eitaa logo
نحن ابناء الخمینی
285 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
618 ویدیو
47 فایل
فرهنگی بصیرتی حاج حسین یکتا : ما مأمورین انقلاب اسلامی هستیم ، نه مسئولین انقلاب ؛ مسئولیت گرفتنی است و تمام شدنی ؛ اما مأموریت تکلیفی است و دائمی . #آتش_به_اختیار #نحن_ابناء_الخمینی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅پیامبر اسلام (ص): 🔆 پدرم ابراهیم با غیرت بود و من با غیرت تر از اویم. خدا بینى مؤمنى را که غیرت ندارد، به خاک مى مالد. 📚بحارالأنوار ج100، ص248، @farzandane_roohallah
چرا رهبر معظم انقلاب به آینده «خوش‌بین و امیدوار است رهبر معظم انقلاب از زاویه دید خودشان چه می‌بینند که من از زاویه دید خودم نمی‌بینم؟🤔 ✦- ‌من آقازاده‌های «ژنتیک» را می‌بینم و او خمینی‌زاده‌های «ایدئولوژیک» را! ✧- ‌من «بی‌خیالی» برخی مسئولین را می‌بینم و او «بی‌خوابی» قاسم سلیمانی‌ها را! ✦- من «اختلاسِ مالیِ خاوری‌ها» را می‌بینم و او «اهتمامِ کاریِ حججی‌ها» را! ✧- من «لاکچری بازی» آقازاده‌ها را می‌بینم و او «جان‌بازی» آزاده‌ها را! ✦- من «سوء‌ مدیریت برخی‌ها» را می‌بینم و او «حُسن مدیریت جهادی‌ها» را! ✧- من «طلب‌کاری برخی نسل اولی ها» انقلاب را می‌بینم و او «مطالبه‌گری نسل جدید» انقلاب را! ✦- من «احتکار بعضی اقتصادیون» را می‌بینم و او «اجتهاد فاطمیون» را! ✧- من «کمیت دشمنان» را می‌بینم و او «کیفیت یاران» را! ✧- من «های و هوی‌ها» را می‌بینم و او «سر به تو ها» را! ✦- من هنوز «زمان پهلوی» را می‌بینم و او «جامعه مهدوی» را! @farzandane_roohallah
▪️مهم‌ترین موضوع تمدنی ما تعلیم و تربیت است. برای یک کشور و تمدن، از همه‌ی سرمایه‌ها مهم‌تر، است. یعنی اگر پول داشته باشید ولی سرمایه‌ی انسانی نداشته باشید به جایی نمی‌رسید؛ مثل این کشورهای پول‌دار که جیب‌های گشادشان را در اختیار خائنین به بشریت قرار می‌دهند چون نیروی انسانی ندارند. [مثال دیگر اینکه] کشور ما روی دریایی از نفت خوابیده بود؛ ما نه خبر داشتیم و نه بلد بودیم [استخراج کنیم]. آن‌هایی که بلد بودند، نفت ما را بردند و برای خود کارخانه ساختند و در جهت جنگ‌هایشان استفاده کردند و در دوره‌ی طاغوت چیز مختصری به ما دادند. این نتیجه‌ی سرمایه‌گذاری نکردن بر روی منابع انسانی است. ۱۳۹۸/۲/۱۱
🔴 بسیج دانشگاههای تهران خطاب به روحانی: استیضاح در مجلس که نشد، بعد از پایان دوره مسئولیت‌تان باید پاسخگو باشید! در این نامه آمده است: آقای روحانی، مشکلات اصلی اقتصادی امروز کشور ناشی از سوء مدیریت و «تحریم داخلی» است، نه خارجی. آیا هدایت نقدینگی پنج برابر شده در دولت شما به سمت تولید، در گرو مذاکره با غرب است؟ تسهیل مجوز‌های کسب و کار و اجرای ماده ۱۶ قانون بهبود محیط کسب و کار، نیازمند توافق با آمریکاست؟ بررسی آمار رسمی وزارت راه و شهرسازی و بانک مرکزی حاکی از آن است در بازه زمانی مرداد ۹۲ تا شهریور ۹۹ قیمت مسکن در تهران ۵۳۳.۵۴ درصد افزایش یافته است؛ کنترل قیمت‌های سر به فلک کشیده‌ی مسکن و تغیر کاربری آن به عنوان یک کالای سرمایه‌ای مربوط به تحریم‌ها و عدم مذاکره با آمریکاست؟ به تعبیر خودتان، به عنوان فرمانده جنگ اقتصادی در کشور و با وجود اختیارات بی سابقه‌ی دولت‌تان در تاریخ جمهوری اسلامی، چرا برای اصلاح نظام مالیاتی گام برنمیدارید و از ظرفیت کارشناسان اقتصادی‌ای که با نامه‌های بی پاسخ شان سعی در ارائه راه حل به دولت دارند، استفاده نمی‌کنید؟ کدام تحریم خارجی مسبب دپوی نجومی کالا‌های اساسی در گمرک و معطل کردن چندماهه تولید کننده برای ترخیص قطعاتش، شده است؟ کنترل بازار گوشت پشت میز مذاکره حاصل خواهد شد یا عزم مبارزه با فساد؟ خصوصی سازی‌های افسار گسیخته نتیجه فشار‌های خارجی است یا تالی تامین منافع هم حزبی هایتان؟ راه حل مشکلات کنونی کشور را خارج از مرز‌ها نخواهید یافت. آمار‌های فساد و تبعیض و رانت‌خواری مدیران ارشد دولت و بستگانشان، کاهش ارزش پول ملی به یک دهم، وضعیت اسفناک بازار سکه و دلار و مسکن، نایاب شدن روغن و گوجه، گرانی‌های بی سابقه خودرو، مدیریت عجیب بحران کرونا از زبان وزیر بهداشت خود شما و نمونه‌های متعدد از توجه نکردن به ظرفیت متخصصین داخلی و اجرای طرح‌های غیر کارشناسی شده‌ای مانند مصوبه افزایش قیمت بنزین، نتیجه نداشتن ایده برای مدیریت داخلی کشور و شرایط بی‌دولتی کنونی است. شکست ایده‌های آزموده شده دولت شما و توجه نکردن به راه حل‌های ارائه شده توسط کارشناسان، جای دفاعی باقی نگذاشته است. صدای خرد شدن استخوان‌های قاطبه ملت ایران لای چرخ دنده‌های تدبیر نداشته‌تان قابل شنیدن نیست؟ اعتقاد ما آن است که دولت محترم، ایده‌ای برای اداره کشور نداشته و ندارد و ایده‌های قلابی و آزموده شده ای، چون بستن با کدخدا و هضم شدن در نظام جهانی سالهاست که شکست خورده و دیگر آبرویی برای عرض اندام ندارد. با این همه حقیقتا مانده ایم که این مدل سیاست ورزی و حکمرانی را کجا فراگرفته‌اید؟! درکشور‌های غیرمدعی حمایت از مستضعفین هم روسای جمهور اگر سختی و مشقتی بر ملت شان حاکم شود؛ اگر بلای طبیعی هم باشد رئیس جمهور ولو در ظاهر همدلی و هم زبانی و در کنار مردم بودن را به صورت نمایشی هم که شده است به منصه ظهور می‌رساند؛ اما شما انگار که نه انگار، انگار نه انگار که وضعیت امروز کشور بلایی است که شما و دولتتان برای مردم نازل کرده اید. زمانی که کرونا نبود مردم در اوج مشکلات، باید شما را در توچال پیدا می‌کردند؛ اکنون که کرونا هم آمده است به سعد آباد نقل مکان کرده اید، از شما که انتظاری نیست لکن توصیه ما این است در ۱۰ ماه باقی مانده از دولتتان حداقل رعایت ظاهر کرده و مدیریت اشرافی را کنار بگذارید، کمی شنوای صدای مستضعفین باشید، شاید خدا و مردم از سر تقصیرات شما بگذرند. اخیرا فرموده اید که جنگیدن به وقت صلح، خطای بزرگی است... باید یادآوری کنیم که شرایط کنونی، حاصل «صلح» شماست و شخص شما در افکار عمومی عامل و مقصر وضع موجود، شناخته می‌شوید و محاکمه گفتمان تان مدت هاست در اذهان ملت ایران کلید خورده است. این کشور خسارت تجربه‌ی نگاه به ظرفیت‌های داخلی نداشتن شما را پرداخته است. از رکود بی سابقه اقتصادی و دستاورد‌های راه یک بار پیموده شده تان شرم کنید و بیش از این کشور را معطل غرب نگذارید. یقین بدانید که اگر نشد امروز به هر دلیلی به پشت میز پاسخگویی در برابر نمایندگان ملت در مجلس قرار بگیرید؛ بعد از پایان دوره مسئولیت‌تان جنبش دانشجویی پیگیر خسارت‌ها و خیانت‌ها و قصور‌ها و تقصیر‌هایی که هشت سال پیشرفت این کشور را به عقب راند، خواهد بود و تا موعدی که عاملان وضع موجود را به سزای کرده خود نرساند پا پس نمی‌کشد.
❤️ چقدر مسلموني شيرينه!    یکی دوبار که رفت دیدار امام، تا چند روز حال عجیبی داشت. ساکت بود. می نشست و خیره می شد به یک نقطه می گفت«آدم وقتی امام رو می بینه، تازه می فهمه اسلام یعنی چه. چه قدر مسلمون بودن راحته. چه قدر شیرینه.» می گفت «دلش مثل دریاست. هیچ چیز نمی تونه آرامششو به هم بزنه. کاش نصف اون صبر و آرامش، توی دل ما بود.»  🌷 رحمت يعني شهادت    عروسم که حامله بود به دلم افتاده بود اگر بچه پسر باشد، معنیش این است که خدا می خواهد یکی از پسرهایم را عوضش بگیرد. خدا خدا می کردم دختر باشد. وقتی بچه دختر شد، یک نفس راحت کشیدم. مهدی که شنید بچه دختر است، گفت «خدارو شکر. در رحمت به روم باز شد. رحمت هم که برای من یعنی شهادت»   🌹يك شكم سير گريه!     رفته بود شمال غرب، مأموریت فرستاده بودندش. بعد از یک ماه که برگشته بود اهواز، دیده بود لیلا مریض شده، افتاده روی دست مادرش. یک زن تنها با یک بچه ی مریض. باز هم نمی توانست بماند و کاری کند. باید برمی گشت. رفت توی اتاق. در را بست. نشست و یک شکم سیر گریه کرد. 🌻 ظرفهاي شب     توی تدارکات لشگر، یکی دو شب، می دیدم ظرف های شام را یکی شسته. نمی دانستیم کار کیه. یک شب، مچش را گرفتیم. آقا مهدی بود. گفت «من روزرا نمی رسم کمکتون کنم؛ ولی ظرف های شب با من» ☘ شلوار خوني     عراق پاتک سنگینی کرده بود. آقا مهدی، طبق معمول، سوار موتورش توی خط این طرف و آن طرف می رفت و به بچه ها سر می زد. یک مرتبه دیدم پیدایش نیست. از بچه ها پرسیدم، گفتند « رفته عقب.» یک ساعت نشد که برگشت و دوباره با موتور، از این طرف به آن طرف. بعد از عملیات، بچه ها توی سنگرش یک شلوار خونی پیدا کردند. مجروح شده بود، رفته بود عقب، زخمش را بسته بود، شلوارش را عوض کرده بود، انگار نه انگار و دوباره برگشته بود خط. 🌺 دو زانو!    اگر از کسی می پرسیدی چه جور آدمی است. لابد می گفتند «خنده روست.» وقت کار اما، برعکس ؛ جدی بود. نه لبخندی، نه خنده ای انگار نه انگار که این، همان آدم است. توی بحث، نه که فکر کنی حرفش را نمی زد، می زد. ولی توی حرف کسی نمی پرید. هیچ وقت. من که ندیدم. می دانستم پایش تازه مجروح شده و درد می کند. اما تمام جلسه را دو زانو نشست. تکان نخورد. 💐 تو ترسويي!      رک بود. اگر می دید کسی می ترسد و احتیاج به تشر دارد، صاف توی چشم هایش نگاه می کرد و می گفت « تو ترسویی.» 🌙 نماز اول وقت     جاده های کردستان آن قدر ناامن بود که وقتی می خواستی از شهری به شهر دیگر بروی، مخصوصاً توی تاریکی، باید گاز ماشین را می گرفتی، پشت سرت را هم نگاه نمی کردی؛ اما زین الدین که هم راهت بود، موقع اذان، باید می ایستادی کنار جاده تا نمازش را بخواند. اصلاً راه نداشت. بعد از شهادتش، یکی از بچه ها خوابش را دیده بود؛ توی مکه داشته زیارت می کرده. یک عده هم همراهش بوده اند. گفته بود «تو اینجا چی کار می کنی؟» جواب داده بوده «به خاطر نمازهای اول وقتم، این جا هم فرمانده ام.» 🍃 شناسايي آخر  من توی مقر ماندم. بچه ها رفتند غرب، عملیات. مجبور بودم بمانم به یک عده آموزش بدهم. قبل از رفتن، مهدی قول داد که موقع عملیات زنگ بزند که بروم. یک شب زنگ زد و گفت «به بچه هایی که آموزششون می دی بگو اگه دعوتشون کرده ن، اگه تحریکشون کرده ن که بیان منطقه، اگه پشت جبهه مشکل دارن، برگردن. فقط اون هایی بمونن که عاشقن » شب بعدش، باز هم زنگ زد و گفت « زنگ زدم برای قولی که داده بودم ولی با خودم نمی برمت. » اسم خیلی از بچه هارا گفت که یا برگردانده یا توی کرمانشاه جا گذاشته. گفت « شناسایی این عملیات رو باید تنها برم. به خاطر تکلیف و مسئولیتم. شما بمونین.» فردا غروب بود که خبردادن مهدی و برادرش، تو کمین، شهید شده اند. نفهمیدم چرا هیچ کس را نبرد جز برادرش.   🌹 اگر ماندنی بودیم، می ماندیم... نزدیک ظهر، مجید و مهدی به بانه می رسند. مسئول سپاه بانه، هرچه اصرار می کند که « جاده امن نیست و نروید.» از پسشان برنمی آید. آقا مهدی می گوید «اگرماندنی بودیم، می ماندیم.» وقتی می روند، مسئول سپاه، زنگ می زند به دژبانی، که «نگذارید بروند جلو.» به دژبان ها گفته بودند «همین روستای بغلی کار داریم. زود برمی گردیم.» بچه های سپاه، جسدهایشان را، کنار هم، لب شیار پیدا کردند. وقتی گروهکی ها، ماشین را به گلوله می بندند، مجید در دم شهید می شود، و مهدی را که می پرد بیرون، با آرپی جی می زنند.
🕊 اگر بنا بود؛ آمریکا را سجده کنیم،انقلاب نمی کردیم، ما بنده خدا هستیم و فقط برای او سجده می‌کنیم، سر حرفمان هم ایستاده ایم! اگر همه‌ی دنیا ما را محاصره نظامی و تسلیحاتی کنند، باکی نیست؛ سلاحِ ما ایمانِ ماست..! ❤️
امروز سالگرد شهادت شهید مهدی و شهید مجید زین الدین هست. تا حالا گواهی شهادت آقا مهدی رو دیده بودید؟ رحمت الله علیهم
فرض کنید دختر یک خانواده ی ثروتمند هستید در تبریز.  با یک طلبه ساده ازدواج میکنید و بخاطر ادامه تحصیل همین طلبه ی ساده راهی. نجف میشوید. گرما و غربت شهر نجف را در نظر بگیرید، خدا به شما فرزندی میدهد. بعد این فرزند می میرد! بعد دوباره فرزند میدهد، دوباره در همان بچگی می میرد! دوباره فرزند میدهد دوباره…!! این درحالی ست که فقر گریبان تان را گرفته. در حدی که یکی یکی، اسباب خانه را میفروشید. حتی رختخواب!…. ...... همسر علامه طباطبایی همیشه مرا به فکر میبرد.  علامه درباره ایشان گفته بودند: ” من نوشتن المیزان را مدیون ایشانم” !! یا :“اگر صبر حیرت انگیز همسرم نبود من نمیتوانستم ادامه ی تحصیل بدم” صبر حیرت انگیز.. . نوشتن المیزان… علامه نه تعارف داشته و نه اغراق میکند. علامه در جایی فرموده بودند: “ایشان وقتی در قم رو به حضرت معصومه سلام میدادند من جواب خانوم را میشنیدم! و همچین هنگامی که زیارت عاشورا میخواندند من جواب سلام امام حسین(ع) را میشنیدم!” ...... همیشه به جایگاه او حسرت میخورم! با خودم فکر میکنم وقتی که داشته خانه را جارو میزده، یا وقتی برای علامه چایی میریخته، میدانسته در آسمان ها انقدر معروف است؟ میدانسته در پرورش یک مرد بزرگ انقدر موثر است؟ کاش کتابی از زندگی نامه اش چاپ شده بود. کاش برای ما کلاس آموزشی میگذاشت. کلاس اخلاق. اخلاص. کلاس مدیریت زندگی در شرایط بحرانی. کلاس چگونه از همسر خود علامه طباطبایی بسازیم؟ کلاس چگونه بدون قلم بدست گرفتن تفسیر المیزان بنویسیم؟ کلاس چگونه مهم باشیم اما مشهور نه؟ کلاس چگونه توانستم در اهداف والای همسرم او را در بدترین شرایط یاری دهم؟ کلاس… همه ی این ها چند واحد میشود؟ چقدر واحد پاس نکرده دارم.... ⁣⁣✅ بانویی که علامه را بالا کشاند! امروز که سالگرد رحلت مرحوم استاد علامه طباطبايي است، بهانه خجسته ای است تا یاد کنیم از بانو « قمر السادات مهدوی»؛ کسی که علامه درباره اش می گفت: «⁣این زن بود که مرا به این جا رسانید». @farzandane_roohallah
13.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ شیطان بزرگ چگونه می‌خواهد انسان‌ها را برده‌های خود کند؟ @farzandane_roohallah