم و آزاد از پیچ و خم هاى زندگى ثروتمندان مى سازد و فرد مى تواند آسوده خاطر و سربلند زندگى کند.(7)
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
📕(1). نهج البلاغه، خطبه 192.
📕(2). کافى، ج 2، ص 56، ح 3.
📕(3). همان، ص 139، ح 9.
📕(4). بحارالانوار، ج 75، ص 453، ح 21.
📕(5). کافى، ج 2، ص 100، ح 6.
📕(6). همان، ص 99، ح 2.
📕(7). سند گفتار حکیمانه: خطیب(رحمه الله) در مصادر مى گوید: جمله اول در غررالحکم با اضافه اى نقل شده که در نهج البلاغه نیست (و نشان مى دهد از منبع دیگرى دریافت داشته; ولى در غررالحکم موجود در نزد ما فقط جمله «کفى بالقناعة ملکاً» ذکر شده است). سپس اضافه مى کند که جمله دوم که تفسیر حیات طیبه به قناعت است در بسیارى از کتب و تفاسیر از آن حضرت و از غیر آن حضرت نقل شده است. آن گاه اشاره به تفسیر على بن ابراهیم، فخر رازى، کشاف و امالى شیخ طوسى و ادب الدین و الدنیاى ماوردى و برهان سید بحرانى مى کند. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 184)
#تفسیر_حڪمت_۲۲۹
#نــــهـــج_الــبـلاغــہ
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
پندهای مولا علی علیه السّلام
همسرداری رفتار زوجین نسبت به یکدیگر به ظرفیت وجودی و شخصیت آن دو بستگی دارد. هر قدر شأن و شخصیت زوجی
زهرا(سلاماللهعلیها) مانند پروانهای پیرامون علی(علیهالسلام) میگردید تا بتواند او را برای تلاش یا جهاد دیگری آماده سازد؛ چون وجود اسلام با وجود علی(علیهالسلام) و شمشیر و کلام علی(علیهالسلام) در هم آمیخته بود.
زهرا(سلاماللهعلیها) از مقام عصمت برخوردار بود و دارندهی چنین مقامی هیچ گاه در فکر این نبود که شوهر خویش را برنجاند یا نافرمانی کند. در واقع، هرگونه اخلاق ناپسند از فاطمه(سلاماللهعلیها) به دور و همه اخلاق حسنه و نیک در وجود او، جمع بود. از دیگر سو، علی(علیهالسلام) نیز مردی متفاوت از دیگر مردان بود. هیچ گاه رنجهای همسر باوفایش را نادیده نمیگرفت و با مهربانی وصف ناپذیری در راه آسایش اسلام و خانوادهاش میکوشید. با چهرهای شاداب و خندان ـ که در ورای آن، زخم شمشیر و تیر و نیزه بود ـ به همسرش دلگرمی میداد و قلب و جسم خسته زهرا(سلاماللهعلیها) را با گفتار و کردار شیرین خود تسلی میبخشید. از هیچ کاری برای آسایش و رهایی همسرش از مشکلات، دریغ نمیکرد تا جایی که حتی کار در نخلستان یهودی را برای رضایت فاطمه (سلاماللهعلیها) میپسندید.
روزی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به منزل علی(علیهالسلام) شرفیاب شد.حسن و حسین(علیهماالسلام) را در خانه نیافت. چون از احوال آنان پرسید، دخترش فرمود: امروز در خانه ما چیزی برای خوردن نبود. علی(علیهالسلام) آنان را با خود برد تا گریه نکنند و از من غذا نخواهند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در جست و جوی داماد خویش بیرون رفت او را در نخلستان یهودی در حال آبکشی یافت. دیدحسن(علیهالسلام) و حسین(علیه السلام) نیز سرگرم بازی هستند و مقداری خرما در برابرشان قرار دارد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) به علی(علیهالسلام) فرمود: پیش از این که هوا گرم شود، حسن و حسین را به خانه بر نمیگردانی؟ علی(علیهالسلام) فرمود: وقتی از خانه بیرون آمدم، غذایی در خانه نداشتیم، صبر کنید تا قدری خرما برای فاطمه تهیه کنم. من با این یهودی قرار گذاشتهام که در برابر هر سطل آب، یک دانه خرما بگیرم. پس از مدتی، علی(علیهالسلام) با مقداری خرما به خانه برگشت.( ذخائر العقبی: ج ۱، ص ۴۹)علی(علیهالسلام) با این کارها رنجهای همسرش را جبران میکرد، فاطمه(سلاماللهعلیها) در حساسترین صحنهها نیز شوهر خویش را تنها نگذاشت و دوشادوش او برای اعتلای اسلام تلاش کرد. یکی از این صحنهها، جنگ و جهاد بود. نخستین حضور زهرا(سلاماللهعلیها) در جهاد پس از ازدواج، شرکت در غزوهی احد بود، درگیر و دار غزوه احد و در حالی که دشمن به سبب سهل انگاری پاسداران تنگه احد به مسلمانان هجوم آورده بودند، دندان و لب مبارک رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مجروح شد.
✍ #ادامہ_دارد...
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
#حڪمت_۲۲۸ نـهـج الـبـلاغـہ
وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْيَا حَزِيناً فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اللَّهِ سَاخِطاً وَ مَنْ أَصْبَحَ يَشْكُو مُصِيبَةً نَزَلَتْ بِهِ فَقَدْ أَصْبَحَ يَشْكُو رَبَّهُ وَ مَنْ أَتَى غَنِيّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِينِهِ وَ مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَاتَ فَدَخَلَ النَّارَ فَهُوَ مِمَّنْ كَانَ يَتَّخِذُ آيَاتِ اللَّهِ هُزُواً وَ مَنْ لَهِجَ قَلْبُهُ بِحُبِّ الدُّنْيَا الْتَاطَ قَلْبُهُ مِنْهَا بِثَلَاثٍ هَمٍّ لَا يُغِبُّهُ وَ حِرْصٍ لَا يَتْرُكُهُ وَ أَمَلٍ لَا يُدْرِكُهُ.
#ارزش_ها_و_ضد_ارزش_ها(اخلاقى، اجتماعى)
و درود خدا بر او ، فرمود :
✍ كسى كه از دنيا اندوهناك مى باشد، از قضاء الهى خشمناك است، و آن كس كه از مصيبت وارد شده شِكْوه كند از خدا شكايت كرده، و كسى كه نزد توانگرى رفته و به خاطر سرمايه اش برابر او فروتنى كند ، دو سوم دين خود را از دست داده است، و آن كس كه قرآن بخواند و وارد آتش جهنم شود حتماً از كسانى است كه آيات الهى را بازيچه قرار داده است ، و آن كس كه قلب او با دنيا پرستى پيوند خورد، همواره جانش گرفتار سه مشكل است، اندوهى رها نشدنى ، و آرزوئى نايافتني.
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃