پندهای مولا علی علیه السّلام
البته همه اینها مربوط به سخنانى است که به اصطلاح فضول الکلام یا آلوده به گناه است; ولى سخن حق و تعلی
در سومین نکته مى فرماید: «با بذل و بخشش قدر انسان ها بالا مى رود»; (وَبِالاِْفْضَالِ تَعْظُمُ الاَْقْدَارُ).
«افضال» منحصر به بذل مال نیست، بلکه همان گونه که مرحوم مغنیه در شرح نهج البلاغه خود آورده است هر کمکى که آلام و اندوه ها را کم کند و بارهاى سنگین را از دوش مردم بر دارد مصداق آن است.
در خطبه معروف امیرمؤمنان(علیه السلام) که به خطبه «وسیله» مشهور شده است مى خوانیم: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ مَنْ قَلَّ ذَلَّ وَمَنْ جَادَ سَادَ; کسى که در احسان کوتاهى کند ذلیل مى شود و کسى که جود و بخشش پیشه کند بزرگ مى شود».(12)
شک نیست که هرقدر انسان، به دیگران بیشتر بذل و بخشش کند دل ها مجذوب او مى شوند و سیل محبت مردم به سوى او سرازیر مى گردد و همین امر باعث عظمت و شخصیت انسان مى شود.
همان گونه که در حدیثى در غررالحکم مى خوانیم: «بِالاْفْضالِ تَسْتَرِقُّ الاْعْناقُ; به وسیله بذل و بخشش مردم تسلیم انسان مى شوند».(13)
حتى اگر چنین شخصى داراى عیوبى باشد، احسان و بخشش مى تواند پرده بر عیب او بیفکند، چنان که در حدیث غررالحکم آمده است: «بِالاْحْسانِ تَسْتُرُ الْعُیُوبُ».
سپس در چهارمین نکته مى فرماید: «با تواضع نعمت (الهى) کامل مى گردد»; (وَبِالتَّوَاضُعِ تَتِمُّ النِّعْمَةُ).
رابطه تواضع با اتمام نعمت از اینجاست که هم خداى متعال کسانى را که از نعمت هایش برخوردار مى شوند و گرفتار کبر و غرور نمى گردند، بلکه در برابر خلایق تواضع بیشترى مى کنند مشمول لطف و رحمت خاصش مى گرداند و بر نعمتش مى افزاید و هم بندگان خدا وقتى چنین حالتى را در او ببینند که کثرت نعمت باعث فزونى تواضع او شده او را لایق سربلندى و سرپرستى و پیشوایى جامعه مى بینند و عظمت او در چشم مردم بیشتر مى شود.
در حدیثى در اصول کافى آمده است که امام صادق(علیه السلام) فرمود: «خداوند متعال به موسى(علیه السلام) خطاب کرد: اى موسى! آیا مى دانى چرا تو را مخاطب خود ساختم و با تو تکلم کردم و دیگران را چنین افتخارى ندادم؟ موسى عرض کرد: پروردگارا براى چه بود؟ خداى متعال وحى فرستاد که اى موسى! من تمام بندگانم را بررسى کردم احدى را از تو متواضع تر نیافتم تو هنگامى که نماز مى خوانى صورت خود را بر خاک مى نهى (از این حدیث شریف روشن مى شود که در نمازهاى قبل از اسلام به هنگام نماز و عبادت صورت بر خاک نمى گذاردند، موسى بن عمران براى ابراز نهایت تواضع این کار را انجام مى داد)».(14)
در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «إنَّ أفْضَلَ النّاسِ عَبْداً مَنْ تَواضَعَ عَنْ رِفْعَة; برترین بندگان خدا کسى است که در عین بزرگى و عظمت تواضع کند».(15)
در حدیثى از امام امیرمؤمنان مى خوانیم: «التَّواضُعُ زَکاةُ الشَّرَفِ; زکات مقام و شرافت تواضع است».(16)
اصولا یکى از فلسفه هاى عبادات اسلامى مخصوصاً نماز و زیارت خانه خدا پرورش روح تواضع در انسان است.
در حدیثى از رسول خدا مى خوانیم: روزى به یارانش فرمود: «مالی لا أَرى عَلَیْکُمْ حَلاوَةَ الْعِبادَةِ; چرا شیرینى عبادت را در شما نمى بینم؟ قالوا وما حلاوة العبادة; عرض کردند: شیرینى عبادت چیست؟ «قالَ: التَّواضُعُ; فرمود: تواضع است».(17)
#تفسیر_حڪمت_۲۲۴
#نــــهـــج_الــبـلاغــہ
#ادامہ_دارد... ✍
🔶 @nahjolbalaghekhani🔶
پندهای مولا علی علیه السّلام
در سومین نکته مى فرماید: «با بذل و بخشش قدر انسان ها بالا مى رود»; (وَبِالاِْفْضَالِ تَعْظُمُ الاَْق
در بحارالانوار آمده است که حضرت مسیح(علیه السلام)مى فرمود: «بِالتَّواضُعِ تُعْمَر الْحِکْمَةُ لا بِالتَّکَبُّرِ وَکَذلِکَ فِى السَّهْلِ یَنْبُتُ الزَّرْعُ لا فِی الْجَبَلِ; بوسیله تواضع علم و دانش آباد مى شود نه با تکبر، همان گونه که زراعت در زمین نرم و هموار مى روید نه بر کوه هاى (بلند)».(18)
در روایات اسلامى نشانه هایى براى تواضع ذکر شده است; از جمله در حدیثى از امام باقر(علیه السلام)مى خوانیم: «التَّواضُعُ الرِّضا بِالْمَجْلِسِ دُونَ شَرَفِهِ وَأنْ تُسَلِّمَ عَلى مَنْ لَقیتَ وَأنْ تَتْرُکَ الْمِراءَ وَإنْ کُنْتَ مُحِقّاً; تواضع آن است که به کمتر از جایگاه شایسته خود در مجلس قانع باشى و هر کس را ملاقات کردى به او سلام کنى و مشاجره را با دیگران رها سازى، هر چند حق با تو باشد».(19)
این سخن را با حدیثى از رسول خدا پایان مى بریم آنجا که فرمود: «إنَّ أحَبَّکُمْ إلَىَّ وَأَقْرَبَکُمْ مِنّی یَوْمَ الْقِیامَةِ مَجْلِساً أَحْسَنُکُمْ خُلُقاً وَأشَدُّکُمْ تَواضُعاً وَإنّ أبْعَدَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ مِنّی الثَّرْثارُونَ وَهُمُ الْمُسْتَکْبِرُونَ; محبوب ترین شما نزد من و نزدیک ترین شما به من در روز قیامت کسى است که از همه اخلاقش بهتر و از همه متواضع تر باشد و دورترین شما از من روز قیامت مستکبرانند».(20)
در پنجمین نکته حکیمانه مى فرماید: «با پذیرش هزینه ها (و رنج ها ومشکلات) عظمت وسرورى حاصل مى گردد»; (وَبِاحْتِمَالِ الْمُؤَنِ یَجِبُ السُّؤْدَدُ).
«مُؤَن» جمع «مؤنه» به معناى هزینه و «سُؤْدَد» به معناى بزرگى و سرورى است.
زندگى دنیا آمیخته با انواع مشکلات است مخصوصاً براى رسیدن به مقامات والا مشکلات بیشترى را باید تحمل کرد و نازپروردگان متنعم به جایى نمى رسند.
نازپرورده تنعّم نبرد راه به دوست *** عاشقى شیوه رندان بلاکَش باشد
مرحوم مغنیه در شرح این جمله مى گوید: کسى که بارهاى سنگین مردم را بر دوش کشد مردم او را بر سر خود مى نشانند و او را اهل رهبرى و ریاست مى بینند، دین و رنگ و نَسَبش هر چه باشد ولى کسانى که مردم از آنها بهره مند نمى شوند به آنها همانند موجودى نگاه مى کنند که هیچ ثمره اى ندارد، هر چند دنیا را از علم و دانش خود پر کند.(21)
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کانَ سَیِّداً کَظْمُ الْغَیْظِ وَالْعَفْوُ عَنِ الْمُسیءِ وَالصِّلَةُ بِالنَّفْسِ وَالْمالِ; سه چیز است در هر کس باشد ریاست و سرورى پیدا مى کند: فرو بردن خشم و عفو خطاکاران و خدمات و جانى و مالى به دیگران».(22)
در حدیث مشروحى که امام کاظم(علیه السلام) خطاب به «هشام بن حَکَم» مسائل مهمى را بیان فرموده و مرحوم کلینى آن را در صدر جلد اول کتاب کافى قرار داده است در بخشى از آن مى خوانیم که امام(علیه السلام) مى فرماید: «یَا هِشَامُ إِنَّ الْعَاقِلَ نَظَرَ إِلَى الدُّنْیَا وَإِلَى أَهْلِهَا فَعَلِمَ أَنَّهَا لاَ تُنَالُ إِلاَّ بِالْمَشَقَّةِ وَنَظَرَ إِلَى الاْخِرَةِ فَعَلِمَ أَنَّهَا لاَ تُنَالُ إِلاَّ بِالْمَشَقَّةِ فَطَلَبَ بِالْمَشَقَّةِ أَبْقَاهُمَا; اى هشام! عاقل نظرى به دنیا و اهلش افکند و دانست آن را جز با مشقت نمى توان به دست آورد و نگاهى به آخرت کرد و دانست آن نیز جز با مشقت به دست نمى آید از این رو با تحمل مشقت، آن را که بقاى بیشترى داشت (آخرت) طلب نمود».(23)
در حدیثى که در مستدرک الوسائل از امام صادق(علیه السلام) نقل شده، آمده است: «طَلَبْتُ الرِّیاسَةَ فَوَجَدْتُها فِی النَّصیحَةِ لِعبادِ اللهِ; به سراغ سرورى رفتم آن را در خیرخواهى به بندگان خدا یافتم».(24)
این بحث را با حدیث دیگرى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) پایان مى دهیم: «أرْبَعُ خِصال یَسُودُ بِهَا الْمَرْءُ: الْعِفَّةُ وَالاْدَبُ وَالْجُودُ وَالْعَقْلُ; چهار خصلت است که انسان به وسیله آن به سرورى و بزرگى مى رسد: خویشتن دارى در برابر گناه و ادب و بخشش و عقل».(25)
#تفسیر_حڪمت_۲۲۴
#نــــهـــج_الــبـلاغــہ
#ادامہ_دارد... ✍
🍄 @nahjolbalaghekhani🍄
🎉🎈🎊🎉🎈🎊🎉🎈🎊🎉🎈🎊
#ازدواج_و_شيوه_همسرداري_در_سيره
#حضرت_علي(ع)
يکي از مسائلي که در قرآن و روايات اسلامي بدان سفارش و تأکيد شده امر مقدس ازدواج است که متأسفانه در وضعيت کنوني با ايجاد رسم هاي غلط و تشريفات و تجملات به يک مشکل پيچيده تبديل شده است . اين مشکل پيچيده و جاده صعب العبور براي جوانان زماني هموار مي شود که در عمل واقعاً شيعه و پيرو مولاي متقيان علي عليه السلام باشيم .
رواياتي که بيانگر شيوه ازدواج حضرت علي عليه السلام است متعدد و گوناگون مي باشد وهمه آنها حاکي از کمال سادگي آن مي باشد .در اينجا براي آنکه جوانان از شيوه امام علي عليه السلام در ازدواج پيروي کنند به ذکر چند روايت که نشانگر آن شيوه است پرداخته مي شود .
#پاسخ_مثبت_به_خواستگاری_علي_عليه_السلام
امام باقر عليه السلام فرمود: ابوبکر نزد پيامبر (ص) آمد و گفت اي رسول خدا فاطمه (س) را به ازدواج من درآور پيامبر (ص) از او روي گردانيد . عمربن خطاب نيز خواستگاري کرد و با بي اعتنايي پيامبر (ص) رو به رو شد . عمر و ابوبکر نزد عبدالرحمن بن عوف آمدند و گفتند : تو ثروتمندترين مرد قريش هستي اگر به حضور رسول خدا بروي و از فاطمه (س) خواستگاري کني خداوند بر مال و شرافتت مي افزايد . عبدالرحمن نزد پيامبر(ص) آمد و خواستگاري کرد پيامبر (ص) از او روي گردانيد . عبدالرحمن نزد عمر و ابوبکر آمد وگفت با من همانگونه برخورد کرد که با شما برخورنمود .
عمر و ابوبکر نزد علي عليه السلام آمدند آن حضرت در آن هنگام نخلستاني را آبياري مي کرد به حضرت گفتند : ما خويشاوندي تو به رسول خدا (ص) و تقدم تو در قبول اسلام را مي دانيم به اين خاطر اگر به حضور پيامبر بروي و از دخترش فاطمه (س) خواستگاري کني خداوند بر مقام معنوي تو مي افزايد حضرت علي عليه السلام از آنجا حرکت کرد و غسل نمود و لباس معطري پوشيد و سپس دورکعت نماز خواند و به حضور پيامبر (ص) آمد و گفت : اي رسول خدا ! فاطمه (س) را همسر من گردان ، پيامبر (ص) بي درنگ فرمود : اورا همسر تو گردانيدم چه چيزي را مهريه او قرار مي دهي ؟ علي عليه السلام عرض کرد : شمشير و اسب و زره و شتر آبکش دارم به عنوان مهر مي پردازم . پيامبر فرمود : شمشير و شتر آبکش و اسب براي تو لازم است زيرا تو با مشرکان مي جنگي و مرد جنگ هستي که نياز به آنها داري فقط زره ميماند که من آن را به عنوان مهريه زهرا (س) مي پذيرم .
علي از نزد پيامبر (ص) بيرون آمد و زره خود را به 480 درهم قطري فروخت و آن مبلغ را آورد و به رسول خدا (ص) تحويل داد پيامبر (ص) نه از مقدار آن پرسيد و نه علي عليه السلام از مقدار آن خبر داد رسول خدا کفي از آن پول برداشت و به مقداد داد و به او فرمود : با اين پول جهيزيه عروسي فاطمه را خريداري کن و از عطريات بيشتر تهيه کن . مقداد به بازار رفت و چند قلم از لوازم زندگي خريد و به حضور پيامبر (ص) آورد .
🎀 @nahjolbalaghekhani🎀
🎉🎈🎊🎈🎉🎈🎊🎈🎉🎈🎊🎈🎉